eitaa logo
کانال متن و روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
40هزار دنبال‌کننده
8.2هزار عکس
3.3هزار ویدیو
373 فایل
﷽ 💚مقدمتان را به کانال ✅ خوب ✅ پرمحتوا ✅ و ارزشمند مجمع الذاکرین گرامی میداریم💚 مدیریت 👇 @khadeem110 @majmazakerinee لینک کانال👆 https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه 👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
سبک نوحه شام غریبان۱۴۰۲ (شاهمندی).mp3
1.44M
غریبان زمینه ، سنگین ، واحد ، شور (به همه سبکها خوانده میشود) نینوا شد کربلا اومده شام غریبان توی صحرای بلا افتاده جسم شهیدان شده شام غریبان دلخون شده امشب زینب قامت خواهر خم شد رسیده جان او بر لب شده شام غریبان همه عالم پریشان امون از دل زینب (۴) تا که آقا شهید شد آتیش به خیمه ها زدن تازیونه ، کَعبِ نِی ، سیلی به بچه ها زدن آه و صد واویلتا بی بی زینب آواره شد گوشای یک دختری در کرببلا پاره شد توی صحرای بلا. می یاد ناله ی زهرا امون از دل زینب ساقیِ کرببلا دستش شد از پیکر جدا با عمود آهنین فرق او گردیده دو تا یکطرف عبدالله و یکطرف قاسم و اصغر پخش شده توی صحرا جسم صد پاره ی اکبر جسم پاک شهیدان روی خاک بیابان امون از دل زینب برای دل زینب دیگه نمونده دلداری نه حسینی مونده وُ نه عُون و نه علمداری غریب و تنها گشته غارت شده پیراهنش هنوز توی قتلگاه می ریزه خون از حنجرش ای شهِ دور از وطن کُشته ی صد پاره تن امون از دل زینب مثِ زینب کبری کسی رنج و بلا ندید توی چند ساعت بی بی از غُصه قامتش خمید مُضطر و دل پریشان می یاد پیش برادرش وقت وداع بوسه زد روی رگهای حنجرش وقتِ وداعِ آخر بوسه می زنه خواهر امون از دل زینب
كمتر بر این غریب بدون كفن بزن این ضربه ی دوازدهم را به من بزن هر آنچه داشت رفت دگر جستجو نكن اینقدر این شهید مرا زیر و رو نكن مگر نبود مسلمان كه اینچنین زده اند بلند مرتبه شاهِ مرا زمین زده اند قبول كن كه شبیه حصیر افتادی قبول كن ته گودال گیر افتادی مخواه تا كه سر من به گریه بند شود بگو چكار كنم از تنت بلند شود بگو چه كار كنم آب را صدا نزنی بگو چه كار كنم تا كه دست و پا نزنی بگو چكار كنم از تو دست بردارند برای پیكر تو یك لباس بگذارند میان گریه ی من این سنان چه می خندد دهان باز تو را نیزه دار می بندد آهای شمر عبا را كسی ربود برو بیا النگوی من را بگیر و زود برو برای غارت پیراهنت بمیرم من چرا لباس ندارد تنت بمیرم من قرار نبود بیفتی و من نگاه كنم و یا كه گریه به كوپال ذوالجناح كنم مگر نبود مسلمان که اینچنین زده اند بلند مرتبه شاه مرا زمین زده اند شاعر:علی اکبر لطیفیان
چه غروب جمعه ی دلگیری!🖤 حسین (علیه السلام )شهید شد عباس علیه السلام ازفرات برنگشت فرق علی اکبرشکافته شد قاسم زیر سم اسبان قطعه قطعه شد عبدالله در دامان حسین سربریده شد علی اصغر پرپرشد جگر رباب آتش گرفت اون وجعفر تکه تکه شدند رقیه بی پدر شد سجاد علیه السلام عزادارشد زینب سلام الله علیها به اسارت رفت... وکربلاغرق درسکوت وماتم شد واما از آمدن مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف )فاطمه(سلام الله علیها )خبری نیست!!!!! 🖤
‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌ᘜ⋆⃟݊🖤ᘜ⋆⃟݊🖤ᘜ⋆⃟݊🖤ᘜ⋆⃟݊🖤ᘜ⋆⃟݊🖤ᘜ ۝◁(2).. ها ◉◁دشمنان پس از غارت خیمه ها و به یغما بردن دارایى ها و اشیاى موجود بازماندگان ، خیمه ها را به آتش کشیدند. در این هنگام ، کودکان و زنان بى سرپرست ، از خیمه ها بیرون آمده و به بیابان هاى اطراف گریختند.راوى گفت : پس از غارت خیمه ها، آن ها را آتش زدند و بانوان مکرمات با سر و پاى برهنه در حالى که لباس هاى ایشان را ربوده بودند، از خیمه ها بیرون ریختند و صدا به شیون و گریه بلند نمودند و در حال خوارى به اسیرى رفتند. ۝◁(3).. ✪ عمر بن سعد خطاب به سپاه خود گفت.. چه کسانى آمادگى تاختن اسب بر کشتگان را دارند؟ ده نفر از آنان اعلام آمادگى کردند که از آن جمله بودند.. ❏ اسحاق بن حیاة حضرمى ، احبش بن مرثد و اسید بن مالک .این عده پس از نعل بندى اسبان خویش بر پیکر شهیدان کربلا، از جمله اباعبدالله الحسین علیه السلام اسب تاختند و پیکرهاى پر از جراحت و بى سر شهیدان را در هم شکستند. ═┅═༅𖣔1⃣2⃣𖣔༅══┅
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
enc_16836218351466839492900.mp3
1.84M
غروب جمعه بعد عاشورا دلگیر شد دنیا دلگیر شد دنیا دلگیر شد همین که شمر سر رو برید زهرا دلگیر شد زهرا دلگیر شد میگن یکی برات یه کاسه آب آورده ای نیزه خورده خودت بگو کی پیرهن کهنه ات رو در آورده ای نیزه خورده کج میبریدن حلقومت رو رج به رج میبریدن همه منتظرن مادرش برسه کاش صدای برادر به خواهرش برسه دست قاتل اگه به سرش برسه 🎤پیام کیانی @majmaozakerine
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
♥️ 🍃 هر ڪس بہ گدایےِ تو مشهور شود باید بہ خودش نازد و مغرور شود ما نوڪریَٺ را بہ دو عالم ندهیم تا چشمِ حسودانِ جهان ڪور شود 🖤@majmaozakerine
⚫آجرک الله یا صاحب الزمان(عج) فی مصیبت العظیم جدک الحسین(ع) ⚫امام زمانم سلام ⚫ماه پنهانم سلام ⚫آقاجان تسلیت .. ⚫اللهم عجل لولیک الفرج 🌱‌⃟🌸๛ =====🍃🌺🍃=====
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🖤ســلام بر 💚خورشیـد زیبـای 🖤روی نیـزه ها 💚ســلام بر زینب کبری سلام الله علیها 🖤ســلام بر 💚اسیـران دشت بلا 🖤ســـلام بر 💚ناله هاو بی قراریهـا سلام برعزاداران مولا🖤 عزاداری هاتون مورد قبول حق 🙏 اجرتون با سید الشهدا 🙏 ان شاء الله همگی حاجت روا بشید 🙏 روزتون حسینی🖤
⬅️ کامل و مشروح وقایع ماه محرم       ⬅️اوّل محرم الحرام 1. آغاز ایام حسینی2. ماجرای شعب ابیطالب علیه السلام 3.جنگ ذات الرقاع 4. اولین جمع آوری زکات 5. امام حسین علیه السلام در راه کربلا 6. قیام مردم مدینه بر علیه یزید 7. کلام عاشورایی امام رضا علیه السلام   ⬅️ دوّم محرم الحرام 1. ورود امام حسین علیه السلام به کربلا ⬅️سوّم محرم الحرام 1. نامه امام حسین علیه السلام برای اهل کوفه 2. ورود عمر بن سعد به کربلا ⬅️ چهارم محرم الحرام 1. فتوای شریح قاضی به قتل امام حسین علیه السلام ⬅️  ششم محرم الحرام 1. یاری طلبی حبیب بن مظاهر از بنی اسد 2.اولین محاصره فرات در کربلا 3. تراکم لشگر یزید در کربلا   ⬅️هفتم محرم الحرام 1. ملاقات امام حسین علیه السلام با ابن سعد 2. منع آب از امام حسین علیه السلام  ⬅️ هشتم محرم الحرام 1. قحط آب در خیمه های حسینی   ⬅️نهم محرم الحرام تاسوعا 1. محاصره خیمه ها در کربلا 2. آمدن امان نامه برای فرزندان ام البنین سلام الله علیها 3. درخواست تاُخیر جنگ از سوی امام حسین علیه السلام 4. آمدن لشگر تازه نفس به کربلا 5. خطابه امام حسین برای اصحابش    ⬅️شب عاشورا 1. سخنان امام علیه السلام با اهل بیت و اصحابش 2. سخنان زینب کبری سلام الله علیها با امام حسین علیه السلام ⬅️دهم محرم الحرام عاشورا 1. شهادت امام حسین علیه السلام 2. شهادت حبیب بن مظاهر اسدی کوفی 3. شهادت مسلم بن عوسجه 4. شهادت حر بن یزید ریاحی 5. شهادت جون مولی ابی ذر الغفاری 6. شهادت همسر وهب 7. شهادت شبیه ترین فرد به رسول خدا صلی الله علیه و آله 8. شهادت قاسم بن الحسن علیه السلام 9. شهادت عبدالله بن حسن علیه السلام 10.شهادت قمر منیر بنی هاشم علیه السلام 11.شهادت مولانا الرضیع باب الحوایج علی اصغر علیه السلام 12. آمدن ذوالجناح با یال و کوپال خونین به سوی خیمه فاطمیات 12. ماتم و ناله و گریه پردگیان حرم 13.غارت اموال 14.فراز فاطمیات و علویات در بیابانها 15.غارت کردن لباس و ذره 16.جدا شدن سرهای مطهر 17.به آتش کشیدن خیمه های آل الله 18.شهادت دختران کوچک گریه و ماتم 19.راُس مطهر امام حسین علیه السلام در کوفه 20.خونین شدن ریشه هر گیاه 21.قتل ابن زیاد 22.قیام حضرت مهدی علیه السلام 23.وفات ام سلمه ⬅️شب یازدهم محرم الحرام 1.شام غریبان کربلا 2. سر امام حسین علیه السلام در تنور خولی ⬅️یازدهم محرم الحرام 1.حرکت کاروان اسرا از کربلا 2. تشکیل مجلس ابن زیاد 3. حرکت اهل بیت امام حسین علیه السلام به سوی کوفه ⬅️دوازدهم محرم الحرام 1.دفن شهدای کربلا 2. ورود اهل بیت علیهم السلام به کوفه 3. روز شهادت حضرت سجاد علیه السلام ⬅️سیزدهم محرم الحرام 1.اسرای اهل بیت علیهم السلام در مجلس ابن زیاد 2. اسرای اهل بیت علیهم السلام در زندان کوفه 3. خبر شهادت امام حسین علیه السلام در مدینه و شام 4. شهادت عبد الله بن عفیف ⬅️پانزدهم محرم الحرام 1.فرستادن سرهای مطهر شهدا به سوی شام ⬅️نوزدهم محرم الحرام 1.حرکت کاروان کربلا به سوی شام ⬅️بیستم محرم الحرام 1. دفن بدن جون در کربلا ⬅️بیست و پنجم محرم الحرام 1. شهادت امام سجاد علیه السلا م ⬅️بیست و ششم محرم الحرام 1. شهادت علی بن الحسن المثلی ⬅️بیست و هشتم محرم الحرام 1. وفات حذیقه بن یمان 2. تبعید امام جواد علیه السلام به بغداد 3. ورود اسرای اهل بیت علیهم السلام به بعلبک ⬅️بیست و نهم محرم الحرام 1. رسیدن کاروان اسرا به شام تتمۀ محرم الحرام 1. نوشتن صحیفه ملعونه 2. وفات ماریه قبطیه وقایع روزهای محرم 🕊اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّڪَ الفَرَج🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴🏴🏴🏴🏴 🖤📖 تقویم شیعه🖤 ☀️ امروز: شمسی: شنبه - ۰۷ مرداد ۱۴۰۲ میلادی: Saturday - 29 July 2023 قمری: السبت، 11 محرم 1445 🌹 امروز متعلق است به: 🔸پبامبر گرامی اسلام حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله وسلّم ❇️ وقایع مهم شیعه: 🔹راس اباعبدالله در مجلس ابن زیاد، 61ه-ق 🔹حرکت کاروان اسراء به سمت کوفه، 61ه-ق 📆 روزشمار: ▪️14 روز تا شهادت امام سجاد علیه السلام ▪️24 روز تا شهادت حضرت رقیه خاتون سلام الله علیها ▪️39 روز تا اربعین حسینی ▪️47 روز تا شهادت حضرت رسول و امام حسن علیهما السلام ▪️49 روز تا شهادت امام رضا علیه السلام ✅ با ما همراه شوید..🏴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔴➖➖➖➖➖➖➖➖🔴 🌹🍃🌾🌷🍃🍀🍃 🍃🌾🌷🍃 🌾🌷🍃 🌷🍃 🍀 امام سجاد بعد از دفن پدر به طرف جنازه مطهر عمویش عباس(ع)رفت،دید او چنان وضعیت رقّت باری دارد که فرشتگان آسمان و حوریان بهشت به گریه افتادند و شیون می کنند. خود را روی جنازه عمو انداخت و گلوی مقدسش را بوسید.فرمود: "[علی الدنیا بعدک العفا یا قمر بنی هاشم،و علیک منی السلام من شهید محتسب و رحمةاللّه و برکاته]". قبری برای او آماده کرد و او را به تنهایی درون قبر خوابانید،باز به بنی اسد اجازه کمک کردن نداد و فرمود: "همراه من کسی هست که به من کمک می کند". حضرت،تنها برای دفن کردن شهدای بنی اسد به آنها اجازه همکاری داد.ایشان در همان نزدیکی دو جا را مشخص کرد و فرمود در هر کدام گودال بزرگی حفر کنند. در گودال اول شهدای بنی هاشم را دفن کرد و در گودال دوم اصحاب شهید را به خاک سپرد. جنازه حرّ را نیز پیش از این اقوامش آمدند و با خود برده و دفن کردند.گفته می شود جنازه حرّ را مادرش از میدان جنگ خارج می کرد.چون شاهد بی احترامی لشکر عمرسعد به جنازه شهدا بود او را منتقل کرد و در مکانی که اکنون قبر اوست دفن کرد. 📚مقتل مقرم،ص۳۸۶_۳۸۷ 📚کبریت احمر،ص۳۴۴ وقتی ابن زیاد از نخیله بازگشت و به دارالاماره رفت،به محض اینکه سر مقدس امام حسین(ع) را پیش رویش قرار دادند، از دیوارهای قصر خون جاری شد و آتش از بعضی قسمت های دارالاماره زبانه کشید و به سوی ابن زیاد سرایت کرد. ابن زیاد از سالُنی که در آن بود گریخت و به اتاق های دیگر قصرش پناه برد.در همین هنگام سرِ نورانی و مقدس سیدالشهدا زبان گشود و به روشنی سخن گفت. ابن زیاد و حاضران در قصر صدای حضرت را شنیدند: "به کجا فرار می کنی!اگر آتش تو را در این دنیا در بر نگیرد،در آخرت جایگاهت خواهد بود". تا زمانی که آتش ها شعله ور بود،سرِ مقدس سخن می گفت و پس از خاموش شدن آتش سکوت کرد،هیچ کس تا کنون چنین چیزی ندیده بود.از این رو به وحشت و نگرانی افتادند. ابن زیاد از این پیش آمد به خود نیامد و از خواب سنگین غفلت بیدار نشد.اجازه داد تا همه مردم وارد قصر شوند،آنگاه دستور داد اسرا را وارد مجلس کنند،دختران و خاندان رسول خدا را با وضعی ناراحت کننده وارد قصر کردند. 📚مقتل مقرم،ص۳۸۸_۳۸۹ 📚تاریخ الخلفا سیوطی،ص۱۳۹ 📚تاریخ ابن عساکر،ج۴،ص۳۳۹ 📚مقتل خوارزمی،ج۲،ص۸۷ 📚شرح قصیده ابی فراس،ص۱۴۹ سرِ مقدس را در مقابل ابن زیاد گذاشتند،با شاخه ای که در دست داشت چند لحظه ای به دندان های مبارک حضرت زد. زیدبن ارقم به او گفت:چوبت را از روی آن لب ها بردار!به خدا قسم خودم دیدم که رسول اللّه دو لبِ مبارکش را روی همین لب ها گذاشت.زید این را گفت و به گریه افتاد. ابن زیاد به او گفت:اگر پیر نبودی و عقلت نپریده بود،دستور می دادم گردنت را بزنند. زید از مجلس بیرون رفت و زیرِ لب می گفت:بَرده ای مردم را به بردگی گرفته و آنها را مالِ خود می داند،گویی خودش آنها را زاییده است.ای مردم عرب!پس از این بَرده و نوکر خواهید شد.پسر فاطمه را کشتید و پسر مرجانه را امیر خود کردید.او بهترین مردان شما را به قتل رساند و اشرارتان را به خدمت گرفت.شما هم تن به این ذلت دادید و اعتراضی نکردید،من از چنین قوم ذلیلی برائت می جویم. 📚مقتل مقرم،ص۳۸۹_۳۹۰ 📚البدایه والنهایه،ج۸،ص۱۹۰ 📚تاریخ طبری،ج۶،ص۲۶۲
‍ 🕋بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ🕋 السلام علیک یا اباعبدالله زینب آمد سنگها را زد کنار باغ گل را کرد پیدا زیر خار باغ گل صفحه ای ز آیات نور نقطه نقطه گشته از سم سطوح دید زینب آن صحیفه دیدنیست یک به یک آیات آن بوسیدنی ست خواست بوسد جای بوسیدن نداشت لعل لب بر حنجر خونین گذاشت بدن و زیر تلی از سنگ تیر و شمشیر و نیزه شکسته ها دفن کرده بودند امروز از صبح تا غروب کار زینب همین بود گفتند همه اسرا سوار شن همه بریم کوفه اما همه ارباب مقاتل نوشتن غروب بود از کربلا رفتن یعنی از صبح تا غروب زینب داره این بدن و زیارت میکنه یک نگاه کرد دید اصلاً این بدن قابل بغل کردن نیست دست میبره زیر بدن هر نقطه ای رو که بالا میبره یه نقطه دیگه رو زمین میفته یعنی بدن کاملاً متلاشی شده دید یه بدنی به رو روی سینه رو خاک داغ کربلا افتاده سر نداره یا صاحب الزمان عمه جان شما اینجا کاری کرد که نوشتن حتی اسب های لشکر دشمن هم برای زینب گریه کردند اشک هاشون می ریخت رو سم شون اما یک عده ایستاده بودند و می خندیدند شروع کرد با این بدن حرف زدن آخرین زیارت زینب با ابی عبدالله همین اربعین که برگشت تربت و زیارت کرد چون یک سال و نیم بعد هم دیگه کربلا نیامد از داغ حسینش دق کرد و جان داد لذا میخواد حقشو ادا کنه گفت داداش ای ز دور خردسالی یاورم یاد داری در کنار مادرم ماه رخسارم ز من دل می ربود تا برد خوابم نگاهم بر تو بود یاد داری شامگاهی با حسن راه پیمودید دوشادوش من غافل از خواهرنگردیدی دمی تا نباشد گرد من نامحرمی داداش یادته من و تو و بابام علی و داداشم حسن وقتی منو میخواستید ببرید حرم پیغمبر چجوری می بردید بابام علی جلو می رفت شما دو طرف من حلقه می زدید به قنبر میگفت قمبربرو چراغهای حرم و پیغمبرکم کن شبانه منو میبردید یه روز داداشم حسن پرسید بابا چرا ما زیارت میریم روز میریم خواهرم شب میره با این تشریفات میره فرمود حسن جان همه این کارها برای این مبادا نامحرمی قد و قامت زینب و ببینه گفت داداش غافل از خواهر نگردیدی دمی تا نباشد گرد من نامحرمی حال بین نامحرمان گرد منند خنده بر زخم درونم می زنند حسین نیست عباس و علی اکبرت مانده تنها بین دشمن خواهرت حالا میخواد سوار بشه انشالله گریه هامون با گریه های شامگاهی مهدی زهرا عجین بشه سنان بن انس میگه عمر سعد منو مامور کرد سربازا تو بردار دور این زن و بچه حلقه بزن حالا خانم میخواد اهل بیت و سوار کنه یک نگاه به من کرد یک نگاه به عمر سعد فرمود شما حیا نمی کنید ما بچه‌های پیغمبریم نگاه کردن نداره با این تشر زینبی من سربازامو جدا کردم رفتم عقب تر ایستادم اما خودم داشتم می دیدم واقعا رو دونه دونه همه رو سوار کرد نوبت رسید به زین العابدین زیر بغل امام زمان شو گرفت حضرت فرمودند عمه جان من وظیفمه تو را سوار کنم امام سجاد زانو زد یا صاحب الزمان سنان میگه من داشتم میدیدم تا زینب پا گذاشت رو زانوی زین العابدین امام سجاد نتونس تحمل کنه پاهاش لرزید چنان با صورت به زمین خورد حسین
4_5854808106902488233.mp3
10.12M
روضه شب دوازدهم محرم مداحی حجت الاسلام میرزا محمدی اسارت @majmaozakerine
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_532576537409533808.mp3
4.89M
🖤 روضه روز یازدهم گه به مطبخ گه به نیزه گه به نی گه به طشت 🎤 سید_مهدی_میرداماد @majmaozakerine
4_5841396886837135723.mp3
834.1K
❣﷽❣ 🎆 🌑 🎆 از قتلگاه 🌑 سپردمت بخدا و به ریگهای بیابان سپردمت به نسیم و به خارهای سپردمت به غبار و به نیزه های شکسته در آن شلوغی گودال در آن حرارت سوزان (زبان حال بی بی زینبه) به باد گفتم اگر شد مرتبت کند به خاک گفتم اگر شد گل مرا تو‌بپوشان به آب گفتم اگر شد برس به آتش خیمه بجای بوسه ی من برگلوی آن سه عطشان به آفتاب سپردم که پیروهن به تنش نیست تن عزیز خدارا به روی خاک مسوزان حسین ... گفت داداش 🏴یا جلو‌رو سنگباران سرت‌ طفلان نبینند 🏴یاعقب رو تاکه سیلی خوردن طفلان نبینی 🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ @majmaozakerine
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
AUD-20220809-WA0019.mp3
3.52M
گریز روضه خانم حضرت زینب سلام الله علیها😭👇🏻 دیگر چه زینبی ؟ چه عزیزی؟ چه خواهری؟! وقتی نمانده است برایش برادری تا نیزه ات زدند زمین خورد خواهرت با تو چه کرده اند در این روز آخری؟! از صبح یکسره به همین فکر می کنم  وقت غروب می شود اینجا چه محشری اینجا همه به فکر غنیمت گرفتن اند از گوشواره ها بگیر تو تا کهنه معجری اصلا کجا نوشته اند که در روز معرکه  در قتلگاه باز شود پای مادری؟! اصلا کجا نوشته اند که هنگامه غروب در خیمه گاه باز شود پای لشکری؟! اصلا کجا نوشته اند که در پیش خواهری باید جدا کنند گلوی برادری؟! من مانده ام چطور تو را غسل می دهند اصلا چه غسل دادنی ؟ اصلا چه پیکری؟! در زیر سم اسب چه می کردی ای حسین؟ از تو نمانده است برایم بجز سری از روی نیزه سایه ات افتاده بر سرم  ممنونم ای حسین که در فکر خواهری در کوفه ، زینب از تو چه پنهان ، تمام کرد... ای کاش رفته بود سرت جای دیگری ...التماس دعا 🎤حاج حسین سیب سرخی @majmaozakerine
السلام علی من دفنه اهل القری قطعه روضه دفن شهدای کربلا از روی دلسوزی دهاتی های اطراف تاصبح دور پیکر تو گریه کردند همراه حیوانات صحرا دور گودال باگریه های مادر تو گریه کردند * از تکه های چادری بر خاک پیداست بازور خواهر را جدا کردند از تو تا وقت بوده پیکرت را جمع کرده بر جای دست خواهر تو گریه کردند * پیرِ قبیله گفت کی؟سر را بریده در مکتب ما ذبح کردن حکم دارد چون گیسوی آشفته گشته وضع رگها بر حال و روز حنجر تو گریه کردند ** دربین پیکرها دوتایش فرق دارد یک پیکری پامال قدری قد کشیده آن دیگری پیچیده بین یک عبا بود بر اربا اربا اکبر تو گریه کردند **** نزدیک نخلستان صدا آمد بیایید یک پیکر بی دست اینجا بر زمین است پای فرات و باصدای موج دریا بر ساقی آب آور تو گریه کردند * پرپشت خیمه مشتی از زنها نشستند بالای قبر کوچکی که زیر و رو شد ناخواسته جای رباب دست بسته بهر علی اصغر تو گریه کردند * از راه زین العابدین آمد صدا زد من صاحب اسرار این گودال هستم بوسه به بوسه پیکرت را شرح می داد آنها همه دور و بر تو گریه کردند * فرمود مردم تکه بوریا بیارید باید کنار هم بچینم این بدن را دیدند پیداکرد یک انگشتِ خونین بر دست بی انگشتر تو گریه کردند * @majmaozakerine
مسير حرکت اسراء اهل بيت ـ عليهم السلام ـ : ۱ـ از کربلا به کوفه: عصر روز يازدهم سرهاي شهداي کربلا را به روي نيزه زدند و بين قبايل مختلف تقسيم کردند. به دستور عمر بن سعد دختران و زنان را بر شتران بي جهاز سوار کردند و غل و زنجير بر گردن امام سجاد نهادند و به درخواست اهل بيت آنها را از کنار شهدا عبور دادند و به هنگام عبور شيون آنها بلند شد. سکينه خود را بر روي بدن پدر شهيدش انداخت ولي تعدادي از مأموران با خشونت و تازيانه سکينه را از روي بدن امام کنار کشيدند. کاروان با شتاب فاصله 12 فرسخي کربلا تا کوفه را طي کرد. مردم کوفه براي تماشا اجتماع کرده بودند. وقتي وارد کوفه شدند حضرت زينب اشاره اي کرد و با اين اشاره نفسها به سينه ها برگشت و زنگ شتران از صدا افتاد و حضرت خطبه اش را آغاز نمودند خطبه اي که هر شنونده اي را به ياد اميرالمؤمنين ـ عليه السلام ـ مي انداخت. مردم به شدت گريه مي کردند و انگشتانشان را با دندان مي گزيدند. سپس حضرت ام کلثوم و حضرت امام سجاد نيز سخنراني کردند، سپس اسرا را وارد دار الاماره کردند و.... و پس از 4 روز بسرعت روانه شام شدند. ۲_از کوفه به شام: اسراي اهل بيت روز دوازدهم محرم وارد کوفه شدند و روز شانزدهم خارج شده و روانه شام گشتند. اين کاروان با سرعت زياد و تحت تدابير شديد امنيتي در روز اول صفر وارد شام شدند و اين کاروان در راه شهرها و منزلگاهها را پشت سر گذاشتند که برخي شهرهاي آباد و مشهور است و برخي غير مشهورند. نکته مهم اينست که برخي از مورخين گفته اند کاروان اسرا از شام به کربلا برگشته و سپس راهي مدينه شدند و دسته اي ديگر که اکثريت هستند در بيان منازل و محلهاي مسير اسراي اهل بيت نامي از کربلا نبرده اند. مرحوم سيد ابن طاووس در لهوف و مرحوم عباسقلي خان سپهر در ناسخ التواريخ و سيد ابراهيم موسوي در وسيلة الدارين في انصار الحسين ـ عليه السلام ـ و علامه مجلسي در بحار الانوار جلد 45 و... . اين دسته چنين نقل مي کنند که وقتي کاروان اهل بيت ـ عليهم السلام ـ از شام خارج شدند فضاي شهر عوض شده بود مردمي که براي ديدن اسيران جشن گرفته بودند و با شادي به استقبال آنها رفتند پس از حدود 8 روزیا 4روز اقامت همين اسيران مردم را از ظلم و جنايت تاريخي خاندان يزيد آگاه کرده و مظلوميت امام حسين ـ عليه السلام ـ را به آنها فهماندند بنابر اين مردم با ديده گريان آنها را بدرقه کردند و کاروان اسيران با احترام ظاهري زيادي از شام به سوي مدينه روان شدند. امّا همينکه از شام خارج شدند زنان و کودکان از راهنماي کاروان درخواست کردند براي حرکت به سوي مدينه راهي را انتخاب کند تا آنان بتوانند به کربلا وارد شوند. راهنما هم پذيرفت و کاروان از روز هشتم صفر از دمشق راه افتاد و مسير خود را با سرعت ادامه داد تا اينکه توانست در بيستم صفر (اربعين) به کربلا برسند.به روايتي امام سجاد سر امام را که همراهش بود در همين ايام کنار بدن مقدس امام حسين ـ عليه السلام ـ دفن کرد و به بدن ملحق کرد. اين نکته هم لازم به ذکر است که جابربن عبد الله انصاري در اربعين شهادت امام حسين ـ عليه السلام ـ يعني بيستم ماه صفر به زيارت امام شتافته است و اين قطعي است و اگر اهل بيت با جابر در کربلا ملاقات کرده باشند پس حتماً در روز اربعين به کربلا رسيده اند کما اينکه همين مطلب را سيد بن طاووس و امثال او گفته اند منازل کوفه تا شام: در تعداد منازل اختلاف است. برخي 12 مورد و برخي 24 مورد و برخي تا 28 مورد نام برده اند که عبارتند از: 1ـ حراب (خراب)  2ـ قادسيه  3ـ تکريت 4ـ وادي النخله  5ـ لواء (لبا، لينا)  6ـ کيهل (کحيل) 7ـ جهينه  8ـ موصل  9ـ نصيبين 10ـ دعوات  11ـ قنسرين  12ـ حلب 13ـ معرة النعمان  14ـ شيزر (شيرز)  15ـ کفر طاب 16ـ سيبور (سينور)  17ـ حماة    18ـ حمص 19ـ خندق الطعام (سوق الطعام)  20ـ جوسيه (حوسيه)  21ـ بعلبک 22ـ دير راهب  23ـ حرّان  24ـ عسقلان 25ـ مرزين  26ـ ميافارقين  27ـ شبذير... و پس شام (دمشق) البته کتاب هاي مختلف اين منازل را به صورت هاي مختلف ذکر کرده اند که به علت اختصار از ذکر همه آنها صرف نظر مي شود. معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر: 1ـ زينب قهرمان دختر علي، احمد صادقي اردستاني. 2ـ نگاهي کوتاه به زندگي زينب کبري. 3ـ لهوف، سيد بن طاووس. 4ـ حياة السيدة زينب، شيخ جعفر نقدي. 5ـ منتهي الامال، شيخ عباس قمي.
غزل مصیبت دخترِ فاطمه ! بازار! خدارحم کند چادرِ پاره و انظار خدا رحم کند ما که از کوچه فقط خاطره بد داریم شود این حادثه تکرار خدارحم کند یک و زن و قافله و خنده نامحرم ها بر اسیران گرفتار خدا رحم کند یک شبه پیر شدی یا زتنور آمده ای یک سر و این همه آزار خدا رحم کند نیزه داران همه مستند نیفتی پایین حنجرت خوب نگه دار خدا رحم کند گیسویت کم شده و این جگرم میسوزد بر من و زلف ِ خم یار خدا رحم کند ظرفِ خاکسترِ یک عده هنوز آتش داشت شعله افتاد به گلزار خدا رحم کند دست انداخت یکی پرده محمل را کَند جلویِ چشم علمدار خدا رحم کند راهمان از گذرِ برده فروشان افتاد این همه چشمِ خریدار خدا رحم کند زنی از بام صدا زد که کدام است حسین نوبت من شده این بار خدارحم کند یک نفر گفت اگر بغض علی را داری سنگ با حوصله بردار خدا رحم کند