eitaa logo
کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
47.8هزار دنبال‌کننده
9.4هزار عکس
3.7هزار ویدیو
389 فایل
﷽ 💚مقدمتان را به کانال ✅ پرمحتوا ✅ و ارزشمند مجمع الذاکرین گرامی میداریم💚 @majmazakerinee مدیریت👇 @khadeemeh110 تبلیغات پزشکی نداریم❌ https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه 👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
به گوش می‌رسد از آسمان اذان حسین زمین از آنِ حسین، آسمان از آنِ حسین هزار سال گذشت و هنوز در گذر است کسی مرا برساند به کاروان حسین عجیب نیست اگر بر کویر خشکِ یزید ببارد ابر کرامت از آسمان حسین مرا به دست کسی جز حسین نسپارید قسم به جان عقیله، قسم به جان حسین به ریگـهای بیابان بگو قیام کنند به احترامِ کفِ پای دختران حسین حسن غریب‌ترین نام عالم هستی‌ست و عاشقانه‌ترین نامِ عاشقانه: حسین به کام ماست، اگرچه به نام او باشد چه شعرها که نگفتیم از زبان حسین هزار سال گذشت و بلندتر از قبل به گوش می‌رسد از نیزه‌ها اذان حسین : بوی همه جا را گرفته است وقتش رسیده تا دو سه ماهی صفا کنیم سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، روزتون معطر بنام .
تو فقط دست به زانو مزن و گریه مکن گیرم ای شاه کسی نیست، خودم نوکر تو لحظه ای فکر کنی پیر شدم، مدیونی در سرم هست همان شوق علی اکبر تو من خودم یک تنه از کرببلا می برمت چه کسی گفته که پاشیده شده لشگر تو تو برایم نگرانی که چه آید سر من من برایت نگرانم که چه آید سر تو همه را بدرقه کردی و به میدان بردی می روی هیچ کسی نیست به دور و بر تو بده پیراهن خود را که خودم پاره کنم نمی ارزد سر این کهنه شده... پیکر تو وای از معجر من، معجر من، معجر من وای از حنجر تو، حنجر تو، حنجر تو سعی ام این است ببینم بدنت را، اما چه کنم، شمر نشسته جلوی خواهر تو : 💔😭 سنگها...هلهله‌ها...پیکـر تو...یک لشگـر وای این قوم چرا این همه خنجر دارند؟ سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، فرا رسیدن و شهادت مظلومانه ی (ع) و یاران با وفایش بر عزاداران آن حضرت تسلیت باد.🏴 😭😭 .
مانند سایه از سرم ای تاج سر، مرو ما با هم آمدیم و تو بی همسفر، مرو تنها نه این که خواهر تو، مادر توام از رفتنت به خاطر من درگُذر، مرو از کودکی برای تو بودم سپر، حسین میدان جنگ میروی و بی سپر، مرو حالا که میروی کمی آهسته تر برو آتش به جان مزن تو از این بیشتر، مرو طفلت به خواب رفته و بیدار اگر شود بیچاره میکند همه را بی خبر، مرو لبها دوچوب خشک شده میخورد به هم اینگونه از مقابل چشمان تر، مرو از آب هم مضایقه کردند کوفیان ای از تمام اهل حرم تشنه تر، مرو باشد نگاه تو به من اما دلت کجاست؟ هستی به یاد مادر و دیوار و در، مرو : 💔 روضه خوانت میشوم با روضه ای تک مصرعی بر زمین بودی و بر جسـم تـو پیـراهـن نبود سلام عليكم ورحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام .
دوباره قافله رفت و رقیه جا مانده چه تند میرود، این ساربانِ وا مانده خدا به خیر کند، باز گم شدم بابا بیا ببین که فقط چند ردِ پا مانده بگو چه کار کنم، تا به عمه ام برسم؟ توانِ پایِ پُر از زخم، کربلا مانده خودت که داخلِ گودال گیر افتادی عمو کجاست بیاید؟ ببین کجا مانده؟ به یاد دردِ لگدهای شمر افتادم دوباره چادر من دستِ خارها مانده بگو به مرگ، به فریاد دخترت برسد سه ساله فاطمه ای دست بر دعا مانده کجاست خنجر کهنه به دادِ من برسد؟ به جان سپردن من چند ربنا مانده؟ به این کفن که سرم هست، اعتباری نیست پدر چه قدر برای تو بوریا مانده؟ : 💔 من دخترم، باباییم، تقصیر من چیست؟ بابا بغل کن باز هم این دخترت را سلام عليكم ورحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام .
وسط روز گرفتار شبم باور کن بازهم شعله کشیده غضبم باور کن اولین بار شلوغی گذر را دیدم چه شلوغی بدی، در عجبم باور کن یادشان رفته که نان پدرم را خوردند بین کوفه بدهی شد طلبم باور کن هرقدر گفتم بر دهنم سنگ زدند بغض دارند ز اصل و نسبم باور کن نه سلامی نه علیکی همه توهین کردند خسته از طایفه ای بی ادبم باور کن آشنایان جلوی قافله خیره شده اند من هم از قافله قدری عقبم باور کن عده ای نذری و خیرات به ما میدادند سخت دلگیر ز نان و رطبم باور کن تشنگی بعد تو افتاد بجان زینب موقع خطبه ترک خورد لبم باور کن : 💔 بی تو آوارم و بر خويش فرو ريخته ام اي همه سقف و ستون و همه آبادیِ من سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، روزتون معطر بنام .
ای سایه ی سرم به سرم باش یاحسین هردم فروغ چشم ترم باش یاحسین من روی ناقه گریه کنم از برای تو تو روی نیزه نوحه گرم باش یاحسین قرآن بخوان که دل شده تنگ صدای تو آرامش دل و جگرم باش یاحسین ای از مدینه همسفرم ای برادرم مثل همیشه دوروبرم باش یاحسین همچون هلال گاه عیانی و گه نهان قدری مقابل نظرم باش یاحسین من که نشد به پیکر تو سایبان شوم اما تو سایبان سرم باش یاحسین اطراف من ببین، به علمدار خود بگو همواره پاسدار حرم باش یاحسین با دیدن سر علی اصغر، رباب گفت: خیلی مراقب پسرم باش یاحسین : 💔 کاش میشد که لباسی برسانم به تنت آبروی همه عریان روی صحرا مانده سلام عليكم ورحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام .
گریه کردم بس که از داغ تو بیمارم حسین تار می بیند دو چشمانِ عزادارم حسین می نشیند با شروعِ روضه چشمانم به اشک تا ابد این رزق را از مادرت دارم حسین پای کارت ایستادم، چون بدون فوتِ وقت آمدی، تا که گره افتاد در کارم حسین دستهایت را رها کردم، زمین خوردم، ببخش بد نمک نشناسم آقا، سهل انگارم حسین جا نمانم، این بلا از هر بلایی بدتر است جا نمانم اربعین، مشتاقِ دیدارم حسین مشکلات من فقط کنج حرم حل میشود دعوتم کن کربلا، خیلی گرفتارم حسین جانِ آن خواهر که با دستانِ بسته رفت و گفت: راهیِ دروازه ی ساعات و بازارم حسین سنگباران بود و نامحرم، خدا صبرش دهد گفت چشم از چشمهایت برنمیدارم حسین : 💔 از سر نیزه بخوان آیه‌ای از کهف که هست خواهر خسته‌ات از ره به صدایت دلخوش سلام عليكم ورحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام .
هر شب جمعه که دلتنگ زیارت میشوم  میروم در گوشه ای غرق عبادت میشوم  یا سلامی میدهم از بام خانه بر حرم چون کبوتر راهیه صحن و سرایت میشوم  با دوبال حسرتم پر میكشم تا شهر عشق تا که مهمان تو و گنبد طلایت میشوم من کبوتر نیستم هستم کلاغی رو سیاه گر بخواهی ام، غلام رو سیاهت میشوم مثل جون و مثل عابس، مثل مسلم، مثل حر گر دهی رخصت مرا، من هم فدایت میشوم  گر برات کـربلایم را به دستانم دهی تا قیامت وامدارت میشوم  چون قسم دادم تو را بر نام زهرا، مادرت مطمئناً شامل لطف و عطایت میشوم : 💔 شب جمعه ست دلم دوروبر کرببلاست حسرت پیر غلامت، سفر کرببلاست ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، .
سلام ای سر خونین، سر برادر من سرت چه‌ها که نیامد عزیز مادر من لبی که بوسه بر آن میزده‌ست پیغمبر یزید میزندش چوب، خاک بر سر من صدای شیون و افغان به گوش می‌آید صدای وا‌ابتا، ناله‌ی برادر من چه خوب شد سر عباس‌من نبود اینجا ندید وضع سر‌ تو، لباس و معجر من یزید مست شد الباقی شرابش را نریخت بر سر تو، بلکه ریخت بر سر من همین که حرف کنیزی ما وسط آمد نشست دختر تو، رو گرفت خواهر من زنی به طفل خودش شیر میدهد، ای وای رباب زمزمه دارد، بخواب اصغر من : 💔 بر باد مده "زلف" که جگرش سوخت بس کن که دگر حوصله‌ی "صبر" سر آمد سلام عليكم ورحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
دست منو زنجیر، فکرش را نمی کردم چه زود گشتم پیر، فکرش را نمی کردم بالای تل بودم خودم دیدم که شد خنجر با حنجرت درگیر، فکرش را نمی کردم من باتو بودم بی تو از عمرِ بدون تو اینقدر باشم سیر، فکرش را نمی کردم مسمار و پهلو و غلاف و شعله را دیدم اما گلو و تیر، فکرش را نمی کردم دیدم برادر اصغرت را پیش چشمانت تیری گرفت از شیر، فکرش را نمی کردم بی دست شد سقا و پرچم بر زمین افتاد آن دستِ پرچم‌گیر، فکرش را نمی کردم تا بود عباسم کنارم، شمر می لرزید حالا که گشته شیر، فکرش را نمی کردم شمشیر بالا رفت و پایین آمد و اکبر... مُردم از آن تصویر، فکرش را نمی کردم در کوچه های کوفه در پیش کنیزانم خیلی شدم تحقیر، فکرش را نمی کردم خوابی که دیدم در زمان خردسالی ام با اینکه شد تعبیر، فکرش را نمی کردم حالا فقط من ماندم و رأس تو بر نیزه ای وای از این تقدیر، فکرش را نمی کردم : 💔 سر شکستن به خدا ارثیه ی زینب بود او ز ما حال جنون وار فقط میخواهد سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
بر شاه تشنه نیزه و شمشیرها زدند چون ماجرای کوچه به او بی هوا زدند آنانکه در مدینه نبودند آمدند مُحکم به روی پهلوی او ضرب پا زدند سر دسته ی اراذل کوفه اشاره کرد یکباره با اشاره ی آن بی حیا زدند تشویق می شدند کسانی که میزدند او را میان هلهله با مرحبا زدند بودند نان خور پدر و جدّ او ولی این صید را طایفه ای آشنا زدند جز سنگ و تیر و نیزه و تیغ این درنده ها با هرزه گی به معرکه با ناسزا زدند در پیش چشم خواهر او بین قتلگاه بر جای جای پیکر او هر کجا زدند عبّاس تا که بود که جرأت نداشتند شه را جدا زچشم یلِ با وفا زدند با پا به روی سینه ی زخمش پریده و با قهقهه چقدر به او بی اِبا زدند بازی شان گرفت که تا خنده ای کنند با پنجه بر محاسن خون خدا زدند تا ضربه ی دوازدهم هِی ادامه داد بی وقفه ضربه تا که سرش شد جدا زدند بر روی خاک با شکم افتاده بود چون دیوانه وار گَردن او از قفا زدند زینب رسیده بود که خاکی بسر کند با پشت دست خواهر او را چرا زدند یک عدّه پیرمردِ سیه دل رسیده و با نیّت ثواب به او با عصا زدند : ز وصف حالت زینب زبانماݧ لال است گریز روضه چرا باز سمت گودال است؟ کشید خنجر و بر سینه ات نشست و... ونوکرت دوباره بدحال است سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، .