#وفات_سیدالکریم
ای اهل نظر کعبه ی اهل نظر این جاست
زیرا حرم زاده ی خیرالبشر این جاست
خورشید ولایت گهر بحر هدایت
طوبای بهشت علوی را ثمر این جاست
آیید به شهر ری و خوانید خدا را
زیراکه به حاجات همه خلق دراین جاست
این جا حرم عبدالعظیم است عظیم است
بحر عظمت را به حقیقت گهر این جاست
این تربت فرزند کریم دو جهان است
ارباب کرم را به سر خاک سر این جاست
با چشم دل خویش در این بقعه ببینید
کافواج ملک تابه فلک جلوه گراین جاست
از ری همه بر دیده دل نور بگیرید
زیرا که سپهر نبوی را قمر این جاست
آید به مشام همه بوی حسن از خاک
هان پابه ادب نه که حَسن راپسراین جاست
زوّار حریمش همه زوّار حسینند
بر اهل ولا کرب و بلای دگر این جاست
اینجا حرم عبدالعظیم است عظیم است
این قبر کریم ابن کریم ابن کریم است.
#رحمان_نوازنی
#وفات_سیدالکریم
ای به شهر ری مزارت رشک جنات النعیم
آیت عظمای حق نجل الحسن عبدالعظیم
آفتاب فاطمه چشم و چراغ اهل بیت
منشأ فضل و کرامت صاحب لطف عمیم
هم شریف ابن شریف ابن شریف ابن شریف
هم کریم ابن کریم ابن کریم ابن کریم
قبلۀ دل کعبۀ اهل ولایی نی عجب
گر زند بیت الحرامت بوسه بر خاک حریم
در پی احیای دل کار مسیحا می کند
بامدادی گر وزد از تربت پاکت نسیم
زائر قبر تو یعنی زائر قبر حسین
خادم کوی تو یعنی خادم حجر و حطیم
شهر ری تا متکی بر آستان قدس تو است
تا قیامت نیستش از فتنۀ بیگانه بیم
نی عجب گر سائل درگاهت از احسان کند
دامن طفل یتیمی را پر از در یتیم
چارمین نجل کریم اهل بیتی میتوان
هشت جنت را ببخشایی به شیطان رجیم
طلعت نورانیت مرآت الله الصمد
طاق ابروی تو بسم الله رحمان الرحیم
مظهر توحیدی و در بیت دل داری مقام
آفتاب عرشی و در شهر ری گشتی مقیم
شاهراه زائرت "انا هدیناه السبیل"
چل چراغ تربتت شمع صراط المستقیم
برمشام جان دهد در هر نفس عطر حسین
هر کجا آرد نسیم از تربت پاکت شمیم
اینکه من امروز می گردم به دور تربتت
مرغ جانم زائر کوی تو بوده از قدیم
دست من گرکوته است ازمرقدپاک حسین
یافتم از تربتت اینجا همان فوز عظیم
هرکه دراین سرزمین برخاک توصورت نهاد
در ثواب زائران کربلا گردد سهیم
خورده از اول دل «میثم» گره بر مرقدت
وصل اجداد تو خواهد از خداوند کریم.
#استاد_غلامرضا_سازگار
#وفات_سیدالکریم
یا سید الکریم که جان ها فدای تو
شد چشم شیعه غرق به خون در عزای تو
در شهر ری که همچو بهشت است در زمین
بر روی خاک تیره نهان شد لقای تو
از جور معتصم چه کشیدی که از وفا
دل های عاشقان شده خونین برای تو
چون آستان توست کلید بهشت ما
قربان گنبد و حرم با صفای تو
هدیه به زائر حرمت اجر نینواست
بوی حسین می دهد این کربلای تو
ای نور چشم فاطمه و پور مجتبی
دست همه به دامن لطف و عطای تو
بیچارگان به سمت حریم تو رو کنند
چون جود مجتباست عیان از سخای تو
دشمن نمی رود ز حریم تو نا امید
محروم کی شود ز درت آشنای تو
گرچه بهشت روی زمین گشته شهر ری
ویرانه هست باز بقیع نیای تو
آتش به جان ما زده ای درد و ای دریغ
گم گشته قبر مادر نیلی لقای تو
با ما بخوان دعای فرج سید الکریم
بهر ظهور مهدی آل عبای تو.
#حبیب_الله_موحد
#حمزه_سیدالشهدا
ای کشته ای که بود اُحد کربلای تو
اهل مدینه نوحه گران عزای تو
شیر خدا و شیر رسول خدا تویی
ای نام سیدالشّهدایی سزای تو
قبل از حسین و واقعه ی جانگداز او
زهرا گریست بر تو و بر کربلای تو
هر عضوت از نسیم شهادت چو گل شکفت
در راه دین چو مُثله نشد کس سوای تو
اعضای تو ز تیغ ستم پاره پاره شد
پایان نشد به کشته شدن ماجرای تو
شد خلعت شهادت تو جامه ی رسول
جان ها فدای پیکر در خون شنای تو
ای قامت بلند رشادت به هر زمان
کوتاه بُد ردای رسالت برای تو
ماتم، چرا گیاه به پای تو ریختند
می باید آنکه ریخت سر و جان به پای تو
شعر مؤید است تو را کمترین نثار
ای بهترین درود و تحیّت سزای تو.
#استاد_سیدرضا_مؤید
پرتو نور حق بود روشني جمال تو
هستي ما خلق بود در كنف كمال تو
هركه ز روي صدق دل وصل توراطلب كند
محرم راز ميشود در حرم جلال تو
دانة دام عاشقان در رخ تست آشكار
طاير دل بجان زند نقش خيال خال تو
تا كه جمال روي تو منظر چشم جان شود
مُژّه به هم نميزنم در هوس خيال تو
تا كه خلاص يابم از درد فراق، هر شبي
تا به سحر نخفتهام در طلب وصال تو
خوش به خرام در چمن با قد معتدل كه تا
كور شوند كافران از قد اعتدال تو
سحر سخن گشائي ار، با لب لعل موسوي
جمله سخنوران بود لال ز قيل و قال تو
تا كه كنار ميزني از رخ خود نقاب را
دل به تحيّر افتد از طلعت بيمثال تو
يافت نجات هر كسي بر تو چو اقتدا نمود
حبل متين حق بود آيت اتصال تو
جلوة نور احمدي(ص)زادة آل حيدري(ع)
جمله خصال اوليا هست به حق خصال تو
كن نظري ز مرحمت«فاني» غم كشيده را
تا كه به عمر خود كنـد مدح خصال آلتو.
#امام_صادق_علیه_السلام
#غلامرضا_سازگار
زِ هَر طرف به کمان تیرِ غم زمانه گرفت
دل مرا که بسی بودخون، نشانه گرفت
چو جدّ خویش علی سالها بهخانه نشاند
ز دیدهام همهشب اشک دانه دانه گرفت
هنوز خانهی زهرا نرفته بود زِ یاد
که آتش از درودیوار من زبانه گرفت
سپاه کفر به کاشانهام هجوم آورد
مرا بهزمزمه و نالهی شبانه گرفت
ز باغ فاطمه صیّاد، مرغ سوخته را
دل شب آمد و در کنج آشیانه گرفت
سر برهنه و پای پیاده برد مرا
پی اذیّت من بارها بهانه گرفت
هنوز خستگی راه بود در بدنم
که خصم تیغ به قتلم در آن میانه گرفت
هزار شکر که زهر جفا نجاتم داد
مرا بهموج غم از مردم زمانه گرفت
چه خوب اجر رسالت گرفت آل رسول
که گه به زهر جفا گه به تازیانه گرفت
گرفت تا سمت نوکری ز ما «میثم»
مقام و سروری و قدر جاودانه گرفت.
شهادت حضرت امام جعفر صادق (ع)
شهر مدینه امشب غرق عزا شد
بیت امام صادق ماتم سرا شد
فریاد واماما پیچیده هر جا
واویلتا واویلا آه و واویلا
دست بلا شکسته جام وفا را
تا ابرِ تیره بُرده ماهِ ولا را
بر عرشیان فکنده شور و نوا را
گریان به حال مولا عرش خدا شد
در سوگ او نشسته شاه شهیدان
نالان علیِّ اعلا زهرا نواخوان
می نالد آری امشب دنیای ایمان
چون که رسول خاتم صاحب عزا شد
امشب علیِّ اعلا ماتم گرفته
مات بر افتخارِ آدم گرفته
زهرا میان جنّت این دم گرفته
فرزند من فدایِ دینِ خدا شد
امشب صدای مولا دیگر نیامد
سجّاده ماند و مسجد ، رهبر نیامد
بر شیعیانِ عالم سرور نیامد
یعنی امام ششم حاجت روا شد.
#بیدق_داری