نمیدانم چه سوزی بود از عشق تو در سرها
که دلها میزند پر در هوایت چون کبوترها
به خون پاک خود خطی نوشتی از فداکاری
کز آن حرفی نمیگنجد به دیوانها و دفترها
اگر هر منبر از وصف تو زینت یافت، جا دارد
که از خون تو پا بر جای شد محراب و منبرها
بنازم همرهانت را که افتادند چون از پا
طریق عشق را مردانه طی کردند با سرها
نمیدانم چه آیینیست دنیای محبت را
که خواهرها نمیگریند بر مرگ برادرها
پدرها شسته دست از جان به آب دیدۀ طفلان
خضاب از خون فرزندان خود کردند مادرها
فدای پرچم سرخ تو ای سردار مظلومان
که میلرزد ز بیمش تا ابد کاخ ستمگرها
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
❇️ ابرگروه مجمع الذاکرین اهل بیت (علیهم السلام)
اولین وفعال ترین گروه درایتا👌
باحضور اساتید وشاعران گرامی
✔️محرم نزدیکه
🔹درخواست هر گونه مطالب مذهبی، اشعار، نوحه،حدیث، روضه دارید
روی لینک بزن وارد گروهمون بشو⬇️
https://eitaa.com/joinchat/272171029Cbd84607cac
📣📣📣📣📣
دل نکنم، از وطنم، روح تنم کربلاست
بال و پرم، خوان کرم، تاج سرم کربلاست
بسته بشه راه حرم راه جنون که بازه
هر کی سرش نذر سر تو بشه سرفرازه
شمعی و پروانه ی عاشق پی تو فراوون
دم به دم از عشق تو جاری می شه خون تازه
کوربشه هر کی طالب غربت کرب و بلاست
مهر نماز شیعیان تربت کرب و بلاست
حضرت شاه حسین/ ابی عبدالله حسین 2
ذکر جنون، خون درونِ شریانم حسین
از ته دل ، عمق وجودت بگو، جانم حسین
بعد خدا راز من إسمُهُ دَوا حسینه
عقده گشای دل خسته دم یا حسینه
گفته نبی وصف مقامت أنا مِن حسین و
یعنی که سر سلسله ی آل عبا حسینه
بِنَبیٍ عَرَبی، و رسولٍ مَدَنی
مثل نماز واجبه، روضه و سینه زنی
حضرت شاه حسین/ ابی عبدالله حسین
تو علنی، عشق منی، بی کفنی یا حسین
ای نفسم، لفظ قسم، کار و کَسَم یا حسین
ذره ام و جیره خور سایه ی آفتابم
عمریه که فاطمه نوکر می کنه خطابم
روز قیامت جای من توی بهشت اعلاست
بس که به دوری حرم کرده خدا عذابم
سوز دل داریم و غم من و بین الحرمین
یه روزی می رسیم به هم من و بین الحرمین
حضرت شاه حسین/ ابی عبدالله حسین 2
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
ماهِ محرم آمده، هنگامه ی غم آمده
هَل مِن معینِ شاهِ دین، بر گوشِ عالم آمده
هیئت به هیئت مرد و زن، تحتِ لوای یا حسین(ع)
شد نوحه خوان و سینه زن، از داغِ شاهِ عالَمین
وای از بلای کربلا، از این همه جور و جفا (۲)
آه از غمِ شامِ بلا، وا زینبِ بی اقربا (۲)
هم آسمان و هم زمین، با بغض و آهِ آتشین
یکسر همه سر در عزا، گریَد برای شاهِ دین
اشک از بصر جاری نما، دینِ خدا یاری نما
مثلِ علمدارِ حسین، خیز و علمداری نما
وای از بلای کربلا، از این همه جور و جفا (۲)
آه از غمِ شامِ بلا، وا زینبِ بی اقربا (۲)
هر جا زمینِ کربلاست، هر خانه ای ماتم سراست
در جانِ ما غم شعله ور، از داغِ شاهِ سرجداست
ما رهروانِ خطِ سرخ، ما عاشقانِ عهدِ سرخ
این مُهرِ پیشانیِ ما، باشد نشانِ مرگِ سرخ
وای از بلای کربلا، از این همه جور و جفا (۲)
آه از غمِ شامِ بلا، وا زینبِ بی اقربا (۲)
ماهِ قیام و ماهِ خون، گلهای دشتِ لاله گون
اشکِ غمت را کن فزون،در غایتِ عشق و جنون
وای از بلای کربلا، وای از زمینِ نینوا
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
به سوی خیمه عترت بیامد اسبی آشفته
دگرگون گشته احوالش زسرهای بخون خفته
نگاهش قصه ها از دشت پر رنج و بلا دارد
هزاران راز پنهان از شهید کربلا دارد
گهی با شیهه می آید گهی نالان و افسرده
بدیده چون سوارش را به خاک افتاد پژمرده
به درب خیمه هردم خواهری از یار می گوید
دو چشمش گشته گریان و عزیزش را همی جوید
بگفت با ذوالجناح زینب چرا مغموم و بیماری
چرا بنموده ای با شیهه هایت ناله و زاری
چرابرگشتهای بیکس به منگو پس سوارت کو
نمی بینم کسی با تو سوار بی قرارت کو
سرو یالت شده خونین چرا محزون و بی یاری
سرت افکنده و غمگین و می بینم دل افکاری
ز میدان بلا برگو برای من چه آوردی؟
خبر از جسم بی جان حسینم هدیه آوردی؟
برایم گو زعباس درخشان و فروزنده
که در شب های تارم بود همچون ماه تابنده
زداغ عون و عبدالله مثال کوره می سوزم
نواخوانی شده از بهر آنها کار هر روزم
تمام فکر من اینست که سر آید شب تارم
سیهگشته شب و روزم از این خاموشی بیزارم
مرا با خود به میدان بر که شاید یار خود بینم
ز باغ زاده زهرا نشینم خوشه ای چینم
مرا با خود ببر نزدش که گویم درد دل هایم
که شاید لحظه ای بیند که من تنهای تنهایم
بگیرم در بغل دست علمدار حسینم را
در اینصحرا بریزم من به کامشاشک عینم را
به زینب ذوالجناح گفتا که خود زین غم پریشانم
چگونه از غمی گویم که آتش کرده برجانم
چگونه با تو برگویم جواب این سوالت را
جواب این سوالی که کند آشفته خوابت را
ابوالفضلت دو دستش را چنین از تن جدا دارد
که قاسم لخته خونی به سر جای حنا دارد
علی اکبرت عطشان در این دشت بلا جان داد
تنش صد پاره وجان را به دست پاک یزدان داد
بگفتا شاه عطشان این سخن با زینبم برگو
کزین باغ خزان دیده تو ماندی ای گل خوشبو
بگو بعد ابوالفضلم علمدارم تویی زینب
پس از این روشنی بخش شب تارم تویی زینب
مبادا دشمن بی دین به شادی غصه ات بیند
مبادا واگزاری جای خود آسوده بنشیند
از این رنج و غم و محنت هدف آداب و آئین است
اگر سر می دهم بهر بقای مکتب و دین است
بگفت اینک (سعیدی) نوحه ام را با غم آوردم
از این ره هدیه اینک از برایت ماتم آوروم
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
چه شبها را به بالینت پسرجان تا سحر کردم
به صد امید اندر دل به آیینه نظر کردم
به گلزار حیاتم چون تو سروی را همی دیدم
سرودم نغمه شادی و غم از سر بدر کردم
به دل گفتم که دامادت کنم زینت خودم بندم
زخونت جای مادر زینت اندر موی سر کردم
تو نشکفته هنوز ای نوگل لیلی خزان گشتی
منم چون بلبل سرگشته سر در زیر پر کردم
به مرگت عزّتم رفت و اسیر کوفیان گشتم
بجای جامه دامادیت نیلی بسر کردم
چو مرغی آشیانم سوخته نومید سرگردان
دودست اندر بغل در این بیابان ناله سر کردم
فلک زد پشت پایی بر بساطم در بدر گشتم
بیا شبهای ما در بین که بی تو چون سحر کردم
بیاد غنچه پژمرده ام هر جا گلی دیدم
بجای اشک از دیده روان خون جگر کردم
▪️▪️▪️▪️▪️▪️
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
✅ شب تاسوعا
🔻 سعید نسیمی
1️⃣ بند اول
برخیز ای تکیهگاهم/ علمدار سپاهم
دست ومشک وعلمت/ سرراهم
بیتو دل بیقراره/ خیمه حامی نداره
دست دشمن به فکر/ گوشواره
ابوفاضل اباالفضل3/ یابن زهرا
2️⃣ بند دوم
ای که درخون نشستی/پشت من را شکستی
چشم امید همه/ دیده بستی
ای مه بیقرینه/ عشق یاس مدینه
وعده دادی وفاکن/ به سکینه
ابوفاضل اباالفضل3/ یابن زهرا
#تاسوعا
#سعید_نسیمی
#نوحه
#زنجیرزنی
#محرم
@majmaozakerine
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
✅ شب عاشورا
🔻 سعید نسیمی
1️⃣ بند اول
شب عاشورا شده/ خون دل زهرا شده
تنها امید زینب/ تنها شده
خواهرت بیقراره/ کسی جز تو نداره
شب آخر روشونت/ سر میذاره
یابن زهرا حسینجان3/ یابن زهرا
2️⃣ بند دوم
توخیمهها روونه/ هی لالایی میخونه
مادر علیاصغر/ پریشونه
تشنگی کرده غوغا/ بچهها دور سقّا
خیمه بیآب و پرآب/ چشم زهرا
یابن زهرا حسینجان3/ یابن زهرا
#عاشورا
#سعید_نسیمی
#نوحه
#زنجیرزنی
#محرم_1401
@majmaozakerine
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
حضرت عباس علیه السلام
بیا داداش ، ببین علقمه ، چه غوغا شده ، وَ دست من از تن جدا شد
گل زهرا ، بیا و ببین ، که فرق سرم ، به ضرب عمودی دوتا شد
سرخه اشک من وامصیبتا خالیه مشک من وامصیبتا
گرفته علقمه عطری از مدینه
شرمنده هستم از دخترت سکینه
سیدی یا حسین ...
ابوفاضل ، میری ای داداش ، می مونه حسین ، با این لشگر بی مروت
به آل الله ، جسارت میشه ، اهانت میشه ، دل زینب و رنج و محنت
تازیانه و سیلی ِ جفا گریه ی غربتِ آل مصطفی
جفای تحمیلی ، یاس و رنگ نیلی
تا تو بودی عباس ، کسی نخورد ، سیلی
ای مهربان یارم ، تویی علمدارم
واحد
#زنجیرزنی
#حضرت_عباس ع
〰〰〰〰〰〰〰
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
(می روی ای پسر کمی آهسته تر)نوحه شهادت حضرت علی اکبربه سبک(همه جا کربلا..)
می روی ای پسر کمی آهسته تر۲
قدمی ره برو پیش چشم پدر۲
ولدی یا علی ولدی یا علی۲
_____________؛؛؛
سوی میدان رود شبه پیغمبرم
من به دنبال او پدری مضطرم
ولدی یا علی....
_________________
وای بر من چرا ابتا گو شده
نکند دشمنش چیره بر او شده
ولدی یا....
_________________
ای علی آمده پدرت در برت
پاره پاره شده پس چرا پیکرت
خیز واز جا بگو سخنی جان من
شادمان کن مرا روح وریحان من
ولدی یا علی....
___________________
بوده ای ای علی حاصل عمر من
خیز از جا شرر بر وجودم مزن
بین علی گریه ام، خنده دشمنم
برسر نعش تو خسته جان می کنم
ولدی یا علی......
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
با رفتنت ای اکبرم، "نور حرم رفت ۲"
بال و پرم بودی ولی، "بال و پرم رفت ۲"
ای قوت قلب حرم
ای نور چشم مادرم
پاشو بریم ای اکبر من
پاشو غریبیمو ببین
پاشو دیگه از رو زمین
پاشو بریم پیغمبر من
این دفعه گرگا یوسف دریدن
باید بسازم با دل بریدن
" وَلَدی وَلَدی وَلَدی وَلَدی "
با نالههات توی حرم، "تابوتب افتاد ۲"
بابای پیرت بیهوا، "از مرکب افتاد ۲"
سخته چقد داغ جوون
از زانوهام رفته تَوون
صورت رو صورتت میذارم
داغت شکست پشت منو
جسم کَمت کشته منو
داره میره صبر و قرارم
دشمن با خنده میزد کنایه
قرآنت آخر شد آیه آیه
" وَلَدی وَلَدی وَلَدی وَلَدی "
از سفرهی کرامتت، "پر شده صحرا ۲"
پاشو ببین بالاسرت،
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین