صدف:
حضرت رقیة دختر امام حسین(علیهماالسلام) - ۱
حرم حضرت رق یه در دمشق
زادگاه- مدینه درگذشت صفر ۶۱ق آرامگاه شام، دمشق
رقیه دختر خردسال امام حسین(ع) که در واقعه کربلا حضور داشت و همراه با کاروان اسرا به شام برده شد و در شام درگذشت. زیارتگاهی دردمشق به وی منسوب است. درباره اینکه آیا امام حسین(ع) چنین دختری داشته است یا نه و نیز درباره نام، چگونگی وفات و مزار منسوب به وی اختلافنظر وجود دارد.
محتویات
۱نام و نسب۲حضور در کربلا۳ماجرای درگذشت۳.۱گزارشها۴مزار منسوب۵تردیدها۶سوگواری۷تکنگاری۸جستارهای وابسته۹پانویس۱۰منابع۱۱پیوند به بیرون
نام و نسب
رقیه فرزند امام حسین(ع) امام سوم شیعیان است. نام مادر او در منابع نیامده است. در برخی گزارشهای نسبشناسی در میان دختران امام حسین(ع) نام برده شده است. ابن فُندُق بیهقی(م ۵۶۵ ق) در کتاب لباب الانساباز دختری به نام رقیه برای امام حسین(ع) در کنار فاطمه و سکینه یاد کرده است.[۱] ابن فندق در جای دیگر فاطمه، سکینه، زینب و ام کلثوم را دختران امام حسین ذکر میکند و میافزاید زینب و ام کلثوم در کودکی از دنیا رفتند.[۲]محمد بن طلحه شافعی (م ۶۵۲ ق) دختران امام را چهار تن دانسته و تنها از زینب، سکینه و فاطمه نام بردهاست و نام دختر چهارم را ذکر نکرده است.[۳] نجم الدین طبسی از گزارش ابن فندق و مطالب السئول به این نتیجه رسیده که نام دختر چهارم امام حسین(ع) رقیه و کنیه او امکلثوم است.[۴] با این حال بیشتر منابع تاریخی دختری به نام رقیه برای امام ذکر نکردهاند؛ شیخ مفید تنها سکینه و فاطمه را به عنوان دختران امام حسین(ع) ذکر میکند.[۵]
✅✅ ادامه دارد .....
🚩لبیک یاحسین علیه السلام🚩
🚩حضرت رقیة دختر امام حسین(علیهماالسلام) - ۷
كرامات حضرت رقيه (ع)
از حضرت رقيه (ع) ومرقد مطهر آن حضرت،در طول تاريخ، كرامات متعددي بروز كرده است . در این مطلب توجه شما را به یک كرامت شگفت جلب ميكنيم:
بگو چند جمله از مصيبت دخترم( رقيه) رابخواند
مرحوم حاج ميرزا علي محدث زاده ( متوفاي محرم 1396 ه. ق)، فرزند مرحوم محدث عالي مقام حاج شيخ عباس قمي رضوان الله تعالي عليها، از وعاظ وخطباي مشهور تهران بودند. ايشان ميفرمود: يكسال به بيماري وناراحتي حنجره وگرفتگي صدا مبتلا شده بودم،تا جايي كه منبر رفتن وسخنراني كردن براي من ممكن نبود . مسلم، هر مريضي در چنين موقعي به فكر معالجه ميافتد، من نيز به طبيبي متخصص و با تجربه مراجعه كردم.
پس از معاينه معلوم شد بيماري من آن قدر شديد است كه بعضي از تارهاي صوتي از كارافتاده و فلج شده و اگر لاعلاج نباشد صعب العلاج است.
طبيب معالج در ضمن نسخهاي كه نوشت دستور استراحت داد و گفت كه بايد چند ماه ازمنبر رفتن خودداري كنم وحتي با كسي حرف نزنم واگر چيزي بخواهم و يا مطلبي از زن و بچهام انتظارداشته باشم آنها را بنويسم،تا در نتيجه استراحت مداوم واستعمال دارو، شايد سلامتي از دست رفته مجددا به من برگردد.
البته صبر درمقابل چنين بيماري وحرف نزدن با مردم حتي با زن وبچه، خيلي سخت وطاقتفرساست،زيرا انسان بيشتر از هر چيز احتياج به گفت وشنود دارد و چطور ميشود چند ماه هيچ نگويم وحرفي نزنم وپيوسته در استراحت باشم ؟!
آن هم معلوم نيست كه نتيجه چه باشد.
برهمه روشن است كه با پيش آمدن چنين بيماري خطرناكي،چه حال اضطراري به بيماردست ميدهد اضطرار مياندازد، اين حالت پريشاني است كه انسان اميدش از تمام چارههاي بشري قطع شده و به ياد مقربان درگاه الهي ميافتد تا به وسيله آنها به درگاه خداوند متعال عرض حاجت كرده وا زدرياي بيپايان لطف خداوند بهرهاي بگيرد.
من هم باچنين پيش آمدي، چارهاي جز توسل به ذيل عنايت حضرت امام حسين (ع) نداشتم . روزي بعد ازنماز ظهر وعصر،حال توسل به دست آمد وخيلي اشك ريختم وسالار شهيدان حضرت اباعبدالله (ع) راكه به وجود مقدس ايشان متوسل بودم مخاطب قرارداده گفتم : يا بن رسول الله، صبر درمقابل چنين بيماري براي من طاقتفرساست. علاوه بر اين من اهل منبرم و مردم ازمن انتظاردارند برايشان منبربروم.
من از اول عمر تا به حال علي الدوام منبر رفتهام و از نوكران شما اهل بيتم، حالا چه شده كه بايد يكباره از اين پست حساس براثر بيماري كنار باشم . ضمنا ماه مبارك رمضان نزديك است،دعوتها را چه كنم؟ آقا عنايتي بفرما تا خدا شفايم دهد.
به دنبال اين توسل، طبق معمول كم كم خوابيدم. درعالم خواب، خودم را در اطاق بزرگي ديدم كه نيمي ازآن منور وروشن بود وقسمت ديگر آن كمي تاريك.
درآن قسمت كه روشن بود حضرت مولي الكونين امام حسين (ع ) را ديدم كه نشسته است . خيلي خوشحال وخوشوقت شدم و همان توسلي را كه در حال بيداري داشتم در حال رويا نيز پيداكردم . بنا كردم عرض حاجت نمودن، ومخصوصا اصرار داشتم كه ماه مبارك رمضان نزديك است و من در مساجد متعدد دعوت شدهام،ولي با اين حال حنجره ا زكارافتاده چطور ميتوانم منبر رفته وسخنراني نمايم وحال آنكه دكتر منع كرده كه حتي با بچههاي خود نيز حرفي نزنم.
چون خيلي الحال وتضرع وزاري داشتم، حضرت اشاره به من كردو فرمود به آن آقا سيد كه دم درب نشسته بگو اشك بريزيد،ان شاءالله تعالي خوب ميشويد. من به درب اطاق نگاه كردم ديدم شوهر خواهرم آقاي حاج آقا مصطفي طباطبائي قمي كه از علما وخطبا و از ائمه جماعت تهران ميباشد نشسته است . امر آقا را به شخص نامبرده رساندم. ايشان ميخواست از ذكر مصيبت خودداري كند،حضرت سيد الشهدا(ع) فرمود روضه دخترم را بخوان. ايشان مشغول به ذكر مصيبت حضرت رقيه (ع) شد و من هم گريه ميكردم و اشك ميريختم، اما متاسفانه بچههايم مرااز خواب بيدار كردند ومن هم با ناراحتي از خواب بيدار شدم ومتاسف ومتاثر بودم كه چرا از آن مجلس پرفيض محروم ماندهام، ولي ديدن دوباره آن منظره عالي امكان نداشت.
✅✅ ادامه دارد ......
🚩لبیک یاحسین علیه السلام🚩
@majmaozakerine
ف ابراهیم زاده:
گریه بر سیدالشهدا (ع) افضل مستحبات و از نماز شب بالاتر است
پدرم گریه بر سیدالشهدا علیهالسلام را افضل مستحبات و حتی از نماز شب بالاتر میدانست. ایشان میگفت این حرف چیست که میگویند گریه یعنی چه؟ خیلی از انبیاء از خوف خدا بکاء داشتهاند. آیا از شوق لقاء خدا بکاء نداشتند؟ گریه از شوق رسیدن به معشوق حقیقی عالم داشتهاند.
خود انبیاء برای امام حسین (ع) گریه میکردند. آنها وقتی عظمت کار امام حسین (ع) را درک کردند، اشکشان جاری شد و توسل پیدا کردند. این مسئله، تک بودن و عظمت کار امام حسین (ع) را نشان میدهد.
پدرم میگفت: خیال میکنم گریه بر سیدالشهدا (ع) از افضل مستحبات باشد. گریه بر سیدالشهدا (ع) از همه مستحبات بالاتر است حتی از نماز شب!
گریه، اذن دخول و محرم شدن انسان است
پدرم میگفت: گریه، رابطه انسان با آن طرف عالم است. گریه، واسطه و رابطه است. وقتی که میخواهید وارد حرمی شوید و پا به حریمی بگذارید، طلب اجازه میکنید و اذن دخول میگیرید. میگویید یا خداوند وارد شوم؟ یا پیامبر وارد شوم؟ یا امام وارد شوم؟ در روایت است که اگر برای اذن دخول زیارت امام حسین (ع) اشک از چشمت جاری شد، بدان اجازه داده شده است.
پس این اشک رابطه انسان با ماوراء است. این اشک یک نشانه است. یک رمز است. فقط یک اتفاق فیزیکی نیست.
پدرم تأکید داشت خود گریه یک اذن و اجازه است. مثل چراغی است که روشن میشود و برای تو نشانه است. اگر اشکی آمد، علامت این است که به تو اذن دادهاند. این عین عبارت آقاست.
آیتالله بهجت، 50 سال هر هفته مراسم داشتند و خودشان جلوی در مینشستند
مسئله روضه اباعبدلله (ع) اینقدر برای آیتالله بهجت مهم بود که حدود 40، 50 سال هرهفته مجلس داشتند و ایشان حاضر نبود به این سادگی این کار را ترک کند. حتی در حال مریضی اصرار داشت که این مجلس باید برقرار شود و اصرار داشت که خودش باید حضور داشته باشد. خیلی برایش مهم بود که از اول مجلس حضور داشته باشد.
سالها این مجلس روضه در منزل ایشان بود و پدرم درها را باز میکرد و خودش دم در مینشست و برای هرکسی که وارد میشد، احترام میکرد. هیچ وقت اینگونه نبود که برای شخصیت خاصی بلند شود و برای همه این احترام را قائل میشد.
استاد آیتالله بهجت پای سماور مینشست و در روضه سیدالشهدا علیهالسلام چای میداد
ایشان میگفت: استاد بزرگ ما، مرحوم غروی کمپانی (آیت الله کمپانی اصفهانی) که از لحاظ علمی در سطح بالایی بود، در مجالس روضه ابا عبدالله (ع) پای سماور مینشست و چای میداد.
هر مجلسی برای هر امامی برگزار میکنید آخرش با امام حسین (ع) تمام کنید
مطلب دیگری که پدرم در این روضهها بر آن اصرار داشت این بود که مجلس به مناسبت هر امامی که برگزار شده بود، باید آخرش به امام حسین (ع) ختم میشد.
ایشان تأکید میکرد امام حسین (ع) منشأ همه اینهاست و اینقدر بزرگ است که همه اینها به او متوسل میشدند. نه تنها امامان، بلکه قبلتر از آن پیامبران نیز به ایشان متوسل میشدند.
این توسلات انسان را خدایی میکند
سفارش پدرم همیشه این بود که خدا میداند این توسلات برای انسان چه میکند. این توسل برای انسان یک ارتباط است. چطور وقتی یک لامپ را به برق وصل میکنیم، نور میدهد. انسان اگر به اینها متوسل شود، اسباب وصل میشود.
انسان وقتی به آنها متصل شود، انگار به خدا متصل شده است. این توسلات انسان را خدایی میکند. نظر ایشان این بود که انسان هرچه میتواند در این زمینه کم نگذارد. لذا خود ایشان با آخرین توانش میآمد.
وصیتنامه آیت الله بهجت درباره عزاداری برای امام حسین (ع)
ایشان در وصیتنامه خود ذکر کردند که بعد از من از ثلث ماندههایم، مجلس عزا و روضه سیدالشهدا (ع) را اقامه کنید.
ایشان میگفت اگر من در عمرم 50 سال مراسم گرفتم، کم است و بعد از من شما باز هم برایم مراسم روضه اباعبدلله (ع) را بگیرید.
زیارت عاشورا را هر روز با صد لعن و صد سلام میخواند
آیتالله بهجت هر روز زیارت عاشورا را با صد لعن و صد سلام میخواند و بارها میگفت: آقایی از خدا خواسته بود تا زیارت عاشورایش هیچ روزی ترک نشود حتی در روز مرگش. ایشان نمیگفت که این درخواست خود من است. در حالیکه ما میدیدم خودش هر روز این کار را میکرد.
ایشان روز یکشنبه رحلت کرد. یک روز قبلش که شنبه بود، دیدم ایشان مشغول خواندن زیارت عاشورا شده بود و هنگامی که برای رفتن به درس جلوی در ایستاده بود، صد لعن و صد سلام را با تسبیح میشمرد. آن روز از همه روزها سرحالتر بود.
شرکت در مجالس روضه سیدالشهدا (ع) تعظیم شعائر است
یکی از کارهای ایشان این بود که در مراسم مختلفی که برای اباعبدلله (ع) گرفته میشد، به اندازه توانشان شرکت میکردند. از زمان قدیم که من بچه بودم، ایشان به شرکت در این مجالس التزام داشت. شرکت در مجالس این بزرگواران را عظمت بخشیدن به یاد و نام آنها میدانست.
لذا
متن زیارتنامه حضرت رقیه
سلام الله علیها ⬇️⬇️⬇️⬇️
🌟بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرّحیم🌟
ِ
اَلسَّلامُ عَلَیْكِ یا سَیِّدَتَنـا رُقَیَّةَ، عَلَیْكِ التَّحِیَّةُ وَاَلسَّلامُ وَرَحْمَةُ اللهِ وَبَرَكاتُهُ، [اَلسَّلامُ عَلَیْكِ یـا بِنْتَ رَسُولِ اللهِ]، اَلسَّلامُ عَلَیْكِ یـا بِنْتَ اَمیرِ الْمُؤْمِنینَ عَلِیِّ بْنِ اَبی طالِبِ، اَلسَّلامُ عَلَیْكِ یا بِنْتَ فاطِمَةَ الزَّهْراءِ سَیِّدَةِ نِسـاءِ الْعالَمینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْكِ یا بِنْتَ خَدیجَةَ الْكُبْرى اُمِّ الْمُؤْمِنینَ وَالْمُؤْمِناتِ، اَلسَّلامُ عَلَیْكِ یا بِنْتَ وَلِىِّ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْكِ یا اُخْتَ وَلِىِّ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْكِ یا بِنْتَ الْحُسَیْنِ الشَّهیدِ، اَلسَّلامُ عَلَیْكِ اَیَّتُهَا الصِّدّیقَةُ الشَّهیدَةِ، اَلسَّلامُ عَلَیْكِ اَیَّتُهَا الرَّضِیَّةُ الْمَرْضِیَّةُ، اَلسَّلامُ عَلَیْكِ اَیَّتُهَا التَّقیّةُ النَّقیَّةُ، اَلسَّلامُ عَلَیْكِ اَیَّتُهَا الزَّكِیَّةُ الْفاضِلَةُ، اَلسَّلامُ عَلَیْكِ اَیَّتُهَا الْمَظْلُومَةُ الْبَهِیَّةُ، صَلَّى اللهُ عَلَیْكِ وَعَلى رُوحِكِ وَبَدَنِكِ، فَجَعَلَ اللهُ مَنْزِلَكِ وَمَاْواكِ فِى الْجَنَّةِ مَعَ آبائِكِ وَاَجْدادِكِ، الطَّیِّبینَ الطّاهِرینَ الْمَعْصُومینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْكُمْ بِما صَبَرْتُمْ فَنِعْمَ عُقْبَى الدّارِ، وَعَلَى الْمَلائِكَةِ الْحـافّینَ حَوْلَ حَرَمِكِ الشَّریفِ، وَرَحْمَةُ اللهِ وَبَرَكاتُهُ، وَصَلَّى اللهُ عَلى سَیِّدِنا مُحَمَّد وَآلِهِ الطَّیِّبینَ الطّاهِرینَ وَسَلَّمَ تَسْلیماً بِرَحْمَتِكَ یا اَرْحَمَ راحمین
@majmaozakerine
5_6226698415846195333.mp3
4.48M
#مسافراربعین
من هواخواهِ تواَم
مبهوت درگاهِ تواَم
مسافرِ راهِ تواَم
#کربلا.کربلا
#حاج_محمـود_كريمی
@majmaozakerine
تو این هوای شرجی از آب
تو این هوای ابری از غم
دوای دردم اشکه انگار 🎺🎷
دارم دوباره زنده میشم
عشق حسینی شدنه
گریه مناجات منه 🎺🎷
سینه زنی پر زدنه
🥁 کربلا کربلا کربلا کربلا 🥁
برای درد اگه دوا نیست
دردا اگه یکی دو تا نیست 🎺🎷
دلم خوشه به خونه ی تو
هیچ جا شبیه کربلا نیس 🎺🎷
من هوا خواه تو ام
مبهوت درگاه تو ام
مسافر راه تو ام
🥁 کربلا کربلا کربلا کربلا 🥁

با روسیاهیمان خریدی
دلمو بس که مهربونی
تا حالاشو خودت آوردی
بقیشم خودت میدونی
من طرفدار تو ام 🎺🎷
غلام دربار تو ام
مال علمدار تو ام
🥁 یا حسین یا حسین 🥁
هرجا به هر هدف برم من
تو دنیا هر طرف برم من
آروم نمیگیرم تا اینکه 🎺🎷
یک کربلا نجف برم من
شیعه ی حیدری ام 🎺🎷
عاشق این بر تری ام
هلاک این نوکری ام
🥁 یا علی یا علی 🥁
@majmaozakerine
زشتیم و روسیاه، تو زیبا حساب کن
اندک بضاعتیم، تو دارا حساب کن
تلخیم و ناگوار، تو امّا ز روی مهر
ما را به سان شهد گوارا حساب کن
عمریست رنگ و بوی بیابان گرفته ایم
ما را بیا و آبی دریا حساب کن
مُشتی خراب بی سرو پا را به یک نظر
در راه خویش بی سر و بی پا حساب کن
این اشک های روضه ی جدت حسین را
باران محو آتش فردا حساب کن
یک عمر پای دست عمویت گریستیم
ما را گدای حضرت سقا حساب کن
در انتقام صورت نیلی فاطمه
روی وفای ما گل زهرا حساب کن
ما را برای مرقد زیبای مادرت
آیینه کار و زرگر و بنّاحساب کن
#محمد_حسین_رشیدی
http://eitaa.com/joinchat/1537867798Cb4afe113b7
نگاهِ گریه داری داشت زینب
چه گامِ استواری داشت زینب
دلِ با اقتداری داشت زینب
ببین چه اعتباری داشت زینب
چهل منزل حسینِ مُنجلی شد
گهی زهرا شد و گاهی علی شد
ندیدم زینب کبری تر از این
ندیدم زینت باباتر از این
ندیدم دختر زهرا تر از این
حسینی مذهبیُ غوغاتر از این
اگر چه غصه دارد آه دارد
به پایش خستگیِ راه دارد
به گِردش آفتاب و ماه دارد
به والله که ای والله دارد
همین که با جلالت سر نداده
به دستِ هیچ کس معجر نداده
پس از آن که زمین را زیر و رو کرد
سپاه کوفه را بی آبرو کرد
به سمت کربلا خوشحال رو کرد
کمی از خاک را برداشت بو کرد
رسیدم کربلا ای داد ای داد
حسین سر جدا ، ای داد ای داد
چهل روز است گریانم حسین جان
چو مویِ تو پریشانم حسین جان
چهل روز است می خوانم حسین جان
حسین جانم حسین جانم حسین جان
تویی ذکر لبم الحمدلله
حسینی مذهبم الحمدلله
همین جا شیرخواره گریه می کرد
ربابِ بی ستاره گریه می کرد
گهی بر گاهواره گریه می کرد
گهی بر مشکِ پاره گریه می کرد
خدایا از چه طفلم دیر کرده؟
مرا بیچاره کرده ، پیر کرده ...
همین جا دورِ اکبر را گرفتند
زِ ما شبه پیمبر را گرفتند
ولی از من دو دلبر را گرفتند
هم اکبر هم برادر را گرفتند
به تو گفتم که ای افتاده از پا
ز جا بر خیز ور نه معجرم را ...
همین جا بود که سقایِ ما رفت
به سمتِ علقمه دریای ما رفت
پناهِ عصمتِ کبرای ما رفت
پی او گوشواره هایِ ما رفت ...
فقط از علقمه یک مشک برگشت
حسین بن علی با اشک برگشت
همین جا بود که دل ها گرفتُ ...
کسی رویِ تن تو جا گرفتُ ...
سرت را یک کمی بالا گرفتُ ...
و از پشتِ سرت سر را گرفتُ ...
همین که بر گلویت خنجر آمد
صدایِ نالۀ زهرا در آمد ....
همین جا بود الف را دال کردند
تنت را بارها پامال کردند
ته گودال را گودال کردند
تو را با سّم مرکب چال کردند
اگر خواندم قلیلت علت این بود
که یک تصویری از تو بر زمین بود
تو ماندی و کبوتر رفت کوفه
تو را کشتند و خواهر رفت کوفه
خودم در راه و معجر رفت کوفه
چه بهتر زودتر سر رفت کوفه
و گر نه دردها می کشت ما را
نگاه مردها می کشت ما را
بهاری داشتم اما خزان شد
قدی که داشتم بی تو کمان شد
عقیق تو به دستِ ساربان شد
طلایِ من نصیب کوفیان شد
خبر داری مرا بازار بردند
میان مجلس اغیار بردند
همین جا بود افتادند تن ها
همین جا بود غارت شد بدن ها
تمامی کفن ها، پیرهن ها
بدون تو کتک خوردند زن ها
همین جا بود گیسو می کشیدند
به هر سو دخترانت می دویدند
همین جا بود تازیانه باب گردید
رخ ما در کبودی قاب گردید
ز خجلت خواهر تو آب گردید
که معجر بعد تو نایاب گردید
سکینه معجر از من خواست اما
خودم هم بودم آن جا مثل آن ها ...
ز جا برخیز غم خواری کن عباس
دوباره خیمه را یاری کن عباس
برای عزتم کاری کن عباس
علم بردار علم داری کن عباس
سکینه می کند زاری ابالفضل
چه قبر کوچکی داری ابالفضل
#نوحه_سنتی #زمزمه #اربعین
#امام_حسین_علیه_السلام
به سبک: نسیمی جانفزا می آید
نسیمی جانفزا می آید
بوی کرببلا می آید
واویلا واویلا واویلا
دوباره کربلا غوغا شد
ماتم زینب کبری شد
واویلا واویلا واویلا
من پی ات کوچه گردی کردم
خسته از دشمن نامردم
یک جهان درد دل اوردم
واویلا واویلا واویلا
سر به خاک بلا بگذارم
خیزو کن چاره ای دلدارم
مادرم امده دیدارم
واویلا واویلا واویلا
زنده شد خاطراتم اینجا
چیده شد روی نیزه سرها
وای از ان غروب عاشورا
واویلا واویلا واویلا
بوسه از حنجرت یادم هست
نگاه مادرت یادم هست
غارت پیگرت یادم هست
واویلا واویلا واویلا
شام پر ماجرا را دیدم
وادی بی حیا را دیدم
سرو تشت طلا را دیدم
واویلا واویلا واویلا
خواهرت ببین تنها مانده
اسیر موج غمها مانده
رقیه خرابه جا مانده
واویلا واویلا واویلا
روضه خوانت خرابه جان داد
پای راس تو از پا افتاد
عاقبت شد زهجران آزاد
واویلا واویلا واویلا
خبر داری که دیدم آزار
شد چهل منزل این غمتکرار
راهم افتاده بین بازار
واویلا واویلا واویلا
هرچه آمد سرم را دیدی
چون هلالی ز نی تابیدی
دور من هرطرف چرخیدی
واویلا واویلا واویلا
#قاسم_نعمتی
#واحدزمزمه_ای_حضرت_رقیه_س
#دلم_شکسته
🔘🔘9⃣2⃣5⃣🔘🔘
☑️بنداول
دلم شکسته ای خدا غمی نشسته تو سینه
دستم به روی گونه هام سرم همیشه پایینه
نکنه بچه ای بیاد کبودی هامو ببینه
خدا کنه که باز نیان حرومیای بد دهن
اونا که با حرفای بد شرز زدن به قلب من
اونا که عمه ی منو همه ش کنیز صدا زدن
کل تن ماها داره بابا نشونه
ازونا که مارو زدن هی وحشیونه
ازقاتلات خیلی کتک خوردیم بابایی
یاسیلی ویا لگد و یا تازیونه
خسته شدم جان پدر
بابا من و باخودببر
•┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈•
☑️بند دوم
منم همون رقیه ی عزیز ودردونه ی تو
آرزومه یک بار دیگه بیام روی شونه ی تو
اما حالا دستای من باید بشه خونه ی تو
.....
از ضربه ضجر لعین کنده شده گوشواره ها
کل تنم کبوده از جفای قوم بی حیا
این پیرزن سه ساله ی چند روزِ پیشته بابا
سر پر ازخون تو رو بغل میگیرم
ازین زمونه بخدا بابایی سیرم
حاجت مو اگه میشه امشب رواکن
آرزومه روی سرت امشب. بمیرم
خسته شدم جان پدر
بابا من و باخودببر
•┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈•
سادات ببخشن
☑️بندسوم
بهار قلب دخترت شبیه فصل خزونه
خیلی از دلم گرفته از نامری این زمونه
بابا بیا مثل قدیم اگه میشه بریم خونه
....
تنها نذار ازین ببعد هرجا میری منم ببر
چیزی نمونده بابا از قناری شکسته پر
بابا ببین که دختره سه ساله تو زدن نظر
.....
پاشو بابا ببین دلم چه پریشونه
بهارعمردخترت رو به خزونه
سه ساله تو ببین این دم آخر
شبیه مادرت تنم داره نشونه
ته شدم جان پدر
بابا من و باخودببر
•┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈•
💠💠💠9⃣2⃣5⃣💠💠💠
#استادکربلایی_مجیدمرادزاده
#جان_رقیه_خاتون
#عمـہ با سـمت چـپ
صورتِ من حـرف نـزن
عمـہ #سـیـلـی زَجـر
گـرفـتـہ شنوایی مـرا
#عـمـہ جان موی سرم
#ســوخــتـــہ اســت
نــگـــذاری کـہ ببـينــد
#پـــدرم زخــــم مــرا
#آه_دمعة_الرقیـہ…😭
#شور
#حضرت_رقیه سلام الله علیها
#شهادت
#اصغر_چرمی
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
بيا عمه جون - ببين اومده بابايى از سفر
بيا عمه جون - رسيده خرابه با چشماى تر
مى خوام بش بگم - ديگه منو از اين خرابه ببر
چشم مادرش روشن
ببينه سر بابام دست كدوم جلاده
چشم مادرش روشن
ببينه از روى نيزه ها زمين افتاده
چشم مادرش روشن
ببينه رقيه با عشق باباش جون داده
حسين بابا حسين بابا
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
كمك كن عمه - بذارم سرِ ، بابامو ، رو دامن
تو گوشش بگم - چه بلايى آوردن بر سر من
منم مثل اون - ندارم يه جاى سالم رو بدن
چشم مادرش روشن
ببینه کنج خرابه تو غل و زنجیرم
چشم مادرش روشن
ببینه مثل خودش دست به کمر راه می رم
چشم مادرش روشن
برای بلند شدن دست به دیوار می گیرم
حسين بابا حسين بابا
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
کمک کن عمه - یه کم سر و وضعم بشه مرتب
کمک کن عمه - بکش شونه رو موهام عمه زینب
کمک کن عمه - دیگه راحت می شی از دستم امشب
چشم مادرش روشن
ببینه چجور داره دست و تنم می لرزه
چشم مادرش روشن
امون از بزم حرامی و چشای هرزه
چشم مادرش روشن
مگه یه گوشواره اینجا چقدر می ارزه ؟
حسین بابا حسین بابا
YEKNET.IR - zamine - 3 safar 1441 - arab khaleghi.mp3
3.37M
🔳 #زمینه احساسی #اربعین
🌴چی میشه سلامم رو یه دفعه جواب بدی
🌴منی که اشکم براهه منی که آهم مدامه
🎤 #محسن_عرب_خالقی
@majmaozakerine
4_302648190522361020.mp3
27.01M
💠 نوحه #زمینه حضرت رقیه
💠 کجایی بابا پیش خدایی بابایی
💠 تقدیم به همه دختران شهدا
#اربعین
#کربلا
#حضرت_رقیه_س
🎤🎤 #محمود_کریمی
@majmaozakerine
#حضرت_رقیه علیها سلام
#شور
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
بند1⃣
دست توئه کلید کرب و بلا
ای دختر شهید کرب و بلا
پیدا نمیشه هیچ کسی شبیهت
مثل تو رو ندیده کرب و بلا
ای ستاره ی شبای حسین
ای مدافع ولای حسین
آخر سرم فدایی شدی برای حسین برای حسین
تو علمدار حسین،بودی با عمر کمت
وایستادی جلوی ظلم،با همون قد خمت
یا رقیه مددی
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
بند2⃣
حیرونه عالم از تصوّر تو
هیچ واژهای نبوده در خور تو
ای عصمت خدا ندیده کسی
از رو سرت بیفته چادر تو
از تو کربلا تا شام بلا
جنگیدی واسه حجاب و حیا
روشن از چراغ اشک تو شد مسیر خدا مسیر خدا
پایهی کاخ یزید،لرزیده با قدمت
وایستادی جلوی ظلم،با همون قد خمت
یا رقیه مددی
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
بند3⃣
توی رگات میجوشه خون حسین
تو خطبه خوندی با زبون حسین
اشک تو کاری کرد که تا همیشه
تو خاطر همه بمونه حسین
موندی پای حق مث مادرت
هرچی که بلا آوردن سرت
دست دشمنت نیفتاده یک نخ معجرت نخ معجرت
برپا شد قیامتی،توی شام با علمت
وایستادی جلوی ظلم،با همون قد خمت
یا رقیه مددی
شعر و سبک:محمدجواد ابوتراب زاده
〰〰〰〰〰〰〰〰
#نوحه_سنتی #زمزمه #اربعین
#امام_حسین_علیه_السلام
به سبک: نسیمی جانفزا می آید
نسیمی جانفزا می آید
بوی کرببلا می آید
واویلا واویلا واویلا
دوباره کربلا غوغا شد
ماتم زینب کبری شد
واویلا واویلا واویلا
من پی ات کوچه گردی کردم
خسته از دشمن نامردم
یک جهان درد دل اوردم
واویلا واویلا واویلا
سر به خاک بلا بگذارم
خیزو کن چاره ای دلدارم
مادرم امده دیدارم
واویلا واویلا واویلا
زنده شد خاطراتم اینجا
چیده شد روی نیزه سرها
وای از ان غروب عاشورا
واویلا واویلا واویلا
بوسه از حنجرت یادم هست
نگاه مادرت یادم هست
غارت پیگرت یادم هست
واویلا واویلا واویلا
شام پر ماجرا را دیدم
وادی بی حیا را دیدم
سرو تشت طلا را دیدم
واویلا واویلا واویلا
خواهرت ببین تنها مانده
اسیر موج غمها مانده
رقیه خرابه جا مانده
واویلا واویلا واویلا
روضه خوانت خرابه جان داد
پای راس تو از پا افتاد
عاقبت شد زهجران آزاد
واویلا واویلا واویلا
خبر داری که دیدم آزار
شد چهل منزل این غمتکرار
راهم افتاده بین بازار
واویلا واویلا واویلا
هرچه آمد سرم را دیدی
چون هلالی ز نی تابیدی
دور من هرطرف چرخیدی
واویلا واویلا واویلا
#قاسم_نعمتی
http://eitaa.com/joinchat/272171029C7c2be56d94