eitaa logo
کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
41هزار دنبال‌کننده
8.5هزار عکس
3.4هزار ویدیو
379 فایل
﷽ 💚مقدمتان را به کانال ✅ خوب ✅ پرمحتوا ✅ و ارزشمند مجمع الذاکرین گرامی میداریم💚 مدیریت 👇 @khadeem110 @majmazakerinee لینک کانال👆 https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه 👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از حال مرا دریاب حسین
از طعنه های دشمن نادان چه میکشی؟ بین کویر حضرت باران چه میکشی؟   *دلم سفر کاظمین میخواد،ناشکر نیستم من رو کاظمین بردی ممنونتم،دلم یه زیارت سیر کاظمین میخواد،آقا الان خیلیا اومدن حرمت دارن به سر و سینه میزنند،خیلیا هم رفتن حرم پسرت آخه ماه رجب داره تمام میشه میگن زیارت مخصوصه خودمونو برسونیم مشهد امام رضا اما من جا موندم نه کاظمین آمدم نه مشهد راهم دادند،قبول کن،منم دوست دارم منم عاشقتم منم دلم برات پر میکشه قربون اون ساق های له شدت برم…چی شد دلمون امام رضایی شد؟قربون کبوترای حرمت امام رضا…مجلس پدرته،تسلیت آقا*   از طعنه های دشمن نادان چه میکشی؟ بین کویر حضرت باران چه میکشی؟ خورشید عشق و رحمت و نور و سخا و جود در بین این قبیله عصیان چه میکشی؟ با پیکرش چه کرده تب تازیانه ها با حال خسته گوشه ی زندان چه میکشی؟   *یوسف نبی رو زندانی کردن اما یه روزی یوسف از زندان آزاد شد”فلبث فی السجن بضع سنین”با احترام بیرون آوردنش اما آقای مظلوم ما از زندان بیرون نیامد مگراینکه یه وقت در زندان باز شد”وحمل علی نعش”بدن نازنینش رو روی تخته پاره گذاشتند.این قدر زندان بهش سخت گذشت مرحوم صدوق در عیون اخبار الرضا روایت کرده:رو به قبله کرد نماز خوند بعد دست های نازنینش رو بلند کرد”یا سیدی نجنی من حبس هارون”دیگه نجاتم بده”و خلصنی من یده”منو از دست هارون نجات بده…آقای مهربونم ای پسر زندانی فاطمه،یه عرضی دارم یه حاجتی دارم دلم میخواد صدای غریبی من رو بشنوی،آقا من زندانی نفس اماره ام یه ماه رجب دیگه تمام شد معلوم نیست سال بعد ماه رجب زنده باشم یه آقایی برای من بکن از دست خودم خسته ام…آقای من اگه بخوای قسمت بدم باشه،من بلدم به حق نازدانه ات علی بن موسی الرضا یه فکری به حال من بکن تو که زن بدکاره رو اهل یا سبوح یا قدوس کردی اگه بخوای یه قسم دیگه بدم من بلدم منو ببخش…به حق اون مادر پهلو شکسته ات یا باب الحوائج یا موسی بن جعفر بحق اون مادر مظلومت که بین در و دیوار صدا زد:یا ابتاه یا رسول الله…دیگه روضه من تمومه بیشتر روضه نمیخونم همین دو سه بیت آقا…*   شکر خدا که دختر مظلومه اش ندید بابای بی شکیب و غریب،چه میکشید؟   *چی میخوای بگی؟آقا یا باب الحوائج یا امام کاظم! معصومه ات ندید زندان تو رو ندید*   اما دلم گرفته ز اندوه دیگری طفل سه ساله گوشه ویران چه میکشید؟ با دیدن سر پدرش در میان طشت۲ هنگام بوسه بر لب عطشان چه میکشید؟ وقتی که دید چشم کبودش در آن میان خونی شده تلاوت قرآن چه میکشید؟ میگفت با لب پر از آهی که جان نداشت ای کاش هیچ سنگدلی خیزران نداشت.. حسین…   *گفت:من تو مجلس شراب ندیدم چی شد! ندیدم چه جوری به بابام جسارت کرد،اما همه عالم بدونن *   ندیدم خیزران را بر چه میزد فقط دیدم که عمه ناله میزد   *صدا میزد نانجیب نزن مگه نمیبینی بچه هاش دارن میبینن…از همه نفست از همه صدات ان شاالله بری کربلا از همه وجودت بگو یا حسین…*  
دوری از شهر و دیارم عزتم را لطمه زد این جدائی قلب پاک عترتم را لطمه زد با دو دست بسته هم باب‌الحوائج بوده‌ام کی غل و زنجیر فضل و رحمتم را لطمه زد ناله‌های ممتدم گویای این مطلب شده بغض سینه اشتیاق صحبتم را لطمه زد تار می‌بینم ز بس که این حرامی یهود گاه و بیگاه آمد از ره صورتم را لطمه زد صوت سیلی هم‌صدا شد با صدای خنده‌اش هر دمی آمد سراغم خلوتم را لطمه زد نام زهرا را نه تنها با طهارت او نبرد بد دهن بود و دل با غیرتم را لطمه زد داغ من یک سر بریدن کمتر از جدم حسین آخر کار این کفن‌ها غربتم را لطمه زد پیکر من بین راه زائران کربلا این سه‌روزه تا قیامت شوکتم را لطمه زد قاسم نعمتی
💎Z M💎: ترسی از فقر ندارند گدایان كریم  دست خالی نروند از در احسان كریم حاجت خواسته را چند برابر داده است طیب الله به این لطف دو چندان كریم كاظمینی نشدیم و دلمان هم پر بود بار بستیم سوی شاه خراسان كریم بی نیاز از همه ام تا كه رضا را دارم به قسم های خداوند به قرآن كریم طلب رزق نكردیم ز دربار كسی نان هر سفره حرام است مگر نان كریم هر كسی وقت مناجات ضریحی دارد دست ما نیز رسیده است به دامان كریم نا امیدم مكنید از كرمش فرض كنید باز بدكاره ای امشب شده مهمان كریم گر چه خوب است شود شیعه بلا گردانش سپر درد و بلای همه شد جان كریم ظاهرش «فقر» ولی باطن او عین «غنا»ست ترسی از فقر ندارند گدایان كریم علی اکبر لطیفیان بیهوده قفس را مگشایید پری نیست جز مُشتِ پری گوشه ی زندان اثری نیست در دل اثر از شادی و امّید مجویید از شاخه ی  بشکسته ی امّید ثمری نیست گفتم به صبا دردِ دل خویش بگویم امّا به سیه چال ، صبا را گذری نیست گیرم که صبا را گذر افتاد ، چه گویم؟ دیگر ز من و دردِ دل من خبری نیست امّید رهایی چو از این بند محال است ناچار بجز مرگ، نجاتِ دگری نیست ای مرگ کجایی که به دیدار من آیی در سینه دگر جز نفس مختصری نیست تا بال و پری بود قفس را نگشودند امروز گشودند قفس را که پری نیست استاد علی انسانی
نگاهی کن به این چشمانِ مضطر هزار امید آوردم بر این در من و این اشک، یا باب‌الحوائج(ع) من و این آه، یا موسی بن جعفر(ع) 💔🖤
هدایت شده از حال مرا دریاب حسین
من مریض توام و از تو دوا میخواهم ای مسیحِ دلِ من،از تو شفا میخواهم از ازل محرم کوی تو شدم یا مولا در طواف حرمت سعی و صفا میخواهم روز محشر که کسی جور کسی را نکشد از خداوند شفاعتِ تو را میخواهم تا که ناکام نمیرم به جهان تا هستم از تو یک تذکرهٔ کرب و بلا میخواهم السلام علیک یا علی بن موسی الرضا .. التماس دعا 💜💥اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ 💚⭐️وآلِ مُحَمَّدٍ ♥️🌙وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ اللهم اشف کل مرضانا 🤲
هدایت شده از حال مرا دریاب حسین
‍ ‍ ‍ 🍁🎊 زمینه_ شهادت امام موسی کاظم (ع)_ حاج حسین سیب سرخی 🎊🍁 دوباره رزقمون زیاده دیگه از این نمیشه بهتر خدا گذاشته روزیمون و تو سفره های موسی بن جعفر (ع) واااا خاک حرم تو روی چشمم به خاطر تو نفس میکشم آرزومه کاظمینی بشم واااا بیمه تو کردم این و بدن و میگری دست سینه زن و بده آقا حاجاتای منو رد غل و زنجیر ها روی بدنت افتاد منزل دوریه دنیا تو زندونی بغداد ای وای آه واویلا با این که تو قبله ی عشقه تموم اهل آسونی بگو بهم برای چی آقا معذب فی قرص جونی واااا خون دل از چشات اومده چی به سر ساق پات اومده فاطمه برا عزات اومده وااا دل تو خون از زمونه شده روضه ی مادرونه شده روزیه تو تازیونه شده اسمت رو رضای تو تا دم میگیره امشب با گریه معصومه گریه ام میگیره امشب ای وای آه واویلا دوباره موقع وداع و دوباره موسم عزا شد به سر زنان شدم که امشب سیاه به تن امام رضا باشد واااا آقای ما دیده داغ پدر کبوتری و بی بال و پر دارن میارن رو تخته ی در واااا دیگه ساعت جدایی شده دوباره دل عاشورایی شده گریز ما کربلایی شده با اینکه برا بابات هفت تا کفن آوردن اما ز تن جدت اون پیراهنم بردن ای وای ابی عبدالله (ع)
رو خاک زندون دست و پا... شهادت موسی بن جعفر(ع) سید مهدی میرداماد واااای یاباب الحوائج ...یاموسی ابن جعفر.... یاموسی ابن جعفر.... از امام رضا مدد بگیر بزن به سینه،،،، واااای یاباب الحوائج ...یاموسی ابن جعفر.... یاموسی ابن جعفر.... رو خاک زندون دست و پا... میزدی ...میزدی با گریه رضا رو صدا... میزدی ... میزدی رو خاک زندون دست و پا... میزدی ...میزدی با گریه رضا رو صدا... میزدی ... میزدی آقا برا غمت می سوزم ... غریب و تشنه ای هنوزم آقا برا غمت می سوزم ... غریب و تشنه ای هنوزم می سوزه از پا تا سرت ... تو لحظه های آخرت آقا چقدر لاغر شدی ...شبیه زهرا مادرت می سوزه از پا تا سرت ... تو لحظه های آخرت آقا چقدر لاغر شدی ...شبیه زهرا مادرت... شبیه زهرا مادرت... وآاااای ، یا باب الحوائج ...یا موسی بن جعفر... یا موسی بن جعفر... زمین می خوری لحظه ی واپسین میگی بمیرم مادرم خورد زمین زمین می خوری لحظه ی واپسین میگی بمیرم مادرم خورد زمین میگی که مادرم جوون بود تو جوونی قدش کمون بود چقدر تو روضه خوندی که ...صدات گرفته این شبا چی می بینی که هِی میگی... نزن مادرو بی حیا هر چی میخوای منو بزنی بزن،،،به مادرم ناسزا نگو ،، بیچاره می کنی منو ،،، وآاااای ، یا باب الحوائج .... یا موسی بن جعفر... یا موسی بن جعفر... چه عاشقونه شیعه ها ...اومدن به تابوتت شاخه ی گل ...میزدن چه عاشقونه شیعه ها ...اومدن به تابوتت شاخه ی گل ...میزدن ولی امون ز نعل تازه با نیزه تشییع جنازه حسین ولی امون ز نعل تازه با نیزه تشییع جنازه یه مادر ی تو قتلگاه دلش از این غم سوخته بود می دید که غارت می کنن پیراهنی که دوخته بود حسین...حسین 〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰 , @majmaozakerine
‍ سینه زنی زمینه ویژۀ شهادت حضرت امام موسی ابن جعفر علیه السلام فلک خون می باره ، زمان تیره و تاره سیاه پوشِ تمومِ عالم ، آقامون عزا داره عجب غربتی ، اِی وای واوِیلا .. امان از این مصیبت واوِیلا .. تنها میونِ غربت اسمِ تو رویِ زبونم درد و غصه هات به جونم با امام رضا میخونم ... «سیدی موسیَ ابنِ جعفر ...» چه زخمی روی ساقِ ، مصیبت این داغِ بالا تر از نالۀ آقا صدای شلاقِ عجب غربتی اِی وای این شبها .. شکسته شد سکوتش خَلِّصنی .. دعایِ تو قنوتش زخمیِ همه وجودش کل پیکرِ کبودش حقِ حضرت این نبودش «سیدی موسیَ ابنِ جعفر ...» يا باب الحوائج یا موسیَ بْنِ جعفر 🍃🍃🍃