#اشعار
#شب_جمعه
🖋به قلم: #آرمین غلامی_مجنون_کرمانشاهی
کون ومکان تحت اختیار حسین است
ارض وسماوات ریزه خوار حسین است
خوشا دلی که شود ملتمس او
هرچه به دهر است بیقرار حسین است
ایل و تبارش رسد به خیر وبرکت
آنکه گدابر دره دربار حسین ا ست
گر به در ه زندگی صدگره ات هست
وا شدن مشکلات کار حسین ا ست
هست نصیب دلش جنت الاعلیِ
هرکسی که زایر مزار حسین ا ست
رسیده بر مشامش عطر خوش یار
آنکه دراین شهر همجوار حسین ا ست
گرفته او دودست عالم وادم
با دلی رئوف افتخار حسین ا ست
جودوکرم تا ابد لطف کم اوست
خواهش کم کم ز انتظار حسین است
شفای هر چه مریض درمطب اوست
این همه ازلطف بیشمار حسین ا ست
(مجنون )به غیرازشما کسی ندارد
این دل من تا به ابد زار حسین است
#شب_جمعه_شب_زیارتی_ارباب
#امام_حسین #مناجات_با_امام_حسین
haj_abas_AETrim1685908368275.mp3
7.57M
🏴#امام_حسین_علیه_السلام
🏴#شب_جمعه
🏴#سبک_زمینه
🎤مداح :حاج عباس طهماسب پور
@majmazakerinee
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
🏴#امام_حسین_علیه_السلام
🏴#شب_جمعه
🏴#سبک_زمینه
🎤مداح :حاج عباس طهماسب پور
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
💠جات توی سینه ست
بین من و تو فاصله ای نیست
💠هرچی تو میگی،خیری درش هست، پس گله ای نیست
🔸چاره چیه باید موند، باید سوخت، باید ساخت
🔸چاره چی بود اگه یار،نگاهی نمینداخت
🔹سر میدم زیر پای حسین، زندگیم به فدای حسین
🔹اربعین نمیخواست راهی شم،راضیم به رضای حسین
#حسین_حسین_حسین_ای_حسین
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
💠با دل ماها،میلی نداشتی
دل نمیبستی
💠اینهمه مجنون
پس چرا ظرف مارو شکستی
🔸جا بمونیم میدونیم به فکر ماهایی
دیدنمون شبیه رقیه،میایی
🔸هر طرف میکشونی حسین،تا جنون میرسونی حسین
🔹سوخت و سوز،داره عاشق شدن
🔹حق داری بسوزونی حسین
#حسین_حسین_حسین_ای_حسین
@majmazakerinee
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
با موضوع شهادت حضرت موسی بن جعفر علیهماالسلام
#مناجات_انتظار
السلام علیک یا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
ای دلشکسته در دل صحرا ،امامنا
عمری اسیر ِ غربت عظمی' ،امامنا
می دانم از گناه من ِ شیعه خسته ای
روز وشب از سیاهی قلبم شکسته ای
بنگر گرفته حال و هوای تمام شهر
تنها ظهور توست امان از بلای دهر
این روزها که از غم شیعه مکدّری
صاحب عزای حضرت موسی بن جعفری
پیش ضریح حضرت معصومه و رضا
برپا نموده ای تو کجا مجلس عزا
یا کاظمین رفته ای و پیش غربتش
جاری شده ست اشک تو بر روی تربتش
می نالی از مصیبت دستان بسته اش
در بین کُند و سلسله،ساق شکسته اش
هر روز و شب شده تن مجروحش آشنا
با ضرب تازیانه ی سندی بی حیا
آخر دوای جدّ تو زهر جفا شده
از شرّ ظلم و کینه ی هارون رها شده
از چه امام ِ رافضی اش خوانده دشمنش
آثار کند و سلسه ها مانده بر تنش
آقا به حقّ کشته ی قَعر ِ سُجون بیا
از بند ظلم،شیعه ی خود را رها نما
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
السلام علیک یا مسموم یا غریب
یا باب الحوائج
یا موسی بن جعفر علیهماالسلام
این باغ گل که پرپر ِ دست جفا شده
با زهر کینه حاجت ِ مرگش روا شده
عمریست بوده مأمن او یک سیاه چال
کارش میان سلسله صبر و رضا شده
در بین کُند وسلسله ساقش شکسته است
موسای اهل بیت چنین بی عصا شده
حقّ محبّت شب و روزش به دشمنان
با بغض تازیانه ی سِندی ادا شده
حالا که پیکرش پُر ِ زخم و کبودی است
از چه به روی تخته دری جابه جا شده
در نزد او مگر پسرانش نبوده اند
از چه به روی دوش غلامان رها شده
ای بی حیا امام مرا رافضی نخوان
با مهر او فقط دل ما باخدا شده
با احتیاط سلسله اش را جدا کنید
گل زخم های پیکر او تازه وا شده
حالا برای آن که نباشد در آفتاب
یک سایه بان به روی تن او بنا شده
در بین یاس ها شده پنهان کسی ندید
مدفون به زیر خنجر و سرنیزه ها شده
عمّامه و ردای تنش را کسی نبرد
حرفی نشد دگر که عقیقش جدا شده
چندین کفن برای تنش آمده ولی
یک تکه بوریا کفن کربلا شده
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
السَّلاَمُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الْمَقْتُولُ الشَّهِيدُ
السّلام عَلیَ الْمُعَذَّبِ فِي قَعْرِ السُّجُونِ
وَ ظُلَمِ الْمَطَامِيرِ ذِي السَّاقِ الْمَرْضُوضِ
السلام علیک یا باب الحوائج یا موسی بن جعفر علیه السلام
ایران اگر یم است به هر جاش زیوری
مانده ست روی هر وجبش ازتو گوهری
خورشیداین زمین ز تو رونق گرفته چون
در هر دیار صاحب اولاد انوری
روشن دلیم ما همه با نور اهل تو
درآسمان دل،تو مه و شمس و اختری
سلطان رضا وفاطمه را عُشِّ اهل بیت
یعنی پدر برای دو خورشید کشوری
شیراز و مشهد و قم اگر درب جنتند
پس تو کلیددار بهشت مقرری
وقتی که صاحب سه در جنت است قم
بر این اساس مالک فردوس دیگری
از وقت خوردن نمک سفره ی رضات
گردیده ایم شیعه و هستیم حیدری
.
.
.
آقا روا نبود به قعر سجون روی
تا که شوی اسیر جفای ستمگری
مرضوض گشته ساق تو ودرد می کشی
از کندها و سلسه هایش مکدری
یک نانجیب آمد و زد بی هوا تو را
این صورت کبود تو شد ارث مادری
بااین همه جسارت و توهین روا نبود
تابوت تو دگر بشود تخته ی دری
آقا درست درد زیادی کشیده ای
شکر خدا نبوده کنار تو خواهری
آقا نوشته اند مقاتل کفن شدی
دیگر نیامده که تو هم پاره حنجری
حرف از عصاو نیزه و خنجر نیامده
دیگر ندیده دختر تو روی نی سری
در زیر گُل نهان شده جسم نزار تو
دیگر نرفت زیر سُم اسب، پیکری
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
زمزمه زمینه_چارده ساله که شد.mp3
5.91M
🏴#شهادت_امام_موسی_کاظم_علیه_السلام
🏴#سبک_زمینه_زمزمه
✍شاعر:کربلایی امیر حسین سلطانی
سال ۱۴۰۳
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
🏴#شهادت_امام_موسی_کاظم_علیه_السلام
🏴#سبک_زمینه_زمزمه
✍شاعر:کربلایی امیر حسین سلطانی
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
چارده ساله که شد
تاریک همه دنیام
تو قعر سیاچال
میگرفت نفس هام
چارده ساله دادن
زجرم توی زندون
هر لحظه به لحظه اش
انگار میدادم جون
جون دادم هزار بار،تو اون جای دلگیر
جون دادم هزار بار،من با غُل و زنجیر
جون دادم هزار بار،میشدم تا تحقیر
من راحت شدم،دیگه خدایا
از اونهمه رنج،از اون بلایا
میرم آخر از،زندان دنیا
تو قعر سجون،بودم معذب
فرقی نمیکرد،برام روز و شب
من راحت شدم،از سندی و سَب
آقای غریب موسی بن جعفر
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
چارده ساله کنجِ
زندون میزدم زار
گریه ها میکرد آه
با من در و دیوار
چارده ساله بودم
از زندگی بیزار
خنده های سندی
میداد منو آزار
جون دادم هزار بار،تو دخمه ی اعدا
جون دادم هزار بار،من زیر لگدها
جون دادم هزار بار،از زخم زبونا
من راحت شدم،دیگه خدایا
از اونهمه رنج،از اون بلایا
میرم آخر از،زندان دنیا
تو قعر سجون،بودم معذب
فرقی نمیکرد،برام روز و شب
من راحت شدم،از سندی و سَب
آقای غریب موسی بن جعفر
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
دردام همه با زهر
رفت از تنه زارم
این لحظه ی آخر
من چشم انتظارم
که بیاد رضا و
معصومه کنارم
واسه دیدنشون
بی تاب،بی قرارم
جون میدم به یاده،جدم منم عطشان
جون میدم به یاده،اون پیکر عریان
جون میدم به یاده،کربلات حسین جان
میخونه لبم،روضتو جدا
شد مقتل من،زندان و اما
شد مقتل تو،رو خاک صحرا
من با زهر ولی،تورو با خنجر
من مسمومم و،تو شدی بی سر
من پاره جگر؛تو پاره پیکر
آقای غریب حسین مظلوم
۱۴۰۳/۱۱/۰۲
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین