babolharam _ Arzi.mp3
4.72M
🌺 روضه و توسل ویژۀ شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها
🎤🎤 استاد حاج منصور ارضی
#فاطمیه #صلوات #ایام_فاطمیه
ای محرم اسرار مادر فضه خانم
دراوجِ غم غمخوارِ مادر ، فضه خانم
جایِ خدیجه مادری کردی برایش
گشتی در آتش یارِ مادر ، فضه خانم
بین در و دیوار دیدی که چگونه
خورده گره در کار مادر ، فضه خانم
ازپشت در بیرون کشیدی باچه زحمت
هم مادر و هم بارمادر ، فضه خانم
تنها تو دیدی گیسویِ آتش گرفته
پیشانی تب دار مادر ، فضه خانم
دیدی شیار انداخته در باشتابش
بر نیمی از رخسار مادر ، فضه خانم
چادر گرفتی دورِ او تا که نبیند
زینب تنِ خونبار مادر ، فضه خانم
تا چند هفته پاک میکردی به گریه
خون در و دیوار مادر ، فضه خانم
در کربلا هم دور زینب را گرفتند
گودال شد تکرار مادر ، فضه خانم
شاعر : قاسم نعمتی
#فاطمیه #صلوات
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
🎤🎤 استاد حاج منصور ارضی
@majmaozakerine
7ad86ab51e18528c4c8e513782273315b643f91d.mp3
8.11M
💠 همسایه ها به مجلس ختمت نیامدند ...
🎤🎤 حاج محمدرضا بذری
#فاطمیه #صلوات #ایام_فاطمیه
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
@majmaozakerine
✨﷽✨
💠 روضه و توسل جانسوز
💠 شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها
همسایه ها به مجلس ختمت نیامدند
من بودم و همین دو سه تا بچه های تو
خیلی به مجتبای تو برخورد فاطمه
فامیل کم گذاشت برای عزای تو
جایِ تمام شهر خودم گریه می کنم
از بس که خالی است در این خانه جای تو
زهرا مرا ببخش که نگذاشت غربتم
یک ختم با شکوه بگیرم برای تو ...
_______
علی رو حلال کن ، ورم داره بازوت
علی رو حلال کن ، که بشکسته پهلوت
علی رو حلال کن برا لحظه ای که
تو افتاده بودی در افتاده بود روت ..
علی رو حلال کن .. علی رو حلال کن ..
علی رو حلال کن ، عدو بی حیا شد
علی رو حلال کن ، که غوغا به پا شد
علی رو حلال کن برا لحظه ای که
برا اولین بار که پایِ مغیره به این خونه وا شد
علی رو حلال کن .. علی رو حلال کن ..
_______
زهرا مرا ببخش که نگذاشت غربتم
یک ختم با شکوه بگیرم برای تو ...
از دست گریه های تو راحت شد این محل
شِکوه نمی کنند به من از صدایِ تو
*هر شب میومد کنارِ قبر زهراش .. یکی ازین شبا تا خواست در و ببنده دید صدا گریه میاد .. دید صدا صدایِ حسینِ ... میگه بابا امشب میری میشه منم ببری ؟.. من دلم برا مادر یه ذره شده .. نیمه شب دست حسینُ گرفت . با هم قدم قدم زنان اومدن کنارِ قبرِ بی بی ، چند قدم مونده به قبرِ بی بی دیدن حسین پا برهنه شد .. آروم آروم خودشو رسوند کنارِ قبرِ مادر .. دست به سینه گذاشت سلام داد .. یه وقت خودشو انداخت رو قبر مادر ، صورت به قبر گذاشت .. گفت مادر دلم برات تنگه ... مادر رفتی دیگه خبر از بچه هات نمی گیری .. ( کجا نشستن گریه کنا ، گفتمو التماسِ دعا ...) اینجا یه جا بود نیمه شب حسین صورت به قبرِ مادر گذاشت ... یه نیمه شبی هم بعدِ کربلا ، زینب اومد کنارِ قبرِ مادر ... صورت رو قبرِ مادر گذاشت ... گفت مادر ، یادته یه پیراهن بهم دادی به حسین بدم ؟ .. مادر هر دختری بره سفر ، سوغات می آره ، منم سوغات آوردم ... این پیراهن پاره پاره و خونی رو گذاشت رو قبرِ مادر ... مادر اینم سوغاتِ سفرِ زینب ... *
🎤🎤 حاج محمد بذری
#فاطمیه #صلوات #ایام_فاطمیه
@majmaozakerine
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
🔳نوحه سنگین حضرت زهرا(س)🔳
ببین با دلی پر ز غصه/نشسته به بالای بستر
نگاهش به چشمان زهراست/علی فاتح بدر و خیبر
میان دلش شعله هایی/ز غصه کشیده زبانه
نگاهش دمی سوی زهراست/دمی سوی آن درب خانه
بگوید به ناله / مرو نور عینم
مرو نور چشم / حسن و حسینم
لبیک ام الحسن ام الحسین ام الزینب............
بدون تو یاری ندارد / علی در میان زمانه
ز بعد تو ای بانوی من /نشیند علی کنج خانه
بگو ای عزیز پیمبر / چه سازم به حال یتیمان
گرفته حسن زانوی غم / حسین گشته زار و پریشان
ببین زینبت را/ پریشان و خسته
که در کنج بیت / غریبی نشسته
لبیک ام الحسن ام الحسین ام الزینب............
خداحافظ ای نور چشمم/علی ولی شاه مردان
خداحافظ ای همدم من / خداحافظ ای شیر یزدان
دگر طاقت ماندنم نیست / ببینم همه جور اعدا
حلالم کن ای با نجابت / حلالم بکن حق زهرا
روم با دلی خون / به نزد پیمبر
به حق یتیمان / مکن گریه حیدر
لبیک ام الحسن ام الحسین ام الزینب............
✍ #وحید_زحمت_کش_شهری
دوبیتی-مرثیه
حضرت زهرا سلام الله علیها
.........................
زکار افتاده دیگر دست مادر
شده از این زمانه خسته مادر
مگر ضربه به پهلویش نخورده
برایه چیست سر را بسته مادر
شده رخسار ماهش ارغوانی
کمانی شد در ایام جوانی
فقط هجده بهار ازعمر دارد
شده بی میل ازاین زندگانی
رشیده بوده وحالاخمیده
ازان روزی که درکوچه دویده
همه دیدندحیدرباچه حالی
عبابرپیکرزهراکشیده
غلاف تیغ وبازوی حبیبه
شده مجروح پهلوی حبیبه
خدایاجای چندین لطمه مانده
زدست خصم برروی حبیبه
خدایاپشت دربال وپرش سوخت
شبیه دروجودحیدرش سوخت
ازان اتش که دشمن زدبه خانه
کمی ازچادرروی سرش سوخت
🏴سلام،روضه شهادت حضرت زهرا(سلام الله علیها) مداحی حاج محمود کریمی در بیت رهبری🏴▫️▪️
خواب در چشمان یثرب آمده مردمش خود را به خوش خوابی زده
باد سرد درد بین کوچه ها هوهوی شبگرد بین کوچه ها
احتضار از راه مخفی آمده رد شد از زیر در آتش زده
خوب گوش بده...
در میان خانۀ مولا چه بود باغبان بود و گل یاس کبود
بانوی لولاک روی بسترش سر نهاده روی پای رهبرش
قابض الارواح با روح الامین نوحه می خوانند بر بانوی دین
مرغ شب فریاد هوهو میزند شب کنج حجره سوسو میزند
سایه ای بروی دیوار گلی است سایۀ لرزان مولایش علی است
زانویی زیر سر بانوی خود در بغل دارد دگر زانوی خود
چشم دارد بر نگاه فاطمه شعله میگیرد ز آه فاطمه
ناله ای آرام می آید به گوش می رود از هوش و می آید به هوش
هر زمانی چشم خود را باز کرد با زبان دل سخن آغاز کرد
کای همیشه همنشین فاطمه ای امیرالمومنین فاطمه
ای که بر ارض و سماء هستی امیر جان زهرایت سرت بالا بگیر
علی جان ... سر تو چرا پایین انداختی... سر تو بالا بگیر مولای من...
آنکه باید این چنین باشد منم آنکه باید شرمگین باشد منم
آخه؛ خواستم یاری کنم اما نشد بند حزن از دستهایت وا نشد
کار من از تو حمایت بود و بس از رضای تو رضایت بود و بس
من وِلایت را به جان دارم علی روی بازویم نشان دارم علی
تو ولی داوری مولای من بر دو عالم سروری مولای من
فاتح بدر و حنین و خیبری تو وصی مصطفایی، حیدری
گردش آرام آرام نگات کرده ترسیم مدار کائنات
ای پناه جان احمد در احد فاطمه آن روز مدیون تو شد
خودش رو به صحنۀ جنگ احد رسوند مادر سادات... دید یه جایی همه جمعند... رسول خدا (جان عالم به فداش) روی زمین نشسته دارند زخمهای رسول خدا رو می بندند ... دور و بر پیامبر اکرم(ص)، امیرالمومنین علی(ع) ایستاده ... نود زخم کاری برداشته تمام بدن غرقابۀ خون... فاطمه (س) رسید خدمت پیغمبر، نگران، دلواپس... بابا حالتون چطوره... فرمود فاطمه جان امروز علی به داد من رسید... خیلی کمک کرد... هر جا اومدند حمله کنند علی جلو ایستاد... علی علی ... همه جا علی... وای وای چه کرده این علی... شیر میدان کارزار... علی امروز جان من رو نجات داده... جلو اومد مادر سادات... فرمود، پسر عمو انشاء الله یه روزی جبران کنم ...
ای پناه جان احمد در احد فاطمه آن روز مدیون تو شد
عهد کردم هر چه گویی آن کنم جان نثاری تو را جبران کنم
علی جان؛ تیر غم هم گر بسویت می پرد باید از قلب من اول بگذرد
شمع عالم لحظه ای خاموش شد فاطمه بار دگر بی هوش شد
آه ... چه لحظات سختی...
ساعتی نگذشت و چشمی باز کرد از دری دیگر سخن آغاز کرد
گفت بشکن بغض خود آقای من گریه کن؛ راحت امشب گریه کن همپای من
تا کی می خوای آروم گریه کنی...
گریه کن بر من و بر ایتام من گریه کن بر طفل تشنه کام من
گریه کن ای دست گیر عالمین بیشتر بر جان جانانم حسین(ع)
گریه کن بر، بر زمین افتادنش گریه کن بر لحظۀ جان دادنش ...
آه لحظات آخره دیگه... حضرت فاطمه(س) در بستر مرگ داره با علی(ع) درد دل می کنه... حرفهای ناگفته رو به علی(ع) میگه... یا علی(ع) این چند وقته من تو بستر بیماری بودم ... کارهای خونه موند... علی جان منو حلال کن ... آخه از بابام رسول خدا(ص) شنیدم اگه علی از تو راضی باشه خدا هم ازت راضیه...
علی جان...
خنده بر لبهای تو بیرنگ شد شرم دارم کار خانه لنگ شد
من اگر بانوی خوبی بوده ام خواهشی از محضرت ننموده ام
عمر تسلیم مشیت میکنم رفتنی هستم، این شب آخر وصیت میکنم
آقا جان؛ نیمه شب غسلم بده با پیروهن نیمه شب کن پیکر من را کفن
نیمه شب بر خاک بسپارم نهان ساعتی در پای قبر من بمان .... ای ...
امیرالمومنین خدای مهربانیه... حضرت فاطمه فرمود ... آقا این بچه های من بی مادر میشن یه وقت نکنه باهاشون بلند حرف بزنی...
فارغ از رنج و ملالم کن علی رفتنی هستم حلالم کن علی
راستی چندی است ای نور دیده ام صوت قرآن تو را نشنیده ام
اشک بسته راه چشمانت علی ای فدای صوت قرآنت علی
گوش کن...
با شما یاسین روایت می شود روح، فانی در ولایت می شود
بعد هر یک حرف آه مرتضی می کند تقطیر کل سوره را
حجره از قرآن مشعشع می شود آیه ها یک سر مقطع می شود
هر چه آهنگ تنفس تندتر می زند نبض عوالم کندتر
از تن حیدر همه نیروش رفت بار آخر فاطمه از هوش رفت
کنار بدن فاطمه اش داره گریه میکنه.... یه وقت صدای هاتفی رسید راه را باز کنید ... یتیم های فاطمه دارند میان از مادر خداحافظی آخر و کنند... همه ملائکه کنار رفتند ... بچه های فاطمه اومدند خودشون رو بروی بدن بیجان مادر انداختند ... آه... من بمیرم برای اون بچه یتیمهایی
.....:
┅═•┄◉⊰↭⊱◉•┄═┅
ای کاش روضۀ مادر انقدر داغ نبود
ای کاش قصۀ کوچه ، ای کاش یاس کبود
کسی مثلِ حسن نمیدونه
که چرا مادرش پریشونه
که چه دردی کشیده تو کوچه
که چجوری رسیده تا خونه
به کسی قصۀ دردِ یه عزیزُ نمیشه گفت
اگه مادر بشه بیمار همه چیزُ نمیشه گفت
غم دیوار نمیشه گفت
غم مسمار نمیشه گفت
غم سیلی نمیشه گفت
رویِ نیلی نمیشه گفت
ای کاش لالۀ زخمی انقدر خسته نبود
راه کوچه به خونه ای کاش بسته نبود
کی میدونه چه غربتی داره
ردِ خونی که روی دیواره
چه بلایی میاد سر صورت
اگه افتاده باشه گوشواره
به کسی علت آه دل تنگُ نمیشه گفت
اثر ضربۀ دستی مث سنگُ نمیشه گفت
غم دیوار نمیشه گفت
غم مسمار نمیشه گفت
غم سیلی نمیشه گفت
رویِ نیلی نمیشه گفت
ای کاش قصه نمی رفت سمتِ کرب و بلا
رویِ نیزه نمی رفت رأسِ خون خدا
کی شنیده تو باغی از لاله
صدای مادری که با ناله
میگه مادر بمیره که جسمت
بی کفن روی خاک گوداله
چیزی از اون تن زیر سم مرکب نمیشه گفت
تویِ گودال چی آوردن سرِ زینب نمیشه گفت
چی اومد سر حنجر تشنه با خنجر نمیشه گفت
چی اومد سر خیمۀ آل پیمبر نمیشه گفت
چی اومد سر گوشواره دختر نمیشه گفت
چی اومد سر چادر و معجر نمیشه گفت
همان حبلی كه بر حبل المتین شد
غل و زنجیر زین العابدین شد
نبود گر روی زهرا را نشانه
نمی زد كس به زینب تازیانه
↫ ﴿
YEKNET.IR - zamine - fatemie 2 - 1398.10.98 - mirdamad.mp3
5.12M
🔳 #ایام_فاطمیه
🌴مادر تو جوونی قد تو شده خمیده
🌴مادر چرا رنگ از رخ بابامون پریده
🎤 #سید_مهدی_میرداماد
⏯ #زمینه
@majmaozakerine
4_5893185843010470025.mp3
9.41M
#فاطمیه
🎤🎤 کربلایی سید رضا نریمانی
◾️ نوحه واحد حماسی بسیار زیبا و بصیرتی
@majmaozakerine