#بسم_رب_الشهدا_رب_الحسین
#مرد_های_بی_پلاک
#شهید_شهادت_دفاع_مقدس
🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹
بسم رب الشهدا، رب الحسین
السلام ای انبیا را نور عین
السلام ای آنکه در کرب وبلا
کعبه ی شش گوشه ای کردی بپا
ای تنت درخون سرت برنی سوار
نازنین دُردانه ی پروردگار
ای که مظلوم و غریبی یا حسین
سیدی ، مولا ، حبیبی یا حسین
یا حسین داغ غمت پیرم کند
درد هجرانت زمینگیرم کند
کربلا می تابد از آئییه ام
باز شد تنگ شهیدان سینه ام
روزگار پیش از این یادش بخیر
سفره ی میدان مین یادش بخیر
یاد بادا مردهای بی پلاک
قطعه قطعه ،پارپاره ،چاک چاک
بود بر لب های عطشان همه
ذکرِ زیبایِ حسین و فاطمه
بچه های حضرت یاس کبود
سینه هاشان سر زمین عشق بود
هر که با زهرای اطهر خو گرفت
در شلمچه دست بر پهلو گرفت
دست غیب حضرت صاحب زمان
در تمام جبهه می شد یارمان
هرکه در دل عشق ایران داشت رفت
غیرتی چون شیران مردان داشت رفت
آنکه شد در راه قرآن چاک چاک
حاصلش نان حلال و شیر پاک
نغمه های جاودانی خوانده اند
ما همه رفتیم و آنان مانده اند
ما برای حفظ ارزشهای مان
چون شهیدان بگذریم از جانمان
تا به لب ذکر قیامم یا علی است
تا که گوش جان بفرمان ولی است
تاکه ماصاحب زمان داریم به سر
می کند امدادمان در هر خطر
تا چنین احساس را داریم چه باک
حضرت عباس را داریم چه باک
ذکر یازهرا چو ما را برلب است
ضامن پیروزی ما زینب است
دامنش دست توسل می زنم
با دعا تا عرش را پُل می زنیم
عشق خیرالناس یا زینب مدد
خواهر عباس یا زینب مدد
ای زپا افتاده از داغ حسین
باغبان خسته ی باغ حسین
از ازل شد مونس تو رنج و درد
بازگو داغ حسین با تو چه کرد?
بازگو زآن لحظه که بر سر زدی
در کجا فریاد یا مادر زدی ?
ازکدامین غصه گشتی جان به لب
در کجا مرگ از خدا کردی طلب؟
ناله ی «مداح»شد در عالمین
روحی نفسی به فِداکَ یاحسین
🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹
شعر:علی اکبراسفندیار«مداح»
@majmaozakerine
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
#دلتنگ_فصل_عشق_و_جنگم_آه...
#شهید_شهادت_دفاع_مقدس
🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹
دلتنگ فصل عشق وجنگم آه ای دل
كــــو بانگ و آواز تــفنـگم آه ای دل
دارم بـــدل داغ رفيــقان نـجيبم
ياران مست از بـادهٔ اَمـن يـجيبم
برسر هواي وصل ياران دارم امشب
شوق ديـار سـربداران دارم امـشب
رو سوي شهر فاطميون بار بستم
رايـحهٔ عطر شهیدان كـرده مستم
آنجاكه نام پاك صحرايش شلمچه ست
آنجاکه دلهاگشته ازصهبای جان مست
آنجا كه ياران عشق راباخون نوشتند
آنـجاکه مردانش همه زيبا سرشتند
روزی که آن صحرا پر از رزمندگان بود
هرلحظه اش سرشار بانگ عارفان بود
آنجاشلمچه مشهدخوبان عشق است
آنجا قـدمگاه علـمداران عشق است
آنجا زمينش مـأمن ارواح پاك است
آنجا هزاران رازِ پنـهان زيرخاك است
آنجا اگر پـا مي گذاري با وضو باش
با لاله هاي سرخ آن در گفتگو باش
آنجا زمينش در دل خود گنج دارد
گل هاي سرخ «كربـلاي پـنج» دارد
آنجا شهيدان عقده ی دل باز كردند
پروانه وش تا آسمان پرواز كردند
آنجـا شهیدانش هـمه زهـرا تبارند
پهلو شکسته همچومادر بی مزارند
خاكش اگر ازبوي مُشك وعنبرآراست
آنجا قدمگاه امـام هشتم مـاست
آنجاشميم فاطمه پيچيده در دشت
قبرهزاران لاله درآن خاك گم گشت
آنجا زمينش بــوي عـطر ياس دارد
آن كـربــلا هم اكـبر و عباس دارد
آنجا رفيع آنجا بقيع آنجا مدينه است
باباي درخون خفتهٔ صدهاسكينه است
آنجادعا را عاشقان با سوز خواندند
آنجا سمند عشق را تا عرش راندند
وقتي كه سوز ناله سر بر اوج مي زد
در آسمان بال شهيدان موج مي زد
هان ای شلمچه ای شميمت نينوايي
تو قطعه ای از خاک پــاک كـربلايی
هان ای شلمچه گر فغان و ناله دارم
منعم مكن در سـينه داغ لالــه دارم
«مداح» در دل حسرت پرواز دارد
این درد را با چه زبان ابراز دارد؟
🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹
#شعر_علی_اکبر_اسفندیار_مداح
@majmaozakerine
#روزگـار_پیـش_از_این_یادش_بخیر
#شهید_شهادت_دفاع_مقدس
🇮🇷🌹🇮🇷🌹🇮🇷🌹🇮🇷🌹
روزگـار پیـش ازاین یادش بخیر
سـفرة مـیدان مـین یادش بخیر
مردهای با صفا و بی بدیل
آن همه اهل یقین یادش بخیر
سینه سـرخانی کـه دراوج سکوت
جان سـپردن درکمین یادش بخیر
هـر کـجا افـتاده اندایـن سبزها
سرخ شد رنگ زمین یادش بخیر
سر زمینی کـه چـو دشت کـربلا
بوده پاک و دلنشین یادش بخیر
رمزهای یا حسین ،یا فاطمه
یا امیرالمومنین یادش بخیر
از شهیدان آن سلام بر حسین
لحظه های واپسین یادش بخیر
کـربـلا های مجسم داشتیم
خیبر و فتح المبین یادش بخیر
تـازه دامادی که از شوق وصال
رنگ کرد ازخون جبین یادش بخیر
حیف دیگر رفته اند از دست ما
دوســتان نــازنین یادش بخیر
از تــمام خــاطـرات سبزشان
آن وداع آخـرین یـادش بخیر
بـا دل تنگت بگو «مداح» بـاز
روزگـار پیـش ازاین یادش بخیر
🇮🇷🌹🇮🇷🌹🇮🇷🌹🇮🇷🌹
#شعر_علی_اکبر_اسفندیار_مداح
@majmaozakerine
#بسم_رب_الشهدا_رب_الحسین
#مرد_های_بی_پلاک
#شهید_شهادت_دفاع_مقدس
🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹
بسم رب الشهدا، رب الحسین
السلام ای انبیا را نور عین
السلام ای آنکه در کرب وبلا
کعبه ی شش گوشه ای کردی بپا
ای تنت درخون سرت برنی سوار
نازنین دُردانه ی پروردگار
ای که مظلوم و غریبی یا حسین
سیدی ، مولا ، حبیبی یا حسین
یا حسین داغ غمت پیرم کند
درد هجرانت زمینگیرم کند
کربلا می تابد از آئییه ام
باز شد تنگ شهیدان سینه ام
روزگار پیش از این یادش بخیر
سفره ی میدان مین یادش بخیر
یاد بادا مردهای بی پلاک
قطعه قطعه ،پارپاره ،چاک چاک
بود بر لب های عطشان همه
ذکرِ زیبایِ حسین و فاطمه
بچه های حضرت یاس کبود
سینه هاشان سر زمین عشق بود
هر که با زهرای اطهر خو گرفت
در شلمچه دست بر پهلو گرفت
دست غیب حضرت صاحب زمان
در تمام جبهه می شد یارمان
هرکه در دل عشق ایران داشت رفت
غیرتی چون شیران مردان داشت رفت
آنکه شد در راه قرآن چاک چاک
حاصلش نان حلال و شیر پاک
نغمه های جاودانی خوانده اند
ما همه رفتیم و آنان مانده اند
ما برای حفظ ارزشهای مان
چون شهیدان بگذریم از جانمان
تا به لب ذکر قیامم یا علی است
تا که گوش جان بفرمان ولی است
تاکه ماصاحب زمان داریم به سر
می کند امدادمان در هر خطر
تا چنین احساس را داریم چه باک
حضرت عباس را داریم چه باک
ذکر یازهرا چو ما را برلب است
ضامن پیروزی ما زینب است
دامنش دست توسل می زنم
با دعا تا عرش را پُل می زنیم
عشق خیرالناس یا زینب مدد
خواهر عباس یا زینب مدد
ای زپا افتاده از داغ حسین
باغبان خسته ی باغ حسین
از ازل شد مونس تو رنج و درد
بازگو داغ حسین با تو چه کرد?
بازگو زآن لحظه که بر سر زدی
در کجا فریاد یا مادر زدی ?
ازکدامین غصه گشتی جان به لب
در کجا مرگ از خدا کردی طلب؟
ناله ی «مداح»شد در عالمین
روحی نفسی به فِداکَ یاحسین
🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹
شعر:علی اکبراسفندیار«مداح»
@majmazakerinee
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
#دلتنگ_فصل_عشق_و_جنگم_آه...
#شهید_شهادت_دفاع_مقدس
🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹
دلتنگ فصل عشق وجنگم آه ای دل
كــــو بانگ و آواز تــفنـگم آه ای دل
دارم بـــدل داغ رفيــقان نـجيبم
ياران مست از بـادهٔ اَمـن يـجيبم
برسر هواي وصل ياران دارم امشب
شوق ديـار سـربداران دارم امـشب
رو سوي شهر فاطميون بار بستم
رايـحهٔ عطر شهیدان كـرده مستم
آنجاكه نام پاك صحرايش شلمچه ست
آنجاکه دلهاگشته ازصهبای جان مست
آنجا كه ياران عشق راباخون نوشتند
آنـجاکه مردانش همه زيبا سرشتند
روزی که آن صحرا پر از رزمندگان بود
هرلحظه اش سرشار بانگ عارفان بود
آنجاشلمچه مشهدخوبان عشق است
آنجا قـدمگاه علـمداران عشق است
آنجا زمينش مـأمن ارواح پاك است
آنجا هزاران رازِ پنـهان زيرخاك است
آنجا اگر پـا مي گذاري با وضو باش
با لاله هاي سرخ آن در گفتگو باش
آنجا زمينش در دل خود گنج دارد
گل هاي سرخ «كربـلاي پـنج» دارد
آنجا شهيدان عقده ی دل باز كردند
پروانه وش تا آسمان پرواز كردند
آنجـا شهیدانش هـمه زهـرا تبارند
پهلو شکسته همچومادر بی مزارند
خاكش اگر ازبوي مُشك وعنبرآراست
آنجا قدمگاه امـام هشتم مـاست
آنجاشميم فاطمه پيچيده در دشت
قبرهزاران لاله درآن خاك گم گشت
آنجا زمينش بــوي عـطر ياس دارد
آن كـربــلا هم اكـبر و عباس دارد
آنجا رفيع آنجا بقيع آنجا مدينه است
باباي درخون خفتهٔ صدهاسكينه است
آنجادعا را عاشقان با سوز خواندند
آنجا سمند عشق را تا عرش راندند
وقتي كه سوز ناله سر بر اوج مي زد
در آسمان بال شهيدان موج مي زد
هان ای شلمچه ای شميمت نينوايي
تو قطعه ای از خاک پــاک كـربلايی
هان ای شلمچه گر فغان و ناله دارم
منعم مكن در سـينه داغ لالــه دارم
«مداح» در دل حسرت پرواز دارد
این درد را با چه زبان ابراز دارد؟
🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹
#شعر_علی_اکبر_اسفندیار_مداح
@majmazakerinee
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
#روزگـار_پیـش_از_این_یادش_بخیر
#شهید_شهادت_دفاع_مقدس
🇮🇷🌹🇮🇷🌹🇮🇷🌹🇮🇷🌹
روزگـار پیـش ازاین یادش بخیر
سـفرة مـیدان مـین یادش بخیر
مردهای با صفا و بی بدیل
آن همه اهل یقین یادش بخیر
سینه سـرخانی کـه دراوج سکوت
جان سـپردن درکمین یادش بخیر
هـر کـجا افـتاده اندایـن سبزها
سرخ شد رنگ زمین یادش بخیر
سر زمینی کـه چـو دشت کـربلا
بوده پاک و دلنشین یادش بخیر
رمزهای یا حسین ،یا فاطمه
یا امیرالمومنین یادش بخیر
از شهیدان آن سلام بر حسین
لحظه های واپسین یادش بخیر
کـربـلا های مجسم داشتیم
خیبر و فتح المبین یادش بخیر
تـازه دامادی که از شوق وصال
رنگ کرد ازخون جبین یادش بخیر
حیف دیگر رفته اند از دست ما
دوســتان نــازنین یادش بخیر
از تــمام خــاطـرات سبزشان
آن وداع آخـرین یـادش بخیر
بـا دل تنگت بگو «مداح» بـاز
روزگـار پیـش ازاین یادش بخیر
🇮🇷🌹🇮🇷🌹🇮🇷🌹🇮🇷🌹
#شعر_علی_اکبر_اسفندیار_مداح
@majmazakerinee
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
#سلام_مهدی_سلام_ای_جان...
#شهید_شهادت_دفاع_مقدس
#امام_زمان_عج_شهید_شهادت
🥀🌸🥀🌸🥀🌸🥀🌸
سلام مهدی سلام ای جان هستی
کجــا چشـم انتـظار مــا نشستی؟
چهــارده قـرن را چشـم انتظاری
چهـــارده قـــرن را دنبـــال یـــاری
بــه تنـگ آمـد دل مـا از جـدایی
نشـد یــار تـو بـاشیم کــه بیـایی
نشـان ده روی مـاه و نـازنیـن را
بهـاری کـن همه فصـل زمین را
بتـــاب ای آفتــاب صبــح امـــید
کـه از نـور تو گیـرد وام خورشید
بتاب از مکه ای شمس ولایت
جهان در پـرتـوت گردد هدایت
توچون صبح بهاری با نشاطی
زلال و پــاک چـون آب حیـاتی
سلام فرمانده، ای که جانِ جانی
توهم فـرمـانده هم صاحب زمانی
بیـــا ای همـــدم راز شهـــیدان
بیــا شـــاهــد پــــرواز شهــیدان
تو که با این شهیدان همنوایی
تـو کـه با یک یک شان آشنایی
بخـوان تـا جـان بگیـریم ازنوایت
«کجــاییـد ای شهیــدان خــدایی»
هنـوز دلتنگ آن همسنگرانم
فــراق روی شـان بــرده تــوانم
منم جا مانده از نسل غیورم
هوای نفس کرده از تو دورم
بیــا آقــای مـن تــا زنـده هستم
بیــا تـا کــه نبستـه مـرگ دستم
شوم لایق الهی چون شهیدان
کـنم هستی خــودرا برتو قربان
نمی دانـم کجـای ایـن جهـانی
توهم مولای مـا،هم جـانِ جانی
من از روز ازل بــودم مـریدت
مـدد فـرماکه گردم روسفیدت
به درگاه تـو گـرچـه مـن فقیرم
شهادت قسمتم کن تا نمیرم
شهــادت بهــترین آغــاز بـــاشــد
تمـاشـایـی تــرین پـــرواز بـــاشـد
بــــرای آرزومـــــندان عـــــاشــــق
درِ بــــاغ شهــــادت بـــاز بـــاشــد
خوشامردان پاک وخوش سعادت
ســـفر کـــردنــد بــا بـــال شهـــادت
تـو کـه دیدی در آن جمع خدایی
صفا بود و خلوص و بی ریایی
تودیدی عاشق آنجابی نشان بود
چه شوری در دل رزمندگان بود
تـو کـه در جبهه دیـدی کـربـلا را
تـو شاهد بوده ای لطف خدا را
تـو پـرپـر گشتن شان را که دیدی
تـو بی سرگشتن شان راکه دیدی
هرآنکس ذکرمهدی رابه لب داشت
شهادت را زحق آن شب طلب داشت
نــواهــا بــا نــوای کــــاروان بـــود
به لبها بـانگ یاصاحب زمان بود
همه رفتندومن جـامانده هستم
دریغـا از شهیـدان رانـده هســتم
نشـد آخــر شهـادت قسـمت من
از آن آلاله هـا وامــانـده هستم
همـی دانــم کــه تــا روز قیــامت
ز روی ماهشان شرمنده هستم
اگـــر چـــه ســالهـا بگـذشـت امــا
ز دلتنـگی شـان آکنــده هستـم
شهـیدان در غُمـار عشـق بُـردند
منم کــه تــا ابــد بــازنـده هستم
چنــــان دوران دفــــاع مقــــدس
اگـرچـه همچنان رزمنده هستم
بیـا لـب تـر کـن ای فـرزنـد زهـرا
مطیـع امـرت ای فرمانده هستم
شهادت افتخاری جاودان است
شهادت هم ازآنِ عاشقان است
شهیدان عاشقانی حق سرشتند
شهیـدان تــا قیــامت در بهشتند
مـن از روز نخستین عهـدبستیم
که حامیِ «ولایت»بودو هستیم
رخ چون ماه تو تاپشت پرده است
ولــیِ امــرمـا «سیـدعلـی» هسـت
بجـوشدتـاکـه خون«حاج قاسم»
وفـاداریـم مــاچون«حاج قاسم»
شــده ذکــر همـه بــرگــرد آقــا
تــو را بــه فــاطمـه بــرگـرد آقـا
بیـا ای غصـه خـوار درد حیـدر
بیـا ای بـی قـرار داغ مــادر
بیا مهدی بیا ای روح احساس
بیـا ای سـوگــوار داغ عبـاس
بیا ای روضه خوان عمه زینب
دوچشمت خون چکان عمه زینب
بخوان از روضه ی جانسوز گودال
بگو چون شـدکه زینب رفته ازحال
بگو از لحظه ای که سر جدا شد
صـــدای زینبــش واویلــتا شـــد
بـگو اسبان چه کردند بـا تن او
بــگو از غــارت پیــراهــن او
بخوان آن روضهٔ دشت عطش را
بخوان زآنجا که زینب کرده غش را
بخـوان روضه که«مـداح»جـان بگیرد
بخـوان یک یاحسین گــویـد بمیرد
🥀🌸🥀🌸🥀🌸🥀🌸
شعر:علی اکبراسفندیار«مداح»
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین