eitaa logo
کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
40.5هزار دنبال‌کننده
8.3هزار عکس
3.4هزار ویدیو
375 فایل
﷽ 💚مقدمتان را به کانال ✅ خوب ✅ پرمحتوا ✅ و ارزشمند مجمع الذاکرین گرامی میداریم💚 مدیریت 👇 @khadeem110 @majmazakerinee لینک کانال👆 https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه 👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بهشت رفتن اگر مایلی ز باب نجات بفرست بهر حسین شاه کربلا صلوات رخسار شهید کربلا را صلوات سالار قیام نینوا را صلوات جان ها به فدای نام والای حسین آن نور دو چشم مصطفی را صلوات بر میوه ی قلب و جان زهرا رخسار حسین یار والا صلوات دم به دم بر همه دم بر حسین تشنه لب به دو بازوی ابوالفضل به علی اصغر لیلا صلوات هر که جا نوش کنی آب روان بر لب خشک حسین شاه شهیدان صلوات با نام حسین آن شه دین به دلها برات به جمالش به خصالش به جلالش صلوات هر که دارد به دلش آرزوی کربلا یا شود زائر دشت بلا از سه ساله ی حسین گیرد برات گوید به لب خشک حسینی صلوات مظلوم دگر امام در خون خفته افتاده به خاک حسین کربلا را صلوات ۱. ( الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍوَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ )
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴 اشعار ======================= @ مسلم دلاور بود مثل عمویش تیغ می‌چرخاند و صفدر بود وقتی رجز می‌خواند از پهلوان‌ها یک سر و گردن فراتر بود اصل‌ونسب یعنی او هم برادرزاده، هم داماد حیدر بود در خطبه‌خواندن هم با تیغ برّان زبان مثل پیمبر بود پایان هر بیعت در شهر کوفه ماجرای پشت‌وخنجر بود ای بی‌وفا کوفه! ای کاش از اول نمی‌گفتم بیا کوفه! ویران شود ای‌کاش یا که ببلعد مردمان خویش را کوفه با خانواده نه! مولای من حتی خودت تنها نیا کوفه خوش نیست پایانش وقتی‌که عهدش را شکست از ابتدا کوفه خیری در اینجا نیست می‌بارد از دیوار و درهایش بلا کوفه آواره شد مسلم در کوفه بین چاره‌ها بی‌چاره شد مسلم یاد حسین افتاد وقتی که بند از بند جانش پاره شد مسلم از نسل پاکان بود اما اسیر لشکری مِی‌خواره شد مسلم غربت همین بس که دل‌خوش به عهد کوفی بدکاره شد مسلم در آخرین لحظه مرثیه‌خوان کودک و گهواره شد مسلم از روی بام افتاد در پیش چشم پست‌ها، عالی‌مقام افتاد صدها حکایت داشت خونی که از لب‌های او در چشم جام افتاد گفتند باخنده زن‌های کوفه عاقبت پیک امام افتاد می‌دید ازآن بالا آتش به جان چادر اهل خیام افتاد... می‌دید از‌آن‌جا که زینب مسیرش با چه‌وضعی سمت شام افتاد 🔸شاعر: =========================== 🔹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شبا که خوابتو می بینم تو خواب چشام می سوزه بابا اگه منو ببینی دلت برام می سوزه . بابا دعا کن تموم شه دردم شب تا صبح از درد ؛ خون گریه کردم بیا بغلم کن تا من دورت بگردم . بابام به قولش عمل می کنه میاد و منو باز بغل می کنه . امشب مهمون دارم مهمونم ماهه تا سحر بیدارم بابام تو راهه . دشمن با دختر تو کاری به جز غضب نداره بیا منو ببر که این زجر اصلا ادب نداره . مویی نمونده حتی یه انگشت از بس کشیدن موهامو از پشت دونه دونه ی این زخما بابا منو کشت . کاشکی بیاری برام روسری میدونم امشب منو می بری . خوابم برده بابا یا که بیدارم دارم لب هامو رو لب هات میذارم . امشب مهمون دارم مهمونم ماهه تا سحر بیدارم بابام تو راهه . لرزش بی امون پاهام چرا تموم نمیشه نگو شده چه شکلی موهام نگو که روم نمیشه . عمه با گریه معجر سرم کرد یه کاری این زجر با معجرم کرد حالا دیگه چشمام بسته ست از بس ورم کرد . کنار مایی نمی بینمت بگو کجایی نمی بینمت . از دست سنگینه دنیام تاریکه این صورت برا سیلی خیلی کوچیکه . امشب مهمون دارم مهمونم ماهه تا سحر بیدارم بابام تو راهه @majmaozakerine
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا