12_1_javad_Moghadam_(Shabe_24_Moharam)_(www.rasekhoon.net).mp3
6.84M
🏴💔🏴
🎧 #سبک_زمینه👆
🎤جواد #مقدم👌
📝#متن _نوحه👇
ــــــــــــــــــــــــــــــــ
کم کم چراغ موکبا بازم پر فروغ میشه
کم کم دوباره جاده ی کربلا شلوغ میشه
حالم دوباره حال جنونه و
بالم دوباره بال پریدنه
نزدیکه بازم ایام اربعین
رؤیام به کربلا رسیدنه
یا حسین یابن الزهرا
غلام این دربارم
یا حسین یابن الزهرا
فقط تویی اربابم
یا حسین یابن الزهرا
بازم منو دعوت کن
یا حسین یابن الزهرا
برا حرم بیتابم
🚩[ای جانم حسین.جانان حسین]🚩
باز عکس گنبد با پرچم روی قلب ماه افتاد
کم کم باید بست کوله ی سفر رو به راه افتاد
دردم دوباره دردِ فراقه و
حسم دوباره حس رهائیه
ای خوش بحال اونسینه زنیکه
این اربعینو کربلائیه
یا حسین یابن الزهرا
هوائیِ شیش گوشم
یا حسین یابن الزهرا
چه بی اراده میام
یا حسین یابن الزهرا
فقط صدا کن من رو
یا حسین یابن الزهرا
پای پیاده میام
🚩[ای جانم حسین.جانانم حسین]🚩
هر کس بمیره برا تو مقام شهید داره
این نوکر تو به مُردن تو حرم امید داره
شورم دوباره شور وصاله و
قلبم دوباره غرق محبته
آقا زیارت تو ظهر اربعین والله
شیرین ترین زیارته
یا حسین یابن الزهرا
نذار بمونم تنها
یا حسین یابن الزهرا
نذار بسوزم تو تب
یا حسین یابن الزهرا
براتمو امضا کن
یا حسین یابن الزهرا
به حق بی بی زینب
🚩[ای جانم حسین،جانانم حسین]🚩
#کربلا 🏴
#اربعین 🏴
#امام_حسین ع🏴
@majmaozakerine
#متن روضه حضرت زینب سلام الله علیها_شب عاشورا
#حاج مهدی سلحشور
آی بمیرم،ای كاش یكی به جای دستای زینب چشمای زینب و می بست،این منظره ها رو نمی دید،آخ تا رسید كنار گودال قتلگاه،هر چی صدا زد،دادش جواب زینب و بده،حسین چشما رو باز نكرد،تا قسم داد حسین جان،جان مادرم، چشمای خون گرفته رو باز كرد،زینب برگرد برو به خیمه،می گه دیدم زینب داره می ره،اما عقب عقب می ره،هی به سر می زنه،هی فریاد می زنه،حسینم و دارن می كشند، أَمَا فِیكُمْ مُسْلِمٌ؟ یه مسلمون بین شما پیدا نمی شه؟ آی بمیرم،نانجیب روی زینب و زمین زد،گفت:مگه نمی بینی حسین و دارن می كشند،گفت :كار حسین و زودتر تموم كنید،یه وقت زینب ببینه،سری به نیزه،اگه این روضه یه شب در سال جا داشته باشه بخونی امشبه،وقتی شام غریبانیه،بی بی زینب زیر این خیمه نیم سوخته ها خوابش برد،عجب خوابیدنی،خواب به چشمش اومد یا نه،بی بی بیهوش رو زمین اوفتاد،این بچه ها سرشون رو دامن بی بی،همه از حال رفتند،یه وقت در عالم رؤیا حضرت زهرا سلام الله علیها رو در خواب دید،مادر اومدی،اما دیر اومدی،یه جمله رو می خوام عرض كنم،گفت زینب جان،من از صبح اینجا بودم،خودم همه ی منظره ها رو دیدم ،اونوقتی كه می خواست سر از بدن حسین جدا كنه،سر رو دامن خودم،هر چی فریاد زدم،بُنَیَّ ،
حدود ساعت سه ،من عقیله دختر حیدر
چنان مرغی كه پرپر می زند، بر خاك و خاكستر
حدود ساعت سه،من پریشان آمدم با سر
ولی مثل همیشه باز از من زودتر مادر
حدود ساعت سه، دیدمت بر خاك و خاكستر
ولی عریان نه پیراهن نه عمامه،نه انگشتر
آنطرف از دور دیدم سارقی كرده كمین
چشم دارد او به انگشتر به خیلی چیزها
جا گرفته روی سینه آن سگ حار از قفا
می زند هی ضربه بر حنجر به خیلی چیزها
كاش تنها آن حرامی با گلویت كار داشت
می خورد این تیزی خنجر به خیلی چیزها
با قد خم مادرت آمد عیادت كرده ای یاد پهلو
یاد میخ در به خیلی چیزها
داخل گودال حالش را رعایت می كنی
چون كه حساس است مادر به خیلی چیزها
صلی الله علیك یا مظلوم یا اباعبدالله
شب عاشوراست امشب،كربلا غوغاست امشب
چه خبره امشب تو خیمه ها،آی ،نوكرا،فدایی های ابی عبدالله،بیاید بریم تو خیمه،با حضورمون با ناله زدنمون،با گریه كردنمون امشب تسلای دل زینب باشیم،اینقدر زینب از دیدنتون خوشحال می شه،اینقدر سكینه خوشحال می شه،آخه صدای پای اسب ها می اومد می گفت عمه ،لشكر برا كی داره می آد،تا صدای پای دو تا مركب اومد،مسلم بن عوسجه و حبیب بن مظاهر،تا این دو تا اومدند به زینب خبر دادند،برا حسینت لشكر اومده،اینقدر زینب خوشحال شد،به حبیب كه گفتند بی بی زینب از اومدن شما اینقدر خوشحال شده،شروع كرد گریه كردن،گفت:مگه من كیم؟الحمدالله من باعث خوشحالی زینب شدم،آی كربلایی ها با ناله تون امشب دل زینب و خوشحال كنید،ناله بزنید یاحسین..........
كه ای خفته خوش به بستر خون دیده باز كن
احوال ما ببین و سپس خواب ناز كن
ای وارث سریر امامت،به پای خیز
ما را سوار بر شتر بی جحاز كن
دلی در خون نشسته دوست داری
بگو قلبی شكسته دوست داری
تو را ای عشق بی سر دوست دارم
مرا با دست بسته دوست داری
نه تنها تیر و تیغ وسنگ بوده
سر پیراهنت هم جنگ بوده
ولی شرمنده زینب دیر فهمید
كه انگشتر به دستت تنگ بوده
@majmaozakerine
📜 #متن
استاد محمدحسین #رجبی_دوانی
#ویژه سالروز شهادت #امام_صادق علیهالسلام
🚦چگونگی ایجاد فضا برای نشر معارف اهل بیت علیهمالسلام ۱
#بخش_اول
📍۲۵ شوال سالروز شهادت جانگداز ششمین امام برحق مسلمانان جهان وجود مقدس حضرت امام صادق علیهالسلام بر نواده عظیم الشأنش امام عصر ارواحنا فداه و عجل الله تعالی فرجه و همه شیعیان و محبان اهل بیت عصمت و طهارت علیهمالسلام تسلیت باد .
📍وجود مقدس حضرت امام صادق علیهالسلام بنا بر مشهور در سال ۱۱۴ یعنی سالی که پدر بزرگوارشان حضرت #امام_باقر علیهالسلام به شهادت رسیدند، به مقام امامت نائل گشتند. دوره امامت امام صادق علیهالسلام بالغ بر ۳۴ سال به درازا کشید و این ایام دوره بسیار پر ماجرا و مهمی از نظر حوادث سیاسی و اجتماعی است.
📍حضرت در طول امامت خود هم خلافت غاصبانه و جائرانه #بنی_امیه را تجربه فرمود و هم سقوط آن و روی آمدن خلافت جبار #بنی_عباس را.
📍امامت آن حضرت در ادامه خلافت #هشام_بن_عبدالملک خلیفه جنایتکار و خونریز اموی آغاز شد تا سال ۱۲۵ که هشام مرد و برادر زاده او #ولید_بن_یزید_بن_عبدالملک قدرت را بدست گرفت. مرگ هشام آغاز سستی و رو به انحطاط رفتن قدرت #بنی_امیه است.
📍از ۱۲۵ تا سال ۱۳۲ که بنی امیه مضمحل میشوند، جنگ قدرت بین آنها در گرفته است؛ دوره خلافت ها کوتاه و عزل و قتل خلفا را در رقابتهای درون خانوادگی امویان شاهد هستیم. در سال ۱۳۲ دولت غاصب بنی امیه توسط #عباسیان سرنگون شد و کشتار وسیعی از بنی امیه صورت گرفت و #بنی_عباس که شاخهای از بنی هاشم بودند و نسب آنها به #عبدالله_بن_عباس پسر عموی پیامبر اکرم و #امیرمومنان علیهالسلام میرسید قدرت را بدست گرفتند.
📍در فاصله سال ۱۲۵ تا ۱۳۲ که دوران ضعف و انحطاط بنیامیه بود، خلفای جائر از امام صادق علیه السلام غافل بودند و آن حضرت فرصت مناسبی را بدست آورد تا وظیفه امامت خود را در قالب تدوین معارف اهل بیت علیهمالسلام در مباحث فقهی، کلامی و اخلاقی تبیین بفرماید.
🔸همچنین ۴ سال اولِ روی کار آمدن #بنی_عباس یعنی از سال ۱۳۲ تا ۱۳۶ که #ابوالعباس_سفاح اولین خلیفه عباسی قدرت را در دست دارد، به سبب آنکه هنوز پایگاه محمکی برای بنی عباس در امر خلافت ایجاد نشده بود نسبت به #امام_صادق علیهالسلام مدارا میکردند و این فرصت هم برای امام فراهم شد تا به اقدامات ارزشمند خود در نشر معارف اهل بیت علیه السلام ادامه دهد...
#ادامه_دارد
📜 #متن
استاد محمدحسین #رجبی_دوانی
#ویژه ایام شهادت امام صادق علیهالسلام۲
#بخش_دوم
🚦دوران #منصور سخت تر از دوران #معاویه و #یزید
📍اما در سال ۱۳۶ در پی مرگ #أبوالعباس و روی کار آمدن #أبوجعفرعبدالله که بعداً به #منصور معروف شد، دوران سختی برای امام صادق علیه السلام پدید آمد به این معنا که منصور عباسی به شدت بر اولاد پیغمبر صلی الله علیه وآله وسلم و علویان سخت گرفت. چرا که او میدانست امامت حق آن ذوات مقدس است و با علم براین مسئله بر امام صادق سلام الله علیه به عنوان بزرگ علویان و چهره برتر علمی و تقوایی آنان و همچنین بر نوادگان #امام_مجتبی علیه السلام بسیار سخت گرفت.
📍 منصور امام صادق علیه السلام را در مضیقه فراوان گذاشت و بارها آن حضرت را به کوفه و بعداً شهر هاشمیه که بعنوان مرکز خلافت عباسیان پیش از بغداد بنا شده بود، احضار می کرد و امام را در تنگنا و فشار قرار میداد.با این حال امام در احضارها، مخفیانه با شیعیان و جویندگان دانش #اهل_بیت علیهمالسلام ارتباط برقرار می کرد و آنها را از دریای بی کران معلومات خود بهره مند میفرمود تا اینکه #منصور امام را به #مدینه باز گرداند و تحت مراقبت شدید قرار داد.
📍 به گفته و اعتقاد بسیاری از علمای ما، منصور لعنهالله از این عصر به بعد بر علیه امام صادق علیهالسلام و خاندان پیغمبر صلی الله علیه و آله وسلم چنان خفقان سنگینی اعمال کرد که از نظر فشار و مشکلات و سختی ها میتوان گفت که از دوران معاویه و یزید هم سخت تر بوده است.
📍لذا دیگر از آن جلسات علمی و ارتباطات امام صادق علیهالسلام با مردم خبری نیست تا اینکه #منصور لعنهالله تصمیم به قتل #امام_صادق گرفت و در چند نوبت اقدام به قتل امام نمود اما موفق نمیشد تا اینکه به حاکم مدینه فرمان قتل امام علیهالسلام را صادر کرد و به قدری کینه و بغض نسبت به امام و امامت داشت که حتی به او فرمان داده بود بعد از اینکه امام از دنیا رفت، داخل خانه امام بریزند و وصیت نامه امام علیهالسلام را بیابند و وصی آن حضرت که از منظر او جانشین آن امام همام خواهد بود را شناسایی و اعدام کنند.
🔸 این جنایات یعنی شهادت #امام_صادق علیهالسلام بنابر نقل معروف در ۲۵ شوال سال ۱۴۸ اتفاق افتاد و آن حضرت روح مقدسش به ملکوت اعلی پیوست.
Shab01.Moharram97.Karimi.03_YasDL.com.mp3
16.15M
#روضه
متاب ای ماه امشب، تا نبینم صبح فردا را
ببار ای اشک تا دریا کنم دامان صحرا را
بریز ای آسمان خون جای باران بر زمین امشب
که پرپر می کند فردا خزان گل های زهرا را
بگریید ای تمام اهل عالم آن چنان امشب
که با اشک خود از خجلت برون آرید سقا را
ندای ارجعی دل برده از هفتاد و دو عاشق
صدای العطش آتش زده اعماق دریا را
وضو گیرید از خون دل خود ای بنی هاشم!
که بردارید فردا از زمین، قرآن لیلا را
نگهدار ای سکینه! اشک های دیده ی خود را
که در گودال خون فردا بشویی جسم بابا را
میا ای آفتابِ صبح بیرون از افق فردا
که با سوز عطش اصغر ندارد تاب گرما را
الهی مهر زندانی شود در سینه ی مشرق
که در گودالِ خونﹾ زهرا نبیند ظهر فردا را
بگردید آل یاسین سخت فردا در بیابان ها
که دریابید زیر خارها گل های طاها را
سپاه حق و باطل صف کشیدند از دو سو میثم
میان این دو صف بشناس دنیا را و عقبا را
#امام_حسین
#متن
#شعر
#متن
#شهادت_حضرت_زینب_س
#سیدرضانریمانی
بعد یکسال چیبگم
درد و عذاب یادته که
بعد یکسال چیبگم
قحطی آب یادته که
بعد یکسال چیبگم
اشک رباب یادته که
بعد یکسال دستای
سقا رو خوب یادته که
بعد یکسال قاسم و
نعلا رو خوب یادته که
بعد یکسال اکبر و
عبا رو خوب یادته که
دم حرم وداع آخر یادته
بوسیدم آروم زیر حنجر یادته
پیراهن یادگار مادر یادته
یادمه یادته ، یادمه یادته
غصهی خیمه رو میخوردی یادته
رقیه رو به من سپردی یادته
گوشوارهاشو درآوردی یادته
یادمه یادته ، یادمه یادته
نمیره یادم ، تیرو تودستات
میگردوندی دور سر من
انگشترت بود ، صدقه دادی
دفع بلا از معجر من
غریب مادر ، غریب مادر
بعد یکسال چی بگم
تو رفتی یکسال تو بگو
بعد یکسال چی بگم
تو بودی گودال تو بگو
بعد یکسال چی بگم
باز میرم از حال تو بگو
بعد یکسال واسه من
روضه رو حالا تو بگو
بعد یکسال واسهم از
گرگای صحرا تو بگو
بعد یکسال از خودت
از سُم اسبها تو بگو
از اینبهبعد رو تو میگی یا منبگم
سختته باشه، بزا حالا منبگم
از غارت معجر زنها منبگم
تو نگو من میگم ، تو نگو من میگم
از فتنهی زجر یهدنده منبگم
رقیه رو کی موهاشو کنده منبگم
دستامو شمر میخواست ببنده منبگم
تو نگو من میگم ، تو نگو من میگم
از همه بدتر ، کارم به جایی
رسید که شمر کنه بهمن اخم
کار خدا بود ، فرار کنیم از
دست سنان دائمالخمر
غریب مادر ، غریب مادر
#واحد
4_396761901914129191.mp3
9.22M
خادم اهل بیت 🌺:
#مناجات
#متن اشعاراجراشده توسط سیدمهدی میرداماد
دوباره مهمونی شده صاحب خونه کجایی
مهمونات از راه اومدن ، پس کی میخوای بیایی
خداروشکر که امسالم شبای قدر رو دیدیم
دعوتمون کردی و باز به محضرت رسیدم
خدارو شکرکه امسالم کنارتو میشینم
چه خوب میشه که این دفعه روی تو رو ببینم
با این که توفیق شده باز اینجا پناه آوردم
خیلی خجالت می کشم بارگناه آوردم
یادم میاد که سال چه عهدی با تو بستم
برای آدم شدنم قول و قرار گذاشتم
ولی باز هم با خطاهام قلب تو رو شکستم
عِین خیالم هم نبود با تو چه عهدی بستم
یه سال گذشته و هنوز همون جوری بدم من
این دفعه هم ردم نکن دوباره اومدم من
@majmaozakerine
#متن
کربلایی شدن به کربلارفتن نیست
کربلایی شدن فقط سفر با تن نیست
کربلایی شدن ضریحو بوسیدن نیست
کربلایی شدن فقط حرم دیدن نیست
کربلایی یعنی
کلامت حسینی یعنی مرامت حسینی
یعنی سلام والسلامت حسینی
کربلایی یعنی
که حالت حسینی یعنی که بالت حسینی
تموم روز و ماه و سالت حسینی
گریه کن نیستم سینه زن نیستم
من اگه روزی رو به روی ظالم نایستم
گریه کن نیستم سینه زن نیستم
من اگه روزی رو به روی ظالم نایستم
لا اری الموت الا السعاده
کربلایی شدن به طاعت از معصومه
کربلایی شدن دفاع از مظلومه
کربلایی شدن طریقت ابراره ک
ربلایی شدن برائت از کفاره
کربلایی یعنی نگاش پر از نوره
یعنی که شور و شعوره
یعنی آماده ساز روز ظهوره
کربلایی یعنی
تا روز قیامت نمیده تن به مذلت
از این جهان میره فقط با شهادت
من اگه آهم من اگه دردم
پیش ظالم ها یک دقیقه سر خم نکردم
لا اری الموت الا السعاده
#هرروز_به_یاد_ارباب
هدایت شده از کانال ادعیه وگریز
💥💥#زیارتنامه_حضرت_زینب_کبری(سلام الله علیها)
🌾🌾#متن
اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا بِنْتَ رَسُولِ اللهِ،اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا بِنْتَ فاطِمَةَ وَخَدیجَةَ،اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا بِنْتَ اَمیرِ الْمُؤْمِنینَ،اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا اُخْتَ الْحَسَنِ وَالْحُسَیْنِ،اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یابِنْتَ وَلِیِّ اللهِ،اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا اُخْتَ وَلِیِّ اللهِ،اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا عَمَّةَ وَلِیِّ اللهِ وَرَحْمَةُ اللهِ وَبَرَکاتُهُ،اَلسَّلامُ عَلَیْکِ عَرَّفَ اللهُ بَیْنَنا وَبَیْنَکُمْفِی الْجَنَّةِ،وَحَشَرَنا فی زُمْرَتِکُمْ،وَاَوْرَدَنا حَوْضَ نَبیِّکُمْ،وَسَقانا بِکَاْسِ جَدِّکُمْ مِنْ یَدِ عَلِیِّ بْنِ اَبی طالِب،صَلَواتُ اللهِ عَلَیْکُمْ،اَسْئَلُ اللهَ اَنْ یُرِیَنا فیکُمُ السُّرُورَ وَالْفَرَجَ،وَاَنْ یَجْمَعَنا وَاِیّاکُمْ فی زُمْرَةِ جَدِّکُمْمُحَمَّد صَلَّی اللهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ،وَاَنْ لا یَسْلُبَنا مَعْرِفَتَکُمْ، اِنَّهُ وَلِیٌّ قَدیرٌ،اَتَقَرَّبُ اِلَی اللهِ بِحُبِّکُمْ،وَالْبَرائَةِ مِن اَعْدائِکُمْ،وَالتَّسْلیمِ اِلَی اللهِ راضِیاًبِهِ غَیْرَ مُنْکِروَلا مُسْتَکْبِروَ عَلی یَقینِ ما اَتی بِهِ مُحَمَّدٌ،وَ بِهِ راض نَطْلُبُ بِذلِکَ وَجْهَکَ یا سَیِّدی،اَللّهُمَّ وَ رِضاکَ وَالدّارَ الآخِرَةَ،یا سَیِّدَتی یا زَیْنَبُ، اِشْفَعی لی فِی الْجَنَّةِ،فَاِنَّ لَکِ عِنْدَ اللهِ شَاْناً مِنَ الشَّاْنِ،اَللّهمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ اَنْ تَخْتِمَ لی بِالسَّعادَةِ،فَلاتَسْلُبْ مِنّی ما اَنَا فیهِ،وَ لا حَوْلَ وَلا قُوَّةَ اِلاّ بِاللهِ الْعَلِیِّ الْعَظیمِ،اَللّهمَّ اسْتَجِبْ لَنا وَ تَقَبَّلْهُ بِکَرَمِکَ وَ عِزَّتِکَ،و َبِرَحْمَتِکَ وَ عافِیَتِکَ،وَ صَلَّی اللهُ عَلی مُحَمَّد وَآلِهِ اَجْمَعینَ،و سَلَّمَ تَسْلیماً یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ
کانال ادعیه وگریزهای مجمع الذاکرین (علیه السلام)👇👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/466354217Cce92b3a469
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
#متن روضه حضرت امیرالمومنین علیه السلام
#شب قدر
خدا نگهدار ای یتیمای عرب
خدانگهدار بچه هایی که بودین
منتظره سفره های نون و رطب
خداحافظ سفره ی نون و نمک
خداحافظ غصه ی تلخ فدک
خدا حافظ چاه غم های علی
خداحافظ کوچه و صبر و محن
خداحافظ روزگار ، خداحافظ غم یار
خداحافظ بچه ها ، خداحافظ ذوالفقار
بابا حیدر بابایی …
*
پلک های بستت تنمو میلرزونه
فرق شکسته ات تنمو میلرزونه
صدات میلرزه تا با من حرف میزنی
صدای خسته ات( دلم و میلرزونه)2
خداحافظیت جوابم میکنه
*امشب شب یتیمیه زینب،دیگه باید بهت چه جوری بگم،زینب دیگه بی بابا شد*
دوباره خونه علی غوغا شده
زخم سر مولای کوفه وا شده
صدای ناله ضعفش نیمه شب
مثل شبای آخر زهرا شده
*
*هر طبیبی آوردن گفتن دیگه علی رفتنیه ای گداهای نیمه شب علی،نانجیب زهرو کشیده بود به این شمشیر،زهری که وقتی طبیب نگاه کرد امیرالمؤمنین دستمال زردی رو به پیشانی بست دیگه همچین شبی صورت علی رو نگاه میکردی با اون دستمال زرد یکی شده بود،به قدری حضرت رنگ و روش برگشت؛شایدم این امشب بود نمیدونم فرمود همه برن بیرون،صورت ورم کرده یه مرتبه اشاره کرد فرمود:همه بیرون برن فقط بچههای زهرا کنار بستر من باشن،میخوام وصیت کنم،همه بیرون رفتن،ابی عبدالله،امام حسن،دخترانش زینب و کلثوم کنار بستر دیدن مولا یه نگاهی کرد دور و بر بستر و فرمود:حسن جان پس عباسم کجاست؟!! بابا فرمودید فقط بچه های زهرا باشن،فرمود عباسم پسر زهراست،اون ذخیره ی کربلاست …
*
اومد دید پشت در عباس سرشو پایین انداخته صدا زد داداش بیا،داداش مگه بابام نفرمودند فقط بچه های فاطمه؛صدا زد عباس مژده بهت بدم بابام گفته تو هم پسر زهرایی …” اومد کنار بستر بله بابا؟ فرمود سرتو بالا بیار” دست عباس و گرفت،هی این دست و لمس میکرد … یه مرتبه فرمود حسین جان نزدیک بیا با یه دستش دست عباس،با یه دستش دست حسین،یه وقت دیدن دست حسین و تو دست عباس گذاشت صدازد عباس حسین و به تو میسپارم …” یه نگاه کرد صدا زد عباس یادت نره حسین من کربلا غریب و تنهاست،همه جا کنار حسین باش،نکنه غم رو دل حسین بیاد،اینا پسرای زهرا هستن،حسین و تنها نزار عباس جان(من یه جای دیگه میخوام برم بسم الله من از امام رضا معذرت میخوام ببینم غیرتی ها چه میکنند)،عباس جان همه جا حواست به زینب باشه ….
*
زینب من چهار سالش بود به حسن میگفتم روشنی هارو خاموش کنه تا کسی قدو بالای زینب و نبینه،عباس کربلا حواست به زینب باشه … خدا هرکی خواهر داره براش نگه داره” یه جا زینب عباس و صدا زدم من از امام رضا معذرت میخوام اونم مجلس یزید بود سر بریده رو آوردن نانجیب چوب به لب و دندان میزد یه وقت زینب چشمش افتاد به سر بریده عباس داداش کجایی ببینی نامحرم ها دور ما ….حسین
◾️▫️◾️▫️◾️▫️◾️▫️◾️▫️◾️▫️◾️
t...bare laha....mp3
1.94M
#شهادت حضرت علی
#متن اشعار اجرا شده توسط حاج محمدرضا طاهری
@majmaozakerine
بارالها این چه سریست نیمه شب بی نشانه
مرتضی هم رفتنی شد مثل زهرا مخفیانه
مجتبی محزون وگریان حال عباسش پریشان
دخترش زینب گرفته مجلس شام غریبان
واعلیا واعلیا…..
عابراین کوچه هارا عاقبت هم کوفه نشناخت
اینهمه با خار چشم و استخوان درگلو ساخت
چاه کوفه شد پناهش سجده گاهش قتلگاهش
اولین مظلوم عالم مهربانی شد گناهش
واعلیا واعلیا…..
اینکه تنها میگذارد بین کوفه دخترش را
رهسپارست تاببیند محسنش را همسرش را
می رود ابرو شکسته دیدن پهلوشکسته
می رود دیدار روی بانوی بازو شکسته
واعلیا واعلیا…..
سینه_زنی_زمینه___شهادت_امیرالمومنین_علی.mp3
2.94M
#شهادت حضرت علی
#متن اشعاراجراشده توسط حاج حسین سیب سرخی
نگفتی زینب تنها میشه
تو كه دلت پر از غم و درد ِ
من بمیرم برا دلت بابا
قامت تو زمونه خم كرده
امشب بغض آسمون گرفته باز
بی تابه دلم برای رفتنت
آتیش و دود مدینه یادمه
امشب بوی فاطمه میده تنت
وای وای وای زغم فریاد
وای وای وای گلم افتاد
از بس زدنش
محسنش جون داد
همه می گن برای این آقا
فرقی نداره رفتن و موندن
آخه همون جا وسط كوچه
فاتحه ی این علی و خوندن
یه عمره كه شكسته بال و پر شدی
یه عمره كه استخونه توی گلوت
یه عمره كه تو كوچه ها گذشتی و
تصویر فاطمه بوده روبروت
وای وای وای چه افسردی
وای وای وای كه پژمردی
سی ساله بابا
خون ِ دل خوردی
وای وای وای زغم فریاد
وای وای وای گلم افتاد
از بس زدنش
محسنش جون داد
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
👆👆بسم الله الرحمن الرحیم
❃﷽❃
#متن روضه رباب/ حضرت_علی_اصغر_
#بامداحی حاج آرمین غلامی
سبک:به سمت گودال از خیمه دویدم من...
┄┅═✼✵𑁍✵✼═┅┄
ربابه دلخسته ، چشاش براه مونده
سه ساله با غصه ،تواشک و آه مونده
نمــونــده از جونش، خدادیگه جونی
نمیره ازیادش،اون پیکره خونی
ربابه مظلومه (۴)
رفته دیگه یارب، خنده از این لبهاش
حسیـــن تورفتی و !ربابه وغمهاش
بی تو حسین دنیـــاش،مث یه زندونه
گــواه تنهـــاییش، چشمـــای گریونه
ربابه مظلومه (۴)
سه سال ک موندم ، بیــــای دَمِ آخـــر
سر بزنی امشب ! به غربت همسر
ربابه مظلومه (۴)
کناره قبرتو، مونده به اشک وآه
به وقت جــون دادن،میگه بیا ای شاه
پیـــرهن خـــونینت ،ارتو نشـــون داره
رباب داره بارون،ازدیده میبــاره
ربابه مظلومه (۴)
مصیبتی داره، برای یک همسر
ببینه تو گـــودال ، یه پیـــکر بی سر
رباب وگودال و ، پیکـــرتو بی سر
دیده سرخنجر ،،پاره کی حنجر
ربابه مظلومه (۴)
رباب وتنهایی، غـــروب عاشورا
خیمه هامی سوختن از آتیش اعدا
رباب دلخسته ، خیلی پریشونه
بیاد شـــش ماهــه لالایی میخونه
ربابه مظلومه (۴)
┄┅═✼✵𑁍✵✼═┅┄
⬅️میگفت مسافر بودم از شهری به شهر دیگه میرفتم، وسط جاده، وسط راه ، ماشینم خراب شد، با زن و بچه کوچیکم موندم گوشه خیابون...
از ماشین پیاده شدم هر چی دستمو بلند میکردم، بهم اعتنا نمیکردند ماشینا رد میشدند، خدا چه کنم گرماست سوز عطشه،، خدا چه کنم نگام کنند...
میگه یه وقت خانمم صدا زد آی مرد، بیا قنداقه بچمو رو دست بگیر....
(آ گرفتی میخوام چی بگم)....
گفت قنداقه بچمو رو دست گرفتم اومدم وسط خیابون،،،،
میگه یه مرتبه دیدم یکی یکی ماشینها نگه داشتند....ایستادند
آقا چیه..
آقا مشکلت چیه...
آقا چیزی شده...
.....میگه همونجا قنداقه رو بغل گرفتم...
شروع کردم گریه کردن...
هی گقتم حسین حسین حسین....
مگه حسین قنداقه رو دستش نبود کربلا.....
چه کردند با دل ابی عبدالله...
چه کردند با جگر گوشه ابی عبدالله....
امان از دل حسین...3
یا حسین3...
یه لحظه دلتو ببرم کربلا و التماس دعا...آی حاجت دارا، آی گرفتارا، آی جوون دارا،،
⬅️خدا لعنت کنه حرمله رو ..
وقتی مختار قاتلان شهدای کربلا رو گرفت، حرمله رو هم گرفت...
صدا زد حرمله تو که اینقدر سنگدل هستی، اینقدر بیرحم هستی، شد تو کربلا دلت بسوزه...
◀️گفت بله امیر یه جا تو کربلا خیلی دلم سوخت....
(کدوم لحظه بود ای نانجیب)...
گفت اون لحظه ای دیدم حسین قنداقه علی اصغر رو زیر عبا گرفت داره از میدان بر میگرده...
یه قدم سمت خیمه بر میداره ....
دو قدم برمیگرده...
خدا چه کنه حسین..
مادرش رباب چشم انتظاره...
جواب مادر چشم انتظارو چی بده..
زخمــایی که دیدم، تو کربلا خوردی
چطور ی ،ای بانو، دووم تو آوردی
رباب دلخسته،کربلایی شد
دارم میرم زینب،فصل جدایی شد
ربابه مظلومه (۴)
✅ #بامداحی حاج آرمین_غلامی
#مجنون_ڪرمانشاهی
حسینیه کرم/یکشنبه۸/بهمن۱۴۰۲
#_ویژه_ذاکرین وسخنرانان
#برای_دیگران_بفرستید
بسم الله الرحمن الرحیم👆
#متن روضه حضرت_عباس_علیه_السلام
#روضه یازدهم محرم/۱۳۰۴
#حضرت_عباس_علیه_السلام
#مداح.حاج آرمین غلامی
گشت آوار پس از تو به سرم غم عباس!
ریخت در قلبِ حرم غصّه ی عالم عباس!
می نویسد به اَلعَبّاس* همه روضه ی تو
مو به مو حرف به حرف ابنِ مُقَرَّم عباس!
دو هدف را زده دشمن ز تو که هلهله کرد
چونکه هم دست و هم انداخته پرچم عباس!
ذره ذره به خدا از سرِ صبرت کشتند
سندش نیز جراحاتِ منظّم عباس!
رفت از دست حسین از غمِ اکبر با تو
بهرِ قتلش شده اسباب فراهم عباس!
بر دلِ معرکه زد، نیم نگاهش به حرم
آه!گودال!خدا!وای حسینم عباس!
شرمگینی ز رباب و علی اصغر که نشد_
آب آری به حرم بابتِ مرهم عباس!
وقتی که سیدالشهدا علیه السلام از علقمه به خیمه ها برمیگشت ، نوشته اند:
و رَجَعَ إلىٰ الْخَيمَةِ و هو يُكَفْكِفُ دُمُوعَهُ بِكُمِّهِ.
▪️ او به خیمه بازمیگشت و با آستین لباسش، سيلاب اشک چشمانش را پاک میکرد.
فَلَمَّا رَأوهُ مُقبِلاً، أتَتْ إلَيهِ سَكينَةُ، و لَزِمَتْ عَنانَ جَوادِهِ و قالَتْ: يا أبَتاه، هل لَکَ عِلمٌ بِعَمِّيَ الْعَبّاسِ؟ أراهُ أبطَأ، و قد وَعَدَني بِالْماءِ و لَيسَ لَهُ عادَةً أنْ يَخلِفَ وَعدَهُ، فَهَلْ شَرِبَ ماءً أو بَلَّ غَليلَه و نَسِىَ ما وَرَاءَهُ، أمْ هو يُجاهِدُ الْأعْداءَ؟
▪️وقتی که سیدالشهدا علیه السلام نزدیک خیام رسید، حضرت سکینه علیها السلام به استقبال او آمد و عنان ذوالجناح را گرفت و عرضه داشت:
ای پدرجان! آیا خبری از عمویم داری؟
می بینم که او دیر کرده است؛ او به من وعده آب داده و محال است که خلف وعده کند.
آیا آب نوشیده و عطشش فروکش کرده و ما را فراموش کرده است یا در اینکه دارد با دشمنان می جنگند؟
فَعِندَها بَكَىٰ الْحسينُ عليه السّلامُ و قالَ: يا بِنتَاه! إنَّ عَمَّكِ الْعَبّاسِ قُتِلَ و بَلَغَتْ روحَهُ الْجَنانَ.
▪️در این زمان بود که گریه، امان سیدالشهدا علیه السلام برید و فرمود:
عمویت عباس کشته شد و روحش به جنت خدا پرواز کرده است.
ای قبله ی حاجات و سلطان وفا عباس
دریای کرم سَنسَن، ای روح دعا عباس
ای ماه بنی هاشم ، خورشیدلقا عباس
ای ساقی طفلان شاه شهدا عباس
📚أسرار الشّهادة، /ص۳۳۸
هدایت شده از کانال ادعیه وگریز
زیارت اربعین.pdf
2.18M