eitaa logo
مجمع‌الذاکرین‌سلمان‌فارسی
253 دنبال‌کننده
1.9هزار عکس
579 ویدیو
297 فایل
*نه‌هرکس‌شد‌مسلمان‌می‌توان‌گفتش‌که‌سلمان‌شد‌ که‌اول‌بایدش‌سلمان‌شدو‌آنگه‌مسلمان‌شد.* «مجمع‌الذاکرین‌سلمان‌فارسی» ‌درمنطقه‌مرکزی‌تهران‌دائرشده‌وباهدایت‌ خادم الشریعه شیخ محمدحسین شکروی ودیگراساتیدانجام‌وظیفه‌می‌کند.
مشاهده در ایتا
دانلود
آن‌چنان کز رفتنِ گل، خار می‌مانَد به جا از جوانی حسرتِ بسیار می‌مانَد به جا آهِ افسوس و سرشکِ گرم و داغِ حسرت است آنچه از عمرِ سبک‌رفتار می‌مانَد به جا نیست غیر از رشتهٔ طولِ اَمَل چون عنکبوت آنچه از ما بر در و دیوار می‌مانَد به جا کام‌جویی غیرِ ناکامی ندارد حاصلی در کفِ گل‌چین ز گلشن خار می‌مانَد به جا رنگ و بوی عاریت پا در رکابِ رحلت است خارخاری در دل از گلزار می‌مانَد به جا جسمِ خاکی مانعِ عمرِ سبک‌رفتار نیست پیش این سیلاب کِی دیوار می‌مانَد به جا غافل است آن‌کز حیاتِ رفته می‌جویَد اثر نقشِ پا کِی زان سبک‌رفتار می‌مانَد به جا هیچ کار از سعیِ ما چون کوه‌کن صورت نبست وقتِ آن‌کس خوش کزو آثار می‌مانَد به جا زنگِ افسوسی به دستِ خواجه هنگامِ رَحیل از شمارِ دِرهم و دینار می‌مانَد به جا نیست از کردار، ما بی‌حاصلان را بهره‌ای چون قلم از ما همین گفتار می‌مانَد به جا ظالمان را مهلت از مظلوم چرخ افزون دهد بیش‌تر از مور این‌جا مار می‌مانَد به جا سینهٔ ناصاف در مِی‌خانه نتوان یافتن نیست هرجا صیقلی، زنگار می‌مانَد به جا می‌کِشد حرف از لبِ ساغر مِیِ پرزورِ عشق در دلِ عاشق کجا اسرار می‌مانَد به جا عیشِ شیرین را بوَد در چاشنیْ صد چشمِ شور برگ،(صائب) بیشتر از بار می‌مانَد به جا.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
خرم دلی که منبع انهار کوثر است کوثر کجا ز دیدۀ پُر اشک بهتر است . نام حسین و کرب و بلا هر دو دلرباست نام علی و اکبر ، از آن ، دلرباتر است . رفتم به کربلا به سر قبر هر شهید دیدم که تربت شهدا مشک و عنبر است . هر یک شهید مرقدشان چار گوشه داشت ششگوشه یک مزار در این هفت کشور است . پرسیدم از کسی سببش را به گریه گفت پائین پای قبر حسین ، قبر اکبر است . پائین پای قبر علی اکبر جوان هفتاد و یک وجود چو خورشید خاور است . در پیشروی قبر یکی پیر جلوہ گر آن گوشۀ رواق که نزدیکی در است . پرسیدم از مِخادم او ، این مزار کیست گفتا حبیب نور دو چشم مظاهر است . چشمم فتاد قتلگه شاه تشنه لب دیدم که قتلگاه ، سراسر ز خون تر است . پرسیدم از مِخادمه این خون ، چه خون بُود گفتا که خون قاسم و عباس و جعفر است.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نوحه اربعین امام حسین علیه السلام چله نشین داغت رسیده به قدر یک عمر ماتم کشیده ای پاره پاره ای نگار نازنینم باور نمیکردم مزارت را ببینم لبیک مظلوم حسین جان یادم نرفته ای لاله ی ما افتاده بودی بر خاک صحرا تا روز محشر میزنم برسینه از غم کهنه حصیری شد کفن بر شاه عالم لبیک مظلوم حسین جان با اشک دیده  با آه و احساس گل میگزارم    بر قب عباس چشم تو روشن ای برادر ای علمدار داری خبر که رفته ام در کوچه بازار واویلا اخا ابالفضل السلام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
(اربعین) من زینبم حسین،هستم دلغمین گشته ام مهمانت،روز اربعین جانم فدایت گریم برایت ای گل فاطمه،مظلوم برادر۲ برگشته ام حسین،من از سفرم در این سفر حسین،خون شد جگرم جز غم ندیدم از غم خمیدم ای گل فاطمه،مظلوم برادر۲ کنار قبر تو،من دیده ترم با تو گویم حسین،شرح سفرم با دل خونم حسین محزونم ای گل فاطمه،مظلوم برادر۲ دیدم از بلندی،سویت دویدند خنجر کشیده و،سرت بریدند از پا فتادی تشنه جان دادی ای گل فاطمه،مظلوم برادر۲ ما را دشمن تو،زد وحشیانه گاهی با کعب نی،گه تازیانه زخمم نمک خورد زینب کتک خورد ای گل فاطمه،مظلوم برادر۲ گرچه گشتم اسیر،من با دلیری بین دشمنانت،کردم امیری با آن خطبه ها دشمن شد رسوا ای گل فاطمه،مظلوم برادر۲ اسیری رفته ام،در کوفه و شام بر ما زد دشمنت،سنگ از لب بام با چشم ترم خون شد جگرم ای گل فاطمه،مظلوم برادر۲ در شام ما را بردند،در بزم شراب یزید و بزم او،بر من شد عذاب زد بر لبت چوب لبت شد مضروب ای گل فاطمه،مظلوم برادر۲ بهر رقیه شد،اشکم روانه سه ساله ات حسین،مانده خرابه کنار سرت جان داد در برت ای گل فاطمه،مظلوم برادر۲ می دانی حسین بر،عشقت اسیرم دعا کن یا حسین،بی تو بمیرم روز من شب شد جانم بر لب شد ای گل فاطمه،مظلوم برادر۲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
(اربعین) برادر منم زینب دلغمین شدم زایر تو حسین اربعین منم دیده گریان شدم دل پریشان برادر حسین۲ ز شام بلا آمدم از سفر زده این سفر بر دل من شرر حسین غریبم غمت شد نصیبم برادر حسین۲ بدیدم عدو سوی مقتل دوید ز کین از قفا رأس پاکت برید زد آتش به خیمه سرت روی نیزه برادر حسین۲ به زخمم حسین جان نمک می زدند ز کین کودکان را کتک می زدند زدند ظالمانه مرا تازیانه برادر حسین۲ بدیدم من از دشمن تو جفا به شام بلا بدتر از کربلا ز جور زمانه شد اشکم روانه برادر حسین۲ بدیدم ستم ها حسین شهر شام به ما سنگ زدند مردم از روی بام نگر اشک و آهم شد عشقت گناهم برادر حسین۲ ستم دیده ام من به شام خراب عدو برده ما را به بزم شراب نگر قد کمانم نمانده نشانم برادر حسین۲ سرت را به تشت طلا دیده ام چه ها من از آن بی حیا دیده ام زدی دم ز محبوب که زد بر لبت چوب برادر حسین۲ رقیه بمانده به ویرانسرا به کنج خرابه او مانده جا غمش زد زبانه شد اشکم روانه برادر حسین۲ پس از تو ز دنیا سیرم حسین غم داغ تو کرده پیرم حسین به عشقت اسیرم دعا کن بمیرم برادر حسین۲