⇦🕊روضه و توسلِ جانسوز _ ویژۀ ایام شهادت رسول اکرم صلوات الله علیه
گفتم که عمر ماه صفر رو به آخر است
دیدم شروع محشر کبرای دیگر است
گردون شده سیاه و فضا پر زدود و آه
تاریک تر ز عرصه ی تاریک محشر است
گرد ملال بر رخ اسلام و مسلمین
اشک عزا به دیده ی زهرای اطهر است
گفتم چه روی داده که زهرا زند به سر
دیدم که روز، روز عزای پیمبر است
پایان عمر سید و مولای کائنات
آغاز دور غربت زهرا و حیدر است
قرآن غریب و فاطمه از آن غریب تر
اسلام را سیاه به تن، خاک بر سر است
روی حسین مانده به دیوار بی کسی
چشم حسن به اشکِ دو چشم برادر است
ای دل بیا و گریه ی زینب نظاره کن
مانند پیروهن جگر خویش پاره کن
زهرا به خانه و ملک الموت پشتِ در
از بهر قبض روح شریف پیامبر
از هیچ کس نکرده طلب اِذن و ای عجب
بی اذن فاطمه ننهد پای پیش تر
با آن که بود داغ پدر سخت، فاطمه
در باز کرد و اشک فرو ریخت از بصر
یک چشم او به سوی اجل، چشم دیگرش
محو نگاه آخرِ خود بود بر پدر
اشک حسن چکیده به رخسارِ مصطفی
روی حسین بر روی قلب پیامبر
دیگر نداشت جان که کند هر دو را سوار
بر روی دوش خویش به هر کوی و هر گذر
*همیشه حسن و حسین رو شونه ی پیامبر بودن...*
زد بوسه ها به حلق حسین و لب حسن
از جان و دل گرفت چو جان هر دو را به بر
هر لحظه یاد کرد به افسوس و اشک و آه
گاهی ز طشت و گاه ز گودال قتلگاه
شاعر: غلامرضا سازگار
* دختر طاقت نداره بابا رو بی حال ببینه،اونم دختری مثل فاطمه،اینقدر بی تابی کرد،گفت: بابا! سن و سالی نداشتم مادرم از دنیا رفت،تو هم داری فاطمه رو تنها میذاری؟...
عاقبت پیغمبر فاطمه رو صدا زد؟دخترم بیا...یه چیزی در گوش فاطمه گفت،دیدن لبخند رو لب زهرا اومد...سئوال کردن،گفت:بابام به من گفت: اول کسی که به من ملحق میشه از این خانواده تویی عزیزم...قلب زهرا آروم شد....
اما یه دختری هی میگفت: عمه! کی خرابه می رسیم؟ می گفت: عزیزیم چرا سراغ خرابه رو می گیری؟ می گفت: عمه! بابام به من گفته میام خرابه می برمت...
آخرین لحظات پیغمبر بود،نگاه به حسنین می کرد،،نگاه به فاطمه اش می کرد....یا رسول الله! خوب زهرا رو نگاه کن...
یه مرتبه شنید صدا درمیآد،جلو در اومد دید یه پیرمردی اومده،صدا زد: خانوم جان می خوام بابات رسول خدا رو ملاقات کنم،فرمود: بابام ممنوع الملاقاتِ،بار دوم،فرمود: مگه نگفتم بابام ممنوع الملاقاتِ؟ بار سوم تا در زد پیغمبر فرمود: عزیزم جلو بیا،می دونی این کیه داره در میزنه؟صدا زد: نه بابا... پیغمبر فرمود:دخترم این مَلَکُ المُوتِ، از هیچ کسی اجازه نمیگره،از هیچ پیغمبری اجازه نگرفته...بابا جان! پس چرا وارد نشد؟ گفت: عزیزم به احترامِ تو...خونه ای که فاطمه باشه عزرائیل هم حیا میکنه بدون اجازه وارد بشه،زهرا باید اجازه بده...
یا رسول الله! کجا بودی هم در رو بدون اجازه زدن، هم هیزم آوردن؟ یا رسول الله کجا بودی بینِ در و دیوار پهلویِ فاطمه رو شکستن؟
آخرین لحظات یه وقت دیدن علی بچه هارو از پیغمبر جدا کرد،حسین و حسن خودشون رو روی سینه ی پیغمبر انداختن،پیغمبر نوازشون می کرد،فرمود: علی جان بذار رو سینه ام باشن...
یارسول الله مگه نفرمودید :کسی که داره جون میده باید سینه اش رو آزاد کرد،آخه یه پیراهن رو سینه اش سنگینی میکنه؟
فرمود:علی! اگه حسین رو سینه ی من باشه من راحت جون میدم...اما کربلا...ای حسین...
#سید_مجید_بنی_فاطمه
#ویژه_ایام_صفر
#روضه_پیامبر_اکرم_صلوات_الله_علیه.
.
@wwwmajmazakrin
⚜مناجات و روضه جانسوز_ویژه شب جمعه ایام ولادت آقا و مولا علی ابن موسی الرضا علیه السلام_استاد حجت الاسلام میرزامحمدی⚜
🌾🌿🌾🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌾🌾🌿
شب جمعه ست با امام رضا(ع) بریم کربلای معلی،کربلایی که امام صادق علیه السلام فرمود:مادرم فاطمه حاضر میشه،نزد زوار قبر جد بزرگوارم حسین ....،اولین کاری که مادرم میکنه اینه : "فتستغفر لهم ذنوبهم" مادرم برا گنه کارا،اونایی که زائر حسینن،استغفار می کنه،امشب فاطمه مادرش کربلاست ..." وقتی دعبل آمد محضر امام رضا(ع) حضرت فرمود شنیدم برا جد غریب ما مرثیه گفتی؟عرض کرد بله یابن رسول الله" فرمود قدری تامل کن،قبل از اینکه دعبل قصیدش رو بخونه،میگه دیدم امام رضا بلند شد،پارچه ای بین ما و محارم زد" دستور داد زن ها اومدن پشت پارچه، همه قصیده ی من دعبل رو بشنون،بعد به من فرمود "ارثل الحسین" حالا قصیدت رو برا جد غریبم بخون، دعبل قصیده رو اینجور شروع کرد:
افاطم لو خلت الحسین مجدلا ....
*به بهانه ی امام رضا بریم زیارت کربلا*
افاطم لو خلت الحسین مجدلا ....
وقد مات عطشانا بشط فرات ....
*یعنی بی بی جان حسینتو بین دو نهر آب ، با لب تشنه سر از بدنش جدا کردن ...." آماده ای یا نه؟!! میدونی امام رضا با این شعر چه کرد دعبل خزاعی میگه قصیدم هنوز توم نشده بود *وبكَاء رضا بُكَاءً شَدِيداً* دیدم امام رضا به شدت داره گریه میکنه .... واتامی علیهم مَرَّتَيْن"ِ اونقدر گریه کرد دو مرتبه از حال رفت الله اکبر ...
شنیدم صدای ناله زن ها روز پشت پرده "و علی سراخ من وراء السطح" زنها لطمه به صورت میزدن،آماده ای یا نه ..."
اگر این است تاثیر شنیدن
آخ ..شنیدن کی بود مانند دیدن ....
امان از آون ساعتی که دختر امیرالمومنین عقیله بنی هاشم بالای بلندی داشت میدید ، عزیز فاطمه رو محاصره کردن ، هر کی با هر چی دستشه داره پسر فاطمه رو میزنه ، چه کرد دختر علی؟!! دست روی سر گذاشت، شنیدن هی می گه: "يَا غِيَاثَ الْمُسْتَغِيثِينَ"،اما دیدن لحن مناجات زینب عوض شد... هی زمین میخوره،هی بلند میشه میگه وا حسینا ....." اخه دید:«و الشِّمْرُ جَالِسٌ عَلَی صَدْرِه ....» هر جا نشستی ناله بزن .... یا حسین ....
#حجت_الاسلام_میرزامحمدی
#روضه_سیدالشهدا_علیه_السلام
#روضه_امام_رضا_علیه_السلام
#روضه_شب_جمعه
.
@wwwmajmazakrin
نوحه اسارت اهل بیت علیهم السلام
اهل بیت عصمت و،سختیِ اسارت و
دشمن و جسارت و،ظلم و جور و غارت و
رنج و درد و غربت و
روی نِی سر،دُختِ حیدر
داده از کف نورِ عین
وامصیبت وامصیبت
آه و واویلا حسین
واویلا واویلا...
کوفه و شام بلا،سخت تر از کربلا
دل به مِحنت مبتلا،غرقِ در اشک عزا
عترت خیرالنسا
در عزاشان،گشته گریان
چشم اهل عالَمین
وامصیبت وامصیبت
آه و واویلا حسین
واویلا واویلا...
#اسارت #کوفه #شام
#راه_شام #کوفه_تا_شام
@wwwmajmazakrin
یا ثارالله یا اباعبدالله.mp3
11.95M
◾️ نوحه #اربعین واحد
◾️ یا ثارالله یا اباعبدالله
🎤🎤 حاج امیر عباسی
@wwwmajmazakrin
تو شدی کشته که دین زنده بماند.mp3
4.63M
◾️ نوحه #اربعین واحد
◾️ تو شدی کشته که دین زنده بماند
🎤🎤 حاج امیر عباسی
@wwwmajmazakrin
یازهرا🥀:
ترک رو لبام از خجالتم می سوزه، می سوزه
بزار بهت بگم زخم غیرتم می سوزه، می سوزه
الشام، الشام چی اومد سر من
الشام، الشام کجا رفت سر تو
یادمه روی نی چشمای تر تو
بابا کجا بودی، خیمه که غارت شد
خیلی به ناموسم بابا جسارت شد
ای وای غریب آقام.......
جای طناب هنوز رو دستم پام جامونده، جامونده
خواهر من هنوز یه جایی تو شام جامونده، جامونده
الشام، الشام دل ما خون شده
الشام، الشام وسط ازدحام
تو و تشت طلا، منو بزم حرام
اهل حرم دیدن با خیزرون میزد
رو قلب ما می خورد هر ضربه ای میزد
ای وای غریب آقام.......
می بینی آخر هم با پیرهن سیاه میمیرم، میمیرم
هنور هم هر غروب به یاد قتلگاه میمیرم، میمیرم
ای وای، ای وای سرت دور از بدن
ای وای، ای وای بدن بی کفن
واسۀ کشتنت صد سپاه اومدن
بابا خودم دیدم جسمت که غارت شد
از خیمه ها دیدم خیلی جسارت شد
ای وای غریب آقا
@wwwmajmazakrin
التماس دعا
.
📖 #متن_روضه
🔊 روضه اربعین و حکایت زائر کربلا
***
آه ای، لاله زارِ شش گوشه
داغ خونِ خداست بر دل ما
چون رقیه، شبیه اُمِّ بَنین
حسرتِ کربلاست در، دل ما
اربعینی شد، دوباره جا ماندیم
اربعین شد دوباره جا ماندیم
کار نوکر، به اشک و آه افتاد
سمت، کربُبَلا به اِذن بتول
دل ما هم پیاده راه افتاد
من یه حرفایی رو نمیزنم، نه تو خجالت بکشی نه من؛ اصلا انگار نه انگار امروز اربعینه، به رو خودتم نیار، فقط نگی نفهمیدا، ما قرارمون اینا نبود، برا همه عالم جا بود، برا ما جا نداشتی، خوب خرابم کردی، اما من ولت نمیکنم، ببین، من برو نیستم، کربلا نشد نشد، اینجارو کربلا میکنیم، من حرم ندیده نیستم، من میخواستم بیام دورِ کجاوه خواهرت، آخه شنیدم چهل روزه غلام نداره، من شنیدم چهل روز کسی نبود رکاب براش بگیره، من میخواستم بیام اونجا، دور کجاوه خواهرت نوکری کنم
سه چهار روزه غصه پیرم کرده، بعضی رفیقام، گُم و گور کردن خودشونو، به خدا، گفت میرم یه، این ور اون وری، با زائرا که میان برمیگردم میگم کربلا بودم، جواب مردمو چی بدم، من کم برا بچه هات خودمو نزدم، هنوز صورتا جا لطمه هست، چکاری کردی با ما، من از شبی که خواهرت در به در شد، یه شب بدون روضه خونه نرفتم، هر یه دونه ای که به بچت زدن، منم خودمو زدم
سر خود گرم میکنم چندیست
گاه، با روضه، گاه با حافظ
هر که را دیدم از رفیقان گفت
میروم کربلا، خداحافظ
چه دلی ازمون سوزوندن، بچه ها، یه سری به خودمون بزنیم چخبره، بعضی وقتا میشینم با آقام حرف میزنم، میزنی بزن با کربلا نه، من به حرمت وابسته شدم، من یخورده حرمم دیر میشه بد اخلاق میشم، یه خورده دوری می افته کلافه ام، من نجفم دیر شده، دلم برا اون عقب عقب رفتن تو حرم تنگ شده، دیدید، یه جوری عقب میره انگار جلوش وایساده، السلام علیک یا، میرم میام آقا
اینو بگم، حرف دارم امروز برات،
تنه بی پیراهن، سَلامٌ علیک
سر ارباب من، سَلامٌ علیک
کشته ی بی کفن، سَلامٌ علیک
پاره پاره بدن، سَلامُ علیک
آه، ای ماه غیرتی پاشو
جان آوره برلب آمده است
از سَفر، دل شکستهِ برگشته
پاشو عباس، زینب آمده است
حسیـــــــــــــــن
گفت حجره داره تو بازار، از اون پولو پله دارا بدرد بخور امام حسینی، عمده فروش، یه مشتری داشت اهل عراق کربلایی، هر وقت این میومد مغازش این بهم میریخت، میگفت بو حسینو میدی، وقتی بهش جِنسی میفروخت یه قیمتی میزد، میگفت نوش جونت، هر وقت از جلو حرم رد شدی بگو سلامت رسوند، یه باری گفت حاجی، چرا کربلا نمیای؟، گفت من هر سال با زن و بچم کربلام اربعین، یه قسمی گذاشت، تورو به ارباب این بار که اومدی، قدمت رو چشام، میخوام عوض این همه زحمت، یه بار جبران کنم، آدرسو داد، عراق رفته ها میدونن، اونجا اینجور نیست کوچه خیابون، فلان محله پشت خیمه گاه اَبو زَهرا همه میشناسن، با زن و بچش رفت دوسه روز به اربعین کربلا، پُرسون پُرسون پیدا کرد گفتن اون خونه رو میبینی؟ خونه اَبوزهراست، رسید دید دوتا دره کدومو بزنم، این در سمت راست رو زد صاحب خونه غریبست، تا اینا رو دید گفت زَوّارید، گفت آره، گفت قدمت رو چشام، گفت نه آقا، دنبال آدرسم، گفت این حرفا نیست، در خونه منو زدی جایی نمیزارم بری، گفت ممنون شمام، اما باید برم، گفت به همین امام حسین نمیزارم بری، مردم دنبال اینن یه لقمه نون بِدَن زوّار تو اومدی در خونم، آقا فرستادتت، تو این گیرو داد، در خونه بغل واشد همون مشتریه، تا این حاجیه رو دید سلام خوش اومدی، اشتباه درو زدی اومد بگیره دستشو، این پرید وسط گفت نشد، مهمون منه، گفت آقا رفیقمه، گفت رفیقت اگه بود در خونه تو رو میزد، آقا به من نگاه کرده، گفت دیدم داره دعوا میشه، یه نگاه به حرم، چیکار کردی با مردم، حاجی، بخدا نمیزارم بری، گفت دیدم با این رفیق ما بگو مگو، صداشون بالا رفت، یه چیزی در گوشش گفت دیدم این رفیق ما گفت باشه، به تو میرسه، گفت خوشهال اومد طرفم گفت دیدی مهمون منی ، خوش اومدی، بخدا نمیام، تا نگی بهش چی گفتی، اصرار، گفت راستش تازگی، طایفه و عشیره اینا ، جوون منو کشتن، رسم عراق اینه، تا یه خون ازشون نگیریم کوتاه نمیایم، گفت در گوشش گفتم اگر بزاری بیان، از خون جونم میگذرم، گفت همون جا افتادم، کاش شما عاشورا اینجا بودید، یه روضه ای تو ذهنم اومد
یه جوون، خونشو ریختن، زناشونو آوردن جلو، داد میزدن کِل بکشید، آقاتون دست به کمر شد، صدا میزد بابا، صدا قح قحه شونو میشنوی؟ پاشو، عمت داره میاد،
خیزو ازجا، آبرویم را، نبر
یه روضه بگم همین جا، خیلی نگران نامحرم بودی؟ خیلی نگران بودی زینب، تو نامحرما نیاد، پس خوب شد نبودی، دم دروازه ی شام، دست زیر چونه زده بودن،
آه راهمان، از گذرِ، برده فروشان، افتاد (بعضیا نمیشنون)
این همه، چشم خریدار، خدا رحم کند...
حســـــــن
#حکایت_زائر
#روضه_روز_اربعین
.
@wwwmajmazakrin
🌺
📋 دیدنِ دستای بسته اومدی
✔️ #شور | #حاج_محمود_کریمی
✔️ #شب_سوم_محرم ۱۳۹۷
#چهارم_صفر
✔️ #هیأت_رایة_العباس "ع"
🌺🌿🌺 🌺🌿🌺
دیدنِ دستای بسته اومدی
پیش کاروان خسته اومدی
حالا که دیگه نمی تونم پاشم
حالا که پاهام شکسته امدی
دخترت خیلی گرفتار شده
مثل عمه دست به دیوار شده
یک چیزی میگم به هیچ کسی نگو
چشمام از گرسنگی تار شده
بابا حسین... بابا حسین
🌺🌿🌺 🌺🌿🌺
داغ روی سینت نشست بابا حسین
چشمای نازت و بست بابا حسین
هنوزم داره خون از لبت میره
دندونات و کی شکست بابا حسین!!!؟
بابا حسین...
🌺🌿🌺 🌺🌿🌺
🎤🎤 سبک حاج محمود کریمی 👇👇
@wwwmajmazakrin
🕊⚜سینه زنی ویژۀ شهادت حضرت زینب سلام الله علیها به نفس کربلایی جواد مقدم⚜
┄┄┄┅═✧❁❁✧═┅┄┄┄
ماجرای کربلا شرح بلای زینب است
عصر عاشورا شروع کربلای زینب است
شرح صدر او در نمی آید به فهم اهل دل
صبر زینب آیت صبر خدای زینب است
رو "اَلم نَشرَح لَک صَدرَک" بخوان کاین آیه را
عشق گفتا بعد پیغمبر، ثنای زینب است
باغبان گلشن سرخ ولایت، اشکِ اوست
حافظ خون شهیدان،گریه های زینب است
پرچم سرخی که عاشورا به خاک و خون فتاد
بر سَرِ پا باز با صبر و رضای زینب است
بهر اثبات ولایت رفت باید هر کجا
ورنه کاخ ظلم و بزم می ، چه جای زینب است؟
نی همین در شام و کوفه، بلکه در وادی عشق
هر کجا پا می گذاری جای پای زینب است
خطبه ی او افتخار ملت اسلام شد
بانگ "اَلاِسلام یَعلوا" ، در ندای زینب است
پرچمش سرهای هفتاد و دو تن بر نیزه هاست
ای دریغا در کف دشمن لوای زینب است
________
#کربلایی_جواد_مقدم
#روضه_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#ویژه_ایام_محرم
#ویژه_ایام_صفر
#اربعین
┄┄┄┅═✧❁❁✧═┅┄┄┄
@wwwmajmazakrin
mahmoudkarimi-@yaa_hossein.mp3
2.7M
🎤 محمود کریمی
دیدن دستای بسته اومدی 😭
پیش کاروان خسته اومدی...
حالا که دیگه نمیتونم پاشم
حالا که پاهام شکسته اومدی 😪
#یا_رقیه_خاتون
@wwwmajmazakrin
Moghadam babolharam.mp3
875.9K
🕊⚜سینه زنی ویژۀ شهادت حضرت زینب سلام الله علیها به نفس کربلایی جواد مقدم⚜
@wwwmajmazakrin
زمینه امام سجاد علیه السلام
یا ابتا*برای تو روضه برپا میکنم
یاابتا*همینکه یاد عاشورا میکنم
یا ابتا*مدینه رو کرببلا میکنم
یادمه بابا-لحظه آخر
دیدم افتادی-با تن بی سر-بین یک لشگر2
لحظة دفن بدنت یادمه *یا ابتا
یه بوریا شد کفنت یادمه *یا ابتا
میون خاک وخونا با قد خم*یا ابتا
دنبال انگشت بریده گشتم*یا ابتا
یا ابتا*چه جسمی دیدم
یا ابتا*تنت رو چیدم
یا ابتا*گلوت بوسیدم
وای حسین عزیز زهرا
من چی بگم*غم دروازة ساعات وبگم
من چی بگم*گرفتاری های سادات و بگم
من چی بگم*هجوم یک مشتی الوات و بگم
بدترین مردم*مردم شامن
استاد آتیش*از روی بامن-اهل دشنامن2
چهار هزارتا زن رقاص اومد*واویلا
ماروصدا زدن با اسمای بد*واویلا
برا اینه بدم میاد زبازار*واویلا
نگاه میکردن به چشه خریدار*واویلا
واویلا*من ومیده عذاب
واویلا*یاده بزم شراب
واویلا*ازاون شام خراب
وای حسین عزیز زهرا
#قاسم_نعمتی
#امام_سجادع
✼═══┅🔶🍁🔶┅═══✼
@wwwmajmazakrin
#حضرت_علی_ابن_الحسین_علیه_السلام
#نذر_امام_سجاد🌹
#دل_سروده_های_مزینانی🌹
با آه و سوز سینه
تنها....توی مدینه
چل ساله که ندیدم...
تو رو.... دلم غمینه
چهل ساله ...رو خاک غربت میشینم
چهل ساله ....رنگ خوشی نمیبینم
چهل ساله...خوابِ اسیری می بینم
چهل ساله... باغم گره خورده سینه م
چهل ساله... با خاطرات کربلا
دل خونم... از اون همه جور و جفا
چهل ساله... از داغِ طفل و قافله
از چشمام....نرفته فکرِ آبله
چهل ساله... با ناله های عمه مون
می گم...اَلشام...اَلاَمون...اَمون...اَمون
بی تو ....بابا حسینم
چهل سال... تو شور شینم
چهل ساله... بارشِ غم
می باره از دو عینــم
چهل ساله تمومْ...غریب و بد حال
می بیـنمْ.... بابام و تویِ گــودال
چهل ساله... که می بینم تو علقمه
افتاده ....رو خاکا ...ماهِ فاطــمه
چهل ساله...آب می بینم،اشک می ریزم
تک و تنها ....می شینم اشک می ریزم
چهل ساله... با خیزران و نیزه ها
سر کردم ...همش تو خاکِ کربلا
بی تو دلِ مدینه
با غُصه ...هم نشینه
تو آسمونِ قلـبش
چل سال ... بی مهجبینه
چهل ساله.... با یاد تو غریبونه
سجادت... روضه و نوحه می خونه
چهل ساله...می خونم اَلشام و بلا
می خونم ....واسه علی.... لا لا لا
چهل ساله ....کربلا رو نشون می دم
بی تو من.... تویِ مدینه جون می دم
#منصوره_محمدی_مزینان
#سبک👇
السلام علیک یا اباعبدالله الحسین(ع)
#سینه_زنی_زمینه_امام_سجاد_ع
#التماس_دعا
هر کی بِره به راه عشق میشه مقامش چه رفیع
تا این که لایق بشه و بِره زیارتِ بقیع
برایِ ، بقیعِت آقا //حرم می سازم ، با قلبم
به سمتِ ، تو می گیرم پَر// قبله ی رازم ، با قلبم
به عشقت ، می نازیم
بر عَدوت ، می تازیم
«یا زین العابدین امام سجاد(ع)»
➖➖➖➖➖🌷
حال و هوای کربلا هنوز تو سینه ی شماست
خاطره ی دشت بلا غم مدینه ی شماست
برایِ ، غم تو مولا// می گیره دل ها ، از غمت
به جنت ، نوحه ی غم ها// می خونه زهرا ، از غمت
تویی تو ، نور عین
فدا تو ، عالمین
«یا زین العابدین امام سجاد(ع)»
➖➖➖➖➖🌷
حال و هوای این بقیع دل و هوایی می کنه
تمومیِ زائراشو کرببلایی می کنه
به عشقت ، یه عمرِه مستم// همیشه هستم ،همراهِت
به ذکرت ، نوا می گیرم// دیگه می میرم ، از آهت
منم من ، دل چاکت
می اُفتم، به خاکت
«یا زین العابدین امام سجاد(ع)»
➖➖➖➖➖🌷
☑️سبک: #هاتف_نیک_پور
☑️شاعر: #محمد_مبشری
@wwwmajmazakrin
#سبک_زمینه_شهادت_امام_سجاد_ع
#می_سوزه_قلب_زارمن
1🔘5🔘6
بند اول✍
می سوزه قلب زار من
به یاد داغ کربلا
برای غربت تو و
لبای خشک بچه ها
😭
سخته برام
تحمل این همه درد
سخته برام
نباشه دوره عمه مرد
سخته برام
رحمی به تو کسی نکرد
😭
با گریه مانوسم کارم غمه
دور عمه زینب نامحرمه
واویلا واویلا وا غربتا
بند دوم✍
توی دلم غمی به پاس
جلو چشام کرببلاس
همیشه گریه میکنم
روضه ی من توو قتله گاس
😭
توو قتله گاه
یه عده پست میزدنت
توو قتله گاه
غرق به خون شد بدنت
توو قتله گاه
غارت شده پیرهنت
😭
بابای مظلومم ای بی کفن
ای غریب مادر دور ازوطن
واویلا واویلا وا غربتا
بند سوم✍
دیدم غمارو باچشام
طناب ودست عمه هام
روسرمون آتیش وسنگ
میزدن از رو پشت بام
😭
ناسزا بود
جای محبت و سلام
ناسزا بود
ورد لب مردم شام
ناسزا بود
قاتل ما توو یک کلام
😭
وای ازشهرشام و قوم یهود
رقیه وسیلی روی کبود
واویلا واویلا وا غربتا
💠💠💠
اثری مشترک از شعرای آیینی
#علی_بهرامی_نیا
#ابوذر_رییس_میرزایی
@wwwmajmazakrin
نوحه شهادت امام سجاد علیه السلام
سینه زن در غم و سوگِ زین العابدینم
غصه دار عزای امامُ السّاجدینم
او که بر درد غربت مبتلا بود
یادگارِ غمِ کرببلا بود
آه و واویلتا آه و واویلا...
زهر کینه به جان او اثر کرد
اشک ما را روانه از بصر کرد
ولی او کشته داغ حسین است
اشک سرخش عیان به هر دو عین است
آه و واویلتا آه و واویلا...
دیده در کربلا رأسِ از بدن جدا را
خوانده مرثیه آن ذبیحِ مِنَ القفا را
عُمری از این مصیبت ناله ها زد
پدرش بین مقتل دست و پا زد
آه و واویلتا آه و واویلا...
#امام_سجاد
#امام_زین_العابدین
#زین_العابدین #امام_چهارم
#شهادت_امام_سجاد
#شهادت_امام_زین_العابدین
✼═══┅🔶🍁🔶┅═══✼
@wwwmajmazakrin