eitaa logo
مجمع الذاکرین وکانون بسیج مداحان برخوار
171 دنبال‌کننده
485 عکس
328 ویدیو
2 فایل
جمع مادحین اهلبیت(ع)(حب الحسین یجمعنا) مجموعه علمی مذهبی،مرکز آموزش مداحی ،هیئت مداحان ،مجمع الذاکرین. کانون بسیج مداحان و هیئات مذهبی شهرستان برخوار
مشاهده در ایتا
دانلود
🏴 به‌مناسبت سالروز وفات حضرت ابوطالب علیه السلام (۲۶ رجب) تمام عمر باید شد غزل خوان ابوطالب چه شاعرها مسلمان کرده دیوان ابوطالب به سنجش گر که بگذارند ایمان خلایق را ترازو بشکند از بار ایمان ابوطالب تبوک‌ این‌ را‌ به‌ ما فهماند، موسی‌ کیست‌ هارون‌ کیست اشارت هاست پشت نام عمران ابوطالب علی‌دست‌خدا بوده‌، گمانم پیش از اینها خود کلید کعبه را داده به دستان ابوطالب رسالت بار سنگینی ست اما بر رسول الله از آن سنگین‌تر است انگار‌ فقدان ابوطالب ز شرح‌ داغ‌ رحلت‌ کردنش این‌ بس‌که‌ در تاریخ به عام‌ الحزن‌ معروف‌است هجران ابوطالب شاعر: 💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠
🏴 به‌مناسبت سالروز وفات حضرت ابوطالب علیه السلام (۲۶ رجب) عروج، بال و پرش می‌شود ابوطالب کمال، برگ و برش می‌شود ابوطالب کسی که هست امیرِ تمامیِ عالم بدون شک پدرش می‌شود ابوطالب نگاه کردم و دیدم که از لحاظ نسب علی، بزرگترش می‌شود ابوطالب علیست صاحب بیت خدا و ازاین رو کلید دارِ درش می‌شود ابوطالب درخت دین نبی است و علی یقین دارم که علت ثمرش می‌شود ابوطالب قریش راه به جایی نمی‌برد وقتی رسول حق سپرش می‌شود ابوطالب زمان گذشت و تمام معاندان دیدند که شیعه تاج سرش می‌شود ابوطالب شاعر: 💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠
🏴 به‌مناسبت سالروز وفات حضرت ابوطالب علیه السلام (۲۶ رجب) تو کیستی که صداقت تو را صدا می‌کرد دعا به جان تو پیغمبر خدا می‌کرد تو را سقایت حُجّاج داده‌اند آری شکوه و شوکت عَبدالمطلّبی داری کلیدداری بیت‌الحرام سهم تو بود بر آستان تو از آسمان سلام و درود نَبی به برق نگاهت چه رازها دیده‌ست که بین آن همه عاشق تو را پسندیده‌ست تو مرزبان حقیقت شدی و حق‌باور یتیم آمنه را یار بودی و یاور تمام هَمّ و غمت عشق سرپرستی شد که حاصل غمِ تو افتخار هستی شد تو را به سعی و صداقت ستود پیغمبر به سایه‌سار پناه تو بود پیغمبر دعای خیر پیمبر همیشه جوشن توست «اَلَم یَجِدکَ یَتیماً» گواه روشن توست.. همین که همسر تو «فاطمه‌ست بنت اسد» کسی به گَردِ سمندِ فضائلت نرسد چه همسری! که مقامی رفیع پیدا کرد به خیر مقدم او «مُستجار» لب واکرد چه همسری! که حرم میهما‌ن‌سرایش شد سه روز بال مَلَک فرش زیر پایش شد چه همسری! که قدم در حریم کعبه نهاد و نور دیدۀ او شد «لِکُلّ قومٍ هاد» «عقیل» در سفر عشق در سفینۀ توست مدال «جعفر طیّار» هم به سینۀ توست یگانه دختر پاک تو «اُمّ هانی» شد که در پناه رسول خدا، جهانی شد تو سایه بر سرت از مهر احمدی داری تو آن گلی که گلاب محمدی داری شعاع وحی و نبوت چراغ راهت شد شکوه عالم هستی «علی» گواهت شد علی که کعبه برایش گشوده است آغوش خلیل بت‌شکن دهر شد تبر بر دوش علی که هیبت او قبضه کرد هستی را و زنده کرد ره و رسم حق‌پرستی را علی که اینه «اِنَّما وَلیکّم» است علی که مَطلعُ الانوار او غدیر خم است اَلا مبارز و سر حلقۀ جوانمردان که در برابر دشمن شدی بلاگردان تو جام خاطرت از مهر دوست لب به لب است نثار خصم تو «تَبَّت یَدا اَبی‌لَهَب» است مرید مکتب توحید دودمان تو شد کمندِ صیدِ ابوجهل‌ها کمان تو شد قسم به فجر که ای کوه‌مرد نام‌آور کسی چنان که تو بودی نبود دین‌باور اگر چه رسم تو یک عمر رازداری بود زلال ایمان در رگ رگِ تو جاری بود امید عاطفه درس وفا گرفت از تو نهال نورس اسلام پا گرفت از تو تمام هستی تو ذوب در نبوت شد رهین سعی تو ایثار شد، مروّت شد به جز مسیر محمد سلوک و سیر تو نیست بگو که مؤمن آل قریش غیر تو کیست؟ شهامت از ازل آمیخته‌ست با شیرت گره‌گشایِ بلا بود برقِ شمشیرت تو خود مدافع آیین احمدی بودی تو طالب نَفَحات محمدی بودی فضای «شعب اَبی‌طالب» از تو رنگ گرفت و چتر بر سر خورشید بی‌درنگ گرفت حدیث الفت تو با یتیم عبدالله شنیدنی‌ست در آن سال‌های سرد و سیاه که از قبیله و قومت جدا شدی ای مرد! نگاهبان رسول خدا شدی ای مرد! ز خواب خویش چه شب‌ها که چشم پوشیدی برای حفظ پیمبر مدام کوشیدی.. سه سال شاهد آن ظلم و جور بودی تو اگر «قصیدۀ لامّیه» را سرودی تو همان قصیده که فریاد دادخواهی داشت که شرح برتری نور بر سیاهی داشت همان قصیده که آیینۀ وفاداری‌ست گلاب معرفت از بیت بیت آن جاری‌ست قصایدت اثر از فیض سرمدی دارد شمیم دلکش یاس محمدی دارد هُمای طبع بلندت سرود از ایمان زلال ذوق تو سرشار بود از ایمان تو را عنایت روح القُدُس مدد می‌کرد دلت ستارۀ اسلام را رَصَد می‌کرد شده‌ست شهرۀ آفاق استقامت تو که پیش کفر سپر شد بلند قامت تو تو سایه‌بان رسالت چهل بهاری شدی به کاروان هدایت طلایه‌داری شدی کلام آخرت ای حضرت رسول‌پناه چه بود؟ «اَشهدُ اَن لا اِلهَ الا الله».. به یاد آن همه سالی که با تو زیسته بود چه‌قدر بی‌تو رسول خدا گریسته بود از آن که بار فراق تو سخت سنگین بود پیمبر از غمِ هجرت عجیب غمگین بود همین که پنجرۀ پلک تو، به‌هم آمد خدیجه رفت و تو رفتی و «سال غم» آمد رسول بعد تو از شهر مکه زود گذشت «بهار رفت و تو رفتی و هر چه بود گذشت» بهار مهر و وفا جانت ای ابوطالب! درود بر تو و ایمانت ای ابوطالب! شاعر: استاد 💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠
چه کاری با حرا کردی محمد حرا را کبریا کردی محمد فدای تو که با اسلام نابت جهان را با صفا کردی محمد ▪️ کتاب عشق را شیرازه کردیم که اسلامِ تو ، پُر آوازه کردیم لباسِ فاخرِ پیغمبری را به قدّ و قامتت اندازه کردیم ▪️ به کوه نور تابیدی چنان ماه مخور غصه که پیروزی در این راه رسول ما خیالت جمع باشد که همراه تو می گردد یدالله ▪️ اساس شرک از بنیان شکستند سران فتنه و طغیان شکستند زمانی پرچمت افراشتی تو ابوجهل و ابوسفیان شکستند ▪️ به حق ، چشم ترت هم یا علی گفت خدیجه همسرت هم یا علی گفت زمانی دین خود ابلاغ کردی قویّاً حیدرت هم یا علی گفت ▪️ تو را مُهر نبوت بر جبین خورد به دردِ تو امیرالمؤمنین خورد علی وقتی که با تو کرد بیعت نظام کفر یکجا بر زمین خورد ▪️ درِ فیضت همیشه بازِ باز است همیشه پیرو تو سرفراز است خدا می خواهد این را تا قیامت همیشه پرچمت در احتزاز است 💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
| با یک گل بهار نمیشه پيامبر اکرم صلی الله عليه و آله: 🔺فرزندانتان را زياد كنيد، كه من فردا با فراوانىِ شما بر ديگر امّت ها افتخار مى‌كنم. #
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
قد و قامتش چه قیامتی نظرش چه حُسن و ملاحتی من و ذکر او چه عبادتی چه عنایتی چه سعادتی... 🌺مبعث رسول اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم مبارک باد
به مناسبت ۲۸ رجب المرجب سالروز جدايي از مدينه باورم شد حرم غمخانه ی صاحب حرم شد همه حجاج زهرا بار بستند به اين رفتن دل عالم شكستند به ناقه مادري‌ و شير خواري شود آماده ی اُشْتُر سواري تمام مشك ها پُر آب باشد كمي آرام ، اصغر خواب باشد كناري نجمه مست روي قاسم زند شانه سر گيسوي قاسم تماشا مي كند با قلب شيدا قد و بالاي اكبر ، اُمِّ ليلا ولي يك سو همه تصوير اين شب شده وقت پريشاني زينب سر او بر سر دوش حسين است پناه او در آغوش حسين است شده ذكر لبش با چشم گريان عزيزم بي تو مي ميرم حسين جان تمام آرزوهايم تو هستي منم مجنون و ليلايم تو هستي همه شب روي سجاده نشينم الهي اي حسين داغت نبينم تمامي امانت هاي مادر ميان بسته پيچيدم برادر (( جواب سيد الشهدا )) دلم را آب كردي گريه كم كن مرا بي تاب كردي گريه كم كن شده وقت سفر اي نور ديده نشين بالاي محمل اي رشيده محارم دور محمل بي قرارت ابوفاضل بود چشم انتظارت يل ام البنين زانو گرفته علي اكبر به پاي ناقه رفته به روي معجر تو حرز بستم خودم تا آخرش پاي تو هستم همه رفتند اما غرق احساس پيامي آمد از مادر به عباس زمان حرف‌هاي آخرين شد وصيت خواني ام البنين شد صدا زد مي روي اي نور عينم ولي جان تو و جانِ حسينم برو اما بدان شير نبردي مبادا بي حسينم باز گردي بيا تا خوب من رويت ببوسم بلندي هاي ابرويت ببوسم به خلوت بوسه هايم درس دارد حيا كردم ، حسين مادر ندارد شاعر:
به مناسبت ۲۸ رجب المرجب سالروز حضرت عشق در پناه خدا بسلامت برو سفر آقا آمدیم از برای بدرقه ات همه ایل ما فدای شما راهی شهر مکه ای خیر است حجتان بی خطر بدون بلا دختران تو یک به یک مریم پسران تو یک به یک عیسی قاسم آورده با خودش نجمه اکبر آورده با خودش لیلا همه سیراب مشک آب عمو همه مدیون غیرت سقا چه حیایی چه عصمتی دارد جان فدای سه ساله ات آقا میفرستی رباب را مروه شیرخواره میاوری به منا خواهرت را خودت سوارش کن محملش را درست کن اینجا ذره ای خاکی است چادر او گریه اصلا برای چه حالا؟! نکند رفته ای به روز دهم نکند رفته ای به کرببلا در شلوغی مفرط گودال تشنه ای ذبح میشود تنها بدنش زیر نیزه ها مانده سرش اما به دامن زهرا پیش چشم حسین یک لشگر میرود سمت خیمه ی زن ها گوشواره زگوش می افتد چند خلخال میرود یغما وای از قتل عام آل رسول وای از داغ روز عاشورا شاعر:
به مناسبت ۲۸ رجب المرجب سالروز وقتی که می رفتند دنیا گریه می کرد شهر مدینه مثل زهرا گریه می کرد وقتی که می رفتند پشت پای آن ها چشمان جبرائیل حتی گریه می کرد پائین پای ناقه مریم گریه می کرد دورِ سر گهواره عیسی گریه می کرد این است آن داغ عظیمی که برایش حتّی میان تشت یحیی گریه می کرد این است زینب بانویی که زیر پایش زانوی لرزه دار سقا گریه می کرد بوسید اکبر دست های مادرش را در زیر چادر، ام لیلا گریه می کرد بر روی دامن مادری در گوش طفلش آهسته تا می گفت لالا گریه می کرد یک کاروانِ گریه شد وقتی رقیه با گفتن بابا، بابا گریه می کرد در زیر پای محمل مستوره ی عشق منزل به منزل ریگ صحرا گریه می کرد وقتی که می رفتند عالم سینه می زد وقتی که می رفتند دنیا گریه می کرد شاعر: مجمع الذاکرین وکانون مداحان برخوار مجموعه علمی مذهبی،مرکز آموزش مداحی ،هیئت مداحان وکانون خدمت رضوی امام رضا(ع) https://eitaa.com/majmaozakerin