eitaa logo
مجمع الذاکرین وکانون بسیج مداحان برخوار
172 دنبال‌کننده
483 عکس
326 ویدیو
2 فایل
جمع مادحین اهلبیت(ع)(حب الحسین یجمعنا) مجموعه علمی مذهبی،مرکز آموزش مداحی ،هیئت مداحان ،مجمع الذاکرین. کانون بسیج مداحان و هیئات مذهبی شهرستان برخوار
مشاهده در ایتا
دانلود
مداحی آنلاین - محرم ایران - پویانفر.mp3
2.9M
🔳 🌴زیبایی ایران همین روضه هاشه 🌴محرم اومد همه عالم غرق چاووشه 🎙 👌بسیار دلنشین 🔴مرجع رسمی های روز ♨️ @Maddahionlin 👈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
امام رضا علیه‌السلام: هرگاه ماه محرّم فرا مى رسيد، پدرم ديگر خندان ديده نمى‌شد و غم و افسردگى بر او غلبه مى يافت ،روز دهم محرّم كه مى‌شد، آن روز، روز مصيبت و اندوه و گريه پدرم بود. @k_imamreza
ای شیعه بیا حسین را یاری کن عباس بشو‌ ؛ سپس علمداری کن اول بشناس مکتب و راه حسین وآنگاه برای او عزاداری کن ✍شاعر "زنده یادجعفر علی امینی نثار روح همه محبین اهلبیت(ع) صلوات 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
🕯🥀🍂 🥀 ❇️ شش نفر در تاریخ بسیار گریه کرده‌اند: 1️⃣ حضرت آدم علیه‌السلام ✍ برای قبولی توبه‌اش انقدر گریه کرد که رد اشک بر گونه‌اش افتاد. 2️⃣ حضرت یعقوب علیه‌السلام ✍ به اندازه‌ای برای یوسف خود گریه کرد که نور دیده‌اش را از دست داد. 3️⃣ حضرت یوسف علیه‌السلام ✍ در فراق پدر انقدر گریه کرد که زندانیان گفتند یا شب گریه کن یا روز. 4️⃣ حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها ✍ در دفاع از ولایت امیرالمومنین، انقدر گریه کرد که بعضی گفتند ما را به تنگ آوردی با گریه‌هایت… یا شب گریه کن یا روز… 5️⃣ حضرت امام سجاد علیه‌السلام ✍ بیست تا چهل سال در مصیبت و عزای پدرش امام حسین علیه‌السلام گریه کردند. هر گاه آب و خوراکی برایش می‌آوردند گریه می‌کردند و می‌گفتند: هرگاه قتلگاه فرزندان فاطمه را به یاد می‌آورم گریه گلویم را می‌فشارد... 6⃣ اما یک نفر خیلی گریه کرده و هنوز هم گریه می کند… ✍ هر صبح و شام بر مصیبت حضرت امام حسین علیه‌السلام ... 🌴 من انتظار تو را برده‌ام ز یاد 🥀 با انتظارهای فراوانم از شما 🌴 برشوره‌زار معصیتم گریه می‌کنید 🥀 جانم فدای دیده بارانی شما... علیه‌السلام علیه‌السلام 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
روزنامه ای که در سال شصت هجری در کوفه می توانست منتشر شود ! 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
ذکر هر دم زینب ذکر آزادگیِ عالم‌و‌آدم زینب زائر کرب‌وبلاست هرکسی گفت دمادم زینب شانه‌اش یک‌دم هم خم نشد از غم عالم زینب مادرم گفت بگو دم شادی و دم غم زینب می‌شود سال‌به‌سال بانی اشک مُحرم زینب سایه‌ات از سر ما تا قیامت نشود کم زینب شیر نر آورده‌ست دوپسر نه دوسپر آورده‌ست لشکری را با خود در شکوه دونفر آورده‌ست کوکب بیت علی با خودش شمس‌وقمر آورده‌ست در دل کرب‌وبلا نخل ایثار، ثمر آورده‌ست پای قربانی عشق حاصل خونِ جگر آورده‌ست این دوقربانی را با چه‌شوقی به سفر آورده‌ست شد به میدان عازم دوتن از ایل و تبار هاشم عون، اکبر شده است پس محمد شده مثل قاسم دست خالی رفتند شیر شمشیر ندارد لازم دارد از قلب خطر بانگ تکبیر می‌آید دائم در فنون رزمی هردو هستند حسابی عالِم آه از آن ساعت که برنگردند به خیمه سالم... دوکبوتر پرپر لاله خشکید و صنوبر پرپر نوه‌های زهرا پیش چشم تَر مادر پرپر غنچه‌ها چیده شدند غنچه شد با دم خنجر پرپر سرشان روی نی و در دل خاک، دوپیکر پرپر یادش آمد زینب یاس شد در پس آن در پرپر فاطمه افتاد و شد دل فاتح خیبر پرپر سروده گروه ادبی
در دوجهان در و‌ گهر زینب است حوریه در شکل بشر زینب است تیغ حسین است و سپر زینب است شیرزن وقت خطر زینب است نیم علی نیم شده فاطمه دختر زهرا نه!خود فاطمه مثل علی عابده هر شب است صبح ولی قاتل صد مرحب است چادر او سنگر این مذهب است کعبه ما سینه زنان زینب است! حلم‌ تمام علم تمام است این واسطه بین دو امام است این آینه عزت پرودگار بت شکن بی تبر روزگار دو پسرش چون دو سر ذولفقار در وسط خیمه ندارد قرار وقت رجز خوانی زینب شده نوبت قربانی زینب شده ای پسر مادرم ای بی نظیر! خرده به وسع کم زینب نگیر این دو جوان اند به عشق تو پیر عبد حسین اند و تو نعم الامیر وارث رزم و شرف جعفر اند نذر سر موی علی اکبرند کاش بجای تو پریشان شوند جای تو در قتلگه عریان شوند غارت دزدان بیابان شوند طعمه هر سم ستوران شوند ذبح شوند این دو بجایت اخا هرچه که دارند فدایت اخا حاجتم امروز روا شد حسین گوشه ای از دینم ادا شد حسین بد گرهی بود که وا شد حسین زینبت ام‌الشهدا شد حسین این دو که رفتند تو اما بمان یا که به میدان ببرم یا بمان سید پوریا هاشمی ......................................................
. حرم امن، نگاه تو که باشد بهتر گِله از چشم سیاه تو که باشد بهتر زندگی بی تو اگر هست خدایی ننگ است مرگ در خِیل سپاه تو که باشد بهتر سایه ات تا که بماند به سر اهل حرم نعش ها بر سر راه تو که باشد بهتر کفنی بر تن مان است فدایت بشویم پشت این گریه گواه تو که باشد بهتر دو قمر از سحر خانهء زینب هستیم ما دو تا شیر نر خانهء زینب هستیم مادر ما به جز عشقت که به ما یاد نداد سر زلف تو سلامت، سر ما رفته به باد از ازل دست تمنای دو عاشق پیشه پای شش گوشهء آن قلب رحیمت افتاد به نخ معجر زینب، به نخ چادر او اشک مان ریخت و شد در طلبت آب مراد احتیاطاً که به انگور لبت دست زدیم سفره ای پهن شد از این هوس مادر زاد حکم شد تا که علی اکبر زینب باشیم مرهم زخم دل مضطر زینب باشیم سر چه خوب است که در پات سرِ نیزه شود بدنی زود تر از تو سپرِ نیزه شود مثل آن لحظهء تاریخی ارباً اربا وا شود راه و تماماً گذرِ نیزه شود بین هرچیز که فکرش به سر دشمن هست وسط قامتمان تا کمرِ نیزه شود شاخهء ادعیهء مادرمان از طوباست آرزو کرده تن ما شجرِ نیزه شود سفرهء نذر ابالفضل ادا خواهد شد حاجت عمهء سادات ادا خواهد شد ✍ .
. یابن الحسن، فدای تو و شال ماتمت قسمت نشد که من بشوم یار و همدمت ماه عزا رسیده ولی ای غریب شهر یک شیعه نیست مستمع خیمه ی غمت ای روضه خوان ِصبح و مسای تمام سال با گریه سر شده شب و روز مُحرّمت آقا دوباره روضه ی اولاد زینب است خرج دو یاس او شده اشک دمادمت زینب رسید نزد برادر به ناله گفت : این دو کبوترم به فدای قد ِ خَمت بگذار تا شهادت این لاله های من باشد نشان عزّت من زیر پرچمت در خیمه می روم که نبینم در این زمین وقت شهادت دو گلم ، ناله ی دمت شکر خدا شهید شدند و ندیده اند درد اسارت من و آل مکرّمت در داغ اکبرت شده موی سرت سپید من هم شدم شریک، در این داغ اعظمت ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) ......................................................
ذکر هر دم زینب ذکر آزادگیِ عالم‌و‌آدم زینب زائر کرب‌وبلاست هرکسی گفت دمادم زینب شانه‌اش یک‌دم هم خم نشد از غم عالم زینب مادرم گفت بگو دم شادی و دم غم زینب می‌شود سال‌به‌سال بانی اشک مُحرم زینب سایه‌ات از سر ما تا قیامت نشود کم زینب شیر نر آورده‌ست دوپسر نه دوسپر آورده‌ست لشکری را با خود در شکوه دونفر آورده‌ست کوکب بیت علی با خودش شمس‌وقمر آورده‌ست در دل کرب‌وبلا نخل ایثار، ثمر آورده‌ست پای قربانی عشق حاصل خونِ جگر آورده‌ست این دوقربانی را با چه‌شوقی به سفر آورده‌ست شد به میدان عازم دوتن از ایل و تبار هاشم عون، اکبر شده است پس محمد شده مثل قاسم دست خالی رفتند شیر شمشیر ندارد لازم دارد از قلب خطر بانگ تکبیر می‌آید دائم در فنون رزمی هردو هستند حسابی عالِم آه از آن ساعت که برنگردند به خیمه سالم... دوکبوتر پرپر لاله خشکید و صنوبر پرپر نوه‌های زهرا پیش چشم تَر مادر پرپر غنچه‌ها چیده شدند غنچه شد با دم خنجر پرپر سرشان روی نی و در دل خاک، دوپیکر پرپر یادش آمد زینب یاس شد در پس آن در پرپر فاطمه افتاد و شد دل فاتح خیبر پرپر سروده گروه ادبی انجمن شعر
زهیر باش دلم! تا به کربلا برسی به کاروان شهیدانِ نینوا برسی امام پیک فرستاده در پی‌ات ... برخیز! در انتظار جوابت نشسته... تا برسی چه شام باشی و کوفه.. چه کربلا، ای دل! مقیم عشق که باشی... به مقتدا برسی زهیر باش! بزن خیمه در جوار امام که عاشقانه به آن متن ماجرا برسی مرید حضرت ارباب باش و عاشق باش! که در مقام ارادت به مدعّا برسی تمام خاک جهان کربلاست... پس بشتاب درست در وسط آتش بلا برسی... زهیر باش دلم! با یزید نفس بجنگ! که تا به اجر شهیدانِ نینوا برسی...
دم پایانی⚫️ ما سینه زنان غم عظمای حسینیم ما زائر دلخستۀ بین الحرمینیم مرغ دل بشکستۀ ما گشته هوایی هر لحظه غریبانه شود کرببلایی ناله همه در مرثیۀ علقمه داریم ما بر لبمان نغمۀ یا فاطمه داریم حسین یابن زهرا... یا فاطمه جان کن نظری بر منِ سائل تا که بشوم بهر گدایی ز تو قابل یا فاطمه من عاشق بین الحرمینم من نوکر عشاق و محبین حسینم این سینه زدن را ز تو دارم ز تو دارم ای عشق تو و ذریه ات دار و ندارم حسین یابن زهرا ... این سینه زنی عزت من آبروی من یک مُهر قبولی ز شما آرزوی من هر چند که ناقابلم و خانه به دوشم این نوکریَم را به دو عالم نفروشم مادر،کرمی کن که به راه تو فدا شم من همسفر خیل عظیم شهدا شم حسین یابن زهرا... آنان که به یا فاطمه گشتند، خدایی ازعشق حسین بن علی کرببلایی یاد شهدا و همه انصار ولایت جان بر کف و همراه و نگهدار ولایت یاد شهدایی که چه بی واهمه بودند دلدادۀ عشق علی و فاطمه بودند حسین یابن زهرا @majmaozakerin