راهکارهای زندگی موفق در
#جزء_پانزدهم_قرآن_کریم
🍃🌺🍃
﷽
💢 شرح دعای روز پانزدهم
🔰آیت اللہ مجتهدی تهرانی.ره
【 💠اَلْـݪّٰـهُـمَّ ارْزُقْنی فیهِ طاعَةَ الخاشِعین 】
♥️خـدايا
در این روز اطاعت بندگان خاشع و خاضع خود را نصیب من گردان
برای آنکه بدانیم خاشعین چه کسانی هستند بهتر است اول در مورد متکبرین صحبت به میان آوریم
چرا که خضوع و خشوع به طور کامل با تکبر و غرور تضاد دارد
◽️برای روشن شدن این موضوع اشارہ میکنیم به قسمتی از سخنان گهربار حضرت علی علیهالسّلام که در مورد متکبران اینگونه فرمودند⇩
آگاہ باشید! زنهار! زنهار!
از پیروی و فرمانبری سران و بزرگانتان آنان که به اصل و حسب خود مینازند و خود را بالاتر از آنچه هستند میپندارند و کارهای نادرست را به خـدا نسبت میدهند و نعمتهای گستردہ خـدا را انکار میکنند تا با خواسته های پروردگار مبارزہ کنند
و
نعمتهای او را نادیدہ انگارند آنان شالودہ تعصب جاهلی و ستونهای فتنه و شمشیرهای تفاخر جاهلیت هستند
🟩 امام علی علیهالسّلام همچنین در قسمتی دیگر نیز فرمودند:
کبر و خودپسندی چیزی است که قلبهای متکبران را همانند کردہ تا قرنها به تضاد و خونریزی گذراندند و سینهها از کینهها تنگی گرفت
که با توجه به این تذکرات مقدس از زبان امیرمؤمنان درمییابیم که خضوع و خشوع همانند ظرفی است که انسان به وسیله آن به جمع آوری رضا و خشنودی خـداوند میپردازد
و
تکبر چون ظرفی است تو خالی که هیچ چیزی در آن جز غرور و تکبر جای نمیگیرد و این خضوع و خشوع است که انسان را به خدای خویش نزدیک میسازد
زیرا که
هر چه انسان نزد پروردگار عالمیان خود را ذلیل و خوار نشان دهد ارزشش در پیشگاہ او بیشتر میشود
🟩 حضرت علی علیهالسّلام فرمودند:
تاج تواضع و فروتنی را بر سر نهید
و
تکبر و خودپسندی را زیر پا بگذارید
و تواضع و فروتنی را سنگر میان خود
و
شیطان و لشکریانش قرار دهید
زیرا شیطان از هر گروهی لشکریان و یارانی سوارہ و پیادہ دارد
پس خضوع و خشوع در مقابل پروردگار عالمیان همان طاعت و بندگی خالصانه در مقابل ذات اقدس اوست
که ما نیز در این روز از خداوند میخواهیم به ما عبادت و اطاعتش را همراہ با خضوع و خشوع نصیب کند
【 وَاشْرَحْ فیهِ صَدْری بإنابَةِ المُخْبتینَ بأمانِکَ یا أمانَ الخائِفین 】
و شرح صدر مردان فروتن و خـداترس را به من عطا فرما به حق امان بخشی خود ای ایمن دلهای ترسان
↫❓ حال «منتخبین» چه کسانـی هستند؟
در دعای این روز نکته اساسی که به آن تأکید شدہ است خضوع و خشوع و فروتنی در مقابل ذات اقدس پروردگار است.
🟥⇚مخبتین به معنای فروتنان است
آن هم فروتنانی که فروتنی آنان فقط در مقابل پروردگار جهان و جهانیان است
↫ ❓حال شاید سؤال کرد که «فروتنان» چه کسانـی هستند؟
که در جواب باید بگوئیم فروتنی یکی از صفات بارز مؤمنان تقوا پیشه است، که شب و روز خود را به تقوا و پرهیزکاری میگذرانند
⬅️ چنانچه
🟩 حضرت علی علیهالسّلام
در مورد صفت و نشانه یک پرهیزکار فرمودند⇩
◄در دینداری نیرومند
◄نرم خو و دور اندیش است
◄دارای ایمانی پر از یقین
◄حریص در کسب و دانش
◄با داشتن علم بردبار
◄در توانگری میانه رو
◄در عبادت فروتن
◄در تهیدستی آراسته
◄در سختیها بردبار
◄در جستجوی کسب حلال
◄در راہ هدایت شادمان
◄و پرهیز کنندہ از طمع ورزی است
با توجه به فرمودہ آن بزرگوار در مییابیم که مخبتین همان پرهیزکاران هستند که شب و روز خود را به ذکر و یاد خـداوند به پایان میبرند
که
ما نیز در این روز از خـداوند میخواهیم شرح صدری را که مردان پرهیزکار و فروتن دارند به ما نیز عطا کند.
┅┅┅┅┅┅┅┅┅
شرح دعای پانزدهم.mp3
9.34M
شرح دعاى روز پانزدهم ماه مبارک رمضان/ آیت الله مجتهدی تهرانی
💠🌸
دخترش را ز غمى سخت خبر كرد على
خبر از كشتن خود داد به تكبیر و فسوس
هر زمان جانب افلاك نظر كرد على
كس چو او روزه یك ساعته هرگز نگرفت
چون كه افطار به هنگام سفر كرد على
گرچه جانش سفر تیر بلا بود، آخر
پیش شمشیر ستم فرق سپر كرد على
ریخت بر دامن محراب ز فرق سر او
آنچه اندوخته از خون جگر كرد على
گرچه در هر نفسى بود على را معراج
غوطه در خون زد و معراج دگر كرد على
شاعر : علی احدی
#شب_نوزدهم_ماه_رمضان
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
آمدی خانه ام دلم خوش شد
آفتاب یگانهی زینب
چقدر خوب شد سری زده ای
دم افطار خانهی زینب
باز امشب دوباره مثل قدیم
با هم از هر دری سخن گفتیم
دخترانه تو را بغل کردم
پدری دختری سخن گفتیم
گفتی امشب دگر به شمع سحر
پر پروانه تو نزدیک است
از برای وصال فاطمه ام
دخترم خانهی تو نزدیک است
حرف رفتن زدی دلم خون شد
طاقتم را محک بزن باشد
شیر را پس بزن نمک بردار
روی زخمم نمک بزن باشد
گریه ات بی قرار زهرا کرد
آسمان و ستاره هایش را
شب آخر چقدر میبویی
تکیهی گوشواره هایش را
خاطرات مدینه تازه شدند
میخ در که گرفت به شالت
یاد آن کوچهی شلوغی که
مادرم میدوید دنبالت
رفتی و آمدی چه آمدنی
حق بده مرا عذاب کند
چه کسی اینچنین دلش آمد
صورتت را به خون خضاب کند
جوادحیدری
#شب_نوزدهم_ماه_رمضان
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
محمد حسین رحیمیان :
دیگر برایم دلخوشی معنا ندارد
وقتی تو را بابای من دنیا ندارد
رفتی یتیم بی قرار شهر کوفه
حس کرد تازه طفلکی بابا ندارد
رفتی برای زینب تو خستگی ماند
دیگر پرستارت به پیکر نا ندارد
خونت نوشته گوشه محراب مسجد
این کوه طور عاشقی موسی ندارد
دنیا پدر جان تا خود روز قیامت
مانند تو گریه کن زهرا ندارد
رفتی و از این شهر بردی مهربانی
کوفه برای ماندن ما جا ندارد
رفتی خیال دشمن تو گشت راحت
در سر به غیر از فکر عاشورا ندارد
فکری به حال روزگار دخترت کند
در روزهایی که حرم سقا ندارد
#شب_نوزدهم_ماه_رمضان
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
رحمان نوازانی :
بابا اتاق پر شده از بوی مادرم
وقتش رسیده پر بکشی سوی مادرم
دیگر خجل نباش تو از روی مادرم
فرقت شده شبیه به پهلوی مادرم
از پشت در دوباره تو را می زند صدا
تا که به دست تو بدهد محسن تو را
سی سال در نبودن مادر شکسته ای
پهلو به پهلویش پس آن در شکسته ای
در کوفه های درد مکرر شکسته ای
از مردم و نبودن باور شکسته ای
گر چه شکسته ای و دلت هم شکسته تر
این دل شکسته را هم از این کوفه ها ببر
یادت که هست مادر ما قد خمیده بود
یادت که هست گیسوی مادر سپیده بود
یادت که هست محسن خود را ندیده بود
یادت که هست غنچه خود را نچیده بود
آنروزها که قد تو آنجا خمیده شد
موی منم شبیه تو بابا سپیده شد
مادر رسیده عطرپیمبر بیاورد
تو تشنه ای برای تو کوثر بیاورد
مرهم برای این دل پرپر بیاورد
تا خار را ز دیده ي تو در بیاورد
حرفی بزن که مونس تو مادر آمده
حالا که استخوان زگلویت در آمده
بابا بگو به مادرم از غصه های من
از کوفه های بعد تو و ماجرای من
از بی حسین گشتن من از عزای من
از کوفه گردی من و از کربلای من
بابا بگو که زینب خود را دعا کند
بعد از حسین زود مرا هم صدا کند
مادر رسید و زخم سرت را نگاه کرد
گریه برای گودی یک قتلگاه کرد
پس رو به روسیاهی خیل سپاه کرد
نفرین به رقص خنجر مردی سیاه کرد
وشمر جالسٌ ... نفس مادرم گرفت
سر که به نیزه رفت دل معجرم گرفت
#شب_نوزدهم_رمضان
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
علی اکبر لطیفیان:
تو بی ابتدایی و بی انتها
شبیه پیمبر شبیه خدا
تو بالاترین نقطه ی باوری
معماترین نقطه ی زیر با
مقرب ترین جلوه ی لم یلد
و لم یولد آیه های خدا
تو آن سمت دروازه ی باوری
همانجا که می خوانمش ناکجا
مرا آن طرف ها اگر راه نیست
شما لااقل این طرف ها بیا
تو آن خواهش سبز سجاده ای
همان التماس شب انبیا
تویی مقصد اول و آخرم
مناجات شبهای غار حرا
بیا با پرو بال کروبیان
بزن وصله این گیوه ی پاره را
بزن بیل خود بر سر این زمین
بزن تا که باشم درخت شما
من از آبِ چاهِ شما خورده ام
که حالا شدم تشنه ی کربلا
خدای کرم سایه ی ناشناس
در این کوچه های بدون صدا
چنان مخلصانه کرم میکنی
که حتی نمیماندت رَدِّ پا
تو یعنی همان شاه ِ شهر منا
که داری قدم میزنی با گدا
در این سینه ی شب کجا میروی؟
از این جاده ها ، دور از چشم ما
به سمت مناجات سجاده ات
اگر میروی التماس دعا
#شب_نوزدهم_ماه_رمضان
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
سید حمیدرضا برقعی :
وقت پرواز آسمان شده بود
گوئیا آخر جهان شده بود
کعبه می رفت در دل محراب
لحظه ی گریه ی اذان شده بود
کوفه لبریز از مصیبت بود
باد در کوچه نوحه خوان شده بود
شور افتاد در دل زینب (س)
پی بابا دلش روان شده بود
در و دیوار التماسش کرد
در و دیوار مهربان شده بود
شوق دیدار حضرت زهرا
در نگاه علی عیان شده بود
خار در چشم و تیغ بین گلو
زخم ،مهمان استخوان شده بود
سایه ای شوم پشت هر دیوار
در کمین علی نهان شده بود
ناگهان آسمان ترک برداشت
فرق خورشید خون فشان شده بود
در نجف سینه بیقرار از عشق
گفت "لا یمکن الفرار" از عشق
#شب_نوزدهم_ماه_رمضان
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
CHCOhamidpor416B.MP3
39.65M
🎧 روضه و دشتی شهادت حضرت علی
🌙 # رمضان _ المبارک
🎤 بانوای گرم مداح مخلص اهل بیت استاد حاج حسن شیرازی
🌸 پیشنهاد دانلود 🌸
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
🥀شب قدر
🔹🔹🔹🔹🔹🔹◾️◾️◾️◾️
این شب قدر عجب حال و هوایی دارد
این دل از دوری تو شور و نوایی دارد
گفتن ذکر فرج در حرمِ کرببلا
تحت آن قبه ی ارباب صفایی دارد
جمع عشاق بیایید به این بزمِ کَرم
گر که احوال شما میل گدایی دارد
هر که از ظلم بریده به تضرع گوید
هر که بر جان دلشِ سوز صدایی دارد
استغاثه به خدا راه نجات و فرج است
تا که ثابت بشود یار فدایی دارد
برسانید به مردم که ظهورش زیباست
روزگاری که یقین هرچه بخواهی دارد
"ما بر آنیم که این ذکر جهانی بشود"
ذکر تعجیل فرج حالِ خدایی دارد
ذکر تعجیلِ فرج بندگی رحمان است
نوکر و عاشق مهدی لقبش انسان است
#امام_زمان
#شب_قدر
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
🎤مراسم قرآن بر سر گذاشتن _ شبهایِ احیا
◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
بهترین لحظاتِ عمرتِ،کیا سال دیگه شب نوزدهم زنده ان؟ کیا این لحظه ها رو درک میکنن؟ اول بگم : خدا ممنونتم،یه شب نوزدهم دیگه بهم اجازه دادی،خیلی ها پارسال بودن، الان یا رو تخت بیمارستانن یا زیر خاک خوابیدن،بهم عمر دادی،نفس دادی،ممنونتم خدا،الان نفس بالا میاد، رو به قبله...*
"اللّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِکِتابِکَ الْمُنْزَلِ وَمَا فِیهِ، وَ فِیهِ اسْمُکَ الاَکْبَرُ، وَ أَسْماؤُکَ الْحُسْنى، وَ مَا یُخافُ وَ یُرْجى أَنْ تَجْعَلَنِی مِنْ عُتَقائِکَ مِنَ النّارِ"
*الان رو به قبله ای،حاجتت رو مَد نظربیار، قرآن رو مقابل صورتت باز کن، شب نوزدهمِ،این قرآن از من گله داره، خجالت میکشم به صفحاتش نگاه کنم، حقش رو اَدا نکردم، وای به حال اونایی که از شب بیست و سوم پارسال دست به این کتاب نزدن...*
"اللَّهُمَّ به حق هَذَا الْقُرْآنِ وَ به حق مَنْ أَرْسَلْتَهُ بِهِ وَ به حق کُلِّ مُؤْمِنٍ مَدَحْتَهُ فِیهِ وَبِحَقِّکَ عَلَیْهِمْ فَلا أَحَدَ أَعْرَفُ بِحَقِّکَ مِنْکَ"
* حالا آماده ی ناله زدنی،قرآن ها رو روی سرت گذاشتی و همه با هم ناله بزنیم،ده مرتبه ناله بزن:
◾️ " بِکَ یَا اللّهُ ..."
گفت ملائکه اش رو جمع میکنه تو ساق عرش،میگه این همه جوون اومدن قرآن به سر، من حیا میکنم جوابشون رو ندم....
ده مرتبه ناله بزن، رَحْمَةً لِلْعَالَمِین رو صدا بزن: " ◾️الهی بِمُحَمَّد..."
◾️"الهی بِعَلِیٍّ ..."
این دستت رو که بالا بردی پایین نیار، بحق اون دستی که توی مدینه بالا نیومد، به اون دستی که میخواست موهای زینب رو شونه کنه،تا دست رو آورد بالا گفت: آی...
دستی برا مادرِ ما نذاشتن، به دستی که علی موقع غسل دادن،دستش خورد به بازوی فاطمه... ◾️"الهی بفاطِمَةَ ..."*
بیا خطا و گناهِ مرا حساب نکن
بیا و به خاطر زهرا مرا عذاب نکن
*کریم رو دَرِ خونه ی خدا واسطه کن
◾️ " الهی بالْحَسَنِ ..."
بر مشامم می رسد هر لحظه بوی کربلا
بر دلم ترسم بماند آرزوی کربلا
تشنه ی آب فراتم ای اَجل مهلت بده
تا بگیرم در بغل قبرِ شهیدِ کربلا
کربلا،کربلا...
از حرم تا قتلِگه
زینب صدا می زد حسین...
*تو قرآن رو سرت گذاشتی، زیب دو دستی رو سر میزد...*
دست و پا می زد حسین
زینب صدا می زد حسین
◾️*"الهی بالْحُسَیْنِ..."
ده مرتبه همه ناله بزنن:
◾️الهی بعَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ ...
ده مرتبه:
◾️"الهی بمُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ ..."
◾️"الهی بجَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّد ..."
◾️"الهی بمُوسَى بْنِ جَعْفَر ..." * ما از گُل کمتر به دخترت معصومه نگفتیم، ما مواظب ناموست بودیم، یا باب الحوائج!، ما نذاشتیم سایه اش رو نامحرم ببینه...هوای مارو داشته باش...الان میخوای بری در خونه ی پسرش،یا امام رضا! کیه دلش رفته حرم امام رضا؟*
شبِ راز و نیازِ
آقام بنده نوازِ
نگو غرق گناهم
حرم رو همه بازِ
* یا امام رضا! به خواهرتون حضرت معصومه سلام الله علیها،همون خواهری که از مدینه میخواست بیاد شمارو ببینه اَجل مهلتش نداد، به اون خواهری که ما تا فهمیدیم خواهر امام رضا داره میاد،اینقدر رو سرش گُل ریختیم،اینقدر دورش صلوات فرستادیم،اینقدر مَحرما دورش حلقه زدن،احساس غربت نکنه،ما مثل مردم کوفه و شام نبودیم،با انگشت زینب رو نشون ندادیم، ما به خواهرت خارجی نگفتیم..
◾️ "الهی بعَلِیِّ بْنِ مُوسى ..."
◾️"الهی بمحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ ..."
◾️"الهی بعَلِیِّ بْنِ مُحَمَّد ..."
◾️"الهی بالْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ ...."
*آقا جان! یا صاحب الزمان! خیلی ها التماس دعا دارن،"اَنتَ أَبَانَا اِسْتَغْفِرْ لَنَا" تو پدر ما اُمتی،تو امام مایی، تو از پدر مهربانتری،خیلی بی حیایی کردم..میخوام امشب با واسطه تو با خدا آشتی کنم، کی ازامام زمانم بهتر،نشناختمت،ندیدمت،اما عاشقتم،راستی راستی میگم: دوست دارم..*
تو دلم یه دنیا حرفِ،که میخوام بگم براتون
آقا جون این دلِ تنگم،دوباره کرده هواتون
با خودم یه نذری کردم،که اگه تو رو ببینم
تو همون نگاه اول جونم و بدم براتون
*حالا با همین اشکت،همه با هم ده مرتبه
◾️ " الهی بالْحُجَّةِ......"
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
#مناجات_با_خدا_در_شب_قدر
با چشم تر بر روی سر قرآن گرفتیم
ذکر بِکَ یا رب و یا رحمن گرفتیم
با ذکر آن سرچشمه ی رحمت، محمد
در راه دریای خدا جریان گرفتیم
جانی نمانده بود بین سینه هامان
گفتیم فورا بِعَلیٍ، جان گرفتیم
بِفاطِمَه گفتیم، مادر سر رسید و
از دست هایش رزق آب و نان گرفتیم
ذکر لب ما سینه زن ها بِالحَسَن شد
خیر دو دنیا را از آقامان گرفتیم
گفتیم یاد رأسِ بر نی، بالحُسَینِ
آتش گرفتیم و سپس باران گرفتیم
از خیر ذکر بِعَلیِ بنِ الحُسَینِ
از خوان زین العابدین ایمان گرفتیم
وقتی به ذکر حضرت باقر رسیدیم
فهم معارف را ز رب آسان گرفتیم
بردیم نام حضرت شیخ الائمه
قول نجات از آتش سوزان گرفتیم
بر روی لب آمد دم موسی بن جعفر
از برکت این دم، سر و سامان گرفتیم
تا نوبت ذکر علی موسی الرضا شد
رفتیم با هم دامن سلطان گرفتیم
آمد میان، نام جواد و از سخایش
خیر کثیر و برکت و احسان گرفتیم
با بردن نام علیِ بنِ محمد
قول وصالِ جنت و رضوان گرفتیم
گفتیم ذکر بِالحَسَن را، روزی خود
از سامرا با دیده ی گریان گرفتیم
یعقوب وار از هجر یوسف گریه کردیم
بِالحُجةِ... بوی غم کنعان گرفتیم
قرآن به سر، سر شد... الهی بِالرقیه
از غربتش بر آستین دندان گرفتیم
از شام قدرش که سر بابا بغل کرد
ویرانه غوغا شد، دل ویران گرفتیم
آن قدر ناله زد " أبَ..." کنج خرابه
ما نوکرانش درد بی پایان گرفتیم
شاعر: #محمدجواد_شیرازی
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
#مناجات_با_خدا_در_شب_قدر
قرآن به سر گرفتنم از سر شروع شد
با فرق زخم خورده ی حیدر شروع شد
تا آتش محبت مولا به دل شکفت
باران لطف های مکرر شروع شد
از اشک توبه راه به هر روضه باز شد
گفتم علی و روضه اکبر شروع شد
گفتم علی، دل و در و دیوار گفت آه
همراه آه، روضه مادر شروع شد
گفتم علی، شکست دلم، خرد شد دلم
یک باغ، داغ لالهی پرپر شروع شد
داغ پدر که از سر این خاندان گذشت
هی داغ پشت داغ برادر شروع شد
دست مرا گرفت خدا، پای روضهها
با روضه زندگی من از سر شروع شد
گفتم گناه کردم و کارم تمام... نه
قدر آمد و ثواب مقدر شروع شد
امشب دلم رها شده از هرچه غیر عشق
آن دل تمام شد، دل دیگر شروع شد
شاعر: #حامد_اهور
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
❣﷽❣
🔅#روضه_حضرت_علی_ع
🔆#آقای_شیخ_زاده
@majmaozakerine
⬅️امشب شب امیرالمومنینه گریه مون باید با همه شب های دیگه فرق کنه،،ناله زدنمون برا مولامون باید فرق کنه..
⏪ازسادات منبری قم میگفت یه بزرگواری از اهالی قم چهل شب حضرت زهرارو قسم میداد به خون گلوی حسینش،، میگفت بیبی گره از کارم باز کن..
چهل شبش تموم شد هر چی توسل کرد دید حضرت زهرا بهش نگاه نمی کنه ،،خیلی دلش شکست..
گفت مادر من که غیر از تو کسی رو ندارم مادر تو هم جواب منو نمیدی؟
خیلی دلش سوخت شروع کرد روضه خوندن و اشک ریختن و دست به دامن شدن..
در عالم رؤیا دید مادر پهلو شکسته اش اومده..
فرمود چهل شب منو به خون گلوی حسینم قسم دادی اگه یک بار منو به مظلومیت علیم قسم میدادی جوابتو میگرفتی..
خیلی غریبه آقا گریه کنا امشب غریب نوازی کنید
🍁کیسه های نان وخرما خواب راحت میکنند
🍁دست های پینه دارش استراحت میکنند
🍁نخل ها ازغربت بغض گلوراحت شدند
🍁مردم ازدست عدالت های اوراحت شدند
(دیگه راحت بخوابید..آی کوفیا دیگه راحت بخوابید فردادیگه علی ندارید)
🍁نیمه شبها کوچه ها را عطرآگین میکند
🍁درعوض درحق او هرخانه نفرین میکنند
🍁حرص اهل مکر ازبنده نوازی علیست
🍁داستان بچه هاشان بی نمازی علیست
⬅️خبرشهادت که تومحراب مسجد بلند شد گفتند مگه علی نماز می خونده؟علی تومحراب چه میکرده؟
قربون غربتت بشم آقا
(آی گریه کنا امشب نخل ها چشم انتظارش بودند امانیومد..هرچی منتظر شدند امشب روضه سیلی بشنوند..هرچی چشم براه شدند امشب روضه کتک خوردن بشنوند نیومد
🔆یازهرا یازهرا..
💥یادم نمیره ورم بازوی تورو
یازهرا
💥یادم نمیره شکسته پهلوی تورو
آی غیرتیا
💥یادم نمیره چهل تا بی حیازدند
💥یادم نمیره میون کوچه هازدند
💥یادم نمیره باتازیانه بدزدند
💥یادم نمیره زهرا به تو لگدزدند
(هااا..صدای ناله تو آزاد کن..ای مادر
آی جوان ننه..یارالی ننه
⏪دیگه امشب هرچی چشم براه بودن صداناله علی روبشنوند نیومد..
نوشتن این ضربه چی بوده فقط خدا می دونه..
فرق تا ابروشکافته ،،شمشیر زهرآلود بوده امیرالمومنین هی ازحال میره به هوش میاد..
یه وقت چشماشوباز کرد،،دیدزینبش کناربسترش نشسته..
یه نگاه کرد به چشمهای زینبش دید انقدرگریه کرده چشمهاکاسه خونه..
صدا زد زینبم گریه نکن بابا..
◀️ ان شاالله هیچ دختری بال بال زدن بابارو نبینه..
ان شاالله هیچ دختری صدای ناله باباشو نشنوه..
صدازد گریه نکن بابا..
باباطاقت دیدن گریه هاتو نداره..
نگاه رحمتت بر ماست؛ میدانم که میآیی
ز اشک دوستان پیداست؛ میدانم که میآیی
گذشته چاردهقرن و هنوز ای یوسف زهرا
تو تنها و علی تنهاست؛ میدانم که میآیی
به گوش شیعه از پشت در آتشزده گویی
صدای نالهی زهراست؛ میدانم که میآیی
به یاد کربلا، کربوبلا شد عالم امکان
زمان، هرروز عاشوراست؛ میدانم که میآیی
هنوز آیات قرآن از لب جدّت به نوک نی
به گوش زینب کبراست؛ میدانم که میآیی
به یاد آبآب تشنگان، چشم محبّانت
ز اشک و خون دل، دریاست؛ میدانم که میآیی
هنوز آن زخم پیکانی که بر چشم عمویت خورد
به چشم خونفشان ماست؛ میدانم که میآیی
تماشای خیالی سر اصغر به روی نی
شرار آتش دلهاست؛ میدانم که میآیی
به خون پاک مظلومان عالم میخورم سوگند
که مهدی، مصلح دنیاست؛ میدانم که میآیی
اگرچه غایبی، میثم به چشم خویش میبیند
لوای دولتت برپاست؛ میدانم که میآیی
#مناجات_با_خدا
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
6915910179711.mp3
10.23M
#مناجات_با_خدا
شانزدهم ماه #رمضان
پنجشنبه ۱۷ فروردین ۱۴۰۲
🎤 مداح: #حاج_محمود_کریمی
#حرم_امام_رضا (علیهالسّلام)
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
باز کابوس سراغ پسری آمده است
باز میلرزد و انگار که شر نزدیک است
مادرت را ببر از ره گذر نامردی
راه بند امده از کینه خطر نزدیک است
تا که افتاد زمین زلزله در عرش افتاد
هاتفی گفت قیامت به نظر نزدیک است
کوچه هر قدر که باریک شود وقت زدن
بیشتر ضربه دیوار به سر نزدیک است
دو قدم رفته نرفته نفسش بند امد
پسرش گفت بیا خانه دگر نزدیک است
داغ مادر به جگر میرسد اما انگار
اثر داغ برادر به کمر نزدیک است
#روضه
#امام_حسن
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین