eitaa logo
کانال متن و روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
40.1هزار دنبال‌کننده
8.1هزار عکس
3.3هزار ویدیو
373 فایل
﷽ 💚مقدمتان را به کانال ✅ خوب ✅ پرمحتوا ✅ و ارزشمند مجمع الذاکرین گرامی میداریم💚 مدیریت 👇 @khadeem110 @majmazakerinee لینک کانال👆 https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه 👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_5803118742430813058.mp3
2.31M
▪️ صبح و مساء گریه می کنی با مصیبتای جد غریبت برا ظهورت دعا می کنم تو روضه های جد غریبت کار مادرت گریه و آهه جد غریبت دیده به راهه آجرک الله... امام زمان بقیة الله... امام زمان ........‌.. امام زمان (عج): لأَندُبَنَّک صَباحاً و مَساءً و لأَبکینَّ عَلَیک بَدَلَ الدُّمُوعِ دَماً. هر صبح و شام بر تو گریه و شیون می کنم و در مصیبت تو به جای اشک، خون می گریم @majmaozakerine
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴‍ 🏴 🏴 🏴 ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ در كنج ويران غوغا به پا شد طفل سه ساله حاجت روا شد گويد خوش آمد با چشم گريان ذكر لبانش بابا حسين جان بابا حسين جان (3) بابا نظر كن بر روي نيلي از پا فتادم از ضربِ سيلي بگشا دو چشمت بر روي دختر رويم شده چون رخسارِ مادر بابا حسين جان (3) بر جسم كوچك دارم نشانه هم جاي سيلي هم تازيانه پاي برهنه در آن بيابان زخمي شدم از خارِ مغيلان بابا حسين جان (3) امشب سر تو بر دامن من گرديده نزديك جان دادن من پيوسته اين را با تو بگويم آيم كنارت پيش عمويم بابا حسین جان (۳) @majmaozakerine
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
باز اين چه شورش است كه در خلق عالم است پرسیدم ازهلال ماه: چرا قامتت خم است؟ آهی کشیدو گفت: که ماه محرم است! گفتم‌که چیست محرم؟ با ناله گفت:ماه عزای اشرف اولاد آدم است 🖤پیشاپیش فرا رسیدن ماه محرم و 🖤ایام سوگواری سالار شهیدان 🖤امام حسین(ع) تسلیت باد. 🏴السَّلامُ عَلَيْكَ يا اَبا عَبْدِاللهِ 🏴وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتي حَلَّتْ 🏴بِفِنائِكَ عَلَيْكَ مِنّي سَلامُ اللهِ 🏴اَبَداً ما بَقيتُ وَبَقِيَ اللَّيْلُ وَالنَّهارُ اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ🌹باسلام وعرض ادب خدمت اعضای محترم 🏴🏴فرا رسیدن ماه عزای حسین رو به پیشگاه قطب عالم امکان اباصالح مهدی وبه همچنین شما خادمین وذاکرین اباعبدالله تسلیت عرض میکنم 🙏 هرجا دلتون بانام حسین شکست واشکت سرازیر شد مارا ازدعاتون فراموش نکنید..🙏🌹 توراس همه ی دعاهامون فرج مهدی فاطمه 🌹گرفتاران درد مندان .بیماران دکتر جواب کرده همه وهمه ازدعای خودتون فراموش نکنید.. 🏴🌹🙏🙏🏴🏴🏴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴# شب_اول_محرم 🎤مداح:سید مجید بنی فاطمه ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ بسم الله الرحمن الرحیم خداروشکر به ارزوم رسیدم نمردمو محرمت رو دیدم خیلی دلم تنگ محرمت بود نمیدونی این یه ساله چی کشیدم شبای اولو دارم میبینم تو اسمونم یا که رو زمینم اجازه داده مادرت دوباره مشکی بپوشم بزنم به سینم شبای عاشقی میلرزه شونه ها چه هق هقی یک دهه با غمت میگذره زود عجب دقایقی یه کاری کن بشم نوکره لایقی این اولین روضه ی تو لهوف که اشک شرمندگی رو حروف تمام عالم یه صدا با مسلم دارن میگن حسین نیا به کوفه نیا که اینجا ردی از حیا نیست توی مرام کوفیا وفا نیست اگه میای تنها بیا حسین جان اینجا که جای زنو بچه ها نیست چی کردی روزگار ای اسمون با اشک من ببار کوفه نیا کوفیا میکشن شیرخوارتو با افتخار اگه میای حسین رقیتو نیار خورشیده عمرم دیگه بی غروب نامه ی کوفیا همش دروغه خلوته دور مسلم تو اما بازار تیرو نیزه ها شلوغه سفیرتو با لب تشنه کشتن اینا از اولم وفا نداشتن نیا نیا پسر عمو شنیدم برا سر تو جایزه گذاشتن نذار که دیر بشه تنت پر از نیزه و تیر بشه نذار که دیر بشه نذار که خواهرت اسیر بشه نذار که دخترت یه روزه پیر بشه از زیر دستو پا به خیمه برگرد چی سرتو اورده دست نامرد زیر گلوی تو رو بوسیدمو تقصیر من بود که تورو زیرو رو کرد یه جای سالم تو بدن نداری من بمیرم برات کفن نداری به غیرتم بر میخوره ببینم رو خاک صحرا پیراهن نداری بمیره خواهرت چی اومده بروز پیکرت تنه تو روی‌ خاک میچرخه دست به دست ولی سرت انگشترت کجاست اخ بمیره خواهرت @majmaozakerine
4_5987940750069861445.m4a
4.46M
🏴زندگی پس از زندگی با امام حسین (ع) ✍🎼شعر و سبک :کربلایی علی صمدی بند اول : قبل از اینکه این تنم کفن بشه قبل از اینکه بی جون این بدن بشه نفسی مونده باشه برای من دوست دارم خرج حسین گفتن بشه الهی کم بشه شرمندگیمون خدا راضی باشه از بندگیمون با حسین بن علی محشور بشیم توی زندگی پس از زندگیمون خیلی گناهام بخشیده میشه با اشک چشمام بخشیده میشه با لطف آقام بخشیده میشه الهی بالحسین ارحم ارحم جدا من نشم از عشقم عشقم بند دوم : وقتی عزرائیل میاد بالا سرم دوست دارم شلوغ باشه دور و برم شلوغی نه هر شلوغی که فقط شلوغی شب جمعه ی حرم آرزوی کمی نیست این یه قلم اینکه جون بدم برات کنج حرم ببینم به روی دست زائرا تو طواف ضریحِ این پیکرم دار و ندارم همراه و یارم اصلاً نمیخوام منت بزارم اما به جز تو عشقی ندارم منم مجنون تویی لیلا لیلا ان العبد و انت المولا مولا بند سوم : ذکر هر ساعت و هر دقیقمه اسمیه که حک روی عقیقمه تو سرازیری قبر و آخرت بهترین یاورم و رفیقمه نمیلرزه پام روی پل صراط تو صراطمی حیات من فدات چه غم از عذاب و طوفان بلا وقتی باشم توی کشتی نجات سید جنت ای با محبت ای اوج عزت در زیر سایت غافل نمیشم از این روایت که تو اشک چشم مومنینی* تو خون خدایی بی قرینی * بحارالانوار ج ۱ ص ۲۸۰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شعر مهدوی ⚜️يا صاحب الزمان عج⚜️ 💔من از اشکی که میریزد ز چشم یار میترسم 🌤از آن روزی که مولایم شود بیمار میترسم! 💔همه ماندیم در جهلی شبیه عهد دقیانوس 🌤من از خوابیدن مهدی درون غار میترسم 💔رها کن صحبت یعقوب و کوری و غم و فرزند 🌤من از گرداندن یوسف سر بازار میترسم! 💔همه گویند این جمعه بیا اما درنگی کن 🌤از اینکه باز عاشورا شود تکرار میترسم! 💔سحر شد آمده خورشید اما آسمان ابریست 🌤من از بی مهری این ابرهای تار میترسم! 💔تمام عمر خود را نوکر این خاندان خواندم 🌤از آن روزی که این منصب کنم انکار میترسم! 💔طبیبم داده پیغامم بیا دارویت آماده است 🌤از آن شرمی که دارم از رخ عطار میترسم! 💔شنیدم روز وشب از دیده ات خون جگر ریزد 🌤من از بیماری آن دیده خونبار میترسم! 💔به وقت ترس و تنهایی،تو هستی تکیه گاه من 🌤مرا تنها میان قبر خود نگذار، میترسم! 💔دلت بشکسته از من،لکن ای دلدار رحمی کن 🌤که از نفرین و عاق والدین بسیار میترسم! 💔هزاران بار من رفتم،ولي شرمنده برگشتم 🌤ز هجرانت نترسیدم ولی این بار میترسم! ✍️شعر از مقام معظم رهبری 🌤اللهم عجل لوليک الفرج🌤 🍃🌸🌺🍃🌹🍃🌺🌸🍃
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَبا عَبْدِ اللهِ وَعَلَی الْاَرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِنائِکَ ، عَلَیْکَ مِنّی سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَبَقِیَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْن وَ عَلی عَلَیِ بْن الْحُسَین وَ عَلی اَوْلادِ الْحْسَیْن وَ عَلی اَصحابِ الْحُسَین ⬛️ فرا رسیدن ماه محرم و ایام شهادت سرور و سالار شهیدان حضرت ابا عبدالله الحسین( علیه السلام) و هفتاد و دو تن از یاران مخلص و جان بر کف آن حضرت را به ساحت مقدس حضرت بقیه الله الاعظم ارواحنا له الفدا و تمام عاشقان و مریدان آن حضرت تسلیت باد ⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
﷽ ‍ مسلم بن عقیل(ع) آی حسین عاشقلری مسلم اقام سسلیور هردم دیور ای داد آدامسیزلخ الیندن امان غریبلیخ الینن چوخ سینه سی سوزان دولانور کوفه غریبی ایله کی تک گوردیلر مسلمی هر طرفدن باغلادیلار یولونی هر سمته باخدی گوردی قاپلار باغلیدی یوز توتدی آسمانه دیدی الله هیچ شخصی غریب المسین مخصوصا جان ویرن ساعتینده آغلار گوزیله سرگردان دولانور کوفه غریبی (دیدی آی منی دوره لینلر ) من غریب سیزه مهمانم علاجیم یوخدی الده نانجیبلر قولومی باغلامیون قالیبدی یاخام اللرده من غریبم گوزوم کربلا یولوندادی بیر حسینده بیرابالفضل علمداریده دی کوفه لیلر ایوده راحات یاتوبلار من گوزوم ایکی یتیم بالامین یولوندادی بیلمیرم هاردا سرگردان دولانیلار بیلمیرم اولارین باشینه نه گلجاخ هانسی نا نجیب باشلارینی چسجاخ ای وای ای وای آی اباالفضل ده زینبه اوخوسون سنه وان یکاد آخی بد نظر چوخدی کوفه ده قورخورام نظر دیه یوزون قوللاریوا آی ابالفضل ده منیم دیلیمجاخ قارداشون حسینه من قورخورام یل اسه طوفان اولا آقام گله بو شهره مهمان اولا گونر چچیب عاشورا اولا آقامین یارالی باشی سر نیزده اولا امان امان امان من قورخورام بیر جرعه سووا خاطر علی اصغر قاننا غلطان اولا خانم زینبین قوللاری باغلانا اسیر خولی و شمر و سنان اولا امان امان امان حسین ونعم الامیر 🎧
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
رسیده آخر ذی الحجه و غمم غم توست غمم عزای تو، خونِ دل تو، ماتم توست کتیبه ها همه نام تو را به لب دارند تمام شهر عزادار اسم اعظم توست تمام شهر لباس سیاه کرده به تن تمام شهر حسینیه ی مجسم توست به هرکجا که در این ازدحام می نگرم صدای سوخته ی روضه ی دمادم توست دل مرا بپذیر ای غم تو عالم‌گیر که عالمی هم اگر هست عالم غم توست قسم به موی پریشانِ نی سوارِ سرت که نظم شعر من از موی نامنظم توست به اشکِ جاریِ تقویم ها چکار مرا؟؟ برای من همه ی روزها محرم توست... شاعر: @majmaozakerine
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_5879892184789944071.mp3
2.01M
‍ ‍ ‍ ‍ متن نوحه حضرت ابوالفضل فراتون اوسته زینبیم یاتوب یارالی قارداشیم کفن گئیندیر اصغره ئولوب وفالی قارداشیم بلیم سیندی قارداشیم عباسین غمیندن ئوپوردی قرآن کیمی گوردوم پرچمیندن اکوبلر اوخ گوئیا زینب سینه سینده گورونمور صاف یِر شرافت آئینه سینده علمدار ابوالفضل وفادار ابوالفضل باتوب کنار نهریده شرافتین ستاره‌سی گَلَن وروب گئدن وروب سایلمیاندی یاره‌سی او قولار کی تلّین اوسته ئوپدوم گئدنده سالوبلار نامردلر یوخ قوللار بدنده آناسی ئولسین دگوب بیر اوخ ساغ گوزیندن دانیشما ام البنینه پیکان سوزیندن علمدار ابوالفضل وفادار ابوالفضل ☑️ 👇👇
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_431665907127812803.mp3
3.26M
‍ ‍ روضه شب دوم محرم ورود کاروان به کربلا اینجا که آمدیم غم و غصه پا گرفت دلشوره ای عجیب وجود مرا گرفت تا عقیله بنی هاشم پا شو گذاشت تو کرببلا میگن همه ی غم های عالم رو دل زینب جمع شد، الان بعد از هزار چهارصد سال هر کی میره کربلا همینجوره، نجف میری اینجوری نیست، سامرا و کاظمین میری اینجوری نیست، تا میرسی کربلا دلت پر غمه، دلشوره میاد سراغت، اول حرفی که می زنی اینه: امان از دل زینب... اینجا که آمدیم غم و غصه پا گرفت دلشوره ای عجیب وجود مرا گرفت حس غم جدایی این دشت لاله خیز بال و پرم جدا و دلم را جدا گرفت فالی زدم به مصحف پیشانی ات حسین آیات غربت تو دلم را فرا گرفت من پنجاه چند سال با تو بزرگ شدم، هیشکی مثل من تو رو نمی شناسه حسین، من هم برات خواهری کردم، هم برات مادری کردم، من از چهار سالگی همه کاری برا تو کردم، عین پروانه دورت گشتم، حسین من با تو بزرگ شدم، حسین جان نگاه تو صورتت می کنم می فهمم چه خبره، مدینه داشتیم می اومدیم، یه جوری با مادرم وداع کردی فهمیدم سفر آخره، یه جوری به بچه هات داری نگاه می کنی، یه جوری به قد بالای اکبرت داری نگاه می کنی، دارم می ترسم از این سرزمین.... تنها دلیل بودن من سایه سرم زینب فقط به عشق برادر بقا گرفت حتی مدینه این همه زجرم نداده بود یک نیم روز جان مرا کربلا گرفت وای از دل رباب که بیند به جای آب تیر سه پر به حنجر شش ماهه جاگرفت تا وقت هست حلقه ی انگشتری درآر از ترس ساربان دل زینب عزا گرفت ابی عبدالله تو راه دست رو سر دختر مسلم کشید، کربلا هم تکرار شد روز عاشور می خواست بره، سکینه نشست بغل باباش، ابی عبدالله دست کشید روی سرش، و
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‍ ‍ ‍ ‍ 🏴‌روضه جانسوز_ورود کاروان اباعبدالله علیه السلام به کربلا_شب دوم محرم دست رو شونه ی عباس و علی اکبر،هی میومد پایین..." لحظه به لحظه میومد پایین،دور و برش رو نگاه میکرد،حس خوب و زیباییه برا حضرت زینب...مادرم کجاست نوه هاشو ببینه؟قربون صدقه همشون میرفت ..." تازه رو زمین قرار میگرفت عصمت الله کوچیکا میومدن،عبدالله ابن حسن میومد... جوون ترا،کوچیکترا میومدن دست رو سینه،درسته عمه جانشونه،خیلی باهاش مانوسن،خانوم خیلی باهاشون راحت و مهربونه اما زینبه..." هیچ کس اندازه بچه های علی عمشونو نمیشناسن..." با بفرما بفرما؛همه ی عالم به دربار حسین داره نگاه میکنه،فرشته ها صف کشیدن برا پیاده شدن زینب،وقتی پیاده شدن،آروم آروم هم میومدن،بچه ها رو میگرفتن، شیرخواره رو میگرفتن،محملا رو مینشوندن،آروم آروم..." اینه که دارم میگم حضرت زینب سلام الله علیها از محمل پیاده شدند،محمل رو باید اول تصور بکنی،شتر رو اول مینشوننا" این ارتفاع نشسته ی شتر خانوم پیاده شد اینطوری با سلام و صلوات نه از اون بالا..." دیگه ببین بچه میخواد پایین بغلش میکنند..." اون ناقه ی ایستاده مال بعد یازدهمه" خیمه ها علم شد،خیمه ی اصحاب معلوم شد،همه با فاصله،یعنی تو بیابان هم اندرونی و بیرونی،خیمه ها رو زون،سر حسین و زینب یه مقداری خلوت شد،بعضیا نوشتند هفتاد شتر فقط اثاث و لباساشون بوده،اصلا قرار بوده برن کوفه زندگی کنند" اثاث کشی بود،کار داشت پیاده کردن هفتاد شتر،بعضی نوشتند صدو پنجاه شتر،کار داشت،ولی این همه بارها رو دو دقیقه بردند...... سفارشای لازم شد،زینب و ابی عبدالله فاصله سنیشون زیاد نیست ولی یه جورایی خانوم حضرت زینب نسبت به ابی عبدالله مادرانه رفتار میکرد،حسینم مادرانه بهش نگاه میکرد،درسته حسین امام زینبه ولی یه جوری به زینب نگاه میکرد همه انگار دارن به فاطمه نگاه میکنند ...تو گیرو دار داخل خیمه و زن ها ابی عبدالله فرمود: زینب جان یه چند لحظه تشریف بیارید خانوم آمد جانم حسین،به قول خودمون بریم قدم بزنیم،حالا من نمیگم چی فرمودند" شروع کرده مقدمات موضوع رو داره میگه؛یه جایی رسیدند نمیدونم مقام شهادت علی اکبر،چند جمله ای ردو بدل شد،دیدند ابی عبدالله اشاره کرد به زمین،خانوم حضرت زینب شروع کرد به گریه کردن،همه هم دارن نگاه میکنند،کسی هم جرات نمیکنه بره جلو،خصوصیه" خواهر و برادر دارن صحبت میکنند؛زیر بغلشو گرفت، با نوازش رفتند،مسیر عوض شد، شاید داره میگه بچه ای که شیر نخورده دارم میارم آب بهش بدم،خانوم زینب نشست،ابی عبدالله بلندش کرد دارن میان طرف علقمه،اشاره کرد به نخلستان ها،برگشت یه نگاهی از دور به عباس کرد،دونه دونه رو داره شرح میده،جلوتر رفتند رسیدند به گودال،دیگه شروع کرد به حرف زدن؛دیگه زینب نشست،دیگه حسین نشست،چی دارن میگن؟* آن قدر چکمه به پهلوش زدن نامردان نیزه و تیر به بازوش زدن نامردان با عصا بر لب و ابروش زدن نامردان پنجه در طره ی گیسوش زدن نامردان خواهرش رو به مدینه شد و فریاد کشید مادرش از نفس افتاد سپس داد کشید هر چه که دور و برش بود به غارت بردند شال سبزی کمرش بود به غارت بردند آه! عمامه سرش بود به غارت بردند... حسین ...... ورودکاروان به کربلا