دوبیتی های شهادت حضرت زهرا سلام الله
به نیت شفای جوانان بیمار
الهی زخم بال و پر نبینی
الهی زخم در بستر نبینی
میان روضه ها هرشب دعا کن
که سیلی خوردن مادر نبینی
امان از شعله ها و موی مادر
امان از سیلی و از روی مادر
امان از روضه های فاطمیه
غلاف تیغ بر بازوی مادر
تمام هستی ام بودی به قرآن
سپاه و لشکر من فاطمه جان
هر آنچه میکنی زهرا، ولیکن
فقط از شوهر خود رو مگردان
منم حیدر منم مدیون زهرا
رو دیواره هنوزم خون زهرا
از اون روزی که زهرا رفت ، ای وای
غریبی درد داره، جون زهرا
برون زد از در و با شعله افروخت
همان میخی که درب و سینه را دوخت
سر قبر تو زینب داد میزد
خودم دیدم که موی مادرم سوخت
خودم دیدم گل و پروانه می سوخت
کبوتر در میانه لانه می سوخت
الهی کاش چشمانم نمیدید
که زهرا پشت درب خانه می سوخت
حسین کریمی نیا
نیم از عالم خاک
Karimi-31.mp3
3.49M
🔳 #فاطمیه
دیشب تا صبح گریه کردی
گریه کردی
من هم باتو گریه کردم
گریه کردم
...💔💔💔
#حاجمحمودکریمی
15.97M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
﷽
#ببینید
نماهنگ #ترکی | یارالی زهرا
#رفت_با_منتقم_مادرمان_برگردد
بامداحی: حاج مهدی رسولی
پست ویژه #شب_جمعه و ایام #شهادت_حضرت_زهرا
شاعر: فرهنگ خدایی
تهیه شده در معاونت رسانه هیئت ثارالله زنجان
@majmaozakerine
آسمان خانه ابری و دوباره مادرم
آه سردی میکشد از بی کسی رهبرم
دور بستر میچکد باران ز چشم کودکان
طعم تلخی دارد اما اشکهای باکرم
او چه دیده من ندیدم از چه میسوزد چنین
ترسم اینکه جان دهد ثانی امام و سرورم
کنج خانه پهلوانی در بغل زانوی غم
بغض پنهانش مرا کشت و گذشت آب از سرم
یاس گشته چون بنفشه رنگ رویش تیره تر
چند خط بر روی گلبرگ گلم دارد ورم
من چه میبینم که تابوت عجیبی در حیاط
مادرم قصد سفر کرده نگردد باورم
شانه هایش ناتوان بر حمل شانه گشته است
مانده بر دل حسرتش این آرزوی آخرم
در مدینه قاعده با هرکجا باشد غریب
حرمتش را بشکند هرکس که باشد محترم
پس گرفتم حرف خود را بعد قرن نیمه ای
میرسد قومی زند آتش به جان و پیکرم
در مدینه یک زنی پشت دری مانده ولی
آن زمان باشد تمام قوم جد اطهرم
تازیانه،غارت خلخال و طفلِ زیر پا
گوشواره،خیمه سوزان، در شراره معجرم
علقمه نیزار اندام خدای معرفت
اربا اربا میشود جسم علیِ اکبرم
آخر عمرم رسد تا که ببینم آن دمی
یکهزار و نهصد و پنجاه زخم بی سرم
وای مادرجان بیا صرف نظر کن از سفر
یا بدادم رس به گودال و بیا اندر برم
علی اکبر نازک کار
@majmaozakerine
اسما بریز آب روان
#سبک_روضه / بخش سوم
#روضه_حضرت_خدیجه (س)
#گریز_به_روضه_حضرت_زهرا (س)
با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
تا اینجای روضه رو عرض کردم که حضرت خدیجه (س) به اسماء فرمود اسماء تو برا زهرای من مادری کن.
اسماء هم همهجا با بیبی حضرت زهرا بود، همه جا براش مادری کرد.
هم شب زفاف، هم پشت درِ خونه؛ این دو جا برای این خانم مادری کرد.
هر مادری بود همین دوجا میومد، چون اولی شب زفافه، مادرا دوست دارن همه شب زفاف باشن، دومیش هم موقع وضع حمله، دوست دارن باشن، نوهشون رو بغل بگیرن...
اما یه جاست مادرا نمیان، میدونی کجاست؟
اونجاییه که میخوان بدن دخترو غسل بدن؛ اما اونجا هم اسماء اومد کمک امیرالمؤمنین، گفت آقا تنهاست...
"اسماء بریز آب روان
بر روی گلبرگ گلم"
امشب از طرف خدا کفن اومد، پیغمبر خودش بدن حضرت خدیجه رو غسل داد و کفن کرد.
اما.. پیغمبر یه بدن سالم رو غسل داد.
قربون اون آقایی برم که یهیهو اسماء دید امیرالمؤمنین سربهدیوار گذاشت، دیگه غسل نمیده...
-چی شد آقاجان؟!
-اسماء دست به دلم نذار، هرچی آب میریزم خودت نگاه کن داره هنوز خونآبه میاد.....
از این ناراحتم فاطمهم هیچی بهم نمیگفت، هی میدیدم شبا از این پهلو به اون پهلو میشه، هی میدیدم میخواست دستشو بیاره بالا موهای زینبو شونه کنه نمیشه، اما حالا دلیلشو فهمیدم...
یازهرا....
#خدیجه کبری سلام الله علیها
اشعار ایام فاطمیه