مجنون الحسین ❤️نـوشـت:
حـسـیـن ❤️جـان
دوباره #روضه_ی_آخر خدا به خیر ڪند
دوباره #داغ_برادر خدا به خیر ڪند
دوباره بارش سنگ و دوباره پیشانی
حدیث #تیر_مڪرر خدا به خیر ڪند
صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين❤️
سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير.
فرا رسیدن #عاشورای_حسینی و شهادت مظلومانه اباعبدالله الحسین علیه السلام و یاران با وفایش بر عزاداران آن حضرت تسلیت باد.🏴
«سبک دشتی ازفراغ برادرزینب عصرعاشورا
خدایا از غم درد جدایی به چشمانم نمانده روشنایی
به درد غربت و همدم گرفتار نه یار و مونسی نه آشنایی
خدایارفته ازدستم حسینم
ابالفضل علی آن نورعینم
خدایارفتن وتنهای تنهام
منه زینب اسیرشام غمهام
گلی گم کرده ام
باسبک گلی گم کرده ام میجویم اورا....
گلی گم کرده ام در این گلستان
الهی که شوم او را به قربان
گل من رنگ سرخ ولاله گون داشت
گلم صدپاره پیکرغرق خون داشت
گلم رادست گلچین سر بریده
تنش را سُمِّ مرکب ها دریده
گلی که می نمایم جستجویش
تمام کربلا پُر شد ز بویش
گل من عالمی را نورعین است
گلم فرزند پیغمبر حسین است
مرا این گل بُوَد جان برادر
ز داغش می زنم بر سینه وسر
برادرجان ببین درشوروشینم
بدنبال تو می گردم حسینم
دراین گودال خون هرسو روانم
به لب آمد ز دوری تو جانم
گل گم گشته ام،خواهر فدایت
صدایم کن به قربان صدایت
حسین جانم ز دوری تو ای داد
ببین زینب به هِق هِق کردن افتاد
نفس بند آمده بین آه آهم
کجا افتاده ای تو ای پناهم
دلم خواهد درآغوشت بگیرم
سرم رو سینه ات باشد بمیرم
ز خیمه تا به اینجا را دویدم
صدایم کن حسین دیگر بُریدم
صدایم کن رسد بوی تن تو
دلم شد تنگ خواهر گفتن تو
شنیدم گفته بودی یا اُخَیّـه
سرت کو،پس چسان گفتی اِلَیّـه؟
فدای تو شوم ای نور دیده
یقین خواندی ز رگهای بُریده
دگر بند دلم را پاره کردند
مرا با کُشتنت بیچاره کردند
برادر جان اگر رنگم پریده
تو را زینب هنوز بی سرندیده
الهی کور می بودم برادر
نمی دیدم تو رادرخاک بی سر
حسین جانم ببخشا خواهرت را
کمی دیر آمدم بردند سرت را
گمان من نبوده وقت پیری
تو بر نیزه روی من هم اسیری
چقدر اینجا کنار تو برادر
رسد بویی شبیه بوی مادر
اگر مادر کنارت امشب آمد
بگو که جان زینب بر لب آمد
بگو که تازیانه خورد زینب
هزاران بار اینجا مُرد زینب
بگو«مداح» باسوز دل و درد
که هجران حسین بیچاره ام کرد
شاعر:علی اکبراسفندیار«مداح»
بسم الله الرحمن الرحيم
#امام_حسین_ع_گودال_قتلگاه
حجت الاسلام #محسن_حنیفی
▶️
کشید فاطمه آه و نی از نوا افتاد
شراره ای به دل پاک انبیا افتاد
جلال حضرت صدیقه، گوشواره عرش
میان کوچه ی گودال بی هوا افتاد
شهی که تکیه ی او تکیه گاه عرش خداست
به نیزه تکیه زد اما یکی دو جا افتاد
به بارگاه تنش غیر بوسه بار نداشت
به این حرم گذر نیزه و عصا افتاد
رواق سینه ی او جای چکمه هرگز نیست
شکوه عرش خدا زیر دست و پا افتاد
چه شد که خنجر کند جماعتی ناپاک
به جان آیه ی تطهیر و إنّما افتاد
اگر که تولیت زلف اوست با زهرا
چه شد که گیسوی او دست شمرها افتاد
هنوز مردم صحرا نشین عزادارند
سه روز روی زمین پیکرش چرا افتاد
چه کیمیای عجیبی که بعد دفن تنش
حریر هم به تمنای بوریا افتاد
بسم الله الرحمن الرحيم
#حضرت_زینب_س_شام_غریبان
#محمدجواد_مطیع_ها
▶️
عصر در آتش خیمه دل پیغمبر سوخت
آنچنان سوخت که از شعله دل حیدر سوخت
نه فقط دامن طفلان، نه فقط معجرها
گوشه ی خیمه عبا سوخت، تن اکبر سوخت
وسط سرخی آتش دل زینب اما
یاد مسمار درو سوختن مادر سوخت
بعد ها کنج خرابه به پدر دختر گفت:
تو نبودی کمکم روی سرم معجر سوخت
از غم سوختن اهل حرم بود اگر
نیمه شب آمدو در کنج تنور آن سر سوخت
خیمه ها سوخت و باد آمدو خاکستر رفت
دشت آرام شد اما دل یک مادر سوخت
دید آزاد شده آب ولی طفلش نیست
ناله زد از جگرو یاد لب اصغر سوخت
بسم الله الرحمن الرحيم
#امام_حسین_ع_گودال_قتلگاه
#مرضیه_عاطفی
▶️
سوخت از داغِ تو و غرق حرارت شده بود
پیش ِ مادر به گلویِ تو جسارت شده بود
آسمان تیره شد و سخت زمین-لرزه گرفت
شمر(لع) آن ثانیه که دست-به کارَت شده بود
عرش ِ حق را چه به هم ریخت «بُنیّ قَتلوک»
چونکه مکشوف ترین متن و عبارت شده بود
غرقِ خون! در دل گودال! غریب و تنها
خاکِ صحرا نگرانِ تو و یارت شده بود
سر و انگشتر و پیراهن و دستار و کفن...
دست و پا میزدی و لحظۂ غارت شده بود
حرمله(لع) در پیِ گهواره لبِ خیمه رسید
خیمه ها سوخت و هنگام شرارت شده بود
خیره شد سمتِ سرت زینبِ(س) مضطر! ای وای...
صحبت از بستنِ دستان و اسارت شده بود!
🔘زمزمه و روضه جانسوز_شام غریبان قسمت اول_حاج محمود کریمی🔘
🎤"باب الحرم" اولین پایگاه متن روضه در ایران🎤
▪️◾️▪️◾️▪️
اللهم کن لولیک الحجة ابن الحسن صلواتک علیه و علی آبائه فی هذه الساعة وفی کل ساعة ولیا وحافظا وقائداوناصراودلیلاوعیناحتی تسکنه ارضک طوعاوتمتعه فیهاطویلا"
السلام علیک یامولا ی یااباعبدالله
یا صاحب الزمان دلت خون شده
خدامنومرگ بده
عالم باگریه ی توگریون شده
خدامنومرگ بده
غصه های دلت اقابیشتراز
تموم قطره های بارون شده
خدامنومرگ بده
*امام زمان،آقاجان*
(جد غریبت تک و تنهاشده
خدامنومرگ بده)2
یوسفتون اسیرگرگ ها شده
خدامنومرگ بده
حسین تنها اومده ازعلقمه
گوشواره های بچه هاواشده
خدامنومرگ بده
*آی .... وای*
داداش گمونم آخرکارشده
خدامنومرگ بده
زخمی وتشنه ای،چشات تارشده
خدا منو مرگ بده
برو به مادرم بگو دخترت
بااین زن وبچه ها گرفتارشده
خدا منو مرگ بده
وقتی دیدن که ذوالجناح اومده
خدا منو مرگ بده
فهمیدم ازتوقتلگاه اومده
خدا منو مرگ بده
تو رو زمینیو لشکر بی حیا
تا نزدیکای خیمه گاه اومده
خدا منو مرگ بده
*آی خدا*
برادرم چی به سرت اومده
خدا منو مرگ بده
چی به سر پروبالت اومده
خدا منو مرگ بده
ناله ی یا بنیَّ میشنوم
خدا منو مرگ بده
طاقت بیار که مادرت...بنیَّ
گودال قتلگاه پرازخون شده
خدا منو مرگ بده
به قتلگاه،فاطمه مهمون شده
فاطمه همراه منو بچه ها
آواره دشت وبیابون شده
خدا منو مرگ بده
جون عالم به ستوه اومده
خدامنومرگ بده
موسی،ابراهیم و نوح آمده
خدا منو مرگ بده
*یه جایی عزرائیل از حال میره...
خدابراقبض روح اومده..
از خودت میگی اینارو!؟نه والله،اینا روایته خدافرمود:عزرائیل برو کنارِحسین،حسین روقبض روح کن"
ارباب منوشمادیگه بی رمق تو گودال افتاده،هنوز هیچ کی جرئت نکرده بیاد.
دارن به هم تعارف میکنن،یکی وارد میشه برمیگرده میبینند دستش خشک شده،یکی دیگه میره میبینن لال شده؛
یکی واردگودال شدخنجروکشید،ابی عبدالله فرمود:بیچاره میشی نکن(دل امام حسین براش سوخت،برا دشمن!!)
روزقیامت جواب جدمونمیتونی بدی، ازگودال اومدبیرون به عمر بن سعد ملعون گفت من میخوام سرببرم به فکر آینده و آخرت منه،شماها دیگه کی هستید من طرفدارحسین شدم،اه.. رفت سرببره؛برگشت،ببین ازکجاهامیشه برگشت در خونه خدا،امشب بیاییم با اربابمون امروزعهدکنیم آخردوسه نفررفتند،عزرائیل بروقبض روح کن حسین رو،اومدنشست کنار ابی عبدالله قابض الارواح عزرائیل که جان همه ی مارواوخواهدگرفت جان رسول خدا هم عزرائیل قبض روح کرد،همینطوری نشست کنار بدن هی نگاه کرد خدا فرمود:چه میکنی کارو تمام کن روح حسینوبگیر،گفت ازکجاشروع کنم؟!
پاهاش زخم،زانوهاش زخم ،پهلوش نیزه خورده قلبش تیرخورده،سینش شکافته، گلوش نیزه خورده،سرش ضربه خورده، پیشانیش شکسته هزارونهصدوپنجاه زخم،چه کنم.!؟؟
عزرائیل موند چه کنه!
خدافرمود:کنار برو،این تنهابدنیه که خودم قبض روح خواهم کرد" یاایتهاالنفس المطمئنه ارجعی الی ربک راضیة مرضیة فادخلی فی عبادی"
اما یکی کنارگودال داره روضه میخونه با دشمن داره حرف میزنه*
سرو کارما باکیا افتاده
خدا منو مرگ بده
نزن بی انصاف دیگه بی حال شده
پیش چشای مادرش
*آی..آی..ای خدا*
پیش چشای مادرش فاطمه
بهش یه قطره لااقل آب بده
کی پنجه تو طره ی گیسوت زده
خدامنومرگ بده
کی باعصابرسر و روت زده
منو مرگ بده
مونده جای چکمه رو پیراهنت
کی اینجوری نیزه به پهلوت زده..
اومی بریدو....من می بریدم......
▪️◾️▪️◾️▪️
#حاج_محمود_كريمی
#ویژه_ایام_محرم
#شام_غریبان
#روضه_سیدالشهدا_علیه_السلام
#روضه_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
🏴🏴🏴🏴
🔘زمزمه و روضه جانسوز_شام غریبان 94قسمت پایانی_حاج محمود کریمی🔘
🎤"باب الحرم" اولین پایگاه متن روضه در ایران🎤
▪️◾️▪️◾️▪️
* او می بریدو من میبریدم ....*
ظهر عاشورا شد،در سراشیبی گودال تک و تنها شد
نیزه ای بالا رفت وَچه دشوار میان دو سه نیزه جا شد
شمر از راه رسید،آسمان تیره شده،قائله ای بر پا شد
سینه اش سنگین شد
چشم ارباب به یک خنجر تشنه واشد
جسم را برگرداند...
اولین ضربه که زد قامت زینب تاشد
بدنش می لرزید
سر جدا بود که از سینه ی آقا پا شد
سر که شدقسمت شمر
غارت خیمه ی او سهم حرامی ها شد
بوی مادر آمد"
همه ی دشت پر از ناله ی وا اماه شد
کفنت را بردند گرگ ها یوسف من پیرُهنت را بردند
نیزه دارانِ سپاه با سرِ نیزه تمام بدنت را بردند
*ای حسین،برا فرج امام زمان دعا کن عصر عاشورا،ان شاالله آقامون بیاد،صدا بزنه"انا صمصام المنتقم"پهلو رو که دید یاد پهلوی شکسته ی مادر افتاد،آی مادر مادر،گفت حسین تو رو امروز نکشتن تو رو اون روزی کشتن که هیزم آوردن در خونمون مادرمون رو کشتن" ای مادر مادر..." ای خدا،حالا برا اربابتون گریه کنین،اربابتون الان تو گودال افتاده نزدیک غروب بود کار تموم شد،الان حسین داره نفس نفس میزنه،یه عده دارن نگاه میکنن،یه عده هلهله میکنن،تو خیمه ها چه خبره،اربابت رو زمین افتاده..."
ای خدا،کیا حاجت دارن روز عاشورا میخوان بگیرن،البته حاجاتت یادت رفته الان،دل همه تو گوداله،ما جد اندر جد تو گودال گیر کردیم،ای خدا فرج امام زمان ما را برسان...بیا اقا"السلام علی الشیب الخضیب"سلام به ریش های پر از خون
"السلام علی الخد التریب"سلام به صورت خاکی"السلام علی الراس المرفوع "سری به نیزه بلند است"ای حسیین....
ابی عبدالله با خون بیعت کرد تو با اشکت با حسین بیعت کن"
یک نفر در میان گودال و
صد نفر میزدند زینب را
تیغ ها مانده بود در بدن و
با سپر میزدند زینب را
هر چه او بیشتر نفس میزد
بیشتر میزدند زینب را
حسین،دیدم لب های حسین تکان میخوره،رفتم جلو دیدم داره مناجات میکنه"الهی رضاً به رضائک رضاً بقضائک لا معبود سواک"همچین خون فوران کرد از قلب مبارک صدا زد:" یا غیاث المستغیثین"
لبیک اللهم لبیک لبیک اللهم لبیک ...*
▪️◾️▪️◾️▪️
#حاج_محمود_كريمی
#ویژه_ایام_محرم
یازهرا🌺:
بسم الله الرحمن الرحیم
#امام_حسین_ع_روز_عاشورا
#میلاد_عرفان_پور
▶️
لبها معطر است سلام علی الحسین
ساعات آخر است سلام علی الحسین
این خاک، رستخیز تمام مصایب است
صحرای محشر است سلام علی الحسین
ظهر دهم رسیده و چشمان خواهری
سوی برادر است، سلام علی الحسین
ظهر دهم رسیده و از سیب سرخ عشق
عالم معطر است سلام علی الحسین
این سوی، نعش اکبر و سوی دگر، رباب
دنبال اصغر است سلام علی الحسین
هم دست ها بریده و هم آب ریخته است
عباس، مضطر است سلام علی الحسین
بر آن گلو که بوسه برآن زد پیامبر
امروز خنجر است، سلام علی الحسین
والعصر، عصر اگر برسد چشم زینبش
حیران یک سر است، سلام علی الحسین
این بوی سوختن ز خیامش رسیده است؟
یا بوی معجر است سلام علی الحسین