eitaa logo
کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
41هزار دنبال‌کننده
8.5هزار عکس
3.4هزار ویدیو
379 فایل
﷽ 💚مقدمتان را به کانال ✅ خوب ✅ پرمحتوا ✅ و ارزشمند مجمع الذاکرین گرامی میداریم💚 مدیریت 👇 @khadeem110 @majmazakerinee لینک کانال👆 https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه 👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
(ع) روی خاک قتلگاهی ، تنها و بی سپاهی بمیرم واست عمو جون ، اینجوری بی پناهی تو رو مابین یه گودال ، اینطور تنها گذاشتن چجوری باید ببینم ، رو سینه ت پا گذاشتن ---------- الهی قُربونِ ، این حالِ زار تو طاقت بیار دارم ، میام کنار تو بذارم این جونُ و ، در اختیار تو ---------- می‌خوام که باشم ، فداییِ این راه قربونت بشه الهی عبدالله ---------- ای جانم عمو عموجانم جانم <><><><><><><><> به غم عشقت عموجون ، عمریه که اسیرم آرزومه بین گودال ، تو آغوشت بمیرم من مگه مُردم عموجون ، قربون بی کسی هات التماسِ عمه کردم ، تا اینکه جون بِدَم پات برات بمیرم که ، شده تنت خونی صورتِ تو زخمی ، پیروهنت خونی هم سر و پای تو ، هم دهنت خونی واسه چی عمو ، روی لبهاته آه قربونت بشه الهی عبدالله ---------- ای جانم عمو عموجانم جانم <><><><><><><><> تو رو خاک افتاده باشی ، من بین خیمه باشم؟ به نیابت از داداشِت ، می‌خوام اینجا فداشَم بمیره عبدالله واسَت ، عشق تو قاتل من آخرین سربازت هستم ، ای آروم دل من بالای تل کردم ، گریه به احوالت نمی‌ذارم دشمن ، بخنده به حالِت می‌خوام بشم پرپر ، میونِ گودالت میشه جون من ، فدای تو ای شاه قربونت بشه الهی عبدالله ---------- ای جانم عمو عموجانم جانم ✍ بهمن عظیمی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
(ع) غم هجرون تو قاسم ، دنیام و زیرورو کرد یکی انگار خنجرش رو ، توو قلب من فرو کرد مثِ اون روزی که مادر ، بین کوچه کتک خورد پهلوی خونیت و دیدم ، قلبم بازم تَرَک خورد پیچیده توی دشت ، ناله ی یک مادر توو خیمه ها نجمه ، می‌زنه روی سر زنده شده واسم ، روضه ی میخ در قربونت بشم تنت غرق خونه مثل مادرت عموتَم گریونه ای جانم عمو عموجانم جانم همه ی جسمت عزیزم ،از پا تا سر شکسته استخونِ سینه ی تو ، مثل مادر شکسته با نگاهِ آخرینِت ، توو چِهرَم دیدی دردُ و پاشو از جا قاسمِ من ، دریاب این پیرِمردُ و داغ غمت آهِ ، منو بَرانگیخته جای عسل خون از ، کُنج لبت ریخته با خاکِ این صحرا ، خونِ تو آمیخته گریونه غمت شده کُلِ افلاک پیش چشم من نزن پاتُ و رو خاک ای جانم عمو عموجانم جانم مادرت واست بمیره ، توو خاک و خون تپیدی زنده زنده زیر سُمِّ ، مرکب ها قد کشیدی بین خوشحالیِ دشمن ، کارم شد گریه زاری بسکه سنگِت زد یه لشکر ، جای سالم نداری بی کسی های من ، شده فراموشِت؟ کُشته منو والله ، این لب خاموشِت من بمیرم واسه ، جسم کفن پوشِت سخته واسه من عذابِ این لحظه همراهم میای تو بالای نیزه ای جانم عمو عموجانم جانم ✍ بهمن عظیمی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
(ع) بخدا روزِ نبودِت ، روز مرگ ربابه داری جون میدی رو دستم ، چارَت یک جرعه آبه تو تَلَظّی می‌کنی و ، حالِ مادر خرابه کاری از من برنمیاد ، چارَت یک جرعه آبه چشمای خشکیدَت ، قلبم و آزرده ای همه اُمّیدِ ، مادری افسُرده مادرت و دریاب ، ای گل پژمرده ای آرامشِ دلِ زارم اصغر لالایی گُلم بخواب آروم مادر لالایی علی ، علی جانم جانم داری بدجوری تمومِه ، هستی مو می سوزونی الهی بارون بِباره ، شاید زنده بمونی فکر دوریت زندگی مو ، از هم پاشیده مادر حلالم کن ای عزیزم ، شیرم خشکیده مادر پنجه نَکِش اینقد ، به سینه ی مادر دلنگرون هستم ، واسَت علی اصغر حرمله رو دیدم ، میون این لشکر توو آغوش من نزن اینقد پرپر لالایی گُلم بخواب آروم مادر لالایی علی ، علی جانم جانم ناله و گریه حریفِه ، درد و غمها نمیشه آخه سرنیزه میونِ ، حلقومت جا نمیشه جای لالایی تمومه ، این حرفام و شِنُفتی الهی که پیش چِشمم ، از رو نیزه نَیُفتی اون لحظه هایی که ، خیمه میشه غارت کاش لااقل واسم ، بِمونه گهوارَت می‌کُشه مادر رُو ، حلقوم صدپارَت کاشکه لااقل نَره رو نیزه سر لالایی گُلم بخواب آروم مادر لالایی علی ، علی جانم جانم ✍ بهمن عظیمی ➖➖➖➖➖➖➖
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
(ع) مونده مبهوتِ یه پیکر ، با دردِ بی کَرونِش واسه بابا خیلی خیلی ، سخته مرگِ جَوونِش افتاده رو جسم اکبر ، زندگیش بی دَوومه همه با همدیگه گفتن ، کارش دیگه تمومه بُغض علی دارن ، مَردُم این اقلیم قامتش و توو ذهن ، همش می‌کرد ترسیم انگار تنش بینِ ، لشکر شده تقسیم از این زندگی دیگه سیرِش کرده داغ اکبرش چقد پیرِش کرده مظلوم ای حسین حسین جانم جانم یه حرم از این مصیبت ، گریون و سینه چاکه نمی‌خندن به کسی که ، نَعشِ بچه ش رو خاکه شده ارباب دو عالم ، تنهاتر از همیشه چرا از رو خاک صحرا ، آقامون پا نمیشه پیش تن اکبر ، می‌زد حسین فریاد صد دفه شد زنده ، صد مَرتبه جون داد تا پسر و کُشتن ، پدر خودش افتاد این غم تا ابد زمین گیرِش کرده داغ اکبرش چقد پیرِش کرده مظلوم ای حسین حسین جانم جانم کاش نبینه هیچ بابایی ، مرگ بچه ش رو هیچ وقت چی گذشت به شاه عالم ، توی اون لحظه ی سخت شده بدجوری عزادار ، ساعاتِ آخرش رو هر طرف رو که می‌بینه ، می‌بینه اکبرش رو عصای پیریِ شُ و ، شکستن از کینه قاتلِ جونِ اون ، این غمِ سنگینه کُشتن علی رو با ، عقده‌ ی دیرینه درد بی کسی که زنجیرش کرده داغ اکبرش چقد پیرِش کرده مظلوم ای حسین حسین جانم جانم ✍ بهمن عظیمی ➖➖➖➖➖➖➖➖