eitaa logo
مجمع‌الذاکرین‌سلمان‌فارسی
253 دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
579 ویدیو
296 فایل
*نه‌هرکس‌شد‌مسلمان‌می‌توان‌گفتش‌که‌سلمان‌شد‌ که‌اول‌بایدش‌سلمان‌شدو‌آنگه‌مسلمان‌شد.* «مجمع‌الذاکرین‌سلمان‌فارسی» ‌درمنطقه‌مرکزی‌تهران‌دائرشده‌وباهدایت‌ خادم الشریعه شیخ محمدحسین شکروی ودیگراساتیدانجام‌وظیفه‌می‌کند.
مشاهده در ایتا
دانلود
مناجات علی از سوی نخلستان نمی آید صدای دلنشین شاه انس و جان نمی آید بجای صوت قرآن چون شده کز خانه حیدر نوایی جز صدای ناله و فغان نمی آید به فرق مظهرحق و عدالت ضربتی خورده که امید حیات از آن شه مردان نمی آید علی دربسترمرگ است ومشغول نماز امشب بگوخادم به مسجد خسرو خوبان نمی آید یتیمی دامن مادر گرفته اشک می ریزد که ای مادرچراغم خوار ما طفلان نمی آید به چشم تر،بره سرمی کشند بیچارگان امشب که یارب ازچه آن مولای درویشان نمی آید حکیم از دیدن زخم علی نومید گردیده حسن راغیر ازیاس ازگفته نعمان نمی آید. (اسماعیل‌ولی‌خانی)
شب شهادت علی(ع) سبک:همه جاکربلاست عالمی درعزاست ماتم مرتضاست درعزای علی، کوفه کرببلاست یاعلی یاعلی4بار نایدازمرتضی صوت مناجاتش گشته بافاطمه وقت مولاقاتش یاعلی قبرمولاعلی گویی مهمانسراست میزبان فاطمه میهمان مرتضی است یاعلی میزبان پهلوو. بازویش خسته است میهمان خونجگر. فرق بشکسته است یاعلی سینه فاطمه. گربودغرق خون فرق مولاعلی. شدزخون لاله گون یاعلی. (عبدالحسین محبی)
ناله كن اى دل به عزاى على گريه كن اى ديده براى على كعبه زكف داده چو مولود خويش گشته سيه‌پوش عزاى على عمر على عمرۀ مقبوله بود هر قدمش سعى و صفاى على ديدۀ زمزم كه پر از اشگ شد ياد كند، زمزمه هاى على تيغ شهادت سر او را شكافت كوفه بُوَد، كوه مناى على عالم امكان شده پر غلغله چون شده خاموش صداى على نيست هم‌آغوش صبا بعد از اين پيك ظفر بخش لواى على منبر و محراب كشد انتظار تا كه زند بوسه به پاى على ماه دگر در دل شب نشنود صوت مناجات و دعاى على آه كه محروم شد امشب دگر چشم يتميان ز لقاى على مانده تهى سفرۀ بيچارگان منتظر نان و غذاى على واى امير دو سرا كشته شد خانۀ غم گشته، سراى على پيش حسين و حسن و زينبين خون چكد از فرق هماى على خواهم اگر ملك دو عالم "حسان" از دل و جان باش گداى على.
مرحوم ملا هادی سبزواری ( اسرار ) الهی بر دلم ابواب تسلیم و رضا بگشا بروی ما، دری از زحمت بی منتها بگشا رهی ما را بسوی کعبهٔ صدق و صفا بنما دری ما را بصوب گلشن فقر و فنا بگشا ببسط وجه و اطلاق جبین اهل تسلیمت گره واکن ز ابرو عقدههای کار ما بگشا بعقد گیسوان پردهٔ عصمت نشینانت ز لطفت برفع از روی عروس مدعا بگشا درون تیرهٔ دارم ز خواطرهای نفسانی بسینه مطلعی از روزن نور و ضیا بگشا بود دل چند رنجور از خمار و بسه میخانه بر این دردی کش دردت در دار الشفا بگشا درون درد پردردی بده کاید عذابش عذب ببند این دیدهٔ بدبین ما چشم صفا بگشا از این ناصاف آب در گذر افزود سوز جان بسوی جویبار دل ره از عین بقا بگشا پرافشان درهوایت طایران ومرغ دل دربند پر و بال دلم در آن فضای جان فزا بگشا ز پیچ و تاب راه عشق اندر وادی حیرت مرا افتاده مشکلها تو ای مشگل گشا بگشا در گنجینهٔ حق الیقین را نام تو مفتاح به پیر مسلک آموز و جوان پارسا بگشا زغم لبریزوخوندل چون صراحی تابکی «اسرار» گشاده روچوجامم ساز ونطق با نوا بگشا.
الهی الهی، به حقّ پیمبر الهی الهی، به ساقی کوثر الهی الهی، به صدق خدیجه الهی الهی، به زهرای اطهر الهی الهی، به سبطین احمد الهی، به شُبّیر الهی! به شَبّر الهی به عابد! الهی به باقر الهی به موسی، الهی به جعفر الهی الهی، به شاه خراسان خراسان چه باشد! به آن شاه کشور الهی به حق تقی و به علمش الهی به حق نقی و به عسکر الهی الهی، به مهدیِّ هادی که او مؤمنان راست هادی و رهبر که بر حال زارم دمی کن نگاهی به حق امامان معصوم، یک‌سر.
هر کس برای توبه مصمم نمی شود با صد هزار موعظه آدم نمی شود امروز اگر که فرصت توبه هدر دهیم فردا همین مجال فراهم نمی شود طاعات ما و حلقه ی پیوند با خدا خالص نبوده است که محکم نمی شود نامردی است بندگی لحظه ای ما شوق گناه و نافله با هم نمی شود باید برای خشکی چشم التماس کرد این چاه خشک، یک شبه زمزم نمی شود ساکت نباش، حرف بزن با خدا، بگو: من آمدم کنار تو باشم، نمی شود؟ شاید که از نگاه تو افتاده ام دگر وقتی دلم، شکسته و محرم نمی شود در بین خوب ها منِ آلوده هم بخر چیزی که از کریمی تو کم نمی شود حلوا نخواستم، تو خودت را به من بده حلوا برای غم زده مرهم نمی شود جای بهشت کرب و بلا روزی ام کنید بی کربلا بهشت، مجسم نمی شود هرکس که آمده قدمی سمت کربلا شرمنده ی رسول مکرم نمی شود نان علی و فاطمه را سائلی که خورد دیگر مقابل احدی خم نمی شود شمشیر زهر خورده به فرق علی زدند پس مرهمی براش فراهم نمی شود جوری که آیه های سرش ریخته بهم هر کار هم کنند منظم نمی شود این ضربه سخت بود ولی در دل علی بر دردهای کوچه مقدم نمی شود زینب... مدینه،کوفه، مدینه، زمین طَف یک زینب است واین همه ماتم؟!نمی شود.
علی ای همای رحمت تو چه آیتی خدا را که به ماسوا فکندی همه سایه‌ی هما را دل اگر خداشناسی همه در رخ علی بین به علی شناختم به خدا قسم خدا را به خدا که در دو عالم اثر از فنا نماند چو علی گرفته باشد سر چشمه‌ی بقا را مگر ای سحاب رحمت تو بباری ارنه دوزخ به شرار قهر سوزد همه جان ماسوا را برو ای گدای مسکین در خانه‌ی علی زن که نگین پادشاهی دهد از کرم گدا را بجز از علی که گوید به پسر که قاتل من چو اسیر تست اکنون به اسیر کن مدارا بجز از علی که آرد پسری ابوالعجائب که علم کند به عالم شهدای کربلا را چو به دوست عهد بندد ز میان پاکبازان چو علی که میتواند که بسر برد وفا را نه خداتوانمش خواندنه بشرتوانمش گفت متحیرم چه نامم شه ملک لافتی را بدوچشم خون فشانم هله ای نسیم رحمت که ز کوی او غباری به من آر توتیا را به امید آن که شاید برسد به خاک پایت چه پیامها سپردم همه سوز دل صبا را چوتویی قضای گردان به دعای مستمندان که ز جان ما بگردان ره آفت قضا را چه زنم چو نای هردم ز نوای شوق او دم که لسان غیب خوشتر بنوازد این نوا را «همه شب دراین امیدم که نسیم صبحگاهی به پیام آشنائی بنوازد و آشنا را» ز نوای مرغ یا حق بشنو که در دل شب غم دل به دوست گفتن چه خوشست شهریارا. محمد حسین بهجت "شهریار"
(اسماعیل‌ولی‌خانی)
جلسه‌مجمع‌‌الذاکرین‌دوشنبه‌۲۱ خرداد‌ماه‌از‌افطار‌منعقد‌می‌باشد. مکان: پل‌چوبی،نبش‌میدان‌سپاه،کوچه‌آریا.
حضرت علی اصغر علیه السلام محمود وزنه ( ضامن اصفهانی ) شنیدستم که شاه تشنه کامان بدشت کربلا از ظلم عدوان ببر قنداقه اصغر گرفتی ز داغش لاله سان آذر گرفتی ببرد از خیمه اصغر را بمیدان بلشگر گفت آن سلطان خوبان گلی دارم ز گلزار پیمبر از آن ترسم شود از غصه پرپر در این صحرا گلم پژمرده گشته ز تاب تشنگی افسرده گشته گل من تشنه بر آب روان است که چون بلبل بصد آه و فغان است گل من تشنه بر آب زلال است که همچون طایر بشکسته بال است بصد شور و نوا چون نی رباب است چو اصغر در فغان از بهر آب است دهید از بحر حق یک جرعه آبش که روی دست بابش برده خوابش فغان و آه و واویلا که آندم به پیش چشم شاهنشاه عالم ز دست حرمله تیر از کمان جست بحلقومش بجای آب بنشست از این غم همچو تا بمحشر بریزم اشک و بیزم خاک بر سر.
یالطیف به‌اطلاع‌می‌رساند در‌دوشنبه‌‌۲۱ خردادماه‌‌،جلسه‌مجمع‌الذاکرین‌‌سلمان‌فارسی‌درمحل‌پل‌چوبی‌- میدان‌سپاه‌برگزارشد.‌دراین‌جلسه‌‌ابتدازیارت‌عاشوراواقامه‌ی‌نماز‌جماعت‌‌انجام‌شد.‌وبعد‌ازصرف‌افطاری‌،چندنفراز‌مادحین‌به‌ذکرمصیبت‌‌پرداختند. والسلام**/