هدایت شده از حال مرا دریاب حسین
#امام_کاظم علیه السلام
#زمینه
بند1⃣
شبیه دونه ی زنجیر تو شده اشک چشمام
یه بی حیا روز وشب بی امون به تو داده دشنام
گریز روضه ی تو میرسه آخرش به الشام
درسته مثل زینب شد تن تو هم کبود
تو هم بودی اسیر دست یک قوم یهود
شنیدی حرف بد اما کسی دورت نبود
چی بگم ازاسارت و
کوچه به کوچه اضطراب
چی بگم از جسارت و
زینب و مجلس شراب
یا مظلوم یا موسی بن جعفر
بند2⃣
غیر مصیبت و غم ندیدی توی این همه سال
انگاری قتلگاه تو میخواد بشه این سیاه چال
گریز روضه ی تو میرسه آخرش به گودال
تو هم مثل حسین بودی غریب و بی پناه
ولی زندون کجا و ازدحام قتلگاه
تو رو زد یک نفر اما حسین و یک سپاه
خنجر و تیر و سنگ و چوب
شمرو سنان و حرمله
از سر ظهری تا غروب
میزدنش با حوصله
یا مظلوم یا موسی بن جعفر
بند3⃣
دیگه توونی نداری و می گیری دست به دیوار
روضه های مدینه جلو چشم تو میشه تکرار
گریز روضه ی تو میرسه آخرش به مسمار
اگه تابوت برای تو شده یک تخته در
ولی این در دیگه واست نداشته درد سر
نموند از میخ در روی پر و بالت اثر
صدای ضربه ی لگد
به گوش آسمون رسید
دیوار خونه گریه کرد
از میخ در که خون چکید
یا مظلوم یا موسی بن جعفر
شعر و سبک: امیر آهمند
⛔️
هدایت شده از حال مرا دریاب حسین
شبیه دونه زنجیر.mp3
5.96M
هدایت شده از حال مرا دریاب حسین
4_5940334649661194890.mp3
5.41M
هدایت شده از حال مرا دریاب حسین
#زمینه_شورشهادت_امام_کاظم_ع
#سبک_خداحافظ
#دلم_خونه_چشام_بارونه بازم من
✅بنداول زبانحال مستمع
دلم خونه_چشام بارونه بازم من
به تن دارم _دوباره رخت ماتم من
⚫️
گرفتاره _توهستم یا ابا السلطان(ع)
عزاداره _توهستم یا ابا السلطان(ع)
⚫️
چهارده سال_ زندان بود جای تو اقا
بستن زنجیر_به دست و پای تو اقا
⚫️
چهار ده سال _ازین زندون به اون زندون
بمیرم که_نداره غصه هات پایون
وغریب آقام غریب آقام
〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰
✅بنددوم
چهار ده سال _چه زجرایی کشیدی تو
چهار ده سال _چه دشناما شنیدی تو
⚫️
چهار ده سال _اسیر طعنه و آزار
چهار ده سال _سیلی خوردی جای افطار
⚫️
چهار ده سال کشیدی سختیا اقا
چهار ده سال دیدی رنج ومصیبت ها
⚫️
بمیرم که _کسی نشنیدصدا ها تو
شنیدم که_شکستن ساق پا هاتو
〰〰〰〰〰〰〰〰〰
✅زبانحال امام کاظم
غریبم من _اسیر این سیاه چالم
غریبم من_میره تا آسمون نالم
⚫️
رضا جانم _کجایی هستی بابا
رضا جانم_دارم میرم ازین دنیا
⚫️
خلاصم کن _خداوندا ازین زندان
خلاصم کن_ازین زندان و زندان بان
⚫️
خلاصم کن_ازین درد و ازین هجرون
خلاصم کن _خدا از ظلمای هارون
غریب آقام غریب آقام
〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰
✅بندچهارم گریزبه کربلا
می سوزونه_ شرار زهر وجودم رو
زده آتیش_ تموم تارو پودم رو
😭
می سوزم من _ به یاد لبهای سقا
یادجدم_ بیاد روز عاشورا
😭
میسوزم من _به یاد راس بریده
لب تشنه_ که عمه م اونو بوسیده
😭
می افتم من_به یاد لحظه ی اخر
یاد عمه م _به یاد رگ های حنجر
حسین جانم حسین جانم حسین جانم
💠💠💠3⃣7⃣1⃣💠💠💠
〰〰〰〰〰〰〰〰〰
#کاری_ازشعرای_سبکسازاهلبیت_ع
#کربلایی_رضانصابی
#کربلایی_مجیدمرادزاده
#کربلایی ابوالفضل حسینی
هدایت شده از کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
http://eitaa.com/joinchat/272171029C7c2be56d94
ابرگروه مجمع الذاکرین اهل بیت ( علیه السلام) همراه باآموزش مداحی👌
اولین وفعال ترین گروه درایتا😍
4_5976365804617204715.mp3
6.39M
🎧 #تک احساسی امام حسین(ع)
#السلام_علیک_یااباعبدالله
#پیشنهاد_دانلود
[ آخرای سال داره نزدیک میشه... ]
🎤 کربلایی امیر برومند
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
🕊⚜️ مدح و توسل جانسوز ویژۀ شهادت حضرت امام موسی ابن جعفر علیه السلام به نفسِ حاج محمود کریمی⚜️
┄┄┄┅═✧❁❁✧═┅┄┄┄
【توجه】:
جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
┄┄┄┅═✧❁❁✧═┅┄┄┄
سلام امامان، سلام پیمبر
به هفتم امام و نهم نور سرمد
به باب الحوائج به موسی ابن جعفر
دُرِ شش صدف گوهر هشت دریا
سپهر فروزنده ی پنج اختر
چراغِ دل و چشم آزاد مردان
امام امامانِ عالم سراسر
در آیینه ی طلعت اوست پیدا
جلال و جمالِ خداوند اکبر
دعائی به کویش به یک ختم قرآن
سلامی به قبرش به صد حجّ برابر
درود خداوند بر جسم و جانش
زِ آغاز خلقت الی صبحِ محشر
جلالِ خدا در وجودش مجسّم
جمال نَبی در جمالش مُصوّر
نسیمی که بر خیزد از کاظمینش
زِ مُشک است بهتر زِعطر است خوشتر
دل از مِهر آن جانِ عالم نگیرم
بگیرند صد بار اگر از تنم سَر
به هر سو کنم رو به هر جا نَهم پا
دلم دور گلدسته هایش زَند پَر
به موسی بن جعفر بِبَر عرض حاجت
که موسی بن عمران به کویش زَند در
کلامش به گفتار، گفتارِ قرآن
عروجش به زندان، عروج پیمبر
زمین و زمان از جمالش مزیّن
جهان و جنان را دَمش روح پرور
به باب الولایش مَلک را توسّل
به حبل المتینش دو گیتی مُسخّر
چنان گشته با دوست گرمِ مناجات
که محو دعایش شده خَصم کافر
دریغا چه بگذشت زیرِ شکنجه
بر آن نجل زهرا زِ خصم ستمگر
*آه امام ما را زدن*
جراحات زنجیر و دلبند زهرا
سیه چال زندان و فرزند حیدر
چنان زیر زنجیر محو خدا بود
که زنجیر می گفت الله اکبر
دریغا که بر هیجده دختر او
ملاقات یک تن نیامد میسّر
بنالید ای دوستان بر غریبی
که تابوت او بود از تخته ی دَر
الا فاطمه گریه کن بهر بابا
که روحش غریبانه زد از بدن پَر
نه مونس نه همدل نه همره نه همدم
نه یاور نه همسر نه دختر نه خواهر
زبانش به ذکر خدا بود مشغول
روانش به زهر جفا سوخت یکسر
غریبی و هجران و حبس و شکنجه
نبود این همه ظلم و بیداد باور
بسوز ای دل آن گونه در ماتم او
که از نخل «میثم» زند شعله ات سر
*امامِ...معصومِ...چهارده سال از این زندان به اون زندان ..این زندان آخری
زندانبانش یه یهودی بود ..چه کرد ...!!چه کرد ...!!یه روز یه رقاصه ای را آورد، یه رقاصه ی یهودی را آورد ..واردِ زندانِ موسی اِبن جعفر کرد..(با علمِ به اینکه امامِ معصومِ اینکار رو کرد ..)چون میدونست امام رو آزار میده ..بهش گفت پاداش خوبی میگیری ..تا میتونی شادی کن ،بزن و برقص ..رهاش کرد و از زندان بیرون رفت ..ساعتی بعد دید صدای ناله می آد…رفت ازلایِ روزنه های زندان نگاه کرد،دید این زن عبای موسی بن جعفر رو سرش هست سجده رفته "اَشهَد اَنَّ لا اِلهَ اِلّا الله "گریه میکنه میگه منو ببخش..
"آقاجان اون عبا رو روی سر منه،گنه کار هم بکش ......یا موسی ابن جعفر... ... یا باب الحوائج ..."
#حاج_محمود_کریمی
#روضه_امام_موسی_الکاظم_علیه_السلام
┄┄┄┅═✧❁❁✧═┅┄┄┄
🍂🍁روضه و توسل جانسوز _ ویژۀ شَهادت باب الحوائج آقا موسی ابنِ جَعفر علیه السلام_حاج مهدی رسولی🍁🍂
┄┅═══•••✾❀✾•••═══┅┄
____
↶توجه↷:
جهت استفاده ، متون حتما به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
____
مردی که نام دیگر او "آفتاب" است
بین غل و زنجیر هم عالی جناب است
* بریم کاظمین....*
_____________
تو كاظمین آقا، حاجتمو داده
انگار دلم امشب، پنجره فولاده
چه حرمی ،چه گنبدی
حس می كنی، تو مشهدی
زهرا می گه ،خوش اومدی
كرمش، كرم امام رضاست
حرمش ،حرم امام رضاست
آقامون پدرِ امام رضاست
_____________
مردی که نام دیگر او "آفتاب" است
بین غل و زنجیر هم عالی جناب است
حبل المتین ماست یک تار عبایش
این مرد از نسل شریف بوتراب است
پیداست از باب الحوائج بودن او
هر کس از او چیزی بخواهد مستجاب است
با یک سؤالش بشر حافی زیر و رو شد
هر کس به پای او بیفتد کامیاب است
*چقدر آدم ها رو عوض کرد، اومد دید داره از خونه صدای لهو و لعب میآد،صدا زد: دید کنیزی اومد دم در،صدا زد: کنیز! ببینم صاحب این خونه آزاده یا بنده است؟ گفت: نه آقا آزاده..این خونه و زندگی هم مال اونه،منم کنیزشم...گفت: معلومِ که آزاده،بنده بود که این جوری نمی شد...
کنیز برگشت،بُشر یه نگاهی بهش کرد، چرا معطل کردی؟کجا بودی؟ گفت: ارباب این جوری شد،یه آقایی بیرون ازم سئوال کرد، صاحب این خونه آزاده یا بنده است؟.... تو چی گفتی؟ گفتم: آزاده....اون چی گفت؟... گفت: معلومِ که آزاده،بنده بود که این جوری نمی شد...تا اینو گفت،یهو بُشر بلند شد،میگن:پابرهنه اومد تو کوچه،پشت سر آقا دوید، انتهای کوچه رسید به موسی بن جعفر،خودش رو انداخت رو قدمهاش،گفت: موسی بن جعفر! اومدم بهت بگم،نه بنده ام....آقا منم بنده ی خدا کن آقا.....*
چیز کمی که نیست ... آقا چارده سال
زیر شکنجه ، کنج زندان در عذاب است
نامرد ، زندان بان ، یهودی زاده ی شُوم
دست و سر و پاهای آقا را چرا بست ؟!
*یه مجلسی گذاشت هارون ، گفت: لباس تازه به موسی بن جعفر بپوشونید،آوردن آقارو تو مجلس،میوه و غذا جلوی آقا گذاشتن، همه اش نقشه بود، یه عده رو هم از بزرگان جمع کردن،خواست بهشون بگه:موسی بن جعفر احترام داره کی میگه زندان افتاده؟
همه جمع شدن،نگاه می کردن، موسی بن جعفر هم نشسته،یهو آقا شروع کرد حرف زدن،گفت: همه دروغِ...زد بهم نقشه ی اون نانجیب رو
برگردوند آقا رو زندان،این سندیِ ملعون،این زندان بان یهودی،دَرِ زندون رو بست،شلاق و تازیانه را برداشت،گفت:چرا این کارو کردی؟ شروع کرد،اینقدر با این تازیانه به سر و صورت موسی بن جعفر زد.... "اَلسَّلامُ عَلَى الْمُعَذَّبِ فِي قَعْرِ السُّجُونِ وَ ظُلَمِ الْمَطَامِيرِ"*
زخمی که در زیر گلوی او شکفته
یادآور زخم و غم طفل رباب است
با این غل و زنجیر و لب های تَرَک دار
تنها به یاد زینب و بزم شراب است
✍شاعر: علی اکبر لطیفیان
*آقامون رو شهید کردن،از زندان بیرون آوردن،چهارتا حمال،بعضی ها میگن:روی نردبانی،بعضی ها میگن:روی لنگه ی در این بدنِ مبارک رو آوردن، یه عده هم افتاده بودن داشتن استشهاد جمع می کردن،می گفتند: بیایید بنویسید آقاتون به مرگ طبیعی از دنیا رفته،داشتن استشهاد جمع می کردن.....
می دونی دلت رو میخوام کجا ببرم؟ میخوام بگم:بالای بدن دوتا آقا،دوتا امام، استشهاد جمع کردن،یکی موسی بن جعفرِ،اما یکی هم میدونید چه جوری بود؟ همه ریختن تو گودی ِ قتلگاه..دونه دونه دارن میگن چیکار کردیم، بنویس جایزه ی من اینجوریه....من نیزه زدم، من شمشیر زدم.....
#حاج_مهدی_رسولی
#روضه_امام_موسی_الکاظم_علیه_السلام
هدایت شده از کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
4_5931797508807197534.mp3
3.04M
حاج مهدی رسولی
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
#سلامارباب •°💛
•° هر ڪسے یار ندارد به خودش مربوط است
یارِ من باش حسین جان ، ڪه گداے تو منم💔
" السلامعلیڪیاحسینبنعلۍ "✋🏻
#صبحٺون_حسینۍ 🌤
#حسینجانم 🌱
سلام_صبح_زیباتون_بخیر 🌹
در این صبح زیبا🌸🍃
آرزو دارم برایت؛🌸🍃
نور هدایت✨
چشمہ بیکران نعمت☀️
صفا وصمیمیت💖
سرسبزےو خرمےزندگیت☘🍃☘
نورانیت اندیشہ ات💫
پاکےقلبت و زیبایےصبحت را
مملو از نور وعشق خدا باشد✨