1_173632378.mp3
6.8M
#فاطمیه #امام_زمان
بیا بیا گل زهرا، عزاے مادر توست
صفاے فاطمیه از، صفاے مادر توست
بیا که با تن خونین هنوز منتظر است
که انتقام تو تنها، دواے مادر توست
#میرزامحمدی
.
🌾 مناجات بسیار زیبا _ امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف _ فاطمیه _ حجت الاسلام #میرزامحمدی 🌾
بیا بیا گل زهرا عزای مادر توست 2
صفای فاطمیه از صفای مادر توست
اگر که سائلم و نوکر همیشگی ام
فقط به خاطر لطف و عطای مادر توست
تمام عزت شیعه رحین منت اوست
تمام زندگی ما فدای مادر توست
قسم به مادر و آن احتجاج حیدریش
*عجب احتجاجی کرد ، نزاشت علی سرش تو مدینه پایین بیفته ،حتی نزاشت یه شمشیر بالا سر علی ببین... *
قسم به مادر و آن احتجاج حیدریش
دوام خدمت ما با دعای مادر توست
*این همونیه که حضرت تو دعای کمیل فرمود :"وَ الدَّوَامَ فِی الِاتِّصَالِ بِخِدْمَتِك" آگه مادرانه دست شکسته ش رو بالا بیاره من و تو ، تو نوکری و سربازی امام زمان ثابت قدم میمونیم ....*
ز نور چادر او ما همه مسلمانیم
*اون چادری که یهودیه رو مسلمون کرد ، اون چادری که سلمان هر وقت بهش نگاه میکرد گریه میکرد ....*
ز نور چادر او ما همه مسلمانیم
که اصل طینت ما خاک پای مادر توست
به وقت مرگ که دستم زهر دری کوتاست
*اینجوریه یا نه؟ "وَالْتَفَّتِ السَّاقُ بِالسَّاقِ " زانوها به هم میخوره دم جون دادن... "وَظَنَّ أَنَّهُ الْفِرَاقُ" دیگه باورش میشه که رفتنی ... اونجا کی میتونه به داد ما برسه ؟؟؟ *
به وقت مرگ که دستم زهر دری کوتاست
امید و دلخوشی من وفای مادر توست
بیا که با تن خونین هنوز منتظر است
که انتقام تو تنها شفای مادر توست
*حالا هر کی دلش میخواد به آقاش تسلیت بگه بسم الله ...." بگو آقا الان کجای عالم شرف حضور دارید ، نمیدونم ، مدینه ای نمیدونم .... هرجا هستی قدم رنجه کن یه نظر عنایتی به جمع سربازان خودت کن .... آگه شما نظر کنی همه ی ما رنگ و بوی فاطمه می گیریم ....
یابن الحسن ....
#حجت_الاسلام_میرزامحمدی
#مناجات_امام_زمان_عجل_الله_تعالی
#فاطمیه
.
بیا که با تن خونین هنوز منتظرست
که انتقام تو تنها شفای مادر توست
یاابن الحسن .... یاابن الحسن ....
*وَ بَعد، فَقَد قالَ اللهُ الحَکیم فی مَحکَمِ کِتابَه الکَریم بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَالَّذينَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ رُحَماءُ بَيْنَهُمْ تَراهُمْ رُكَّعاً سُجَّداً يَبْتَغُونَ فَضْلاً مِنَ اللَّهِ وَ رِضْواناً ....*
بی سبب نیست شب جمعه شب رحمت شد
مادری گفت حسین جان همه را بخشیدی
*شب جمعه ست ، شب زیارتی ابی عبدالله ... این دلتُ نورانی کن ، زبانتُ خوش بو کن ، نامِ هَمَمون در زمرۀ زائرینِ ابی عبدالله ثبت بشه .....*
حسین جان ......
*بابی المُستَضعَفِ الغَریب یا اباعبدالله*
...........
تمام عزت شیعه رحین منت اوست
تمام زندگی ما فدای مادر توست
زندگی چه قابل داره ،دارو ندارم فدات مادر
زنور چادر او ما همه مسلمانیم
نه فقط اون هفتاد تایهودی،هشتاد تا یهودی مسلمان شدند،ما هم تا ابد،اسلام مون مدیون چادر زهرا ست،این چادر نبود فقط،ما نگامون فقط یه چادره،اون خیلی حرف داشت،این چادر سیاه پرچمه تا آخر عمرت،تا دنیا دنیا است این پرچم بالاست،
زنور چادر او ما همه مسلمانیم
كه اصل طینت ما خاك پای مادر توست
معلوم نیست فاطمیه ی دیگه زنده باشم
به وقت مرگ كه دستم زهر دری كوتاست
آی ،فكر نكنی رفیق من فقط حرف مرگ می زنم،یا ما حرف مرگ می زنیم،خود بی بی به مولا علی فرمود: علی جان،من از شب اول قبر نگرانم،زهرا بگه من چی بگم،صدا زد علی جان تنهام نذاری بری،بایست بالای قبرم تا من این تنهایی قبر و حس نكنم،الله اكبر
زهرایی كه زهرا است، زهرایی كه همه كاره ی زمین و زمان و سماوات و ملك و ملكوته، به علی می گه،علی جان قرآن برام بخون،علی می خوام آروم بشم با صدات،علی می خوام اُمدن بهم گفتن: امامت كیه بگم همین آقایی كه بالا سرمه امام منه، آخ چی می شه ،ماهم این جوری بگیم،چی می شه به ما بگن اممت كیه بگم همین امام زمانی كه بالاقبرمه امام منه
به وقت مرگ كه دستم زهر دری كوتاست
امید و دل خوشیه من وفای مادر توست
من شك ندارم،مادرت میاد،یه چیزی بگم شب جمعه ای گریه كنی،خودشم نیاد، بچه اش و می فرسته،می گه حسینم،پاشو برو،سینه زنت وحشت قبر داره، حسینم این یه عمر برات سینه زده، حسین،داد بزن ،ناله بزن صداتو فاطمه بشنوه،ای تشنه لب حسین،امشب مادرشم داره همین و می گه،حسین، عشق زینب حسین
.
#فاطمیه
#شهادت_حضرت_فاطمه_زهرا_س
روضه جانسوز حضرت زهرا(س)
حاج محمود کریمی
با اینکه پیکرِ پسرش بوریا شود
عریان به روی خاک بیابان رها شود
با اینکه از قضیّه خبر داشت فاطمه
با اینکه دردِ دست و کمر داشت فاطمه
پا شد برای امرِ مهمی وضو گرفت
آهی کشید و بغضِ بدی در گلو گرفت
صندوقچه ی لباس و کفن را که باز کرد
نفرین به اهل کوفه و شام و حجاز کرد
میدید فاطمه شده پنجاه سال بعد
در قتلگاه آمده سرباز اِبن سعد
با نیزه اش به روی تن شاه میکشد
نقشه برای پیروهن شاه میکشد
زهرا که دید واقعه را سوخت عاقبت
با آه و گریه پیروهنی دوخت عاقبت
با بازوی شکسته ی خود… روزِ آخری
با چشم نیم بسته ی خود… روزِ آخری
پیراهن حسین خودش را قواره کرد
گریه برای آن بدن پاره پاره کرد
هر سوزنی که رفت به دستش دلش شکست
میدید نیزه ای وسط سینه اش نشست
پیراهنش همینکه به زیر گلو رسید
در قتلگاه پنجه ی قاتل به مو رسید
تا روی پیکر پسرش یک سپاه رفت
خولی رسید و فاطمه چشمش سیاه رفت...
شاعر: #رضا_قربانی
.👇
اشعارفاطمیه – زبانحال حضرت فاطمه(س)وحضرت علی(ع) – رضادین پرور
بسکه چشم تو تصویرتار میگیرد
تمام آینه ها را غبار میگیرد
سرت چه آمده وقت کشیدن جارو
همیشه فضه ترا ازکنارمیگیرد
چه زحمتی شده این گندم آسیا کردن
چه زودپهلوی تو حین کارمیگیرد
به روی گونه توسیب قرمزی هرشب
زچشمهای ترم اختیارمیگیرد
لباسهای ترا دیدوگفت زینب باز
چقدرمادرم آب انارمیگیرد
نه صبح مانده برایم نه ظهرمانده نه شب
زناله ات کمرم هرسه بارمیگیرد
بخندجان علی جان به لب شدم زهرا
بخندخانه سکوت مزارمیگیرد
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_زهرا #مرثیه_حضرت_زهرا
تابوت تومیرفتی شبی ازدره خانه
میبردعلی، پیکر زهرا،سر شانه
یک گوشه حسین وحسن وزینب وکلثوم
باگریه نگاهش شده معطوف به شانه
تاشست تن فاطمه را ، حیدرکرار
آن تیر غمش سمت علی کرد کمانه
دیدم که عقیقی به گدا داد ٬ به مسجد
حیدربه تویاقوت کبود، داد زمانه
این قوم حسادت به تو وفاطمه کردند
این معرکه ها بود درآن کوچه بهانه
بانوی علی، نیمه شب از دست علی رفت
ازداغ تو زینب بگرفته است بهانه
🔸شاعر:
#آرمین غلامی
(مجنون کرمانشاهی)
____________
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_زهرا #مرثیه_حضرت_زهرا
با اشک دیده ، پیکرت زهرابشویم
درخانه ی بی تو، تورا دریابشویم
بانوتو رفتی خنده بر لب جا ندارد
با اشک دیده ها پیکرت اینجابشویم
شهر مدینه جای ماندن نیست دیگر
من پیکرت راگوشه ای تنهابشویم
ازهرنفس، خون آیدازآن سینه ی تو
بانو تورا من باغمی پیدابشویم
حق ولایت خواستی گیری زنامرد
خونابه ی جسم تواز دعوا بشویم
بانو سلام مرتضایت بی جواب است
این درد غربت ، باتوای زهرابشویم
شد آرزو یم بعدتوزنده نمانم
جسم تورادربین این غمهابشویم
🔸شاعر:
#آرمین غلامی
(مجنون کرمانشاهی)
____________
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_زهرا #مرثیه_حضرت_زهرا
درکوچه بر رخساره مادر،مشت میخورد
پیش علی یاس پیمبر ،مشت میخورد
سیلی وضرب تازیان ، درکوچه هابود
بهردفاع اوپشت آن در ،مشت میخورد
یک لشکری آمدبگیرد جان زهرا
زهرامیان کل لشکر،مشت میخورد
اوباره شیشه دارداماهمچوشیراست
آن ماده شیر حی داور ،مشت میخورد
یک سومغیره بود وآن سو بودقنفذ
زهرادرآتش پهلوی در مشت میخورد
🔸شاعر:
#آرمین غلامی
(مجنون کرمانشاهی)
____________
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_زهرا #مرثیه_حضرت_زهرا
آشوب بدی در دلم انداخت مغیره
باقنفذملعون به سویم تاخت مغیره
یک لشکروحشی هم جمع اند به کوچه
در خاطر من ، خاطرغم ساخت مغیره
بگرفت کمربندعلی ، فاطمه ی او
باضربت پابر تن اوتاخت مغیره
شد جنگ میان عمر وفاطمه، ای وای
باصرب لگد بهره تو پرداخت مغیره
از لعل لبت ، خون وسط کوچه چکیده
کاینگونه زد آتش دل و بگداخت مغیره
در بین همه مدعیان ، فاطمه تنهاست
جان داد برای تو و نشناخت مغیره
باضرب غلافی به زد قنفذملعون
تا پرچم آشوب برافراخت مغیره
برگردن حیدر وسط کوچه طناب است
روبه صفتی بودکه بنواخت مغیره
دوری و جدایی زتو سخت است عزیزم
جان دادی و صد حیف چنین ، باخت مغیره
#آرمین غلامی
(مجنون کرمانشاهی)
🌿🥀🌿🥀🌿🥀🌿
#پست_ویژه
#شور_امام_حسنی
#شور_امام_حسینی
#شور_ابالفضلی
شمیم روضه های مادر ، مارو به هیئتا کشیده
خدارو شکر دوباره عمرم ، به فاطمیه ها رسیده
خیلی بَده حال دلایی ، که کربلاتونو ندیده
مادری کرده و دوباره ، نوکرا رو اینجا کشونده
اون که یه عمره با غریبیش ، دلای عاشقو سوزونده
رسیده رزق گریه مادر ، سفرشو بین ما تکونده
مادر عادتش ، اینه هرکجا
واسه ی بچه هاش میکنه دعا
بلطف وساطت حسنش
مادر حسین شده مادر ما
هرکی که بلند بگه یا حَسَن
میگیره از مادر رزق کربلا
یا حسن میخونم ، مادرش پا میشه
هر گره با دستای حسن وا میشه
یا حسن یا مولا یا حسن یا مولا
بند دوم
🌿🥀🌿🥀🌿🥀🌿
یه مادر و یه دل خون و ، نداره حتی روضه خونو
قاصدکی نیست برسونه ، سلام قبر بی نشونو
الهی که نبینه هیشکی ، داغ یه مادر جوونو
یه مادر و یه بوی سیبو ، روضه های شیب الخضیبو
کاش که ندن نشون مادر ، تو قتلگاه خدالتریبو
حسین ببینه مادرش رو ، بلند میگه اناالغریبو
بالای سرش ، روضه وا میشه
انگار از نو عصر عاشورا میشه
زینب میرسه ، پای مقتلش
با اون چادر خاکی غوغا میشه
تا اسم حسین رو لبها میاد
هرجای این دنیا کربلا میشه
بیقراری هامو ، با خودم میارم
کل دردم اینه ، کربلا کم دارم
یا حسین مولا یا اباعبدالله
بند سوم
🌿🥀🌿🥀🌿🥀🌿
بارون میگیره آسمونم ، یه بغضی گوشه ی گلومه
یعنی میشه یه روز ببینم ،گنبد سقا روبرومه
یه السلام بگم بمیرم ، برا قمر این آرزومه
عمود خیمه های ارباب ، روشنی چشم حسینی
کفیل زینبی ابالفضل ، تو ماه بین الحرمینی
ای پسر چهارم زهرا ، گره گشای عالمینی
رو دوشت علم تو چشمات قمر
دنیا افتاده روی پاهات قمر
اسطوره ی عشق الگوی ادب
خیبر شکنی مثل بابات قمر
حُسنِ یوسفه خالِ رو لبت
زهرا کرد تو میدون تماشات قمر
هم برادری و هم علمداری تو
ساقی عطاشایی کرم داری تو
ای علمدار عشق ای علمدار عشق
#خادم_زینب
#شور_روضه_ای
مداح اهبیت ع🎤
کربلایی مجیدمنصوری