eitaa logo
کانال متن و روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
35.1هزار دنبال‌کننده
7.3هزار عکس
3هزار ویدیو
329 فایل
﷽ جدیدترین اشعار،نوحه وروضه با متن درکانال ما خوش آمدین🌹 مدیریت👇 @khadeem110 @majmaozakerine #کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆 https://eitaa.com/joinchat/272171029Cbd84607cac لینک گروه 👆
مشاهده در ایتا
دانلود
امشب هواي غربت رخنه به سينه کرده آخر ماه صفر ياد مدينه کرده تو آسمون قلبم خدا خودش نوشته يه لحظه با تو بودن بالاتر از بهشته تو در رکاب حيدر دلير و بي نظيري براي تو همين بس تو بر حسين اميري کرامت الهي مي باره از نگاهت آسمونو سوزونده آتيش سوز و آهت دلت مي خواست هميشه به همراه برادر باشي به وقت پيري عصاي دست مادر اما يه روز تو کوچه ديدي قدش خميده روي زمين فتاده رنگ از رخش پريده ديدي عزيز طاها روي زمين نشسته اي واي ز ضرب سيلي گوشواره هاش شکسته وقتي که ياس حيدر مثل بنفشه ها شد براي تو مدينه يه پارچه کربلا شد شجر طور مادر وارث نور مادر تو ماجراي کوچه سنگ صبور مادر ◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
. 🎤حاج مهدی رسولی ♦السلام علیک یا اباعبدالله الحسین (ع)♦ 📌ناب ترین کانال نوحه ترکی زیر نظر گروه مجمع الذاکرین @turki_nohemajma
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ🖤🥀⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ🖤🥀⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ🖤🥀⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ🖤🥀⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ🖤🥀⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ🖤 🖤اِی اُمت رسول 🕯قیامت به پا کنید 🖤لبریز جام دیده زاشک عزا کنید 🕯در ماتم پیمبر و تنهایی علی 🖤باید برای حضرت زهرا دعا کنید 🖤پیشاپیش شهادت حضرت محمد مصطفی (ص) بر شمـــا تسلیـت بـاد🖤 🌱‌⃟🌸๛ =====🍃🌺🍃=====
خداوند کرمی تمام باورمی کنار حرم نبی بی حرمی تو سینه میتپه این قلب پریشون من با ذکر یا حسن و یا حسن و یا حسن خدا کنه آخر فدات شم کارگر صحن و سرات شم خاک قدم زائرات شم **** پناه آخرمی امید محشرمی پناه عالمی ولی بی حرمی دلهامون پیش تو و روی لبا زمزمه با ذکر فاطمه یا فاطمه یا فاطمه تو امیر دلهای مایی تو دوای دردای مایی تو امام آقای مایی **** من و عشق حسینین من و بین الحرمین شدم از کرم حسن عبد حسین تا صحن کرب و بلا وعده ی ما با حسین با ذکر سیدنا یا حسن و یا حسین دلیل سجودم حسینه بودم و نبودم حسینه همه وجودم حسینه **** من بی تو دلگیرم از زندگی سیرم دور از تو ای مولا میمیرم دستم بگیر اقا از عالم بالا عالی جناب ای شاه یا مولا یا ذالکرم من و ببر تا به حرم من و ببر تا کربلا یا کربلا یا کربلا **** من با تو ابادم غم رفته از یادم از بند این عالم ازادم سلطان دلهایی ای شور شیدایی تاج سر مایی اقایی فدای تو من زنده ام برای تو من زنده ام با این نوا من زنده ام با کربلا **** درد و دوایی تو مشکل گشایی تو ارامش جان مایی تو مونده ازم باقی این حال مشتاقی ممنونم از لطفت ای ساقی شمس و ضحی لبیک یا شیرین لقا لبیک یا روح البقا لبیک یا خون خدا ◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هرکس که بر کریم پناهنده میشود دلمرده هم اگر برسد زنده میشود آنقدر میدهند که شرمنده می شود آیا به روز حشر سرافکنده می شود واللهِ اعتقاد من این است تا ابد زین خانه نا امید گدایی نمی رود وقتی به گریه طینت من رنگ و بو گرفت این چهره ی سیاه کمی شستشو گرفت کم کم تمام زندگی ام بوی او گرفت اینگونه بود بی سر وپا آبرو گرفت از آن به بعد خانه ی دلدار شد دلم تا آمدم به خویش گرفتار شد دلم امشب حسن حسن نکنم شب نمیشود بی یا حسن تجلی یارب نمی شود زلفی که باد خورده مرتب نمی شود هر کس به هم نریخت مقرب نمی شود آتش زده هوای وصالت به جان من یا ایها الکریم و یا ایها الحسن مارا خدا کنارِ کریمان بزرگ کرد ریزه خورِ دیارِ کریمان بزرگ کرد آنقدر در جوارِ کریمان بزرگ کرد انگار از تبارِ کریمان بزرگ کرد عمری به دستگیری ات اقرار کرده ایم ما اعتماد بر کرم یار کرده آتش زده هوای وصالت به جان من یا ایها الکریم و یا ایها الحسن ➖➖➖➖➖➖➖ عمری سبو زجام کرم می زنم حسن نقش تو را به چشم ترم میزنم حسن سربند سبز رویِ سرم میزنم حسن با نام تو به سینه حرم می زنم حسن باید مدینه محشر کبری به پا کنیم بالای قبر تو حرمی را بنا کنیم از راه دور دست تمنا گرفته ایم عمریست در حریم تو مأوا گرفته ایم دستان خویش سوی تو بالا گرفته ایم هرچه گرفته ایم ز زهرا گرفته ایم بیهوده نیست آبروی رفته می خَرَند فرزندها ز مادرشان ارث می برند زلفت رها کنی همه بی خانه میشویم ابرو نشان دهی همه دیوانه میشویم ماخاک بوس گوشه ی میخانه میشویم گِرد تو پرکشیده و پروانه میشویم در آسمان چشم سیاهت هوایی ام شکر خدا ز روز ازل مجتبایی ام ◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شور حضرت قاسم بن الحسن (ع) و حضرت علی اکبر (ع) شاعر : حسین بابانیا باید از سر گذشت تا چه شود سرگذشت ... میره سمت میدون مست و غزل خون رو لبش گل کرده بابا حسن جون همه تشنه کامش ولی شیرینه گفته که احلی من عسل همینه تاخت تا سمت میدون گفتن حسن اومد الفرار انگار شیری از بیشه اومده بیرون به شکار لشکر تا به خود اومد دید داره میشه تار و مار ازرق کمشه سر شمرو زدن غمشه اینقدر میزنه تا عمو راضی بشه خون دشمنه که روی زخمای کاری پدرش مرحمشه باید از سر گذشت تا چه شود سرگذشت ... میره سمت بابا برا اجازه چقده باباییش بهش می نازه بی تامل میره به سمت لشکر مرحبا بابایی علی اکبر ... خلقاً خُلقاً و منطقاً خود شخص رسول الله با هر ضربه در میاد نعره ی عباس ماشاءالله میدون تحت تسخیر نوه ی مولا اسدالله هی سر میزنه مثل عموش تشر میزنه شمشیر توی دستش مثل پر میزنه صدا خیمه بلنده مرحبا چه با جگر میزنه باید از سر گذشت تا چه شود سرگذشت ...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم شهادت امام حسن علیه السلام کریمِ آلِ طاها کریمِ آلِ طاها یا حسنِ مجتبی کریمِ آلِ طاها یا وجیهاً عندالله کریمِ آلِ طاها اشفع لَنا عندالله کریمِ آلِ طاها مسمومِ زهرِ جفا کریمِ آلِ طاها امامِ شاهِ وفا کریمِ آلِ طاها در خانه‌ات غریبی کریمِ آلِ طاها سینه‌زنِ کربلا کریمِ آلِ طاها خونِ‌دل خوردی جانا کریمِ آلِ طاها کوچه را دیدی مولا کریمِ آلِ طاها تا خانه لرزیده در... کریمِ آلِ طاها دستِ تو دستِ زهرا کریمِ آلِ طاها به کوریِ دشمن‌ها کریمِ آلِ طاها حرمِ تو قلبِ ما کریمِ آلِ طاها یاقاسم یاعبداللّه کریمِ آلِ طاها شد نوایِ نینوا کریمِ آلِ طاها کریمِ آلِ طاها........‌ 🎤کربلایی حسین بابا نیا
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم زمزمه_ شهادت امام حسن علیه السلام_ سبک روحی لک ..... دوسِت دارم آخه دوسَم داری تو لشکرِ علی علمداری کوریِ دشمنا حرم داری یک کنجِ سینه وای از مدینه تویِ دلت یه آسمون درده تو شاهدی سقیفه نامرده کی یاسِ حیدرُو لگد کرده زخمیه سینه وای از مدینه وای مادرم وای مادرم مادر ۴ یادت نمی‌ره روضه‌یِ مادر خاک و خونایِ گوشه‌یِ معجر رو می‌گرفت تو خونه‌یِ حیدر دنیا همینه وای از مدینه بد جوری به غرور تو بَرخورد چه سیلیِ سنگینی مادر خورد به دیوارِ اون کوچه با سر خورد که نمی بینه وای از مدینه وای مادرم........ حسین ایمانی 🎤کربلایی حسین بابا نیا
بند اول: اسمِ زیباتو میگم وقتی که دل پریشونه این شبا دل زائرِ شما توی خراسونه اینقده که آقاجون مهربون و با کرمی مرغِ دل از کرمت هر روز و هر شب میخونه میخری نوکراتو ، امام رضا چه خوب و بد از درِ خونت آقا نمیکنی کسی رو رَد مریضا رو آقاجون میدی شفا با یک نگاه بی پناها رو آقا تو حرمت میدی پناه بِاَبی اَنْتَ وَ اُمّی یا رضا اَلسلطان ➖➖➖➖➖➖➖ بند دوم: من گدای تواَم و تو شاهِ کلِّ عالمین میخونم نفس‌ نفس به عشق‌ِ تو با شور و شین وقتی که به پنجره فولاده تو زُل میزنم از تو صحنِ انقلاب دل میره بین الحرمین ضامنِ آهو دلِ سیاهمو جلا بده جای مُزدِ نوکری بهم یه کربلا بده قَسمِت میدم به دستای یلِ اُمِّ بنین منو راهی کن حرم پیاده روزِ اربعین بِاَبی اَنْتَ وَ اُمّی یا رضا اَلسلطان ➖➖➖➖➖ بندسوم قربون کبوترای حرمت امام رضا قربون این همه لطف وکرمت امام رضا گفته ای هرکی میاد به دیدنم امام رضا من میام سه جا بهش سرمیزنم امام رضا توی قبرم آقاجون منتظرم امام رضا تا بزاری کف پاتو. رو سرم امام رضا 📝: (طاها تحقیقی ◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم الله الرّحمن الرّحیم کوثر اشک من از ساغر و پیمانه ی توست دل آتش‌زده‌ام، شمع عزاخانه ی تـوست جگر سوخته، خاکستر پروانه ی تـوست شعله‌های دلم از آه غریبـانه ی تـوست ای تـراب قـدم زائـر کویت گِل من وی خراسان تو تا صبح قیامت دل من درد جان را تو طبیبی تو طبیبی تو طبیب بزم دل را تو حبیبی تو حبیبی تو حبیب بی تولّای تو دل را نه قرار و نه شکیب تو غریب الغربایی و همه خلق، غریب نه خراسان که سماوات و زمین حائر توست دور و نزدیک ندارد، دل ما زائر توست ای قبول غم تـو گریه ی ناقابل ما آتش عشق تو در روز جزا حاصل ما مایه از خاک خراسان تو دارد گِل ما ما نبودیم که می‌سوخت به یادت دل ما سال‌ها آتش غم شمع صفت آبت کـرد زهر در سینه شراری شد و بی تابت کرد  تو به خلقت پدری و تو به زهرا پسری مثـل جدّ و پدرت از همه مظلوم‌تری تـو جگـر پاره ی پیغمبر و پاره جگری بلکه بی‌تاب‌تر از بسمل بی‌بال و پری میزبان تو شد ای جان جهان قاتل تو کس ندانست ندانست چه شد با دل تو تـو کـه سـر تـا بـه قدم آینه توحیدی به چه تقصیر چو بسمل به زمین غلطیدی؟ مرگ را دور سرت لحظه به لحظه دیدی همچنـان مار گزیده به خودت پیچیدی که گمان داشت که با آن غم پیوسته ی تو قتلگاه تو شود حجره ی در بسته ی تو؟ «بابی انت و امّی» که چه آمد به سرت داغ معصومه ی مظلومه به جان زد شررت تو زدی بال و پر و کـرد تماشا پسرت بس که بر شمس رُخت ریخت ستاره قمرت شـرر آه بـر آمـد ز نهـادت مــولا صورتت شسته شد از اشک جوادت مولا طایر روح غریبانه پرید از بدنت قاتلت اشک فشان بود به تشییع تنت خبر از غربت تن داشت فقط پیرهنت کرد با خون جگر دست جوادت کفنت چوب تابوت تو بر شانه ی جان همه بود جای معصومه ی تو اشک فشان فاطمه بود بانوان چشم ز مهریّه ی خود پوشیدند دور تابوت تو پـروانه صفت گردیدند اشک‌ها بود که بـر غربت تو باریدند لاله از خون جگر بر سر راهت چیدند مردها مثل زنان شیونشان برپا بود دور تابوت تو ذکر همه یا زهرا بود ای خدا سوختم از گریه، دل از کف دادم کاش می‌سوخت فلک از شرر فریادم کاش می‌داد غم شام بلا بـر بادم یاد خاکستر و سنگ لب بام افتـادم پای تابوت رضا چنگ و نی و دف نزدند همه سیلی زده بر صورت خود، کف نزدند دور تابوت تو بر چهره اگر چنگ زدند لیک پای سر جدّ تو همه چنگ زدند دور تابوت تو ناله ز دل تنگ زدند دور زینب همه از چار طرف سنگ زدند تا شرار از جگر و ناله ز دل برخیزد اشک «میثم» به تو و جدّ غریبت ریزد  غلامرضا سازگار
نام تو را بردم زمستانم بهارى شد در خشکسالى دلم صد چشمه جارى شد بعد از زمانى که گدایى تو را کردم دار و ندار من عجب دار و ندارى شد گفتند جاى توست ، دل را شستشو کردم پس مى‏شود از خادمان افتخارى شد مى‏خواستند از هر طرف تو جلوه‏گر باشى این گونه شد ، دور حرم آئینه کارى شد گاهى اسیرى لذّت آهو شدن دارد بیچاره آن که از نگاه تو فرارى شد گَرد ضریحت با من و گَرد دلم با تو بى تو دوباره این دلم گرد و غبارى شد من سائل بى چیزِ اطرافِ حرم هستم من سالهاى سال، دنبال کرم هستم انگور سرخى سبز کرده دست و پایت را تغییر داده حالت حال و هوایت را اى خاکِ عالم بر سرم حالا که مى‏آیى از چه کشیدى بر سر و رویت عبایت را؟ تو سعى خود را مى‏کنى و باز مى‏افتى این زهر خیلى ناتوان کرده است پایت را وقت زمین خوردن صدا در کوچه مى‏پیچد آرى شنیدند آسمانى‏ها صدایت را وقتى لبت خشکید و چشمت ناتوان‏تر شد در حجره‏ى در بسته دیدى کربلایت را در حجره‏اى افتاده‏اى و تشنگى دارى تو کربلاى دیگر در حال تکرارى قسمت نشد خواهر کنار پیکرت باشد بد شد، نشد امروز بالاى سرت باشد بد جور دارى روى خاک از درد مى‏پیچى اى واى اگر امروز روز آخَرت باشد حیف از سر تو نیست روى خاک افتاده؟! باید سرت الآن به دست خواهرت باشد حالا غریبى را ببین دنبال تابوتت دختر ندارى لااقل دربدرت باشد وقتى شروع روضه‏هاى ما بیان توست خوب است پایانش بیان دیگرت باشد یابن شبیب! آیا شهید بى کفن دیدى؟ در لابلاى نیزه، پاره‏پاره تن دیدى؟ علی اکبر لطیفیان
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
شور امام حسن مجتبی علیه السلام دریایِ کرمه حسن تاجِ رو سرمه حسن صد و هجده بار میگم آره دلبرمه حسن یا سبط النبیه.. ذکرِ رو لب من.. ایوونه طلاشه.. خواب هرشب من.. خواب شیرینم عشقِ دیرینم دوس دارم که باشی، ذکرِ تلقینم اوجِ زیبایی خیلی آقایی حیدری سیما وُ..، ماهِ زهرایی یا حسن.. اِبنِ علی.. کوهِ مغفرته حسن دستش مرحمته حسن مردِ شامی ماته از.. اوجِ معرفته حسن بخشیده سه دفعه.. کُلِ زندگی شو.. خَرجِ مِسکینا کرد.. آقا زادِگی شو.. معرفت داره شاه و سالاره جلو سگ هام حتی، لقمه میذاره صاحبْ اَندیشه بنده ی خویشه با جُذامی ها هم، همنشین میشه یا حسن.. اِبنِ علی.. شیرِ با نسبِ حسن اُستاده اَدبِ حسن تو جمل، شتر سوار.. ترسید از غضبِ حسن شمشیرش رو بَرداشت.. رو دوشِش گرفته.. اِنقَد جیغ زَد اون زن.. که گوشِش گرفته.. خیلی کولاکه خیلی چالاکه زَد شتر رو اون زن، بر رویِ خاکه وارثِ مولاس صُلحِشَم غوغاس چون معاویه هم، تسلیمِ آقاس.. یا حسن.. اِبنِ علی..
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
بند1⃣ غریبونه با قد خم عباتو رو سر انداختی دقیقا باز ما رو یاد چادر مادر انداختی به پهلوت دستتو بردی دل ما رو کجا بردی توی کوچه زمین خوردی دل ما رو کجا بردی زمین خوردی خراب شه دنیا برای اون شکاف ابرو زمین خوردی ولی اونجا که نبود نقل غلاف و بازو هر بار افتادی یاد بین در و دیوار افتادی همراه فاطمه انگار افتادی هربار افتادی آقا جانم یا امام رضا بند2⃣ توی این شهر غریبی و همین جمله گریز باشه گریزی که توی اوجش شاید حرف کنیز باشه اسم زینب رو آوردی دل ما رو کجا بردی بی هوا که زمین خوردی دل ما رو کجا بردی زمین خوردی بمیرم واسه غباری که نشست رو پیرهن زمین خوردی نبود اما هیچ کسی واسه تماشا کردن هر بار افتادی یاد ماجرای بازار افتادی با عمه زینبت انگار افتادی هربار افتادی آقا جانم یا امام رضا بند3⃣ زخمیه پلکت از وقتی اِنْ یَوم الحسین گفتی دم آخر داری بیشتر یاد اون روضه میُفتی غصه ی جدتو خوردی دل ما رو کجا بردی به صورت که زمین خوردی دل ما رو کجا بردی زمین خوردی زیر لب گفتی حسین جانم با چشمای تر زمین خوردم نه از رو مرکب زمین خوردم نه بین لشکر هر بار افتادم یاد روضه های خونبار افتادم تو گودال حسین انگار افتادم هر بار افتادم آقا جانم اباعبدالله شعر و سبک: