eitaa logo
کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
47.7هزار دنبال‌کننده
9.4هزار عکس
3.7هزار ویدیو
389 فایل
﷽ 💚مقدمتان را به کانال ✅ پرمحتوا ✅ و ارزشمند مجمع الذاکرین گرامی میداریم💚 @majmazakerinee مدیریت👇 @khadeemeh110 تبلیغات پزشکی نداریم❌ https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه 👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
🏴 🏴 🏴 ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ با رنج و غمی رقیه(س) در شام خراب چون دید سََرِ پدر به خوناب خضاب روحش به جنان رفت برایش صلوات از غصه و غم تا به ابد رفته به خواب ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ آن منبع پر فروغ فیض اَزلی یعنی که رقیه ی حسین بن علی پیوسته فرستید سلام و صلوات بر هدیه ی قدسی نفس لم یزلی ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ ای شیعه اگر طالب فیضی و برات مصباح هدی حسین بود راه نجات اولاد حسین مروج اسلامند بر روح رقیه تا قیامت صلوات ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ لب تشنه به شام رفتی از سوی فرات ای غنچه پژمرده باغ حسنات ای اُم ابی دچار غم چون زهرا بر اشک شبانه ات رقیه صلوات ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ فرزند حسین رقیه اش قبل ممات تر کرد لب خشک پدر ز آّ فرات از کربلا اسیر تا شام خراب تا شام ابد به روح و عزمش صلوات @majmazakerinee
آمدم ویران کنم این کاخها را بر سرش شام را میکوبم این شامِ بلا را بر سرش من به زیرِ پای زینب می‌کشانم شام را مثل این خاکِ خرابه  می‌تکانم شام را شعله دیدم لیک از عشقِ تو تب کردم خودم مردمانِ نانجیبش را ادب کردم خودم سِیرِ معراجی جمالی را جلالی آمدم تا در آغوشت کِشَم با دستِ خالی آمدم تا شنیدم در تنوری  زخم رویم خشک شد مثل خشکیِ گلویِ تو  گلویم خشک شد "چند شب بی بوسه خوابیدم دهانم تلخ شد" زجر زد رویِ لبم شیرین زبانم تلخ شد عمه‌ام میگفت با او راه می‌آید نزن ناله‌اش خاموش شد کوتاه می‌آید نزن بچه است از داد می‌ترسد نزن اما زدند دختر از فریاد می‌ترسد نزن اما زدند فرشِ راهت می‌شود این موی درهَم ریخته بوسه می‌گیرم زِ تو ای رویِ درهَم ریخته عمه جان حس میکنم مژگانِ بابا کم شده خیزران ای داد یک دندان بابا کم شد @majmazakerinee
توان نمانده بگیرم تو را در آغوشم هنوز درد بد نیزه مانده بر دوشم سر تو خوب شلوغ است،من خبر دارم ولی نگو که مرا کرده ای فراموشم پس از تو ای پدر تشنه لب،لبم شاهد به غیر زخم زبان شربتی نمی نوشم هنوز در اثر مشت های نامحرم تمام روز کنار خرابه مدهوشم چرا شبیه گذشته دگر نمی شنوم؟ صدای عمه ضعیف است یا که من گوشم...؟ از آن شبی که مرا زجر بی حیا ترساند به هر صدای بلندی ز ترس می جوشم خراش پنجه ی سنگین ضجر را بابا ز چشم زخمی تو با دو دست می پوشم https://eitaa.com/joinchat/4240572439C6b1bcf7d93
@heyat_kharabe_sham_315 آمدی گوشه ویران چه عجب! زده ای سر به یتیمان چه عجب! تو مپندار که مهمان منی به خدا خوبتر از جان منی بس که از جور فلک دلگیرم اول عمر ز عمرم سیرم دل دختر به پدر خوش باشد مهربانی زدو سر خوش باشد تو بهین باب سرافراز منی تو خریدار من و ناز منی بعد از این ناز برای که کنم جا به دامان وفای که کنم اشک چشم من اگر بگذارد درد دلهام شنیدن دارد گرچه در دامن زینب بودم تا سحر یاد تو هر شب بودم گر نمی کرد به جان امدادم از غم هجر تو جان می دادم آنقدر ضعف به پیکر دارم که سرت را نتوان بردارم امشب از روی تو مهمان خجلم از پذیرایی خود منفعلم مژده عمّه که پدر آمده است رفته با پا و به سر آمده است دیدنی گوشه ویرانه شده جمع شمع و گل و پروانه شده آخر ای کشته راه ایزد پدرت سر به یتیمان می زد تو هم آخر پسر آن پدری  تو پور آن نخل امامت ثمری که به پیشانی تو سنگ زده؟ که زخون بررخ تو رنگ زده؟ ای پدر کاش به جای سر تو می بریدند سر دختر تو
سبک:زمینه سوزناک زبانحال بی‌بی رقیه خاتون(سلام الله علیها) متن: پدرجان... مداح:کربلایی پدرجان دل شب تو با سر کنار رقیه‌ت رسیدی بگو روی نیزه تو آیا عمومو ندیدی پدرجان پدرجان شبیه موهای تو سوخته موهای رقیه شبیه لبای تو خشکه لبای رقیه پدرجان پدرجان مثه مادرت فاطمه دست به دیوار میگیرم شبا قبل خوابیدن از بین مو خار میگیرم پدرجان پدرجان من از زجر نامرد و از حرمله شاکی هستم یه‌جوری زدن تازیونه که از پا نشستم پدرجان سلام ای بی سرم بابا ببین زخمه سرم بابا، ببین معجر ندارم کجاست عباس نام‌آور بمونی بی‌کس و یاور، پدر باور ندارم یه روزی یادته بابا منم مو تا کمر داشتم، ولی حالا ندارم یه جفت گوشواره داشتم من کنار خود قمر داشتم، ولی حالا ندارم حسین جانم حسین جانم @maajmaozakerine
| مرثیه | هوای شونه‌تو بابا هنوزم موی من داره بگیر دستامو که بالم هوای پر زدن داره حراجی بودم و مُردم تو اون اوضاعِ بد گفتم بپرس عمه که این بازار به قدِّ من کفن داره ؟ برا تَه مونده‌ی موهام دو سه تا چنگ هم بس بود خدایا این مسیرِ تنگ زیادی پیرزن داره گوشام و میگیرم اینجا نه واسه زخمِ رو گوشام می‌بینی کوچه‌های شام که خیلی بد دهن داره تو دستم رَدِّ زنجیره بجای اون النگوها تو دستش ساربان اما عقیقی از یمن داره سکینه خیلی می‌ترسه هنوز از عمه می‌پُرسه یتیمِ خاکیِ بی جون مگه چونه زدن داره تو رو عریان رها کردن تو رو از من جدا کردن تنت رو دیدن و گفتن بده که پیرهن داره الهی جون بده خولی چه خورجینی به همراشه الهی دق کنه اَخنَس لباساتو به تن داره... حسن لطفی @majmazakerinee
📃 نبین توی خرابه ها آسمونا جای منه 🎙 از 🗓 در 📍 فاطمه الزهرا "سلام الله علیها" 🏷 (س) نبین توی خرابه هام آسمونا جای منه من دختر شاهم و دنیا واسه بابای منه نبین الآن گرسنمه عالم روزی خورمه دختر شامی من ملک مراقب چادرمه دستی به جز اباالفضل سه سال آزگاره رخصت شونه کردن موی منو نداره اما آتیش خیمه دور دید چشم عمومو غروب روز عاشورا اگر سوزونده مومو کجا بودی مو داشتم تا کمرم کجا بودی دستش بود زیر سرم مثل پروانه ها میگشت دور و برم نبین میخوابم رو زمین رو پر قو بوده سرم هنوز تو گوشمه صدا لالایی برادرم نبین زبونم میگیره اون روزا رو میدیدی کاش شیرین زبونی منو کسی تو دخترا نداشت یه روز تو آسمونا منم ستاره داشتم اسم داداشامو روی ستاره ها میذاشتم اما الان یه ماهه رو نیزه ها نشستن وقتی که میزدن منو چشماشونو میبستن کجا بودی غم این قافله نداشت کجا بودی پاهام آبله نداشت روی دستام جای سلسله نداشت کجا بودی مو داشتم تا کمرم کجا بودی دستش بود زیر سرم مثل پروانه ها میگشت دور و برم نبین گوشم پاره شده بدون گوشواره نبود یادش به خیر ام البنین گوشوارمو خریده بود چشمام سیاهی میره و چند روزه دشوار میبینم تو روبروم نشستی و اما تو رو تار میبینم یه شب میون صحرا افتادم از رو ناقه ام از قافله جا مونده بودم زجر اومد سراغم بسه دیگه نیمخواهم یادم بیفته اون شب منم برم داره صدام میزنه عمه زینب برو دختر خوش باشی روز و شبات برو دختر بازی کن با رفقات نگه داره باباتو خدا برات کجا بودی مو داشتم تا کمرم کجا بودی دستش بود زیر سرم مثل پروانه ها میگشت دور و برم 〰〰〰〰〰〰〰