eitaa logo
کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
40.3هزار دنبال‌کننده
8.2هزار عکس
3.3هزار ویدیو
373 فایل
﷽ 💚مقدمتان را به کانال ✅ خوب ✅ پرمحتوا ✅ و ارزشمند مجمع الذاکرین گرامی میداریم💚 مدیریت 👇 @khadeem110 @majmazakerinee لینک کانال👆 https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه 👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
🏴 🏴 🏴 🏴 ✍شاعر:کربلایی امیر حسین سلطانی ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ میسوزه از پا تا سرم (بیا بیا ای پسرم)۲ بیا ببین خون جگرم (بیا بیا ای پسرم)۲ بیا ببین ای پسرم که جون نداره پیکرم بیا که زهر کینه زد آتیششو به جگرم پریشونه حال و هوام غریب شهر سامرام حسن غریب سامرا ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ بیا بگیر رو پات سرم (بیا بیا ای پسرم)۲ این دم آخر مضطرم (بیا بیا ای پسرم)۲ بیا ببین تو حالم و... ببین شکسته بالم و... این دم آخر تشنه لب به یاد اون گودالم و... میسوزه از عطش لبام یاد حسین و کربلام حسین غریب کربلا ▪️▪️▪️▪️▪️▪️ چشم انتظارتیم آقا (قائم آل مصطفی)۲ تا کی باشیم ازت جدا (قائم آل مصطفی)۲ بیا ای آرزوی ما بده به این دنیا صفا منتظره مادر تو دیگه ظهور کن و بیا ای آخرین مولا بیا منتقم زهرا بیا یابن الحسن آقا بیا @majmaozakerine
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴 🏴 🏴 🏴 ✍شاعر:کربلایی امیر حسین سلطانی ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ امامی که به حج نرفته تو شهر سامره غریبه میسوزه از آتیش زهر و اسیر قومی نانجیبه یه عمره که،خونه براش زندون شده یه عمره که،ابر چشاش بارون شده حالا دیگه،مضطر و نیمه جون شده دوای دردش زهره که میشه راحت آقا داره میسوزه اما افتاده یاد زهرا میخونه زیر لب هی مهدی کجایی بابا یا عسکری یا مولا ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ امامی که قلبش رئوفه سوخته تموم تارو پودش رنگش پریده میکشه آه گرفته زهر همه وجودش رو خاکا سر،میذاره تا مهدیش بیاد میدونه که،پسر به دیدنش میاد آخه دلش،تنگه براش خیلی زیاد دلی شکسته داره این لحظه ها میباره به غیر مهدی،آقام مگه کسی رو داره شبیه ما برای دیدارش بیقراره یا عسکری یا مولا ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ امامی که آب حیاته جون میده با لبای تشنه به یاد اون جد غریبش که سر بریدنش با دشنه با زهر کین،تورو شهید کردن آقا ولی نشد،سر تو از بدن جدا پاره نشد،جسم تو زیر مرکبا نبودی کربلا که جدتو سر بریدن جسم مطهرش رو به خاک و خون کشیدن با نعل تازه از رو ی پیکرش دویدن غریب حسین حسین وای @majmaozakerine
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴 🏴 ✍شاعر:یوسف حق پرست اشتهاردی(غریب) ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ بسوز ای دل که مولایم فدا شد زمین سـامرا  کرب و بلا  شد ز داغ  عسکری آن حجت حق امام عصر ما صاحب عزا شد تسـلای قلـب مـولا بگـو یا زهرا یا زهرا سلام ای خاک سامرا ملائک زائر صحن و سرای تو امام عسکری جانها  فدای تو آه واویلا واویلا واویلا(2) ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ امام  عسکری جانها فدایت سلام  انبیـا بـر  سـامرایت طواف آسمانیها شب و روز به دور گنبد و گلدسته هایت بسوزم در عزای تو دلم پر زد برای تو برا ایوان طلای تو دلم دارد هوای خاک سامرا شوم  زوار خاک پاک سامرا آه واویلا واویلا واویلا(2) ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ دوباره اشک ماتم در بصر شد امام عسکری خونین جگر شد عزیز فاطمـه  مهـدیِّ زهرا سیه پوش  و عـزادار پدر شد سلام ای حضرت مولا تمام  هستـی  زهـرا اگر  رفتی در سامرا دعـایم کن کنـار  قبـر  بابایت همه جانها  فدای سوز و آوایت آه واویلا واویلا واویلا(2) @majmaozakerine
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴 🏴 🏴 🏴 ✍شاعر:کربلایی امیر حسین سلطانی ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ زد آتیشم زهر جفا مهدی بیا مهدی بیا میسوزم از سر تا به پا مهدی بیا مهدی بیا دارم میشم از تو جدا مهدی بیا مهدی بیا آشفته ام این لحظه ها مهدی بیا مهدی بیا بیا ماهه شام تاره من ببین حال بی قراره من بیا ای نور دو عین من دم جون دادن کناره من خدانگهدارت ای پسرم مهدی ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ ای غایب دور از نظر مهدی بیا مهدی بیا ای حجت ثانی عشر مهدی بیا مهدی بیا بی تو میشه عمرم هدر مهدی بیا مهدی بیا از کوچه ی دل کن گذر مهدی بیا مهدی بیا کجایی ای یار و دلدارم که از دنیا بی تو بیزارم کجایی آه ای طبیب من که از هجرت زار و بیمارم العجل آقاجان یابن الحسن مولا ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ هر لحظه میخونم دعا مهدی بیا مهدی بیا گرفته حالم بی شما مهدی بیا مهدی بیا ای صاحب ما نوکرا مهدی بیا مهدی بیا منتقم خون خدا مهدی بیا مهدی بیا یه عمره با یاد عاشورا چشات از اشکات شده دریا تو میبینی اون مصائب رو که خون گریه میکنی آقا العجل آقاجان یابن الحسن مولا ۱۴۰۲/۰۶/۳۰ @majmaozakerine
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴 🏴 🎤مداح :حاج جابر باقری ✍شاعر:کربلایی رضا نصابی،سید اسماعیل بنی زهرا ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ ای وای... به سینه بزن بازم تو سینه زن که شده عزای دومین حسن خون میباره از چشاش و غم داره توی صداش و خیلی سخته لحظه هاش و ای وای ای وای امون از غریبیه. امام حسن ای وای شده صاحب الزمان صاحب عزا شده سامرا شبیه کربلا قلبه اقا محزونه چشم اقا گریونه زیر لبهاش می خونه ای وای. ای وای. امون از غریبیه امام حسن بابا... بعد تو غریب میشم پاشو ببین بی تو بی حبیب میشم پاشو ببین می زنه دلم شراره غصه هام پایون نداره بارونه چشام می باره ای وای ای وای. امون از غریبیه امام حسن ای وای @majmaozakerine
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شنیدم گل دسته هات آتیش گرفت شنیدم صحن و سرات اتیش گرفت شنیدم گلدسته هات خراب شده دل شیعه ها برات کباب شده شنیدم ضریح تو شکسته اند دل مهدی تو رو گسسته اند مرغ قلبم پرزده به سامرا می زند به سینه و سر ، ای خدا کاش می شد کبوتر شما بودم یا گدای صحن سامرا بودم شنیدم زائر نداری اقا جون توی غصه ها می باری آقا جون شنیدم خراب شده اون بارگات شنیدم آتیش زدن صحن و سرات شنیدم بمب تو حریم تو زدن شنیدم آتیش به صحنت کشیدن دل مجنونت واست دیونه شد دل من گدای این میخونه شد شعر.مجنون کرمانشاهی
در بستری افتاده بی جان پیکره توست برخاک از زهرجفا بال وپره توست آقادگرتاب وتوان رفته زجسمت دلواپس مهدی دو چشمان تره توست زهره جفا جسم تورا درهم کشیده در بستری انگار جسم لاغره توست درهجره ی دربسته ای افتادی ازپا آه وفغان وبی کسی دور و بره توست از داغ ودرده کوچه ها بی تاب هستی در گوش جانت ناله های مادره توست پیری چه زود آمدبه استقبالت آقا زهرجفا دربین هجره یاورتوست در سامرادور ازوطن تنهاغریبی تنهاکناره بستره تو همسرتوست گویند لب تشنه توجان دادی به بستر درساعت آخر فغان در حنجرتوست بالاسرت وقت شهادت بودمهدی یاآنکه روی خاک هجره پیکرتوست _شعر…آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی)
خوشبخت آنکس که گدای عسگری شد یا آن سری که خاک پای عسگری شد مدیون به اشک چشم زهراگشت هرجا چشمی که گریان عزای عسگری شد افتاده در زندان غم آن شاه عشاق محشر به پا از ناله های عسگری شد درسامرا ای دل تو با دقت نظر کن عالم اسیر آن سرای عسگری شد مهدی و این بار فراق و بی کسی ها هم پایه ی درد و بلای عسگری شد از زهر آن نامرد در بستر فتاده مهدی عزادارعزای عسگری شد از زهر کین دیگر توان در دست و پانیست عالم اسیر ناله های عسگری شد. ای اهل عالم من گدای این سرایم من خاک پای عسگری و سامرایم دیدم حسن بال و پرت افتاده اینجا درگوشه ایی از بستر ت افتاده اینجا آقا تو در مابین زندان باشی اما مانند برگی پیکرت افتاده اینجا مهدی ببین درلحظه های آخرینش چشمش به چشم مادرت افتاده اینجا من شک ندارم او عروس فاطمه بود دیدی تو نرکس همسرت افتاده اینجا ای عسگری درسامرابی یار هستی بنگر که مهدی لشکرت افتاده اینجا مجنون امام عسگری در شور و شین است او گریه کن بربی کسی های حسین است شاعر..آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی)
دل من هوای سامراداره هوای دیدن او ن سرا داره چش خسته ام دیگه سو نداره هوای دیدن عسگری داره اقاجون می شه گداتوبخری من می خوام بشم گدای عسگری می شه ماروتاحرم راهی کنی می شه بر گدای خود شاهی کنی تابیام میون صحن عسگری با نگاهت دل و دین و می بری شنیدم که عسگری حرم داره به تموم زائراش حرم داره منم اون گدای صحن عسگری می کنه اون حرمت چه دلبری شنیدم که صحن تو خراب شده دل شیعه ها برات کباب شده یا امام عسگری فدات بشم من می خوام که سائل سرات بشم شعر..آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی)
ای قلم بنویس فخر آل زهرا عسگری است درنگاه معرفت تندیس تقوا عسگری است بوالعجائب جز علی درعالم نبود نوگل اعجوبه آن شاه اعلا عسگری است گرکه دنیا زادگان دنیا پرستی می کنند فاش می گویم که بالاتر زه دنیا عسگری است گربه بازار محبت پای بگذارد کسی بیند او سلطان این بزم تولا عسگری است گرکه از آب بقاء خضرنبی یک قطره خورد لیک مالک بر سماء و هفت دریاعسگری است درجنون عشق هرکس شد اسیر مکتبی درسرای عاشقی سلطان والاعسگری است ایکه در مابین هیئت خود بزرگی کرده ای خوب بنگر شاخص ایثار تنها عسگری است سامرا با هادی و عشق به او رونق گرفت آنکه ثبتش کرد در تاریخ دنیا عسگری است عقل عالم در شگفت است از فهم و ادراک حسن کارگاه کل عالم را معما عسگری است جلوه ی دلدار را با چشم دل باید بدید هرکجا فریادیا زهراست آنجا عسکر ی است این دل مجنون اگر افتد بکارش مشکلی گاه یا مهدی بود ذکرش گهی یا عسگری است شعر.آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی)
آقازمان روضه ات آغاز گشته است تاوسعت بهشت تودل باز گشته است امشب دلم به اشک عزاشستشو کنم چشمان من بدست شما نازگشته است امشب تمام سامره از غم لبالب است با لحظه لحظه ذکر تودمسازگشته است اززهر معتمد به جوانی شدی فدا درهای آسمان به رویت باز گشته است دربستری و دیده ی تو تار گشته است دیدار روی مهدی توراز گشته است وقت وداع مهدی و باباچه دیدنی است آنجا خداهم از تو سرافراز گشته است دربستری و لرزش دستت عجیب بود آبی نخورده ای و چه دمسازگشته است دیگرامام عسگری از هوش رفته است آنجا خودش طبیب شفاساز گشته است شاعر..آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی)
شد امام عسکری مسموم زهر کینه ها/ یا اباصالح بیا داده جان در بین غربت چون پدر در سامرا/ یا اباصالح بیا 🌸🌸🌸🌸🌸 شد امام عسکری در بین بستر نیمه جان/ العجل صاحب زمان در جوانی کشته شد با کینه ی عباسیان/ العجل صاحب زمان ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
با موضوع شهادت حضرت  عسکری علیه السلام السلام علیک یا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف صاحب عزای سامرا آجرک الله مأنوس اشک و روضه ها آجرک الله بودی تو در شهر مدینه داغدار ِ شش ماهه ی شیر خدا آجرک الله در پشت درب خانه بین آتش و میخ مادر تو را می زد صدا آجرک الله حالا تو سمت موطن خود رهسپاری داری به لب سوز و نوا آجرک الله داغ پدر آتش زده بر سینه ی تو داری به تن رخت عزا آجرک الله آخر شده بابای تو با زهر کینه از بند زندان ها رها آجرک الله کاری شده زهر جفا در پیکر او می لرزد او سر تا به پا آجرک الله بر دامنت سر می گذارد با دل خون راحت شود از هر بلا آجرک الله شکر خدا در زیر سایه جان سپارد رأسش نمی گردد جدا آجرک الله دیگر نمی گردد تن او پاره پاره از مرکب ده بی حیا آجرک الله آقا ندیدی بر تنش زخم ِ روی زخم از نیزه و سنگ وعصا آجرک الله در وقت تدفینش خدا را شکر دیگر لازم نباشد بوریا آجرک الله ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
السلام علیک یا ابالمهدی یاحسن عسکری علیه السلام زبان حال امام زمان با پدر علیهماالسلام درد آشنای گوشه ی زندان ابالغریب مظلوم دهر ، حیدر دوران ابالغریب از بس که تلخ بوده به کام تو زندگی زهر جفا شده به تو سامان ابالغریب موی سپید و سن کمت می دهد گواه راحت شدی ز داغ فراوان ابالغریب با تو چه کرد زهر بلا، ریخت بر هَمَت سرتاسرت چرا شده لرزان ابالغریب خاکی شده عبای تو و یاد کوچه ای هستی ز گوش پاره تو گریان ابالغریب با روضه های سینه و مسمار در شده صبح و شب ِنگاه تو باران ابالغریب عجّل وفاتی ِ لب تو مستجاب شد آخر رسید عمر تو پایان ابالغریب صد شکر وقت رفتن تو مهدی ِ تو هست گیرد سرت به ناله به دامان ابالغریب نوشیدنی برای تو آورده ام پدر باشد اگر که کام تو عطشان ابالغریب بابا تن تو را کفن ِ قیمتی کنم دیگر رها نمی شوی عریان ابالغریب در بین بندبند تنت نیست فاصله در زیر نعل های ستوران ابالغریب رأست به روی نیزه نرفته وخواهرت پاره نکرد بر تو گریبان ابالغریب راحت شدی ز غربت و دیگر نمی شود درد غریب ِبعد تو درمان ابالغریب ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)