فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📖 تقویم شیعه🌷
☀️ امروز:
شمسی: چهارشنبه - ۳۱ خرداد ۱۴۰۲
میلادی: Wednesday - 21 June 2023
قمری: الأربعاء، 2 ذو الحجة 1444
🌹 امروز متعلق است به:
🔸امام موسي بن جعفر حضرت كاظم عليه السّلام
🔸السلطان ابالحسن حضرت علي بن موسي الرضا عليهما السّلام
🔸جواد الائمه حضرت محمد بن علي التقي عليهما السّلام
🔸امام هادي حضرت علي بن محمد النقي عليهما السّلام
❇️ وقایع مهم شیعه:
ا 🔹امروز مناسبتی نداریم
📆 روزشمار:
▪️5 روز تا شهادت امام محمد باقر علیه السلام
▪️7 روز تا روز عرفه
▪️8 روز تا عید سعید قربان
▪️13 روز تا ولادت امام هادی علیه السلام
▪️16 روز تا عید الله الاکبر، عید سعید غدیر خم
✅ با ما همراه شوید...
┈┉┅━❤️❀━┅┉┈
مناجات با امام زمان – امام حسین
تنگ غروب عرفه غم تو دلم پا مي گيره
دلم هوايي مي شه و بونۀ آقا مي گيره
اين روزايي كه دم به دم غريبي رو حس مي كنم
با گريه ياد غربت عزيز نرگس مي كنم
تا كه بياي تو از سفر تا كه ببيني حالمو
نذر نگاهت مي كنم اين اشكاي زلالمو
ميون طوفان غمت شكسته بال و پر من
كاشكي بياي پا بذاري به روي چشم تر من
كوچه رو صبح جمعه ها هم نفس بوي گلاب
با مژه جارو مي زنيم با اشكامون مي پاشيم آب
كاشكي بياي و سوغاتي برام بياري بوي سيب
يا كه يه مهر و تسبيح از تربت ارباب غريب
كاشكي بياي برامون از تشنگي و آب بخوني
بياي رو منبر بشيني روضۀ ارباب بخوني
مسلميه دم بگيري با گريه و شور و نوا
بياي و با هم بخونيم “حسين من كوفه نيا”
كوفه نيا كه اينجاها قحطي آبه به خدا
حرمله چشم انتظار طفل ربابه به خدا
اينجا تموم مردمش تشنۀ خون لاله اند
با كعب ني منتظر رقيۀ سه ساله اند
همه با فكر انتقام روز مي كنن شباشونو
نعلاي تازه مي زنن تموم مركباشونو
رو خاك گرم كربلا سه روز مي مونه پيكرت
خورشيد نيزه ها مي شه اينجا سر مطهرت
شاعر: یوسف رحیمی
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
عرفه – امام حسین (ع)
دلم از غیر شما میل جدایی دارد
پر و بالی بدهی شوق رهایی دارد
لحظه ای رخ بنما ، در عوضش جان بستان…
عالم عشق، عجب حال و هوایی دارد!
سر کوی تو ، گدا هر که شد ، آقایی کرد
هر که شد بی سر و پایت ،سر و پایی دارد!!
روز محشر همه ی مدعیان می بینند…
که غلام در این خانه ، چه جایی دارد!!
دست بر سر مکن اینقدر مرا با مرهم
طالب زخم چه حاجت به دوایی دارد!
اجلم را نرساند گنهم … دل با تو…
وعده ی یک سفر کرب و بلایی دارد!
ای خوشا روزی هر کس عرفه پیش شماست
صحن بین الحرمینت چه صفایی دارد
دل اگر دل بشود ؛ هر قدمش با آقا…
روضه ی دست و علم شور و نوایی دارد!
سر از کاسه شکسته شده دیگر آخر…
بین این پارچه ، بر نیزه چه جایی دارد؟؟!!!
آنطرف جسم به همراه زره غارت شد…
این طرف خواهرش انگار دعایی دارد…
ای خدا بر گره معجر من رحمی کن
حرمله دیده ی تیز و بی حیایی دارد!!
شاعر: حبیب نیازی
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
عرفه – مناجات با امام حسین (ع)
به تپش آمده با یاد تو از نو کلماتم
باز نام تو شده باعث تجدید حیاتم
بیم گرداب به دل داشتم اما تو رسیدی
که شدی “ساحل امن من و کشتی نجاتم”
باز از فرط عطش خشک شده کام من،آری
تشنه ام؛تشنه ی لبهای عطش ناک فراتم
باید احرام ببندم به طواف حرم تو
من که در صحن تو در موقف دشت عرفاتم
با دعای عرفه دست مرا کاش بگیری
مات و مبهوت نمایان شدن جلوه ی ذاتم
با تو هر لحظه مجسم شده یک روضه به چشمم
باز گریان تماشای قتیل العبراتم
شاعر: سیدعلیرضا شفیعی
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
لبیک که در دل عرفات است و منایم
لبیک که از خویش نمودند جدایم
لبیک که سر تا به قدم محو خدایم
لبیک که امروز ندانم به کجایم
پرواز کنان زین قفس جسم ضعیفم
گه در جبل الرحمه و گه مسجد خیفم
آن وادی سوزنده که دل راهسپارش
پیداست دو صد باغ گل از هر سرخارش
دارند همه رنگ خدائی زعبارش
هر کس به زبانی شده همصحبت یارش
قومی به مناجات و گروهی به دعایند
از خویش سفر کرده در آغوش خدایند
این جا عرفات است و یا روح من آن جاست
هم شده آتشکده هم دیده دو دریاست
پای جبل الرّحمه یکی زمزمه بر پاست
این زمزمه فریاد دل یوسف زهراست
این سوز حسین است که خود بحر نجات است
می سوزد و مشغول دعای عرفات است
دیشب چه شبی و چه مبارک سحری بود
ما غافل و در وادی مشعر خبری بود
در محفل حجاج صفای دگری بود
اشک شب و حال خوش و سوز جگری بود
هر سوخته دل تا به سحر تاب و تبی داشت
اما نتوان گفت که مهدی چه شبی داشت
ای مشعریان دوش به مشعر که رسیدید
آیا اثر از گمشدهۀ شیعه ندیدید؟
آیاد دل شب نالۀ مهدی نشنیدید
آیا زگلستان رخش لاله نچیدید؟
آن گمشده مه تا به سحر شمع شما بود
دیشب پسر فاطمه در جمع شما بود
امروز به هر خیمه بگردید و بجوئید
گرد گنه از آینۀ دیده بشوئید
در داخل هر خیمه بگردید و بجوئید
یابن الحسن از سوز دل خسته بگوئید
شاید به منی چهرۀ دلدار ببینید
از یار بخواهید رخ یار ببینید
امروز که حجاج به صحرای منایند
از خویش جدایند و در آغوش خدایند
لب بسته سراپا همه سرگرم دعایند
در ذکر خدا با نفس روح فزایند
کردند پر از زمزمه و ناله منی را
یک قافله بگرفته ره کرب و بلا را
این قافله از عشق به جان سلسله دارند
این قافله با قافله ها فاصله دارند
این قافله جا در دل هر قافله دارند
این قافله تا مسلخ خون هر وله دارند
این قافله تا کعبۀ جان خانه بدوشند
از خون گلو جامۀ احرام بپوشند
هفتادو دو حاجی همه با رنگ خدائی
از مکه برون گشته شده کربلائی
از پیر و جوان در ره معشوق فدایی
جسم و سرشان کرده زهم میل جدائی
اصغر که پدر بوسه زند بر سرو رویش
پیداست شهادت زسفیدی گلویش
خیزید جوانان که علی اکبرتان رفت
ریحانۀ ریحانۀ پیغمبرتان رفت
از مکه سوی کرب و بلا رهبرتان رفت
گوئید به اطفال علی اصغرتان رفت
ای اهل منا شمع دل ناس کجا رفت
از کعبه بپرسید که عبّاس کجا رفت
ای اهل منی کعبه پر از نور و صفا بود
دیروز حسین بن علی بین شما بود
سیلاب سرشکش به رخ و گرم دعا بود
از روز ازل کعبۀ او کرببلا بود
امروز به هجرش همه گریان بنشینید
فردا سر او را به سر نیزه ببینید
در مکّه بپرسید ز زن های مدینه
زینب به کجا رفت کجا رفت سکینه
کلثوم چرا ناله برآورده ز سینه
کو دختر مظلومۀ زهرای حزینه
ای دخترکان یکسره با شیون و ناله
خیزید و بپرسید کجا رفته سه ساله
زین قافله روزی به مدینه خبر آید
کرببلا و بلا زینب خونین جگر آید
با آتش هفتادو دو داغ از سفر آید
از منبر و محراب نبی ناله برآید
تا حشر از این شعله بلرزد دل (میثم)
تنها نه دل (میثم) جان همه عالم
#مناجات
شاعر: استاد غلامرضا سازگار
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
دوباره آمده ام ، بنده ای گنهکارم…
تمامِ آبرویم را به تو بدهکارم…
قبول کن عملم را ، بضاعتم این است
قبول دارم همیشه وبال و سَربارم…
ببین نشسته ام حالا کنارِ سفره ی عشق
شبیهِ ابر ، برای حسین میبارم…
حسین یارِ من است و منم غلامِ حسین
خوشا به حالِ منی که حسین شد یارم
قسم به خونِ گلوی حسین ، یا اللّٰه!
ببخش معصیتم را ، ببخش رفتارم
اگر حسین نباشد ، کجا رَوَد دلِ من؟
که بی وجودِ گل فاطمه ، گرفتارم
میان روضه دلم میرود همان جا که ،
دو دست بر کمرش گفت : «ای علمدارم…
بلند شو که سکینه عجیب مضطرب است
بلند شو نفسم ، ای همه کس و کارم
بلند شو ، کمرم تیر میکشد عباس…
ببین که خنده کنان ، میدهند آزارم!
صدای خواهرم از خیمه میرسد بَر گوش
که ناله میزند: عباس… میر و سردارم»
#مناجات
شاعر: پوریا باقری
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
مرثیه حضرت مسلم
هواى وصل تو ما را کشانده تا اینجا
کریم شهر گدا را کشیده تا اینجا
ز بسکه دست گرفتى همین بزرگى تو
گداى بى سر و پا را کشیده تا اینجا
همینکه گفت گنهکار یا کریم العفو
دل شکسته خدا را کشیده تا اینجا
شمیم پیرهن یوسف اید از عرفات
صداى روضه شما را کشیده تا اینجا
یقین کنم که تا دسته ها به راه افتاد
نواى ما شهدا را کشیده تا اینجا
حسین گفتن ما مسلمیه هر سال
نسیم کرب و بلا را کشید تا اینجا
صداى پاى محرم به گوش مى آید
حسین قافله ها را کشیده تا اینجا
بنى گفتن یک مادرى شب جمعه
چقدر اهل بکا را کشیده تا اینجا
سخن ز موى پریشان زینب کبرى
امام صاحب عزا را کشیده تا اینجا
به یار نیزه سوارش به گریه زینب گفت
کمند زلف تو ما را کشیده تا اینجا
ز روى بام کسى ناله زد حسین ببخش
که نامه هام شما را کشیده تا اینجا
عزیز من نگرانم دلم چه بى تاب است
دگر زمانۀ آوارگى ارباب است
شاعر: قاسم نعمتی
___________________________
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
❁❁❁
🗓امروز 31 خرداد 1402
▪️#28_روز تا #محرم💔
بزار مثل مشتیا بگم که قربون قدت
یا رضا باز اومده گدایی بنده ی بدت
بیست و هشت روز به محرم شده و پر می کشه
دل من به بیست و هشت صفر و به مشهدت
#چهارشنبه_های_امام_رضایی💚
#اللهم_ارزقنا_ڪربلا💚
4_290438328644273804.mp3
1.22M
نوحه خروج کاروان سید الشهدا علیه السلام از مکه به سمت کربلا
حال اهل عالمین شد نینوایی
حاجیِ زهرا شده کرببلایی
وامصیبت وامصیبت وامصیبت...
عاشقانه میرود به وعده گاهش
سوی معراج و به سمت قتلگاهش
وامصیبت وامصیبت وامصیبت...
از همه جز روی دلبر دل گسستند
کودکان در بین محمل ها نشستند
وامصیبت وامصیبت وامصیبت...
میرود با کاروان اشک و ناله
حاجیه خانمِ محزون و سه ساله
وامصیبت وامصیبت وامصیبت...
میرسد در این طریق نینوایی
بر مشامِ زینبی بوی جدایی
وامصیبت وامصیبت وامصیبت...
آخرِ این رَه شود شورِ قیامت
میرسد سالار زینب بر شهادت
وامصیبت وامصیبت وامصیبت...
تشنه لب از تن جدا گردد سرِ او
بی کفن مانَد به گودال پیکرِ او
وامصیبت وامصیبت وامصیبت...
#ذی_الحجه #یوم_الترویه
#خروج_قافله #خروج_قافله_از_مکه
#خروج_از_مکه #خروج_کاروان
#خروج_کاروان_از_مکه
#نوحه_مسلمیه
#مسلمیه #ایام_مسلمیه
#نوحه_ایام_مسلمیه #عرفه
#نوحه_روز_عرفه #نوحه_عرفه
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
صدای زنگ کاروان از دله صحرا میرسه
دیگه داره به کربلا عزیز زهرا میرسه
قافله سالار حسین ، داره با خواهرش میاد
داره صدایِ گریه یِ علی اصغرش میاد
گوش بکنید داره دیگه صدای مادرش میاد
الهی مادرت فدات ، اینجا زمین کربلاس
بعد یه چند روز پسرم ، سرِ تو رویِ نیزه هاست
وای از زمین کربلا ، وای از زمین کربلا ، وای از زمین کربلا
از داغ روضه یِ حسین ، قامت آسمون خمید
سینه زنا گریه کنید ، حسین به کربلا رسید
اینجا همونجاییه که بدجوری تاریکه شبش
جایی که خون میریزه از ترک های رویِ لبش
سرش رو تشنه می بُرَن ، میره اسیری زینبش
یکی بگیره خارو از کفِ پاهایِ دخترش
اینجا زمین کربلاس ، دل شوره داره خواهرش
وای از زمین کربلا ، وای از زمین کربلا ، وای از زمین کربلا
کسی ندیده تو مسیر ، سایه ای از مخدرات
ولی وای از روز دهم ، بمیره مادرت برات
یکی بگه عمو بیاد ، داره رقیه دلهره
چشایِ دشمنا پیِ گوشواره ها و چادره
دیگه ربابم باید از پسرکش دل ببُره
قراره اینجا خواهرت آقا یه روزه پیر بشه
یه کاری کن تو قبل این که آقا خیلی دیر بشه
یکی بگیره خارو از کف پاهایِ دخترش
اینجا زمین کربلاست ، دل شوره داره خواهرش
الهی مادرت فدات ، اینجا زمین کربلاست
بعد یه چند روز پسرم ، سرت روی نیزه هاست
وای از زمین کربلا ، وای از زمین کربلا ، وای از زمین کربلا
@majmaozakerine
هدایت شده از کانال ادعیه وگریز
💚روضه گریز دعای عرفه💚
دعاى عرفه، چند بار در فرازهاى مختلفى مىگوييم:
بحق هذه العشيّه...
به حق امشب... به حق امشب... .
مگر امشب چه خبر است ؟
در شب عید قربان چه خصوصيتى است که مدام خدا را به حق امشب قسم می دهیم؟
امشب شب مهمی است؛
شب عید قربان. شب عاشوراى اسماعيل
و فردا اسماعیل راهی قربانگاه است
امام حسين(ع) ارتباط خاصى با شب عيد قربان دارد
چرا که او هم قربانى دارد:
بهر قربانى على اصغر آورده
عبداللَّه و قاسم و اكبر آورده
الهى بهر قربانى به درگاهت سر آوردم نه تنها سر برايت بلكه از سر بهتر آوردم
پى ابقاء قد قامت به ظهر روز عاشورا براى گفتن اللَّه اكبر، اكبر آوردم
على را در غدير خم نبى بگرفت روى دست ولى من روى دست خود على اصغر آوردم
على انگشتر خود را به سائل داد امّا من براى ساربان انگشت با انگشتر آوردم
براى آن كه قرآنت نگردد پايمال خصم براى سم مركبها خدايا پيكر آوردم
براى آن كه همدردى كنم با مادرم زهرا براى خوردن سيلى سه ساله دختر آوردم
اگر با كشتن من دين تو جاويد مىگردد براى خنجر شمر ستمگر حنجر آوردم
به پاس حرمت بوسيدن لبهاى پيغمبر لبانى تشنه يا رب بهر چوب خيزر آوآوردم
منبع: گریزهای مداحی، محمد هادی میهن دوست، ص27 و 29
کانال ادعیه وگریزهای مجمع الذاکرین (علیه السلام)👇👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/466354217Cce92b3a469