#واحد
#واحد_سنگین
#شب_اول
#مناسبتمامدهه
#امام_حسین.ع
#اینکهاجازهدادی
#امیر_اسدی #سعیده_کرمانی
#حلقه_ادبی_ریان
#بند_اول
اینکه اجازه دادی
قدم بذاریم/ توی روضه
یعنی که اشک چشم
ما نوکرا/ برات عزیزه
فراموشت/ بشه ما رو؟
نمیشه نمیشه نمیشه
دعات پشت/ سر ما هست
همیشه همیشه همیشه
با اسم تو/ تموم/ دنیا میشه غرق بارون
برا اینکه/ با اسمت/ چشمامون میباره ممنون
حسین جانم حسین جان/ ای حسین جانم حسین جان
#بند_دوم
هر وقت گرفت دلامون
خودمون و دیدیم تو هیئت
وقت مصیبتامون
گریه کردیم به پای روضهات
برا پرواز گناهامون
وباله وباله وباله
ولی تنها بذاریمون
محاله محاله محاله
درمون بی کسی ها جز تو کسی رو نداریم
با عطر تربت تو تو سجدههامون میباریم
حسین جانم حسین جان/ ای حسین جانم حسین جان
#بند_سوم
با یاد خستگی هات
مگه میشه زنده بمونیم
آخر یه روز میمیریم
وقتی که ناحیه میخونیم
لب خشکت رو کاش مادر
نبینه نبینه نبینه
غباری رو سر زخمیت
نشینه نشینه نشینه
میره سرت رو نیزه پیکرت رو خاک صحراس
هرچی بمونه از تو ، روی خاکا سهم نعلاس
حسین جانم حسین جان/ ای حسین جانم حسین جان
#حلقه_ادبی_ریان
#تک
#شب_دوم
#ورود_کاروان
#کربلاوادیعشق
#سعیده_کرمانی
#امیر_اسدی
#حلقه_ادبی_ریان
کربلا وادی عشق
ای ملک اجدادی عشق
دلهامون راهی میشه
سمت تو آبادی عشق
وقتی از غم ها سرشاریم
وقتی دلتنگ و غمباریم
با دو رکعت از شیدایی
از تربت آرامش داریم
باب اجابت
دل داره حاجت
یک شب زیارت
#حلقه_ادبی_ریان
#واحد
#واحد_سنگین
#شب_سوم
#حضرت_رقیه.س
#چیبگمازسختیایقافله
#سعیده_کرمانی
#سعید_حمیدیانفر
#حلقه_ادبی_ریان
#بنداول
چی بگم از سختیای قافله
کاش بابا جون بالای نی نبودی
هی عقب افتادم و هی رسیدم
پیش چشمم هی بودی هی نبودی
بااینکه سوخته موهات هنوزم
از همه باباها سری
بیا باهم حرف بزنیم
حرفای بابا دختری
رو نیزه دست دشمنی
ولی بابایی منی
من الذی ایتمنی
بابا بابایی
#بنددوم
شنیدم یه شهری تو راهمونه
کاش یکم با ماها مهربون باشن
کاش بفهمن که ماهم مسلمونیم
کاشکی مرهم واسه زخممون باشن
الهی که نذارن که چشمی
آروم بباره با خودش
کاشکی یه دختر واسه من
چادر بیاره با خودش
سنگینه دست دشمنو
سنگینه گوشای منو
خوب بلدن سنگ زدنو
بابا بابایی
#بندسوم
منو باز پیدا کنی یه شب بابا
خودتو هرجوری که شد برسون
تاول پامو فراموش می کنم
اگه باز بیای بریم به خونه مون
بیا بریم یه جایی که هیشکی
حرفی از آشوب نزنه
وقتی که قرآن میخونی
روی لبت چوب نزنه
برای رگای حنجرت
سوختگی موی سرت
میمیره آخر دخترت
بابا بابایی
#حلقه_ادبی_ریان
#واحد
#شب_پنجم محرم
#کجااومدیتواینشلوغیا
#سعیده_کرمانی
#حلقه_ادبی_ریان
#بندسوم
کجا اومدی تو این شلوغیا
مگه آشوبو ندیدی پسرم
عزیز عمو اگه طوریت بشه
چجوری تو رو تا خیمه ببرم
یه کاری کردی تو این شلوغی
محو محبتت بشم
نموندی توی خیمه ها
فدای غیرتت بشم
تو این همه برو بیا
میمونی زیر دست و پا
سرت رو میکنن جدا
آه و واویلا
#بنددوم
اومدی تا تک تک این قاتلا
برا کشتن تو خوشحالی کنن
اسم باباتو میاری و میخوان
کینه هاشونو سرت خالی کنن
یه بار دیگه نگام کن عموجان
تا باز دلم رو ببری
تو بغلم میگیرمت
این لحظههای آخری
تو حلقه ی حرومیام
نمیرسه بهت صدام
میزننت پیش چشام
آه و واویلا
#بندسوم
رسیدی به آرزوت عزیز من
آخرم برام سپر شدی گلم
داغ تابوت پر از تیر تازه شد
هرچقد که زخمی تر شدی گلم
برای کشتن تو حریصن
اینجا هزارتا قاتله
سهم تو هم شد یکی از
سه شعبههای حرمله
جونی نمونده تو تنت
غرق به خون شد بدنت
جلوم دارن میکشنت
آه و واویلا
#حلقه_ادبی_ریان
#زمینه
#شب_هفتم
#حضرت_علی_اصغر.ع
#دادازاینچرخبیمروت
#سعیده_کرمانی
#سعید_حمیدیانفر
#بنداول
داد از این چرخ بی مروت
بیداد از این دور زمون
خون تو سر میره غروبا
از توی پلک آسمون
صورت تو رو سوزونده
بی مهری آفتاب
لب خشکت و ندیده
کوتاهی مد آب
تاآخر عمرم، عمرم ! سیا میپوشم
جات خالیه پسرم توی آغوشم
#بنددوم
قنداقهی زخمیتو قربون
به من تو رو میدن نشون
چشمات بامن حرف میزنه آی
که میگی لالایی بخون
جای خالی تو وقتی
رو دستای مادره
لالایی میخونم اما
خوابت نمیبره
ای پاره قلبم ! قلبم ، برات بی تابه
روی نیزه سرکوچیک تو می تابه
#بندسوم
تاب نخور اون گهواره نیست که
میشم واست دل ناگرون
از اون بالا ننداز خودت رو
روی همون نیزه بمون
زیر دست و پا نیفتی
این کوچه ها تنگه
صورت تو هم مثه من
تو بارون سنگه
به لب رسید جونم، جونم! دلم پر درده
چجوری نیزه گلوی تو رو واکرده
#حلقه_ادبی_ریان
#زمینه
#شب_هفتم
#حضرت_علی_اصغر.ع
#دادازاینچرخبیمروت
#سعیده_کرمانی
#سعید_حمیدیانفر
#بنداول
داد از این چرخ بی مروت
بیداد از این دور زمون
خون تو سر میره غروبا
از توی پلک آسمون
صورت تو رو سوزونده
بی مهری آفتاب
لب خشکت و ندیده
کوتاهی مد آب
تاآخر عمرم، عمرم ! سیا میپوشم
جات خالیه پسرم توی آغوشم
#بنددوم
قنداقهی زخمیتو قربون
به من تو رو میدن نشون
چشمات بامن حرف میزنه آی
که میگی لالایی بخون
جای خالی تو وقتی
رو دستای مادره
لالایی میخونم اما
خوابت نمیبره
ای پاره قلبم ! قلبم ، برات بی تابه
روی نیزه سرکوچیک تو می تابه
#بندسوم
تاب نخور اون گهواره نیست که
میشم واست دل ناگرون
از اون بالا ننداز خودت رو
روی همون نیزه بمون
زیر دست و پا نیفتی
این کوچه ها تنگه
صورت تو هم مثه من
تو بارون سنگه
به لب رسید جونم، جونم! دلم پر درده
چجوری نیزه گلوی تو رو واکرده
#حلقه_ادبی_ریان
#زمینه
#شب_نهم
#حضرت_عباس.ع
#رسیدنشرونسیم
شعر و آهنگ: #سعیده_کرمانی
اجرا: #سعید_حمیدیانفر
#حلقه_ادبی_ریان
#بنداول
رسیدنش رونسیم
خبر رسونده به رود
آب تا قبل از این
این همه تشنه نبود
الله اکبر
میگه تا حرم آروم بگیره
تا بدونن عباس زنده ست
داره سمت فرات میره
با دست عمو غرق آرامشه آب
خشکی لب زخمیش، میشه خواهش آب
#بنددوم
قطره به قطره ی آب
به قیمت خونشه
آب سرمایه ی
عزیز تر از جونشه
الله اکبر
زندگیشو کف دست میگیره
با دل پر از امید سقا
حالا سمت حرم میره
دلشوره داره میره از قلب رباب
تا خیمه داره کم کم،میرسه بوی آب
#بندسوم
پاشیده آب رو زمین
جلوی پای عمو
آب دلواپسه
برا چشای عمو
الله اکبر
صدای عمو حبسه تو سینه
با یه تن قطعه قطعه
قامتش نقش زمینه
مارو بی عمو کرده یک جرعه ی آب
خیمه دیگه میبینه ماتم بی حساب
#حلقه_ادبی_ریان
#واحد
#شب_نهم
#توکهمیخواستیبراحرمسپرباشی
#سعیده_کرمانی
#سعید_حمیدیان_فر
#حلقه_ادبی_ریان
#بند_اول
تو که میخواستی برا حرم سپر باشی
باید از حال قلبم با خبر باشی
ابالفضلی دلم قرصه اگر باشی
میشه از داغ تو قدم کمون
تنهام نذار داداش
میون این همه زخم زبون
تنهام نذار داداش
پاشو پشت و پناهم
بلند شو تکیه گاهم
حالا من چی بگم
به دخترای چشم به راهم
#بند_دوم
رو خاک افتادی و من زخماتو میبینم
داری میری و من تنها و غمگینم
ببین اشکامو پاک کردم با آستینم
نمیذارم که سمت تو بیان
تا پیش تو باشم
نمیدونم که برگردم حرم
یا پیش تو باشم
داری جون میدی کم کم
دارم میمیرم از غم
میترسم برمو
تنت بشه با نیزه درهم
#بند_سوم
گرفتن از من امیدمو با نامردی
حالا که دور خیمه ها نمیگردی
چی به سر حرم میاد حساب کردی؟
حرومیا به فکر غارتن
چشمت رو دور دیدن
از الان دنبال جسارتن
چشمت رو دور دیدن
دلا شد بی قرار و
برم تا خواهرا رو
بگم جدا کنن
گوشواره های دخترا رو
#حلقه_ادبی_ریان
#واحد
#شب_پنجم محرم
#کجااومدیتواینشلوغیا
#سعیده_کرمانی
#حلقه_ادبی_ریان
#بندسوم
کجا اومدی تو این شلوغیا
مگه آشوبو ندیدی پسرم
عزیز عمو اگه طوریت بشه
چجوری تو رو تا خیمه ببرم
یه کاری کردی تو این شلوغی
محو محبتت بشم
نموندی توی خیمه ها
فدای غیرتت بشم
تو این همه برو بیا
میمونی زیر دست و پا
سرت رو میکنن جدا
آه و واویلا
#بنددوم
اومدی تا تک تک این قاتلا
برا کشتن تو خوشحالی کنن
اسم باباتو میاری و میخوان
کینه هاشونو سرت خالی کنن
یه بار دیگه نگام کن عموجان
تا باز دلم رو ببری
تو بغلم میگیرمت
این لحظههای آخری
تو حلقه ی حرومیام
نمیرسه بهت صدام
میزننت پیش چشام
آه و واویلا
#بندسوم
رسیدی به آرزوت عزیز من
آخرم برام سپر شدی گلم
داغ تابوت پر از تیر تازه شد
هرچقد که زخمی تر شدی گلم
برای کشتن تو حریصن
اینجا هزارتا قاتله
سهم تو هم شد یکی از
سه شعبههای حرمله
جونی نمونده تو تنت
غرق به خون شد بدنت
جلوم دارن میکشنت
آه و واویلا
#حلقه_ادبی_ریان
4_6008242858614589859.mp3
2.13M
#شور
#امام_حسین ع
#سعیده_کرمانی
#سعید_حمیدیان_فر
#دستخالیمرواگهزدمبهاین
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
#بنداول
دست خالیم رو اگه زدم به این قلب شکستم
اگه اشکامو مثه دخیل به چشم خسته بستم
واسه اینه که شاید یه روزی چشمتو بگیرم
توی بین الحرمینت آخر روضه بمیرم
دلیل حیات من
برای تو مردنه
همه آرزوهام خلاصه در به تو سر سپردنه
#بنددوم
وقتی دلگیرم اگه برا دلم روضه می خونم
اگه هرجا روضه برپاست من خودم رو می رسونم
واسه اینه که دلم خوشه به این روضه گرفتن
میدونم تویی دلیل عاقبت به خیری من
منو از خودم بگیر
بذار از تو پر بشم
تو راضی بشی ازم که برات منم مثله حر بشم
#بندسوم
کل سالو اگه هستم بی قرار سرزمینت
اگه خسته گیمو دوست دارم تو راه اربعینت
واسه اینه که توهم بیای زمان احتضارم
برسی لحظه ی آخر تو به داد حال زارم
اگه تشنه جون دادم
فدا خشکی لبت
اگه گریه کردم فدای اشکای چشم زینبت
#حلقه_ادبی_ریان
@majmaozakerine
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
.
#طوفان_الاقصی
خطابهای برای قوم یهود
خدا همراهتان شد با همان کودک که در زنبیل
خدا همراهتان بود و چه آسان رد شدید از نیل
خدای مهربان روزیتان را منّ و سلوا کرد
برای تشنههاتان چشمههای روشنی وا کرد
چه نعمتها که با دست خودش در سفرههاتان چید
کلیمش را فرستاد و کلامش را نفهمیدید
تمام دفتر تاریختان غرق جهالت بود
شما از ابتدا هم کارتان کفران نعمت بود
شما خورشید را با شعلهی مشعل عوض کردید
چرا با سامری موسای مرسل را عوض کردید؟
بهانه بر بهانه غم به موسای نبی دادید
شما دنبال ماهیهای روز شنبه افتادید
شما از ظلم و از طغیان و نامردی پرید آری
که از چنگ شما جاری شده خونهای بسیاری
شما ای ابن سعدان آب را بر کودکان بستید
شما میراثدار حرمله در این زمان هستید
شما کِشتید بادی را شبیه داس اهریمن
شده حالا دگر هنگامهی طوفان درو کردن
از این پس جانتان از غیرت ما در خطر باشد
که از شمشیرتان ایمان ما برنده تر باشد
بترسید از صدای ما که میگوییم یا حیدر
که نزدیک است فتح باشکوه خیبری دیگر
#سعیده_کرمانی✍
#فلسطین_مظلوم
.
#فاطمیه
#زمینه
#بستر
#سعیده_کرمانی
#باصدایمناجاتت
#حلقه_ادبی_ریان
بند اول
باصدای مناجاتت
شبا مادر بیدار میشم
اشکاتو وقتی میبینم
دوباره بی قرار میشم
انگاری میبری از خاطرت درداتو هرشب
که میشه خرج همسایه دعای تو مرتب
یکمم فکر ماباش واسه ی خودت دعا کن
سه ماهه داری میسوزی توی آتیش این تب
مادر مهربونی
روح خونمونی
واسه موندن دعا کن
آخه خیلی جوونی
بند دوم
وقتی حالت رو میپرسم
چرا مادر دمق میشی
پا میشی واسه دلگرمیم
ولی زود بی رمق میشی
چرا گلبرگ گونت غرق شبنم میشه مادر
میدونم که یه روزی درد تو کم میشه مادر
ینی میشه دوباره حال این خونه عوض شه
ینی میشه ببینم بسترت جم میشه مادر
دنیامه نگاهت
فدای روی ماهت
دل عرش خدا هم
میسوزه با آهت
بند سوم
بذا دستت رو رو شونم
وقتی که داری پا میشی
نفست بند میاد آخه
هر دفه جا به جا میشی
میدونی وقتی افتادی زمین من چی کشیدم
تا ابد از جلو چشمام نمیره هرچی دیدم
همه دنیا خراب شد رو سرم اون لحظه ای که
تو زیر دست و پا بودی صداتو میشنیدم
درد بی دوامه
اشک تو چشامه
رد داغ جسارت
تا همیشه باهامه
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
#واحد
#واحد_سنگین
#شب_اول
#مناسبتمامدهه
#امام_حسین.ع
#اینکهاجازهدادی
#امیر_اسدی #سعیده_کرمانی
#حلقه_ادبی_ریان
#بند_اول
اینکه اجازه دادی
قدم بذاریم/ توی روضه
یعنی که اشک چشم
ما نوکرا/ برات عزیزه
فراموشت/ بشه ما رو؟
نمیشه نمیشه نمیشه
دعات پشت/ سر ما هست
همیشه همیشه همیشه
با اسم تو/ تموم/ دنیا میشه غرق بارون
برا اینکه/ با اسمت/ چشمامون میباره ممنون
حسین جانم حسین جان/ ای حسین جانم حسین جان
#بند_دوم
هر وقت گرفت دلامون
خودمون و دیدیم تو هیئت
وقت مصیبتامون
گریه کردیم به پای روضهات
برا پرواز گناهامون
وباله وباله وباله
ولی تنها بذاریمون
محاله محاله محاله
درمون بی کسی ها جز تو کسی رو نداریم
با عطر تربت تو تو سجدههامون میباریم
حسین جانم حسین جان/ ای حسین جانم حسین جان
#بند_سوم
با یاد خستگی هات
مگه میشه زنده بمونیم
آخر یه روز میمیریم
وقتی که ناحیه میخونیم
لب خشکت رو کاش مادر
نبینه نبینه نبینه
غباری رو سر زخمیت
نشینه نشینه نشینه
میره سرت رو نیزه پیکرت رو خاک صحراس
هرچی بمونه از تو ، روی خاکا سهم نعلاس
حسین جانم حسین جان/ ای حسین جانم حسین جان
#حلقه_ادبی_ریان
#واحد
#واحد_سنگین
#شب_سوم
#حضرت_رقیه.س
#چیبگمازسختیایقافله
#سعیده_کرمانی
#سعید_حمیدیانفر
#حلقه_ادبی_ریان
#بنداول
چی بگم از سختیای قافله
کاش بابا جون بالای نی نبودی
هی عقب افتادم و هی رسیدم
پیش چشمم هی بودی هی نبودی
بااینکه سوخته موهات هنوزم
از همه باباها سری
بیا باهم حرف بزنیم
حرفای بابا دختری
رو نیزه دست دشمنی
ولی بابایی منی
من الذی ایتمنی
بابا بابایی
#بنددوم
شنیدم یه شهری تو راهمونه
کاش یکم با ماها مهربون باشن
کاش بفهمن که ماهم مسلمونیم
کاشکی مرهم واسه زخممون باشن
الهی که نذارن که چشمی
آروم بباره با خودش
کاشکی یه دختر واسه من
چادر بیاره با خودش
سنگینه دست دشمنو
سنگینه گوشای منو
خوب بلدن سنگ زدنو
بابا بابایی
#بندسوم
منو باز پیدا کنی یه شب بابا
خودتو هرجوری که شد برسون
تاول پامو فراموش می کنم
اگه باز بیای بریم به خونه مون
بیا بریم یه جایی که هیشکی
حرفی از آشوب نزنه
وقتی که قرآن میخونی
روی لبت چوب نزنه
برای رگای حنجرت
سوختگی موی سرت
میمیره آخر دخترت
بابا بابایی
#حلقه_ادبی_ریان
#شهید_جمهور
انالله و انا الیه راجعون
بر صورت باغ تا شقایق خندید
غم اشک شد و از آسمان باز چکید
در سینهی ملت شهادت ، ایران
یکبار دگر داغ رجایی جوشید
عشق است و قبولی زیارت آخر
اشک است و تمنای شهادت آخر
هرکس بشود خادم درگاه رضا
باید بشود شهید خدمت آخر
ما منتظریم از آسمان برگردی
در سبزترین بهارمان برگردی
وقتش که رسید در کنار سردار
با دولت صاحبالزمان برگردی
🔸شاعر:
#سعیده_کرمانی
===========================
انالله و انا الیه راجعون
بر صورت باغ تا شقایق خندید
غم اشک شد و از آسمان باز چکید
در سینهی ملت شهادت ، ایران
یکبار دگر داغ رجایی جوشید
🍃🍃🍃🍃🍃
عشق است و قبولی زیارت آخر
اشک است و تمنای شهادت آخر
هرکس بشود خادم درگاه رضا
باید بشود شهید خدمت آخر
🍃🍃🍃🍃🍃
ما منتظریم از آسمان برگردی
در سبزترین بهارمان برگردی
وقتش که رسید در کنار سردار
با دولت صاحبالزمان برگردی
#رباعی
#سعیده_کرمانی
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
بند۱
یکسال
همه روزا رو شمردم
دقیقهها رو شمردم
تا برسم یبار دیگه به روضههات
یکسال
دوری و دوستی عذابه
نکنه بازم یه خوابه
که دارم سینه میزنم با نوکرات
راستشو بخوای باید بگم دیگه
کم آوردم
صورتم با سیلی سرخه و دلم میگه
کم آوردم
کم آوردم
کم آوردم
منو ببخش برای تموم کم آوردنام
منو ببخش برای گناها و روی سیام
منو ببخش که بازم بتونم زیارت بیام
بند۲
دل تنگ
خود منم تو فراغت
وقتی که میام سراغت
میباره چشم من شبیه عاشقا
دل تنگ
منمو اشک مدامم
منم و بغض سلامم
وقتی سلام میدم به سمت کربلا
رو سیاهم و خبر دارم ولی
دوست دارم
جان مادرم به حضرت علی ع
دوست دارم
دوست دارم
دوست دارم
یه بار دیگه میذاری که قلبم بشه مبتلات
یه بار دیگه میتونم بشم خادم زائرات
یه بار دیگه میذاری بشم راهی کربلات
بند ۳
هرسال
دم محرمت آقا
مثه غروب میشه دنیا
میشه چشای آسمون شبیه خون
هر سال
مادری که قد کمونه
میاد و روضه میخونه
واسه ی پیرهنی رو طاق آسمون
مادرو صدا نزن که خواهرت پریشونه
دست و پا نزن تو خون که مادرت پریشونه
پریشونه
پریشونه
حسین من نمونی الهی زیر دست و پا
حسین من بمیرم سرت از تنت شد جدا
حسین من بریدن سرت رو چرا از قفا
#زمینه
#مناجات
#شب_اول
#مناسب_شور
#سعیده_کرمانی
#سعید_حمیدیان_فر
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
کانال متن روضه مجمع الذاکرین.mp3
2.03M
#زمینه
#شب_اول
#سیاه_پوشان
#غمعالمبهدلماومدهباز
#امیر_اسدی #سعیده_کرمانی
#حلقه_ادبی_ریان
#بند_اول
غم عالم به دلم اومده باز
صدای چاوشی غم شنیدم
با نگاه لطف فاطمه بازم
زنده موندم به محرم رسیدم
شال و پرچم عزات/ آبروی هستی و همه عالمه
جاریه تو روضههات/ اثر نگاه مادرت فاطمه
به تو بدهکارم
گریه جای خود زندگیم و من به تو بدهکارم
تو رو دوست دارم
چشمم و ببین به اشکم قسم تورو دوست دارم
#بند_دوم
شنیدم که این شبا رو طاق عرش
پیرهن خونی تو روضه خونه
صدای گریه های مادر تو
عالم و به روضه هات میکشونه
روضه های پیرهنت/ میپیچه بازم تو سینهی آسمون
مثل چشم عاشقا/ همیشه غروبا میشه همرنگ خون
غروبا دلگیره
به یاد اشک چشای زینب غروبا دلگیره
جونم رو میگیره
گریه واسهی غربتت آقا جونم رو میگیره
#بند_سوم
خواهرت داره میگه برادرم
بی تو من اسیر غصه ها میشم
دلمو کنار تو جا میذارم
حالا که دارم ازت جدا میشم
گم کردم تو رو حسین/ تو برو بیای لشکر بی حیا
پیدا کردمت ولی/ توی غربت غروب این نیزهها
چه دنیا نامرده
سایهی سرم سرت رو نیزه اس چه دنیا نامرده
چه زیرو رو کرده
قاتلت تو رو پیش چشم من چه زیرو رو کرده
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
کانال متن روضه مجمع الذاکرین.m4a
1.08M
#واحد
#واحد_سنگین
#شب_اول
#مناسبتمامدهه
#امام_حسین.ع
#اینکهاجازهدادی
#امیر_اسدی #سعیده_کرمانی
#حلقه_ادبی_ریان
#بند_اول
اینکه اجازه دادی
قدم بذاریم/ توی روضه
یعنی که اشک چشم
ما نوکرا/ برات عزیزه
فراموشت/ بشه ما رو؟
نمیشه نمیشه نمیشه
دعات پشت/ سر ما هست
همیشه همیشه همیشه
با اسم تو/ تموم/ دنیا میشه غرق بارون
برا اینکه/ با اسمت/ چشمامون میباره ممنون
حسین جانم حسین جان/ ای حسین جانم حسین جان
#بند_دوم
هر وقت گرفت دلامون
خودمون و دیدیم تو هیئت
وقت مصیبتامون
گریه کردیم به پای روضهات
برا پرواز گناهامون
وباله وباله وباله
ولی تنها بذاریمون
محاله محاله محاله
درمون بی کسی ها جز تو کسی رو نداریم
با عطر تربت تو تو سجدههامون میباریم
حسین جانم حسین جان/ ای حسین جانم حسین جان
#بند_سوم
با یاد خستگی هات
مگه میشه زنده بمونیم
آخر یه روز میمیریم
وقتی که ناحیه میخونیم
لب خشکت رو کاش مادر
نبینه نبینه نبینه
غباری رو سر زخمیت
نشینه نشینه نشینه
میره سرت رو نیزه پیکرت رو خاک صحراس
هرچی بمونه از تو ، روی خاکا سهم نعلاس
حسین جانم حسین جان/ ای حسین جانم حسین جان
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
#زمینه
#شب_یازدهم
#سعیده_کرمانی
#سعید_حمیدیان_فر
بنداول
زندگی من تموم شد
غصههام تموم نمیشه
مقتلت جلو چشامه
قلب من آروم نمیشه
دلم تکه تکهاس داداش
مثل پیکر تو
مثل اون کهنه پیرُهن
منم کشتن با تو اما
موندم که تو صحرا
دخترهای تو گم نشن
بریده حنجر ، عزیز خواهر
حسین ای جانم ای جانم ای جانم
حسین ای جانم ، حسین ای جانم
حسین ای جانم ای جانم ای جانم
بند دوم
من فدای اون نگاهت
از رو نیزههم نگام کن
بیا و برادری کن
یه دفه دیگه صدام کن
فدای عطر مویی که
اومد یاری من
از سمت و سوی نیزهها
تویی دلدار و سردارم
قافله سالارم
حتی از روی نیزهها
سر بی پیکر ، عزیز خواهر
حسین ای جانم ای جانم ای جانم
حسین ای جانم ، حسین ای جانم
حسین ای جانم ای جانم ای جانم
بند سوم
مونده آغوشت تو صحرا
که نشد همسفرِ من
سر تو اومد رو نیزه
بشه سایهی سر من
سر غرق خونت اومد
روضه خونم باشه
هرجایی که دلتنگتم
کجاس آغوش آرومت
لبخند مظلومت
وقتایی که دلتنگتم
شهید بی سر ، عزیز خواهر
حسین ای جانم ای جانم ای جانم
حسین ای جانم ، حسین ای جانم
حسین ای جانم ای جانم ای جانم
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
#امام_حسین
#مدح_امام_حسین
مدیح گفتنت از هر دهان بزرگتر است
و نامت از همهی آسمان بزرگتر است
پیالهایم و به دریا نمیرسد این درک
که شرح حال تو از هر زبان بزرگتر است
مساحتیست کران تا کران شش گوشه
بهشت ما اگر از دیگران بزرگتر است
تو سینه سینه رسیدی به قلبمان یعنی
حدود سروری ات از زمان بزرگ تر است
چه ابتلای عزیزیست عاشقت بودن
چه شور عشق تو از شوق جان بزرگتر است
نماز و نیت ما بوده بر خدای حسین
خدای توست که در هر اذان بزرگتر است
و قائلیم به الله اکبر ، اما باز
علی اصغر تو از جهان بزرگتر است
تو کهکشانی و شش ماهه ات به ما فهماند
که راه شیری این کهکشان بزرگتر است
نمانده تاب جدایی ، حرم ببر مارا
غم فراق تو از قلبمان بزرگ تر است
برای هرکه چشیده ست چای موکب را
همیشه تشنگی از استکان بزرگتر است
اگر که شعر به پایان رسید لکنت ماست
وگرنه مدح تو از هر بیان بزرگتر است
ببخش لکنت مارا عزیز آل عبا
همیشه بخشش این خاندان بزرگتر است
#سعیده_کرمانی
.
#واحد
#واحد_سنگین
#حضرت_رقیه.س
#سعیده_کرمانی
#سعید_حمیدیانفر
#حلقه_ادبی_ریان
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
#بنداول
چی بگم از سختیای قافله
کاش بابا جون بالای نی نبودی
هی عقب افتادم و هی رسیدم
پیش چشمم هی بودی هی نبودی
بااینکه سوخته موهات هنوزم
از همه باباها سری
بیا باهم حرف بزنیم
حرفای بابا دختری
رو نیزه دست دشمنی
ولی بابایی منی
من الذی ایتمنی
بابا بابایی
#بنددوم
شنیدم یه شهری تو راهمونه
کاش یکم با ماها مهربون باشن
کاش بفهمن که ماهم مسلمونیم
کاشکی مرهم واسه زخممون باشن
الهی که نذارن که چشمی
آروم بباره با خودش
کاشکی یه دختر واسه من
چادر بیاره با خودش
سنگینه دست دشمنو
سنگینه گوشای منو
خوب بلدن سنگ زدنو
بابا بابایی
#بندسوم
منو باز پیدا کنی یه شب بابا
خودتو هرجوری که شد برسون
تاول پامو فراموش می کنم
اگه باز بیای بریم به خونه مون
بیا بریم یه جایی که هیشکی
حرفی از آشوب نزنه
وقتی که قرآن میخونی
روی لبت چوب نزنه
برای رگای حنجرت
سوختگی موی سرت
میمیره آخر دخترت
بابا بابایی
#حلقه_ادبی_ریان
790_48857879386111.mp3
2.6M
#زمینه
#اربعین
#مشایه
#سعیده_کرمانی
#کربلا
آهنگساز آقای سعید حمیدیان فر
تکبیر عشق و میگم و احرام میبندم
هی قطره قطره غربتت تسبیح چشمامه
تلخم ولی با صد امید و آرزو اینجام
شیرینی چای ابو سجاد دنیامه
جاریه شوقم از چشام
شور تو شیرینه برام
تو این مسیری میدونم
باهات قدم قدم میام
دارم دعای عهدتو میخونم
میبینمت تو زائرا میدونم
......
این آسمون بی ابر لطف دیگه ای داره
سایه ت رو بنداز رو سر ما حضرت خورشید
عطر تو پیچیده میون زائرا بازم
دنبالتم مو کب به موکب با هزار امید
خیمه تو کاش پیدا کنم
قلبمو مبتلا کنم
چی میشه اربعین به تو
نمازو اقتدا کنم
پشت سرت یه روز نماز میخونم
میبینمت تو زائرا میدونم
..........
میتونه با تو خیر باشه آخر هر چیز
گیرم که خشتِ اول دیوار کج باشه
این اربعین شاید بیای این اربعین شاید
از این ستون تا اون ستون شاید فرج باشه
سَیِّدِیْ مَا لَنَا سِوَاکْ
سیدی رُوحُنا فِدَاکْ
مَا لَنَا طَاقَةَ الْفِرَاقْ
مَتَىٰ تَرَانَا و نَرَاكْ
اون که برا تو جون میده همونم
میبینمت تو زائرا میدونم
@majmaozakerine
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین