eitaa logo
کانال متن و روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
40.1هزار دنبال‌کننده
8.1هزار عکس
3.3هزار ویدیو
373 فایل
﷽ 💚مقدمتان را به کانال ✅ خوب ✅ پرمحتوا ✅ و ارزشمند مجمع الذاکرین گرامی میداریم💚 مدیریت 👇 @khadeem110 @majmazakerinee لینک کانال👆 https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه 👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
متن روضه طفلان حضرت زینب سلام الله علیها –  محمود کریمی عمریست پای داغ شما گریه می کنیم  با داغ های کرببلا گریه می کنیم هر شب میان محفل تان حلقه می زنیم یا سینه می زنیم و یا گریه می کنیم یک شب نمی شود که در این بزم بنگری ما هم کنار صاحب عزا گریه می کنیم هرجا که ذکر نام شما هست،کربلاست فرقی نمی کند که کجا گریه می کنیم با عِطر یاس روضه ی تان گرم می شود با زخم های علقمه تا گریه می کنیم با گریه های مادرمان شیر خورده ایم  تا گریه کرد دید که ما گریه می کنیم آمد محرم و دل ما زار زینب است آمد محرم و همه جا گریه می کنیم دو خط از حضرت زینب سلام الله علیها برات بخونم ملجاء اهل حرم تا ظهر اگر عباس بود  شب نگهبان در کنار نهر علقم زینب است مدعی دیگر مزن بیهوده لاف عاشقی این حسین تنها یک عاشق دارد آن هم زینب است عاشق بچه شو می فرسته،عاشق به بچه ها می گه اصرار کنید،دوتا بچه ها رو حاضر کرد،با یه بیچاره گی،با یه مکافاتی اجازه گرفتند،خون به دلشون شد،دایی راضی نیست،اینها برن،اومدن گفتند دایی،تو رو خدا،همه رفتند،ما دیگه زنده بمونیم فرقی برامون نمی کنه،اصلاً بگو ببینیم چرا بچه های دایی حسن رفتند؟چرا ما نرفتیم؟تو که بری ما به چه امیدی زنده بمونیم،معرفت رو ببین،جفتشون قهر کردن،راهشون رو گرفتند طرف خیمه،خانم زینب تو خیمه است،نیومده مبادا داداش خجالت بکشه اگه اجازه داد،نرسیده به خیمه،زینب دید صدا گریه داره میاد،مادر بین صد تا صدا ،صدا گریه ی بچه شو می شناسه،صدا شیپور و طبل میآد،حبل المبارز می کنن،سر و صدای دشمن ناله ی اهلبیت،یه وقت دید صدا آشنا داره می آد،هی داره نزدیکتر می شه صدا،همچین پر خیمه رو کنار زدند محکم،بچه است،قهر کرده،اومدن یه گوشه خیمه،نشستند شروع کردن خودشون رو زدن،مادر دو تا دست بیشتر نداره،این رو می گرفت اون خودش رو می زد،حالا به من بگید چی شده من مشکلتون رو حل کنم،با هق هق گفتند،اجازه نداد،گفت:بلند شدید،این دفعه خودم  هم باشما میام،حسین تا حالا تو عمرم رو من رو زمین نگذاشته،اما چون جون شما در میونه امکان داره بگه نه،اگر گفت نه یه رمزی یادتون میدم،یه جمله ای گفت،راه انداخت بچه هارو،کفن پوش کرد،عمامه بست براشون ،جلو داره میاره قربونی هاشو،تا حسین دید زینب داره با این هیبت میاد،تو دل خودش گفت:دیگه نمی شه به زینب گفت نه،تصمیم خودش رو گرفته،دیگه بچه ها نگذاشتند مادر حرف بزنه،همون رمز و به کار بردند،خودشون رو انداختند رو پای دایی،گفتند دایی جان مادرت،حسین نشست بغلشون کرد،فقط می گفتند:جان مادرت،جان مادرت،برا ما بده برگردیم، جان مادرت بخدا بابامون راضیه،جان مادرت،آخر دیگه حسین طاقتش طاق شد،گفت:به جان مادرم می ذارم برید،فقط گریه نکنید،گریه شما جگرم رو آتیش زد،شمشیر حمایل کردن بچه های دختر شیر خدا،سر غلاف به زمین کشیده می شد،اومدن وسط میدان،اصل و نسب بکار نبردند،صدا زدند،امیری حسین و نعم الامیر دوباره در دل من خیمه عزا نزنید نمک به زخم من و زخم خیمه ها نزنید شکسته  تر زمن پیر دیگر اینجا نیست مرا زمین زده است اکبرم شما نزنید برای آنکه نمیرد کنارتان زینب برای بردنتان جز مرا صدا نزنید میان این همه لشکر کنار این همه تیغ چگونه باز بگویم که دست و پا نزنید خدا کند که بگوید کسی به قاتلتان فقط نه اینکه دو بی کس دو تشنه را نزنید اگر که در برابر چشمان مادری دل خون  سر دو تازه جوان را به نیزه ها نزنید هرچی سر می دید گریه می کرد،اما سر دوتا بچه هاشو که دید،گفت:مادر فداتون بشه،روسفیدم کردید،یه بار عبدالله بن جعفر سئوال کرد،خانم جان من می دونم کارهای تو حکمتی داره،تو عالمه غیر معلمه ای،بگو ببینم می گن هر کسی رو زمین افتاد،تو رفتی کمکش،اما چرا بچه هام افتادن نرفتی،گفت:ترسیدم داداشم خجالت بکشه،آی اباالفضلی ها،من سراغ دارم یه جای دیگه هم زینب نرفت،هم دور بود،اگه از خیمه می آمد همه خیمه رو غارت می کردند،دید حسین داره می آد،یه دست به کمر،یه دست عنان ذوالجناح،همچین که فهمید عباس رو کشتند،گفت:داداش برگرد هر جور شده بیارش،گفت:آخه وصیت کرده منو خیمه نبر،گفت:اگه نری الان تکه پاره اش می کنن،اومد دید هرکی داره با نیزه و شمشیر می زنه،بدن و پاره پاره کردن،ای حسین..
📃 مـــــن از اهالــــــــی دیــار عشقــم 🎙 از 🗓 در 📍 🏷 من از اهالی دیار عشقم من از قبیله و تبار عشقم هنوزم از دم امام امت هلاک عشق و بی‌قرار عشقم عشق یعنی یه پلاک که زده بیرون از دل خاک عشق یعنی یه شهید با لبای تشنه سینه‌چاک منم که جاموندم از شهادت به حقّ قرآن و حقّ عترت امید من اینه با ولایت که رونقی شده به کار عشقم عشق یعنی یه جوون، یه جوون بی‌نام و نشون عشق یعنی یه نماز با وضو گرفتن توی خون به یاد صوت اذان اکبر به یاد ظهر و نماز دلبر به یاد تسلیم امر داور غلام پروردگار عشقم عشق یعنی یه پدر که شبا بیداره تا سحر عشق یعنی یه خبر، خبر یه مفقود‌الاثر گرفته دل هوای کربلا رو بیا ببین به روی نی، سرا رو آتیش گرفت دامن خیمه‌ها ر منم اسیر یادگار عشقم عشق یعنی یه پیام تا بقیه‌الله و قیام عشق یعنی یه کلام پا‌به‌پای فرزند امام زینت دوش نبی روی زمین جای تو نیست خار و خاشاک زمین منزل و ماوای تو نیست برادر جان سلیمان زمانی چرا انگشت و انگشتر نداری؟ گلی گم کرده‌ام میجویم او را به هر گل می‌رسم می‌بویم او را گل من یک نشانی در بدن داشت یکی پیراهن کهنه به تن داشت گفتم به فلک یگانه ی دوران کیست؟ فریاد برآورد که زینب، زین
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_532583400767271884.mp3
634.6K
من حر روسیاهم العفو یابن الزهرا سنگین بود گناهم العفو یابن الزهرا شرمنده از بتولم، کن از کرم قبولم حر با همه گناهش، برگشته در پناهت آیا شود ببخشی، او را به یک نگاهت؟ شرمنده از بتولم، کن از کرم قبولم دیشب ز خیمه هایت، بانگ عطش شنیدم تا صبح گریه کردم، آه از جگر کشیدم شرمنده از بتولم، کن از کرم قبولم ای تشنه لب حسین جان، جانم شود فدایت از اشک چشم خود آب آورده ام برایت شرمنده از بتولم، کن از کرم قبولم اگرچه رو سیاهم، خط سعادتم ده تا جان کنم فدایت، اذن شهادتم ده شرمنده از بتولم، کن از کرم قبولم افتاده ام به پایت تا دست من بگیری هم دست من بگیری، هم هستِ من بگیری شرمنده از بتولم، کن از کرم قبولم راضی کنم به خونم مظلومه خواهرت را اذنم بده ببوسم دست برادرت را شرمنده از بتولم، کن از کرم قبولم شاعر:حاج
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
khansari-shame-ghariban.mp3
3.83M
شام غریبان مولای شهیدان است عرض و سما گریان بر حال یتیمان است گهواره میجنبد ولی اصغر ندارد ای خدا قنداق خونین گشته و گلبر ندارد ای خدا شش ماهه معصوم بی شیرو و عطشان است شام غریبان مولای شهیدان است عرض و سما گریان بر حال یتیمان است فردا تن پاک شهیدان بی کفن افتاده است اجساد انثار خدا عریان بدن افتاده است جسم حسین در خون عریان عریان است جسیم حسین در دشت خون عریان بدن افتاده است فردا سرش بر نی قاری قرآن است شام غریبان مولای شهیدان است امشب رباب از هجر اصغر دیده گریان میشود لیلا ز داغ اکبرش غمگین و نالان میشود زینب ز دوری برادر در دل پریشان میشود دخت علی فردا در جمع اسیران است شام غریبان مولای شهیدان است عرض و سما گریان بر حال یتیمان است فردا سکینه میکند در کربلا غوغا به پا گوید کنار باب خود با دو صد شور و نوا من آمدم من آمدم بی تو چه سان من میروم همراه من ای گل خار مقیلان است شام غریبان مولای شهیدان است عرض و سما گریان بر حال یتیمان است فردا تن پاک شهیدان بی کفن افتاده است اجساد انثار خدا عریان بدن افتاده است جسم حسین در دشت خون عریان بدن افتاده است @majmaozakerine
نوحه سنتی حضرت حر -( ای پناه من کن تماشایم بی پناهم ) حر ابن ریاحی ای پناه من کن تماشایم بی پناهم یوسف زهرا جان زهرا کن یک نگاهم به لب آمد جانم ، ببین پریشانم حر پشیمانم ، واویلا (مولایابن الزهرا)3 ، حسین جان ** تو گل زهرا من کم از خارم ای حسین جان سر ز پای تو بر نمی دارم ای حسین جان دل بستم بر مویت ، هستم محو رویت مستم کرده بویت ، حسین جان (مولایابن الزهرا)3 ، حسین جان ** تو مسیحایی من ز سر تا پارنج و دردم آمدم تا که دور گهواره من بگردم جانم آمد بر لب ، هستم هر روز و شب شرمنده از زینب ، واویلا (مولایابن الزهرا)3 ، حسین جان ** سرور عالم کن تماشا من سر به زیرم آرزو دارم تا که از خجلت من بمیرم من و فرمان تو ، هستم قربان تو بلا گردان تو ، حسین جان (مولایابن الزهرا)3 ، حسین جان ******** شاعر:
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اشعار واحد شب چهارم محرم حاج عباس طهماسب پور -( رسم رفاقت این نیست،دوری دوری دوری ) رسم رفاقت این نیست،دوری دوری دوری***هی بسازم بسوزم،با درد صبوری من که بی تو می میرم،خودت اینو میدونی***بی حرمت بمونم،بگو آخه چه جوری از حرمت تو دلم،یه بهشتی ساختم تو عالم نوکری،زندگیمو باختم یه عمریه که تویی،دارو ندارم آخه فقط من با تو آقا ندارم دل منو حرم کربلا،زائرو خادمات***لب ترکن تا که بیام،جون بدم به زیر پات ای دلبر و دلدام،خیلی دوست دارم***دربهدر وآوارم،خیلی دوست دارم [ثا رالله (ابا عبد الله)3]2 نو کریمو کی داده ارباب ارباب ارباب***از سرمم زیاده،ارباب ارباب ارباب عشق می کنم که مردم،صدام کنن همیشه***نوکر خونه زاده،ارباب ارباب ارباب مدیونتم تا ابد این که دادی راهم***پشت درت،می شینم بند یک نگاهم وقتی صدات میزنمتو میدی جوابم***هیچکی نو،نمی خواد،کردی تو حسابم لطف تو بی حد وعدد،نزدی تو دست رد***یه کربلا می خوام ازت(بده یا علی ممد)2 عشق تو کسب و کارم،خیلیدوست دارم***ولم کنی بیچارم،خیلی دوست دارم [ثارالله(ابا عبد لله)3]2 تا دنیا دنیاست،شاهی شاهی شاهی *سلطنت تو بر پاست،شاهی شاهی شاهی هرکی یه شاهی داره،برای من همیشه*فقط حسین زهرا،شاهی شاهی شاهی سینه زدن برا تو حسرت حبیبه فرق نداره،پیش تو،آشنا و غریبه با دست تو رد میشماز صراط چه راحت *تا مادرت،از گدات،می کنه شفاعت من یه غریبه غربتی،اما هستم هیئتی*کنار تو نشسته ام،تا گرفتم قیمتی ز دشمنت بیزارم،خیلی دوست دارم***دور از عذاب نارم،خیلی دوست دارم [ثارالله(اباعبدالله)3]2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دودمه اصحاب سیدالشهدا (ع) حضرت حر (ع) -( آب را بستم به روى تو، ملامت مى كشم ) آب را بستم به روى تو، ملامت مى كشم يا حسين ابن على (٢) تا قيامت از على اصغر خجالت مى كشم يا حسين ابن على (٢) ٢ اذن ميدان گر دهى امروز جبران مى كنم يا حسين و يا حسين (٢) مثل قتال العرب آهنگ ميدان مى كنم يا حسين و يا حسين (٢) ٣ از زبان مستمعين : مثل حر مى گويم آقا اشتباهم را ببخش يا حسين و يا حسين (٢) جان زهرا مادرت امشب گناهم را ببخش يا حسين و يا حسين (٢) ٤ حضرت صديقه فكر آبرويم كرده است يا حسين ابن على (٢) يک نگاه زينب تو زير و رويم كرده است يا حسين ابن على (٢) شاعر:
4_5824426186855415856.mp3
1.45M
دانلود متن و سبک واحد شب چهارم محرم- حضرت حر علیه السلام -( ای آبروی عالمین - یا سیدی مولا حسین ) «واحد» ای آبروی عالمین - یا سیدی مولا حسین به دامنت دخیلـه دستم خیلی سیه رویم ولی - مولا حسین بن علی برگشتم و شرمنده هستم (افکنده ام سر از خجالت - محتاج یک لطف و عنایت)۲ ای مهربان حسین جان - ای کشتی نجاتم (امید من تو هستی - آقا بده براتم)۲ یا سیدی حسین جان۴ * مولا بیا دستم بگیر - یا سیدی نعم الامیر خیلی گنه دارم به دوشم از دیده خون جاری کنم - خواهم تو را یاری کنم تا از سبوی تو بنوشم (تاریک و تار روزگارم - روشن نما ای چلچراغم)۲ آماده ام سرم را - نذر شما کنم من (قید تمام دنیا - را یکسره زدم من)۲ یا سیدی حسین جان۴ * دیر آمدم امّا ببین - افتاده ام روی زمین در پیش پای خواهر تو من حرّم و آزاده ام - بهر نبرد آماده ام هستم محبّ مادر تو (زهرا مرا کرده شفاعت - حالا روم سوی شهادت)۲ باید که خون خود را - پیش شما بریزم (این زندگی فدایت - یا ایّها العزیزم)۲ یا سیدی حسین جان۴ *** ای دل بیا آماده شو - راهی میان جاده شو از رنگ دنیایی گذر کن شیطان نشسته در مسیر - راهی حسینی را بگیر از هر چه غیر او حذر کن (دنیا فریب و رنگه ای دل - هرگز نمانی پایُ در گل)۲ (از زندگی گذر کرد - هر کس که مثل حُر شد دستان خالی او - با یک اشاره پر شد)۲ یا سیدی حسین جان۴ شاعر: @majmaozakerine
زلفی به باد ده که پریشان ترم کنی آبم کنی از غم و باران ترم کنی از روضه ای به روضه دیگر روانه ام از اینکه هست بی سر و سامان ترم کنی بر چشم های من نمی از چشم خود دهی امشب کنار لطف کریمان ترم کنی من قبله دلم متمایل به کربلاست من را حرم برید و مسلمان ترم کنید ◾️◾️◾️◾️◾️◾️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
خواهر شدم که خواهری‌ام را نشان دهم حال و هوای حیدری‌ام را نشان دهم اصلاً برات مادریم را نشان دهم یک گوشه از دلاوری‌ام را نشان دهم نوبت به زینب است جگر دربیاورد یعنی که پیشکش، دو پسر را بیاورد ناقابل است دار و نداری که می‌دهم بی‌یار من، برای تو یاری که می‌دهم پس رد نکن دگر، کس و کاری که می‌دهم نذر شماست، این دو سواری که می‌دهم تحویلشان بگیر، می‌آیند با امید آقا، نکن امید کسی را تو ناامید ◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
پر کن دوباره کِیْل مرا ایها العزیز آخر کجا روم به کجا ایها العزیز رو از من شکسته مگردان که سال‌هاست رو کرده‌ام به سوی شما ایها العزیز جان را گرفته‌ام به سردست و آمدم از کوره راه‌های بلا ایها العزیز وادی به وادی آمده‌‌ام از درت مران وا کن دری به روی گدا ایها العزیز چیزی که از بزرگی تو کم نمی‌شود این کاسه را … فاوف لنا… ایها العزیز خالی‌تر از دو چشم من این جان نیمه جان محتاج یک نگاه تو یا ایها العزیز – ما- جان و مال باختگان را رها مکن بگذار بگذرد شب ما ایها العزیز دستم تهی است… راه بیابان گرفته‌ام دست من و نگاه شما ایها العزیز (مریم سقلاطونی) ◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
وقتی همه‌جا شهره به عنوان تو باشیم باید که فقط ریزه ‌خورِ خوان تو باشیم دامن نکش از دست گدا‌های گرفتار بگذار کمی دست به دامان تو باشیم خیرُالعمل این است که ارباب تو باشی ما هم یکی از مُزد‌ بگیرانِ تو باشیم فردای قیامت خبر از در به دری نیست امروز اگر بی سر و سامان تو باشیم در سیرِ مقامات پِیِ گوهرِ اشکیم ما چله نشستیم که گریانِ تو باشیم اسلام بنا بر لَکَ لبیک حسین است ما نیز بنا شد که مسلمانِ تو باشیم گویی که اباالفضل دعاگوی لب ماست هرجا که به یادِ لب عطشان تو باشیم دلِ این بنده‌ی انگشت نما را نشکن با فراقت به سرم جامِ بلا را نشکن آبرویم برود آبروی تو رفته جلوی چشم همه ظرف گدا را نشکن دم شش گوشه فقط توبه‌ی ما را بپذیر جان آقای خراسان دل ما را نشکن به همه گفته‌ام ارباب خریدارِ من است حرمت سینه‌زنِ کرب و بلا را نشکن مادرش گفت که صد نیزه شکستی به تنش تو دگر بر بدنش چوبِ عصا را نشکن -- تنِ من را به هوای تن تو ریخته‌اند علی و فاطمه در این دو بدن ریخته‌اند جلوه‌ی واحده را بین دو تن ریخته‌اند این حسینی‌ست که در قالب من ریخته‌اند ما دوتا آینه‌ی روبروی یکدگریم محو خویشیم اگر محو روی یکدگریم ای به قربان تو و پیکرِ تو پیکرها ای به قربان موی خاکیِ تو معجرها امر کن تاکه بیفتند به پایت سرها آه در گریه نبینند تو را خواهرها از چه یا فاطمه یا فاطمه بر لب داری مگر از یاد تو رفته است که زینب داری؟ حاضرم دست به گیسو بزنم رد نکنی خیمه را با مژه جارو بزنم رد نکنی حرفِ از سینه و پهلو بزنم رد نکنی شد که یک بار به تو رو بزنم رد نکنی تنِ تو گرکه بیفتد تنِ من می‌افتد تو اگر جان بدهی گردنِ من می‌افتد دلم آشفته و حیران شد و حرفی نزدم نوبت رفتنِ یاران شد و حرفی نزدم اکبرت راهیِ میدان شد و حرفی نزدم در حرم تشنه فراوان شد و حرفی نزدم بگذار این پسران نیز به دردی بخورند این دوتا شیر جوان نیز به دردی بخورند نذر خونِ جگرت باد جگر داشتنم سپرِ سینه‌ی تو سینه سپر داشتنم خاک پای پسران تو پسر داشتنم سر به زیرم نکن ای شاه به سر داشتنم سر که زیر قدم یار نباشد سر نیست خواهری که به فدایت نشود خواهر نیست راضی‌ام این دو گُلم پرپرِ تو برگردند به حرم بر روی بال و پرِ تو برگردند لِه شده مثل علی اکبرِ تو برگردند دست خالی اگر از محضرِ تو برگردم دستمال پدرم را به سرم می‌بندم وسط معرکه چادر کمرم می‌بندم تو گرفتاری و من از تو گرفتارترم تو خریداری و من از تو خریدارترم من که از نرگسِ چشمان تو بیمارترم به خدا از همه غیر از تو جگردارترم امتحان کن که ببینی چقدَر حساسم به خداوند قسم شیرتر از عباسم بگذارم بروی باز شود حنجرِ تو یا به دست لبه‌ای کُند بیفتد سرِ تو جانِ انگشتِ تو افتد پِیِ انگشترِ تو می‌شود جانِ خودت گفت به من خواهرِ تو طاقتم نیست ببینم جگرت می‌ریزد ذره ذره به روی نیزه سرت می‌ریزد -- از تل زینبیه رسیدم که ای وای وای بالاسرت نشستم و دیدم که ای وای وای نیزه ز جای جایِ تنِ تو درآمده حتی لباس‌های تنِ تو درآمده دیدم کسی حسینِ مرا نحر می‌کند آقای عالمینِ مرا نحر می‌کند می‌خواستم ببوسَمَت اما مرا زدند ناراحتم کنار تو با پا مرا زدند -- چقدر روبروم طولش دادند سه ساعتِ تموم طولش دادند یه جوری هر کدوم طولش دادند سه ساعتِ تموم طولش دادند سرِ فرصت سرِ تو بریدند به چه قیمت سرِ تو بریدند بمیرم داداشِ غریبم توی غربت سرتو بریدند توی غربت سرتو بریدند -- انگار اومد بر قلب من فرود خنجری که سرت رو از پیکرت ربود گلوتو می‌بوسم، رگاتو می‌بوسم تو رو خدا دست و پا نزن (شرم دارم که بگویم سخن از تشنه لبی تشنه آن بود که می‌گفت به لشکر جگرم) ◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️