eitaa logo
کانال متن و روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
32.5هزار دنبال‌کننده
7.3هزار عکس
3هزار ویدیو
321 فایل
﷽ جدیدترین اشعار،نوحه وروضه با متن درکانال ما خوش آمدین🌹 مدیریت👇 @khadeem110 @majmaozakerine #کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆 https://eitaa.com/joinchat/272171029Cbd84607cac لینک گروه 👆
مشاهده در ایتا
دانلود
🏴 🏴 🏴 ✍شاعر:هادی همتی ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ 🎤 باذن الله... سزای دشمن علی بُوَد با ذولفقار باذن الله باذن الله به صف میشه سپاه حیدر کرّار... باذن الله باذن الله به اَمر رهبرم گرفته ام راهِ سلیمانی باذن الله باذن الله گِره می خوره سَربندِ علی مدد به پیشانی باذن الله باذن الله نمی ترسیم سَراَفرازیم در این میدان نمی بازیم باذن الله باذن الله... باذن الله باذن الله... ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ دوباره جنگ خیبری شود بر پا... باذن الله باذن الله شود دست یهود بی صفت بُریده از دنیا باذن الله باذن الله شهادت آرزوی ملّت امام حسین... باذن الله باذن الله شهادت آبروی ملّت امام حسین... باذن الله باذن الله نمی ترسیم سَراَفرازیم در این میدان نمی بازیم باذن الله باذن الله... باذن الله باذن الله... ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ جهانی را تکان میده خروش قوم ایرانی شده آماده ی میدان سپاهی از سلیمانی برای انتقامی سخت تقاص خون مرد و زن هدف قلب تلاویو است شبیخون می خورد دشمن باذن الله باذن الله... باذن الله باذن الله... @majmaozakerine
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴 🏴 🏴 ✍شاعر:طاها تحقیقی، ملودی :احسان نوری ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ 🏴بند اول: * ریختن نمک روو، زخم دلا دوباره از صحن چشما، بارون خون میباره خبرها سنگینه، شده انگار تکرار دوباره کربلا، توی اینبار * کجایی سردار ببینی که دشمنات خیلی نامردن زائراتو شهید کردن هم وطنات پر از دردن کجایی سردار؟؟! تو روز مادر، دل مادرا رو شکستن خیلی بچه ها، به خاک یتیمی نشستن با این وجود بازم، هنوز قاسما زنده هستن هَیهَاتَ مِنَّا الذِّلَّة ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ 🏴بند دوم: دشمن بدونه، خوابو ازش میگیریم حتی بمیریم، هرگز عقب نمیریم به ما میگن شیعه، شیعه یعنی غیرت تا آخر تو میدون، میجنگیم با قدرت ما از نسل مرتضاییم محاله که نا امید باشیم دعامونه شهید باشیم همیشه رو سفید باشیم تا روز محشر!!! انتقام سخت، میگیریم ما از آل شیطان نَصْرُ مِنَ الله، اینه وعده ی حق قرآن با ذکر یا حیدر، به پا میکنه شیعه طوفان هَیهَاتَ مِنَّا الذِّلَّة @majmaozakerine
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴 🏴 🏴 ✍شاعر:کربلایی رضا نصابی ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ سبک مسیر روضه دو بند نمی شناسه دشمن ملت ایرانو نمی شناسه نام و هیبت ایرانو برای جون دادن آماده هستیم م نمی شناسه دشمن غیرت ایرانو ما همه آماده ی پیکاریم سرمون و پای دین می زارم ما پای کار ولایت هستیم ما همه شوق شهادت داریم. وای. من وای من ای حسین. ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ فضای سینه شد لبربزه درد و غم دوباره از کرمان خبر اومد بازم زنی زمین خردش‌ به همراه بچش‌ روضه های کوچه تداعی شد واسم شبیه ابر بهار می بارم تو سینم یه دنیا غصه دارم روی شونه های درد و اندوه دوباره سرم رو من می زارم @majmaozakerine
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴 🏴 ✍شاعر:رقیه سعیدی کیمیا ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ ─━⊰••❃❀❃••⊱━─ آقا بیـــا ! تا باغ دلهـــا جان بگیرد چشم انتظاری هایمان پایان بگیرد در نابســامانی گرفتـار است دنیــا برگرد تا عالم ، سر و ســـامان بگیرد هر کس که در دل ، درد هجران تو دارد می خواهد از دستان تو درمان بگیرد اشعار ما تفسیری از درد است برگرد تا هر غزل ، عطر خوش عرفان بگیرد دست خزان برده طــراوت از بهاران برگرد تا رنگـی دگر ، بُســتان بگیرد ای کاش بر این خشکسالی های دلها از ابر لطــف و رحمتــت باران بگیرد ای نوح کشتیبان امت ، با حضورت نگذار دنیـــا را غـــمِ تـوفـــان بگیرد بیرون بیا از پشت ابر غیبت خویش تا یک جهان ، مِهر از رخِ جانان بگیرد کی می شود وقت ظهورت یابن زهرا جشنـــی برایت ملـــت ایــران بگیرد هر عصر جمعه بی قراریم از فراقت دلهایمان تا کی از این هجران بگیرد؟ دنیا پر از دجال های پر فریب است اما ظهــورت راه بر شیطان بگیرد آقا عنــایت کن که این خاک درِ تو از "کیمــیا"ی رحمت تو جان بگیرد گردد گـــدای خــانه زاد لطــفت آقا ! هرکس که ازاین سفره قدری نان بگیرد ─━⊰••❃❀❃••⊱━─ ۱۴۰۲/۱۰/۱۵ @majmaozakerine
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
در فراق حضرت امام زمان عج الله به قلم کربلایی صابر ثمودی سبک همه جا بروم به بهانه تو 🌿🌿🌿 اورگیم داریخور ای نازلی نگاریم گل هایاندا قالدون ای باغ و بهاریم گوزلریم یولدا..ای گل زهرا گل سنه قربان...سرو دل آرا یا اباصالح یا اباصالح 🌿🌿🌿 غم دوتان کونلومی کیمسه یوخ شاد ائده بو دل ِ زاریمی غمدن آزاد ائده هیجرونده یاندی.بو دل زاریم گل سنه قربان. صبر و قراریم یا اباصالح یا اباصالح 🌿🌿 باخورام یولارا هر آخشام هر سحر شاید گلدی آقا سیزدن بیر خوش خبر صبریمی آلدی، گل غم هجران عالمین جانی گل سنه قربان یا اباصالح یا اباصالح 🌿🌿🌿 جمعه لر اولاندا اورگیم چوخ اَسور وصلووه آقاجان گویلوم چوخ تَلَسور قویما بو حسرت..سینمده قالسین آیریلیق دردی..صبریمی آلسین یا اباصالح یا اباصالح 🌿🌿 التماس دعا ﷽ ✨اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
آقای جمعه های غریبی ظهور کن دل را پر ازطراوت عطر حضور کن یک گوشه از جمال تو یعنی تمام عشق یک دم فقط بیا و از اینجا عبور کن آقا تو را به حرمت مولایمان علی آقا تو را به حرمت زهرا ظهور کن آخر کجایی ای گل خوشبوی فاطمه برگرد و شهر را پر امواج نور کن شبهای جمعه یاد تو بیداد می کند آدینه ای ز کوچه دنیا عبور میکند آقا چقدر فاصله اندوه انتظار فکری برای این سفر راه دور کن آقا چقدر ضجه زنیم دعا کنیم یا باز گرد یا دل ما را صبور کن آقا اگر که آمدی و عاشقت نبود یـک فاتحه نوازش اهل قبور کن ✍️:ناشناس
ای آخرین توسل سبز دعای ما آیا نمی رسد به حضورت صدای ما؟ جمعه دوباره جمعه دوباره امان ز هجر بی تو چه زود می گذرد هفته های ما در این فراق تا که ببینی چه می کشیم بگذار چشمهای خودت را به جای ما موعود خانواده کی از راه می رسی کی مستجاب می شود "آقا بیای ما" ؟ کی می شود بیایی واز پشت ابرها خورشید های تازه بیاری برای ما آقا اگر نیایی وبالی نیاوری از دست میرود سفر کربلای ما ✍️: @majmaozakerine
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
روی تو را دوباره ندیدم ، غروب شد بغضم گرفت ، تا که شنیدم ، غروب شد تا یادم آمد این همه سال است رفته ای  آهی ز عمق سینه کشیدم ، غروب شد باران نداشت شهر ، که او شرم هم نداشت  یک قطره اشک هم نچکیدم ، غروب شد آقا به ندبه ات نرسیدم مرا ببخش  شرمنده تا ز خواب پریدم ، غروب شد آقا کلافه ام من از این نفس سرکشم  جمعه به پای نفس پلیدم ، غروب شد خورشید سرخ شد ، به گمانم که گریه کرد  بیچاره گفت تا که خمیدم ، غروب شد از عصر جمعه بغض عجیبی است در گلو  این بار هم تو را ندیدم ، غروب شد روزی که بود فرصت دیدارتان گذشت  مثل همیشه تا که رسیدم ، غروب شد 🌸
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
احساسی بانوای حاج جمعه ها دارند میگذرند میگذرند با غم های تو عاشقات کم کم جون میدن پیر میشن آدم های تو الهی منم مو سپیدت شم تو این نا امیدی امیدت شم یعنی میشه من هم شهیدت شم یا مولا یا مولا یا مهدی .... یا مولا جمعه ها دارند میگذرند میگذرند با غم های تو خوش به حال دیوونه هات ما کجا و دنیای تو شده زندگی بی تو بی سامون ببخشید که از ما شدی دل خون تو رو یادمون رفته آقا جون یا مولا یا مولا یا مهدی ..... یا مولا جمعه ها دارند میگذرند میگذرند با غم های تو منتظر اونه که یه روز جون بده آخر پای تو چی میشه پر از عطر رؤیا شم تو آغوش تو غرق دریاشم برات مثل بحرالعلوم باشم یا مولا یا مولا یا مهدی ..... یا مولا @majmaozakerine 〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شعر روضه حضرت (س) قسمت این بود از همان اول عاشقان پایِ هم کنند ایثار یک نفر صاحبِ حرم باشد یک نفر بی نشان، بدون مزار یک نفر شد خدیجه خانوم و قبر او مانده خاکی و تنها همه هستیِ خودش را ریخت پایِ مدفونِ گنبدِ خضرا یک نفر نیمه هایِ شب رفت و مانده چون گوهری میانِ صدف یک نفر قبلگاهِ عالم شد صاحبِ صحن و بارگاهِ نجف یک نفر سيّدِ بنی الزّهرا در بقیع و بدون صحن و سراست همه عزت و شکوه ِ او همگی نذر شاهِ کرببلاست در میانِ دو دخترِ زهرا یک نفر پایِ ماه، کوکب شد امِّ کلثوم با تمامِ وجود هستی اش نذر نامِ زینب شد در مدینه دو داغِ سنگین دید او عزادارِ جد و مادر بود آن دوشنبه که مادرش افتاد شاهدِ بی حیائیِ  در  بود دید مادر نفس نفس میزد دید مسمارِ نانجیب چه کرد دید سنگینیِ لگدها با شاخه باردارِ سیب چه کرد دید یک زن چگونه دوره شده دید زیرِ قلاف بازو را دید چادر چگونه خاکی شد کتکِ یک شکسته پهلو را دید وقت هجوم نامَحرم دردسرهایِ زن چه چیزی شد عاقبت هم رسید جایی که پیش او صحبت کنیزی شد پا به پایِ عقیله هر منزل بارِ ماتم کشیده این بانو دیده بر رویِ نیزه هجده تا یوسفِ سربریده این بانو با تمامِ مخدراتِ حرم سرِ بازارِ شام گیر افتاد پایِ راسِ بریده عباس وسط ازدحام گیر افتاد دید سنگی ز راه ِ دور آمد سرِ بر نیزه را تکانی داد بارها پیشِ چشم خواهرها همه سرها ز نیزه ها افتاد میشنید از کنارِ راسِ حسین هرقدم ناله هایِ زهرا را نالة یا بُنَی می آمد هر چهل منزل از دل صحرا مادری قد کمان صدا میزد تشنه لب جان سپُردی ای پسرم بین گودال من خودم دیدم چِقَدَر نیزه خوردی ای پسرم دست انداخت بر محاسن تو جایِ حنجر زیرِ گلویت ماند چون گلو از جلو بریده نشد پیش چشمان من تو را چرخاند
در علم و فضيلت و ادب دريايي در عصمت و صبر و علم بي همتايي سجاده‌ی تو شميم کوثر دارد تو آينه‌ی ‌حقيقي زهرايي اي روح زلال! نور کوثر داري تو عطر گل ياس پيمبر داري در حجب و حيا آينه‌ی فاطمه اي در وقت خطابه شور حيدر داري اي پشت و پناه قافله، چون زينب همراز نماز نافله، چون زينب در شام نيفتاده اي از پا، بانو يک لحظه در اين مقابله چون زينب هر چند که بي صبر و قراري بانو هر چند غريب و داغداري بانو در کوفه‌ی بي کسي و شام غربت چون کوه وقار استواري بانو در روز دهم چو شمع افروخته اي در آتش بي کسي و غم سوخته اي تا سرحد جان حمايت از مولا را از مادر خود فاطمه آموخته اي از ديده اگرچه خون دل افشاندي آن روز تمام کوفه را لرزاندي اي دخت علي، هيمنه‌ی کوفي ها مي ريخت به هر خطابه که مي خواندي آن روز رسيده بود جانت بر لب مي سوخت تمام پيکر تو در تب پروانه صفت گرم طواف عشقي ذکر لب خسته‌ی تو: زينب زينب آن ماتم بي کرانه را معنا کن آن غربت جاودانه را معنا کن يک بار براي زائرانت بانو تو ضربه‌ی تازيانه را معنا کن شش ماه شبيه روضه خوان مي خواندي از غربت و داغ بي کران مي خواندي از نيزه و قتلگاه و خون مي گفتي از طشت طلا و خيزران مي گفتي یوسف رحیمی
ای آینه دار پنج معصوم در بحر عفاف در مکتوم پرورده ی دامن ولایت مظلومه ی خاندان مظلوم قدر تو به ممکنات مجهول مهر تو به کائنات معلوم شیرازه ی شرع از تو محکم منظومه ی عشق ازتو منظوم تو زینب دومی علی را نامند تو را به ''ام کلثوم'' آئینه ی آفتاب و ماهی یا سیدتی به ما نگاهی آن وقت که چارساله بودی بر صورت ماه هاله بودی در خانه ی شیر حق به خوبی معصوم تر از غزاله بودی دیری نگذشت کز ستم ها سرگرم به اشک و ناله بودی از آن چه به خانه ی شمارفت از داغ جگر چو لاله بودی از قول و غزل فراتری تو کی حد تو این مقاله بودی؟ آئینه ی آفتاب و ماهی یا سیدتی به ما نگاهی تو محنت بی شماره دیدی غم، بیشتر از ستاره دیدی مه پاره ی دشت کربلا را در خاک، هزار پاره دیدی هم بردل پاره پاره اززهر هم پیکر پاره پاره دیدی پامال تن عزیز خود را ازمرکب ده سواره دیدی بردست حسین غرق درخون قنداقه ی شیرخواره دیدی آئینه ی آفتاب و ماهی یا سیدتی به ما نگاهی تو راز عجیب کربلایی بانوی شکیبب کربلایی هم راز شهید نینوایی دم ساز غریب کربلایی برخرمن هستی ستم کار سوزنده لهیب کربلایی درآتش غم اگر بسوزی باصبر، طبیب کربلایی آن جا که خطابه کارسازاست توفنده خطیب کربلایی آئینه ی آفتاب و ماهی یا سیدتی به ما نگاهی سیدرضا موید
نوه ی دختری و عشق پیمبر بودن دختر دومی ِحضرت حیدر بودن صدق الله العلی نام پدر بود و چنین آیه ی چارمی سوره ی کوثر بودن ام کلثوم شدن اینهمه مظلوم شدن شاهد میخ، چهل مرد، لگد، در بودن شاهد میخ،چهل مرد،لگد،در،فریاد بعد هم شاهد یک عمر به بستر بودن جزو آموختگان وصیت نامه ی او جزو تشییع کنان تن مادر بودن پشت تابوت به همراه حسین و زینب جزو آن چندنفر در شب آخر بودن درشب قدر به نوعی و به شکلی شب تشت ام کلثوم...بگو زینب دیگر بودن دختر فاطمه و عمه ی طفلان اما عزتش این بشود:خواهر خواهر بودن می کند خم کمرش را همه ی عمر فقط لحظه ای عمه ی دلواپس اصغر بودن می کند خم کمرش را به خدا درآنی روی تل گریه کنان محو برادر بودن چکمه ای آمد از آن سو واز این سو شد باب در هیاهوی حرم دست به معجر بودن مهدی رحیمی
هرچند از خورشیدها کم مینویسیم حالا ولی با اشک نم نم مینویسیم با اسم بی بی اسم اعظم مینویسیم آری ز بانوی محرم مینویسیم در دادگاه عشق محکومیم صدشکر از نوکران ام کلثومیم صدشکر زهرا و احمد بود علی مرتضی بود ام المصائب بود و هم ام البکا بود سرتا به پا مستغرق ذات خدا بود پشت ولی الله وقت فتنه ها بود چادر زجنس غیرت زهرا به سر کرد با خطبه هایش شام را زیر و زبر کرد آیات قران است سرتاسر کلامش جبریل سرخم میکند از احترامش عقل ضعیف ما کجا درک مقامش دارد تفاوت با همه نوع قیامش گمنام شد اما کرامت تام دارد تا به ابد حق گردن اسلام دارد به مردی این زن زمانه زن ندیده اوج جلالش را زمین قطعا ندیده مثلش کسی در مرثیه خواندن ندیده یکروز خوش در زندگی اصلا ندیده یادش نرفته روضه ی بیت الولا را میخ و زمین افتادن خیرالنسا را هم کربلا رفته ست هم گودال رفته هم به کنار پیکری پامال رفته هم مثل زینب سوخته از حال رفته هم ذوالجناح آمد، به استقبال رفته شلاق درهم کرد حال پیکرش را بردند دزدان وقت غارت معجرش را بسته به هم بودند زنها بین کوفه خیلی کتک خوردند اما بین کوفه دائم به راه افتاد دعوا بین کوفه هی پخش میکردند خرما بین کوفه همراه زینب کوچه هارا فتح میکرد برداشت پرده از رخ کوفی نامرد در شام اصلا قامتش مثل کمان بود  آنقدر لاغر بود دیگر ناتوان بود آواره ی هرکوچه و بی آشیان بود راهی بسوی مجلس نامحرمان بود چه روضه هایی قسمت بانوی دین شد بالانشین آسمان ویران نشین شد سیدپوریا هاشمی