eitaa logo
کانال متن و روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
40.1هزار دنبال‌کننده
8.2هزار عکس
3.3هزار ویدیو
373 فایل
﷽ 💚مقدمتان را به کانال ✅ خوب ✅ پرمحتوا ✅ و ارزشمند مجمع الذاکرین گرامی میداریم💚 مدیریت 👇 @khadeem110 @majmazakerinee لینک کانال👆 https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه 👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ضربان قلب من / ، آسمونا هم میگن / ، عمو حسین عمو حسین ببین بریده نفسم عمو حسین عمو حسین زنده بمون تا برسم 🔸🔸🔸 ✅
هدایت شده از حال مرا دریاب حسین
نوحه هلال محرم با صدای سید مهدی میرداماد -( هوای محرم رو دوست داریم ) واحد هوای محرم رو دوست داریم با روضه هاش چشمامون بارونه از این سینه زنی محرم چه خاطرات خوبی میمونه همین که اشک چشمام جاری شد من از این کربلا رو دیدم بازم مثل سال پیش میخونم من از عاشورا این و فهمیدم من از عاشورا این و فهمیدم که لبیکم عاشقونه باشه امام رو تنها نمیگذارم قراری که داشتم سر جاشه ندای هل من ناصر ارباب تن اصحابش رو تکون میده اگه حتی مرده باشم بازم صدای اقات بهت جون میده یاد گرفتم از کلاس کربلا خون دارم که فرش زیر پاش کنم مادر وهب عجب شعاری داد سر خدا بهم داده فداش کنم نفسم رو میگیره روضه حتی قدر دو بیت کوتاه مثل اصحاب منم میخونم لک لبیک ابا عبد الله * چه حس بی نظیریه وقتی پر از گریه میشم از روضه هات چه حال و هوای خوبی دارم با حال و هوای سینه زنات بدم اما این و خوب میدونم قبول میکنی اشک چشمام و بازم مثل سال پیش میخونم اقا تحویل بگیر گریه هام گریه های من و تحویل بگیر خالصانه برا تو می بارم اگه یک شب به روضه نرسم انگاری که یه چیزی کم دارم همه زندگیم به تو بستگیم مسیر بندگیم کربلات وسعت ارزوم بغض توی گلوم همه ارزوم کربلات جهان تاریک ولی شیعه میدونه مهتاب تویی بذار اربعین به دنیا ثابت میشه ارباب تویی * منم راه گم کرده ای که دستش دخیل جاده های کربلاست منم اون رو سیاهی که جزء گدا های اقای کربلاست قسم خوردیم اقا جون میمونیم همیشه روی این عهد و پیمان بازم مثل سال پیش میخونیم بدم المظلوم بدم العطشان بدم العریان بدم ارباب خدا قسمت کن بتونم باشم اربعین امسال حرم ارباب به هوای حرم با زائرای حرم اربعین و جاده های با صفای حرم اذن اگه داد اقا اگه طلب کرد اقا وعده گاه اجتماع شیعه ها کربلا **
هدایت شده از حال مرا دریاب حسین
‍ شب اول محرم سبک واحد سنگین حاج محمد رضا طاهری دل غرق ماتم است هنگامه غم است ماه محرم است ۲ (السلام علیک یا ابا عبدالله السلام علیک یا حسین ثارالله۲)۲ یابن شبیب کاسه خون در دو دیده شد یعنی هلال ماه محرم دمیده شد۲ یابن شبیب گریه فقط برحسین کن حتی اگر قدت ز مصیبت خمیده شد ۲ یابن شبیب گریه بر. اون کن که در برش یک دشت لاله اش همه با خنده چیده شد۲ (السلام علیک یا اباعبدالله السلام علیک یا حسین ثارالله ۲)۲ یابن شبیب خون ز دو چشمت رود روان درلحظه ای که پیکر اکبر دریده شد یابن شبیب ذکر حرم شد عمو عمو وقتی که رنگ چهره جدم پریده شد یابن شبیب عمه ما هم زهوش رفت وقتی صدای خنده و خنجر شنیده شد یَا ابْنَ شَبِیبٍ إِنْ کُنْتَ بَاکِیاً لِشَیْ ءٍ فَابْکِ لِلْحُسَیْنِ (السلام علیک یا اباعبدالله السلام علیک یا حسین ثارالله۲)۲ یابن شبیب گریه امانم نمیدهد۲ تا گویمت چه سان سر جدم بریده شد یابن شبیب بر اثر نعل اسبها جسمی که سر نداشت به هر سو کشیده شد حسین حسین حسین لینک عضویت⬆️⬆️ از فرمایشات امام زمان عجل هر کس مصیبت جدغریبم حسین را یاد کند و بعد از آن برای تعجیل در فرجم دعا کند من هم برای او دعا میکنم
🔴 زني زیبا_# ویژۀ اول محرم الحرام# شكرلله پرچم مشكي روضه باز علم شد 2 توي دنيا برمشام نوكرا بوي حرم شد2 روضه ، گريه، ماتم،بهترين عشق عالم شعر شور محرم محتشم،اومده ماه محرم كتيبه هاي آسمون، نوشته يا اهل البكاء فبكو علي الحسين حسين ، حي علي العزا عزا غريب مادر يا حسين4 ‌ باز ملائك ، دسته دسته رو ميارن سوي هيئت توي هيئت ، بال و پرهاشون ميگيره بوي تربت عزا عزا داره ، بارونم خون مي باره حال جبرئيل زاره ، غصه و غم داره عرش خدا روضه خونه، ارض و سما سينه زنه فرشته ها داد مي زنن، ارباب ما بي كفنه غريب مادر يا حسين4 مادر عشق ، روي ديوار غريبي سر ميذاره مثل بارون ، از چشاي آسمونيش خون مي باره باني روضه حسين ، يه مادر قد كمونه مي گه الهي بميرم كه كشتنت غريبونه غريب مادر يا حسين4 ‌ ‌ باز دوباره ، مي رسه صداي روضه ها به گوشم خدا رو شكر، كه بازم لباس مشكي مو مي پوشم هرجا ذكر حسين،باشه اونجا كربلاست روضه ها هرشب برپاست ، گريه كن حضرت زهراست كاشكي بشيم حاجت روا، از ميون اين هيئتا فاطمه امضاء بكنه ، يه شب جمعه كربلا غريب مادر يا حسين4 اول محرم شكرلله پرچم مشكي روضه باز علم شد 2 توي دنيا برمشام نوكرا بوي حرم شد2 روضه ، گريه، ماتم،بهترين عشق عالم شعر شور محرم محتشم،اومده ماه محرم كتيبه هاي آسمون، نوشته يا اهل البكاء فبكو علي الحسين حسين ، حي علي العزا عزا غريب مادر يا حسين4 ‌ ‌ باز ملائك ، دسته دسته رو ميارن سوي هيئت توي هيئت ، بال و پرهاشون ميگيره بوي تربت عزا عزا داره ، بارونم خون مي باره حال جبرئيل زاره ، غصه و غم داره عرش خدا روضه خونه، ارض و سما سينه زنه فرشته ها داد مي زنن، ارباب ما بي كفنه غريب مادر يا حسين4 مادر عشق ، روي ديوار غريبي سر ميذاره مثل بارون ، از چشاي آسمونيش خون مي باره باني روضه حسين ، يه مادر قد كمونه مي گه الهي بميرم كه كشتنت غريبونه غريب مادر يا حسين4 باز دوباره ، مي رسه صداي روضه ها به گوشم خدا رو شكر، كه بازم لباس مشكي مو مي پوشم هرجا ذكر حسين،باشه اونجا كربلاست روضه ها هرشب برپاست ، گريه كن حضرت زهراست كاشكي بشيم حاجت روا، از ميون اين هيئتا فاطمه امضاء بكنه ، يه شب جمعه كربلا غريب مادر يا حسين4
غزل اول جلسه ای روز عاشورا عاشق شدن غریبیِ ایّام بودن است حیرانی و بدون سرانجام بودن است مقصود کعبه کرب و بلا رفتن است و بس این حجّ واقعی و در اِحرام بودن است بوسه اگر که لب ، نزند بر ضریح یار معنی دور بودن و ناکام بودن است پُخته شدن ز سوز جگر میشود نصیب چشم بدون اشک همان خام بودن است *خاموش شد چراغ ، نرو که مسیر حق با یار خویش ماندن و همگام بودن است دنیا طلب اگر که شدی *اِبن حُرِ شوی کاین مرزِ خاص بودنت از عام بودن است اینجا برای دیده شدن نوکری نکن جلوه گری به وادی گمنام بودن است در این مسیر چون *حُججی ها قدم بنه که راه وصل غرق در آلام بودن است واقف مگر نبود به احکام ذبح ، شمر این ادّعایِ خادم اسلام بودن است!؟ از پشت سر برید و به او آب هم نداد این روضه داغ سینه ، در اِبهام بودن است با قتل صبر و زجر کُشی شد جدا سرش این شرح مرغ بِسملِ در دام بودن است * اشاره به خاموش کردن چراغ به فرمان امام در شب عاشورا * عبیدالله ابن حرّ جعفی که دعوت امام را نپذیرفت * شهید حججی مدافع حرم مجتبی صمدی شهاب محرم ۱۳۹۸
غزل مصیبت شب عاشورا بنشین برادرانه دوباره کنار من پایان بده به گریهء بی اختیار من از رنگ و روی زرد خودم مُلتفت شدم فصل خزان رسیده به فصل بهار من امشب بیا و مجلس ختم مرا بگیر بالا سرم بمان که نمانده قرار من دارم شبیه مادرمان میشوم کمان مگذار این فراق شود شود کوله بار من امشب اگر به صبح رسد میشود شروع تلخیِ روزگار تو و روزگار من فردا اگر که زخمیِ گودال بینمت آغاز میشود همهء اضطرار من فردا اگر گلوی تو با نیزه وا شود آتش رود به عرش ز داد و هوار من من بوسه میزنم به گلویت بعید نیست حلقوم پاره پاره بیاید به کار من رخصت بده که موی تو کوتاهتر کنم تا که به پنجه ها نرسد شاخسار من منکه هنوز سیلیِ مُحکم نخورده ام از گریه پُر ورم شده شده چشمان تار من همسایه ام که سایهء من را ندیده است فردا چگونه شمر شود هم قطار من ؟ زَجر و سنان و اَخنس و خولی و حرمله مُشتی شرابخوار بگردد حصار من شمشیر و تیر و نیزه کِشد انتظار تو بازار و سنگ کوفه کِشد انتظار من قرآن بخوان اگر به سرِ نیزه جا شدی تا جان بگیرد این نفسِ ذوالفقار من حتّی اگر که پَرت شوم با لگد حسین می ایستم که کم نشود اقتدار من مجتبی صمدی شهاب
غزل اول جلسه ای شب تاسوعا امام زمان عج الله تعالی فرجه الشریف بیا که محفل ما بی تو آسمانی نیست اگر نظر نکنی اشک دیدگانی نیست تو پیر گریهء مایی مرا دعائی کن که بی دعای تو خیری در این جوانی نیست بهار بودن من دیده های نمناک است به روضه ها که ببارم دگر خزانی نیست چقدر دوری از تو ز گریه دورم کرد برای وسعت این رزق جُز تو بانی نیست شباهت من و تو این لباس مِشکی شد وگرنه بهر رسیدن به تو توانی نیست گذشت هم رمضان و گذشت هم عرفه هنوز غرق گناهم غمم نهانی نیست به دستهای عمویت بگیر دست مرا که بهتر از تو مرا چاره و اَمانی نیست بیا به روضهء دستِ قَلم سراسیمه بیا و روضه بخوان جز تو روضه خوانی نیست بیا بگو که علمدار بر زمین اُفتاد ز چشم پاره بگو قدرت بیانی نیست بگو چه شد که ز پهلو سرش به نیزه نشست که بعد از آن به تن اهل خیمه جانی نیست مگر چه بوده عمودی که بر سرش آمد که بهر ساقیِ طفلان لب و دهانی نیست ز علقمه که می آمد حسین شَک کردند صدا زدند که بابای ما کمانے نیست مجتبی صمدی شهاب
غزل مصیبت حضرت عبّاس(ع) رفتی و رفت دگر سایهء تو از سرمن بی تو پاشید زِ هم هیمنهء لشکر من همه از قَدّ رشید تو سخن میگفتند شده ای از چه کنون مثل علی اصغر من با زمین خوردن تو شاه زمینگیر شده این قد و قامت درهم نشود باور من روبھان آمده بالای سرت می رقصند غُرّشے کن که بترسند ز شیر نَرِ من دستھايت که دلِ معرکه بر خاک اُفتاد همه گفتند دگر خاک شده بر سر من کاش میشد که نقابے بزنی بر چھره چشم خوردی که شدی مُحتضری در برِمن تیر ، هَم مردُمکِ چشم تورا پاشیده هم که انداخته از پا و کمر پیکر من خونِ پیشانے تو پاک شده قبل از من گوئیا دست کشیده به سرت مادر من بی تو سردار به بَد دردسرےاُفتادم می شود ختم به بد غائله ای آخر من بی نگهبانے زن های حرم از یک سو تشنگیِ حرمم دردسرِ دیگر من نَبرم خیمه تورا روے سرت میریزند ببرم خیمه تو را جان بدهد دختر من زده صدھا گرهء کور غمت بر کارم بی تو بر باد رود مقنعهء خواهر من مجتبی صمدی شهاب محرم ۱۳۹۸
هدایت شده از حال مرا دریاب حسین
دلدارم حسینه ، دار و ندارم حسینه اونکه بهش زندگیمو بدهکارم حسینه با تو خوبه حالم ، ای پشت و پناه عالم از اینکه غلامم خیلی به خودم میبالم آخ که چقدر ماهی ، اَباعبداللّهی من نوکر دربار تو هم شهنشاهی به به چه آقایی ، ثانی نداری خدایی به حق رقیه یک نظری یک نگاهی بی تو باشم غم دارم یه زیارت کم دارم یه زیارت کم دارم ، ثارالله ... مددی یا ثارالله ، مددی یا ثارالله ... کشتی نجاتت سکان دارش رقیه ست هیئت خوبه چونکه پایه گذارش رقیه ست به حق رقیه این دلمو مثل زَر کن قسمتم کرب و بلا یک شب دم سحر کن دلبر و دلداری ، عشق علمداری تو رفاقت واسم تو کم نمیذاری در بند نگاتم ، عاشق گنبد طلاتم ثابت میکنم که تا آخرش من باهاتم بی تو باشم غم دارم یه زیارت کم دارم یه زیارت کم دارم ، ثارالله ... مددی یا ثارالله ، مددی یا ثارالله ... مستم مستِ چای آخر روضت آقاجون امشب یه کرب و بلا کنار بذار برامون سُرخه سینم از بس محکم زده ام به سینه آخه بی بی زهرا نوکرشو داره میبینه همه ی کس و کارم ، ماه شب تارم به جون اباالفضل خیلی دوسِت دارم دوسِت دارم آقا از همون قدیم ندیما بازم جَمعِه مثله سابق جمع کریما بی تو باشم غم دارم یه زیارت کم دارم یه زیارت کم دارم ، ثارالله ... مددی یا ثارالله ، مددی یا ثارالله ... شاعر : یاحسین
هدایت شده از حال مرا دریاب حسین
یادم نمیره پسرم به سینه ناخن زدنت2 قدّتو یه زره نداشتیم که بپوشم به تنت خوابیده بودی زیر خاک دیدم هف،هشتا نیزه رفت تو بدنت *آخه دشمن فکر کرد اینجایی که خاک جمع شده زیورآلاتی چیزی مخفی کردند؛همه با نیزه فرو کردند* خوابیده بودی زیر خاک دیدم هف،هشتا نیزه رفت تو بدنت وای که هرچقدر دقیق حرمله گلوت رو زد درعوض این نیزه دار هدف گیری نکرد نیزه رو بی هوا زد حالت چشات تغییری نکرد (یادم نمی ره پسرم،کارتو به کجا کشوند برای یک ساعتم جسم تو زیر خاک نموند)2 اونکه سرِ خاکیتو برد *شما فرمودید:سر ابی عبدالله رو تو آب فرات شست و شو دادند،اما سر این شیر خواره چطور؟!* یادم نمیره پسرم،کارتو به کجا کشوند برای یک ساعتم جسم تو زیر خاک نموند اونکه سرِ خاکیتو برد سرت رو با غلاف شمشیر میتکوند *ای حسین...حسین...حسین..." اینقدر این مصیبت سنگین بود، خدا خودش به امام حسین تسلیت گفت،ارباب ما تکلیف همه عالمو معلوم میکنه؛ همچین که بچه تیر خورد مونده بود خیمه بره،کجا بره"بیایدکمک اربابتون کنید... حسین... حسین... * داری میری تو میدون زود برگرد میشه مادر پریشون زود برگرد به دل من بد افتاده عزیزم برو اما علی جون زود برگرد میدونستم گلوت پاشیده میشه گل امید مادر چیده میشه گلوی تو کوچیکه،نیزه پهنه نوکش از
 دوست دارم تشنه باشم شیر مادر را ننوشم تا كه جام از دست شاه جنت المأوی بگیرم دوست دارم از زمین كربلا خونم بجوشد تا زقاتل انتقام خویش چون یحیی بگیرم دوست دارم قبر من آغوش ثارالله باشد راه معراج فسبحان الذی اسراء بگیرم امام زمان،بعد از ظهور ابتدای قیام به كربلا میآد، دست داخل قبر مبارك می كند، بأی ذنب ٍ قَتَلوك. این بچه رو به چه گناهی كشتند.. بدون مقدمه من روضه ی علی اصغر علیه السلام بخونم. روضه علی اصغر علیه السلام روضه ای است كه دل عالم رو به درد میآره. هم باید مراعات كرد و هم باید حقیقت رو گفت. من به یك روایتی از مُهَیّجُ الْاََحزان به نقل از لهوف كه ابی عبدالله اومد مقابل خیمه فرمود: نَاوِلِینِی وَلَدِیَ الصَّغِیرَ حَتَّى أُوَدِّعَهُ. بچه ام رو بدهید من باهاش وداع كنم. فَأَخَذَهُ وَ أَوْمَأَ إِلَیْهِ لِیُقَبِّلَهُ فَرَمَاهُ....1ببینید. فرماه. یعنی رها كرد تیر رو. تو این نقل از روضه نیومده در لهوف كه گلو به بازو دوخته شد. اما یه چیز دیگه ای اومده كه از اون جان كاه تر. بچه رو گرفت ببوسه. قبل از بوسه ی حسین تیر رسید. چه بی مقدمه روضه میخونی؟ من بی مقدمه روضه میخونم؟ حرمله بی مقدمه زد. حسین از بچه بوسه نگرفته،گردن بچه پاره شد. گوش تا گوش پاره شد. فَقَالَ لِزَیْنَبَ خُذِیهِ تا این طوری شد فرمود:زینب جان بگیرش. خانم زینب بچه رو گرفت. دو تا دست مبارك رو زیر گلو برد. خونها رو به آسمان پاشید. اونی هم كه هست بیشترین قوله. فرمود: ای قوم شما كشتید زن و بچه و شیعیان من رو. جوونهای من رو . زن بچه ی من تشنه اند،آبی بدهید به اینها برسونم. اینها كه شمشیر دست ندارند. بچه رو جلوی لشكر آورد. فرمود: منّوا عَلَی بن المصطفی.. منت بذارید. بر پسر پیغمبر. بشربة یحیی بها. به یه مقدار آب اطفال ما زنده میشوند. اطفالنا من الظمأ از تشنگی اطفال ما دارند میمیرند حیث الفرات سائلٌ. یعنی آب فرات داره میره، ضرری به شما نمی زنه. مگه یه بچه چقدر آب می خوره. داشت حرف می زد. تیر رها شد. همه لشكر دارند می بینند. یه مرتبه دیدند. از سمتشوت یه شی ء ای خارج شد. بچه بال زد رو دست بابا. اصغر سر آورد ارباب ذبح اكبرش را اصغر آورد ذبح اكبر، اضغر ِ. ذبحی كه همه ی عالم دارن براش بال می زنند. بی دین ها. اونایی كه حسین رو اصلاً نمی شناسند. اونایی كه رو حقانیت ابی عبدالله شك دارند. می گن: همش یه طرف این بچه رو برا چی كشتند؟ بی دینها اینجا حق میدن. اصغر سر آورد،ارباب ذبح اكبرش را اصغر آورد بر روی دستش مبعث شده،یعنی خدا پیغمبر آورد این دفعه آقا همراه خود،یك طفل نه یك لشكر آورد در حرف آخر او، اولین سرباز خود را آخر آورد زیر عبایش مسجد ،به همراه خودش یك منبر آورد در مجلس تیر واعظ سه روضه، از لهوف ِ حنجر آورد سهم گلو شد آن تیر كه ،عباس را از پا در آورد یعنی سه شعبه هی خنجر و ،هی خنجر و هی خنجر آورد یعنی سه شعبه شمر و ،سنان و زجر را زجر آور آورد یعنی سه شعبه با خویش،گوش و گوشوار و معجر آورد یعنی سه شعبه مثل سنان،هی نیزه را بالاتر آورد یعنی سه شعبه شمری شدو آخر چكمه را از پا در آورد یعنی سه شعبه شد صاربان،انگشت با انگشتر آورد یعنی سه شعبه خولی شد و،همراه سر خاكستر آورد دیگه كار تموم شد حسین تكلیف همه ی عالم رو معلوم میكنه. عبیدالله بن زیاد و پسرش رو آوردند پیش مختار، گردن هر دوشون رو زد. سرهاشون رو جلو مختار گذاشتند. از خوشحالی شروع كرد لبخند زدن. الحمدالله قاتل حسین رو گردن زدم. دور و بری ها گفتند: مختار این دو تا سر عوض سر حسین و علی اكبرش. این قدر ناراحت شد. صدا زد سه چهارم زمین رو اگر بكشم و اگر درو كنم و از دم تیغ بگذرونم به اندازه انگشتی كه صاربان برید نمیشه. 1. در آن لحظه آخر، امام (ع) برای وداع، جلو خیمه آمد و به خواهرش فرمود: «ناولینی ولدی الصغیر حتی اودعه فاخذه و اوما الیه لیقبله فرماه حرملة بن الكاهل الاسدی (لعنه اللّه تـعـالـی) بسهم فوقع فی نحره فذبحه ثم حضر له عند الفسطاط حفیرة فی جفن سیفه فدفنه فیها بدمائه .فرزند خرد سالم را بیاور تا با او وداع كنم، چون او را گرفت و خواست ببوسد، حرمله تیری را پرتاب كـرد كـه بـه گلوی جناب علی اصغر اصابت كرد و حضرت كنار خیمه برای او قبری را حفر كردند و او را با همان وضع خون آلود، دفن نمودند. ملهوف، 49 ابصار، 24.
متن روضه شهادت حضرت علی اصغر علیه السلام  – میثم مطیعی بزرگم کرده نام تو شگفتا نام زیبایت گرفته در دل و جانم بنازم داغ گیرایت اگر هر دم بمیرم در میان روضه های تو دمادم زنده خواهم شد به امداد مسیحایت یه چیز اول مجلس بگم، اگر گهواره را پس داده بودن، دلش خوش بود با طفل خیالی، علی لای لای….. اگر هر دم بمیرم در میان روضه های تو دمادم زنده خواهم شد به امداد مسیحایت چه رازی هست در دیدار تو ای یوسف زهرا که بینا می‌کند یعقوب را ذوق تماشایت بخوان قرآنِ بی شیرازه آیات عجیبت را أعوذ بالله من الشیطان الرجیم، اَم حَسِبت‌َ اَن‌َّ اَصحـَب‌َ الکَهف‌ِ والرَّقیم‌ِ کانوا مِن ءایـَتِنا عَجَبـا، هر جایی اگه قاری فرآن بخونه، لارک الله میگن، احسنت میگن، تشویقش میکنن، برا پدر و مادرش دعا می کنن، کسی تا به حال ندیده به قاری قرآن سنگ بزنن، به دهنش بزنن، حسین….. بخوان قرآنِ بی شیرازه آیات عجیبت را هنوز از نیزه می‌آید به گوش آوای زیبایت چه از سُم ستوران رفته بر آن جان روحانی چه حالی رفته بر زینب، فدای قد و بالایت مگر قدری بگیرد تشنگی را از لب اصغر دمادم می چکد آب حیات از مشک سقایت چه اکسیری به عرش تشنه پاشیدی؟ چه خونی را؟ که تا صبح قیامت حل نخواهد شد معمایت دست برد زیر گلوی علی، خون تو دست گرفت، به آسمان پاشید، امام باقر فرمود: بخدا قسم یک قطره از اون خون به زمین برنگشت، علی لای لای…. ببینید، ببینید، گلم رنگ ندارد ابی عبدالله اومد مقابل لشکر بچه رو رو دست گرفته، صدای زهرایش بلند شد… ببینید، ببینید، گلم رنگ ندارد اگر آمده میدان سر جنگ ندارد
🌸ســـــلام 🌷صبح شما بخیر ونیکی 🌸الهـی در پناه پروردگار 🌷امروزتون پر خیر و برکت 🌸حال دلتون خوب خوب 🌷وجودتون سلامت 🌸امیدوارم شروع هفته ی 🌷بسیار خوبی داشته باشید 💗یکشنـبـه‌تون گلبــارون و زیبا💗
میروم دست بسته بابایی غم به قلبم نشسته بابایی از روی نیزه دیده ای یا نه سر من هم شکسته بابایی دست خود بر سرم گرفتم باز تار مویی نمانده در سر من پس کجایی برس به فریادم تو بیا لحظه های آخر من شده رنگین کمان تمام تنم جای سالم نمانده در بدنم در دهانم نمانده دندانی بی هوا خورده مشت در دهنم دخترت شعله شعله میسوزد تا که دشمن شروع آتش کرد عمه جانم چقدر پایم سوخت لحظه هایی که دخترت غش کرد زن غساله هم نمی شورد چه کند عمه تو با بدنت چه کسی مشت بی هوا زده که دو سه دندان نمانده در دهنت دشمنان با پدر پدر کردن اشک چشم مرا در آوردند من تو را خواستم عزیز دلم به روی یک طبق سر آوردند جای من زد به روی لبهایت خیزرانی مکررا بوسه جای من هم به روی لبهایت زده لبهای خیزران بوسه محمد حبیب زاده
کعبه ولااینجاست دشت کربلااینجاست حاجیان حج خون وعدگاه ما اینجاست درهمین زمین درخاک خون اکبرم ریزد درکنارنعش،من اشک دخترم ریزد خون به روی دوشم ازحلق اصغرم ریزد زمزم وصفا بین مروه وصفا اینجاست دشت کربلا ایجاست دشت کربلا اینجاست درهمین زمین ریزدخون اشبه الناسم نقش خاک خون گرددآن دوشاخه یاسم ازبدن جداگردد هردودست عباسم قتلگاه سقای آل مصطفی اینجاست درهمین زمین راسم ازبدن جداگردد پاره پاره اندام ماه مجتبی گردد کعبه ولا اینجاست دشت کربلااینجاست قتلگاه من باشددرکناراین گودال زیرسم اسب اینجا پیکرم شودپامال ازجفای کعب نی دخترم رودازحال برتن زنان جای تازیانه اینجاست کعبه ولااینجاست دشت کربلااینجاست درهمین زمین دشت آتشی برافروزد ازشرارآن آتش خیمه های ماسوزد تیره ونیزه دشمن زخم من بهم دوزد پاره پاره ازجسمم ظلم اشقیااینجاست کعبه ولااینجاست دشت کربلااینجاست حاجیان حج خون وعدگاه مااینجاست درهمین زمین آید فاطمه به دیدارم دست فاطمه گیردخاک خون زرخسارم زیرخنجرقاتل دیده سوی داغدارم بانگ واحسینای سیدالنسااینجاست درهمین زمین درخاک خون اکبرم ریزد درکنارنعش من اشک دخترم ریزد خون به روی دوشم ازحلق اصغرم ریزد زمزم وصفابین مروه وصفااینجاست کعبه ولاابنجاست دشت کربلااینجاست
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از حال مرا دریاب حسین
تو این دنیا من تو رو دارم ●✹ بهت خیلی خیلی بدهکارم ●✹ بذار عالم همه بدونن من ، دوست دارم ●✹ دوست دارم دوست دارم ●✹ نیزه بارون تن تو ●✹ رو زمینه بدن تو ●✹ خاک صحرا کفن تو ●✹ وای غریب مادر ●✹  کمم اما عاشقت هستم ●✹ بهت خیلی خیلی وابسته ام ●✹ به غیر از تو من کیو دارم ،دوست دارم ●✹ دوست دارم، دوست دارم ●✹ منم عبد هستی تو شاه من ●✹ تویی آقا تنها پناه من ●✹ تویی عشقم جانم تویی یارم ●✹ دوست دارم، دوست دارم ●✹ 🥁 🥁 🥁