eitaa logo
✨مـــــــــــــــــاج✨ (موکب امام جواد علیه السلام)
536 دنبال‌کننده
2.5هزار عکس
3.2هزار ویدیو
33 فایل
✨اصلا یه جور دیگه‌یی حالم خوب میشه وقتی میفهمم همه‌ش کار خدا بوده :)💞 (مــــــــــــــــــــاج) هیئت فرهنگی مذهبی و موکب امام جواد علیه السلام شهرستان مرودشت واریز نذورات 6037691990575359 ارتباط با ادمین کانال @admin_maj
مشاهده در ایتا
دانلود
📘 💠 راه آمرزش گناه 🔹شخصی نزد پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) آمد و عرض کرد: یا رسول الله! هیچ گناهی نیست که من آن را انجام نداده باشم (یعنی گناهم خیلی زیاد است) آیا راه توبه ای برایم هست؟ 🔹پیامبر فرمودند:« آیا کسی از پدر و مادرت زنده هست؟ » گفت: بلی پدرم. فرمودند: «برو به پدرت خدمت کن» وقتی مرد برگشت برود، حضرت فرمودند: «اگر مادرش زنده بود بهتر بود.» 📚 بحارالانوار، ج ۷۴، ص ۸۲ 🆔https://eitaa.com/joinchat/1045954758C3e5a03eeff
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌱 :) خدا حتما یه هدف برای رَنجِت، یه دلیل برای مُشکلاتِت و یه پاداش برای با ایمان بودنت در نظر داره؛ نا اُمید نشو ___________________________🍃 https://eitaa.com/joinchat/1045954758C3e5a03eeff
🖋به نام خداوند مهر آفرین ... 📕داستان 🔍 صدای قلبم در گوشم می‌پیچید فقط خدا می داند که این تپش قلب صرفا از سر دوست داشتن نبود ، بلکه احساسات مختلف مثل: ترس از دست دادن هر آنچه که ریسیده بودم... ترس شعله کشیدن آتشی که خاکستر کرده بودم... ترس از خدا و نگاه امام زمان ... قلبم تند میزد اما خیلی مسلط گفتم : +حالتو گاهی از عمه فاطمه میپرسم از راحله خانوم هم پرسیدم همینطور که سرش پایین بود گفت: _ اونکه حال ظاهریمه میخوام حال واقعیم رو بدونی خیس عرق شده بود ... معذب بود ... گفتم : + اگه حرفی هست که باید بشنوم بگو من کارم شنیدنه ژست مشاورها را گرفتم و خودم را سراپا گوش نشان دادم خدا را سپاس و هزاران سپاس برای آن جلسه و حرفهایی که مرتضای محجوب زد حرفهایش زندگیم را آرام تر و حالم را بهتر کرد. با خجالت تمام حرف می‌زد: _ طیبه... طیبه خانوم خودت میدونی که اون تصمیم عجولانه تو چقدر به من صدمه زد میدونم تو هم بیشتر از من نباشه کمتر زجر نکشیدی ما هر دو در مقابل تصمیم دنیا بی دفاع بودیم اما من و تو شاگردهای مامان فاطمه هستیم شاگردهای باباهای با تقوامون من و تو که مثل بقیه دختر ها و پسرها بی صاحب نبودیم ما خدا داشتیم دورادور از مامان فاطمه جویای زندگیت بودم خدا میدونه اگه امیر اینجوری مرد زندگی نمی‌شد نمی‌گذاشتم یک روز اضافه تو اون خونه بمونی این را که گفت دیگر اشکهایم جاری شد ... _ ولی ... ولی به لطف خدا امیر بهتر از هر مرد دیگه ای امانت دایی رو نگهداشت . میدونم همش از زنیت تو بوده میدونم اینقدر براش خوب بودی که تونستی کمکش کنی تا خوبیهای ذاتش نمایان بشه وقتی که دیدم چطور برای رضای خدا تلاش میکنی راستش بهت حسودیم شد. نیم نگاهی به منی که اشک امانم را بریده بود انداخت ... _بهت حسودی کردم طیبه تو محکم پای رضای خدا ایستادی و به منم یاد دادی که چیکار کنم اون اوایل از حال بدم به شهدا پناه بردم تو تفحص شهدا من خودم رو جستجو میکردم خودم رو باید پیدا میکردم مرتضایی که ادعاهای بزرگ داشت به اخلاص یه زن حسادت می‌کرد پس باید خودشو برای خدا می‌ساخت تا عقب نمونه طیبه عنایتها دیدم از شهدا رفیقم شدن باهاشون حرف میزدم باهاشون زندگی کردم کنارش درس خوندم رفت و آمد بین دانشگاه و پادگان سخت بود ولی شد باید خوب درس میخوندم تا اینکه اونجا به واسطه کمک‌هایی که به خانواده شهدا میکردیم با راحله آشنا شدم راحله همسر بسیجی شهیدی بود که خودم تفحصش کرده بودم ... داستان اون تفحص و ارتباط من با اون شهید خودش داستان قشنگیه که بماند... اونجا بودم وقتی بچه هاش روی تابوت بابا افتادن... زن تنهایی که با ۳ فرزند با مشکلات فراوون دست و پنجه نرم می‌کرد کل خانواده خودش یا شهید شده بودند یا به رحمت خدا رفته بودن خانواد همسر مرحومش هم اغلب ساکن عراق بودن یه هفته رفتم و آواره بیابونها شدم یه هفته با خدا حرف زدم و در آخر تصمیم گرفتم نمی‌شد این زن تنها رو رها کرد وقتی بهش گفتم اولش نپذیرفت اما اینقدر التماسش کردم تا باورم کرد بهش گفتم من منت تو رو میکشم تا اجازه بدی نوکر تو و بچه های اون شهیدت باشم طیبه ! شب عروسی وقتی با خشم بهم گفتی که با زندگیم چیکار کردم ؟ از ته دلم اون حرف رو زدم : "من که هنوز کاری نکردم" اون روز اول یک راه سخت بودم الان ولی راه داره به سختی‌های خودش میرسه اینجاس که به کمکت نیاز دارم از همون اول میدونستم گوشه ی این خیر دامن تو رو هم میگیره ، خدا خودش چیده داشتن همسری که دنیاش با تو فرق داره ، تو رو وادار میکنه که با کار و کار و کار خودتو مشغول کنی من اینطوری سرپا موندم تا رابطه گرم بمونه مسئولیت بچه ها و ارتباط با هر کدومشون یه پروسه سخته که به لطف مامان فاطمه تقریبا موفق شدم . هم دانشگاه امام صادق تدریس میکنم و هم به پاسداری خودم مشغولم. بعد از اینجا هم باید برم دانشگاه عهدواره فرزندان شهدا رو داریم من و سه تا بچه ها باید شرکت کنیم و من هم اونجا باید صحبت کنم 👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
☝️☝️☝️☝️☝️☝️☝️☝️☝️☝️☝️ با خجالت گفت : _ واسه همین انقدر مرتب اومدم دعا کن بتونم خوب حرف بزنم بعضی از دانشجوها با دنیای ما خیلی غریبن آهی کشید و پرسید _طیبه تو این راه کمکم میکنی ؟ اشکهایم را پاک کردم ، سرم قد یه کوه شده بود اما با لبخند تلخ و مسلط صحبت کردم : +ببین مرتضی ... آقا مرتضی ... گفتنی ها رو خودت خوب گفتی خیلی برات خوشحالم جز این از پسر آقا سید و عمه فاطمه انتظار نمی‌رفت نمیدونم چه کمکی از دستم بر میاد میدونی که کوتاهی نمیکنم ولی خودت هم میدونی که ما نباید .... حرفم را قطع کرد _ میدونم چی میگی به همین نزدیکی وقت اذان قسم میخورم طیبه منو نمیبینی ، اصلا جایی که باشی نمیام مگه به ضرورت خودم میدونم که ما تا وقتی که زنده هستیم بااااید از هم فاصله بگیریم . دو نفر که روحشون به هم گره خورده هیچ وقت نمیتونن عادی و معمولی با هم باشن پس خیالت راحت کمکی که ازت میخوام برای خودم نیست + پس چی ... واضح بگو لطفا چه کاری از دستم برمیاد _میخوام باهات معامله کنم راحله ۲ تا پسر داره و یه جمیله ، جمیله با تو در عوض محمدت با من تو هوای جمیله رو داشته باش همه جوره سر محمد برات جبران میکنم تو خواهری کن برام ببین چیکار میکنم واسه پسرت. معامله وسوسه انگیزی بود... کمی تامل کردم و گفتم : + حرفی نمیمونه آقای برادر ، من چه تو تلافی کنی چه نه حتما هوای جمیله رو دارم ، پس برو با خیال راحت به آرمانهات برس ... نفسی از سر آسودگی کشید بلند شدم و برایش چای ریختم نگاهم به موبایلم افتاد امیر چند تا پیام داده بود : _ خوبی عشقم ... همه چی روبراهه ... موفق باشی همسر توانمند من ... زیر لب لبخند زدم من جمیله و راحله را زیر پر و بالم گرفتم اما هر کاری که من انجام دادم هزاران هزاران هزاران هزار برابرش را هزاران هزار برابرش را مرتضی برایم جبران کرد... بازیهای روزگار عجیب بود و عجیب بود و عجیب... ...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❣ 📖 السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا رُکْنَ الْإِیمَانِ... 🌱چه سست خانه ای است ایمان بدون یاد امام حیّ و حاضر! ✋سلام بر تو 🤚 و بر بلندای حضور تو که جز بر آن عمارت، ایمان استوار نمی ایستد.❤️❤️ 📚 صحیفه مهدیه،زیارت حضرت صاحب الامر در سرداب مقدس. https://eitaa.com/joinchat/1045954758C3e5a03eeff
✋‏همیشه که نباید بنشینیم و بدی‌هایِ زندگی‌ِمان را مرور کنیم❌ 💯گاهی باید نشست 💢خوشی‌ها را شمرد، چای نوشید☕ ✨و پشت کرد به تمامِ نداشتن‌ها و غصه‌هایی که عمری با آن‌ها زندگی کردیم... صبح تون بخیر ❤️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⭕️ هممون دلمون میخواد ی قدمی برداریم ک ظهور شده حتی ثانیه ای جلو بیوفته🙂✨ جلو بیوفته و دل همه ی عالم پر از شادی سرور شه ...💞 کمکهای شما به انجام کارهای فرهنگی_مهدوی ما، قطعا 👌باعث وصل شدن یه انسان به امام زمان میشه ✅ و این یعنی صدقه ی جاریه تا به ابد ... یعنی 🎗 برا امام زمانت کار کردی🙂 یعنی 🎗 امام زمانتو خوشحال کردی😍🌸✨ 🌱پس اگ میخوای برا این اقای مظلوم کاری کنی بسم الله🙂❤️👇 6037691990575359 به نام هیئت فرهنگی و موکب حضرت جواد علیه السلام چیزی تا ولادتشون نمونده ما از الان در تکاپوی جمع و جور کردن یه جشن عالی با فرماندهی خود حضرت صاحب العصر هستیم جانمونی از میزبانی جشن تولدی که ولادت عزیز دل فاطمه الزهرا هست😉💚🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎵تا حالا سرود بیعت 🤝 که آقایان 👤 هلالی و محمدی میخونند رو شنیدی ❓❓ {{{😍فیلم بالا رو باز کنی، متوجه میشی }}} ✨خیلی قشنگه 🎧😍 ✅ تازه یه کانال هست که از هم خوانی این سرود مسابقه برگزار کرده✔️✔️✔️✔️ 🍃بدون محدودیت سنی ❗️ 🍃جوایز نقدی و غیر نقدی خیلی خوبی هم به کسانی که کلیپ های خوبی ارسال کنند اهدا میکنه 💳💷💵💰🎁❗️ 🔖حالا بزن رو لینک وارد شو 🎼سرود سنجاق شده 🖇 🏃‍♂🏃‍♂🏃‍♂زود شروع کن به تمرین که جانمونی😉 ⏰ مهلت ارسال آثار تا ۱۳ اسفند ماه ۱۴۰۱ ارسال آثار به آیدی: @keshavarzi_12 ↙️↙️↙️↙️↙️↙️↙️↙️↙️↙️ لینک کانال مون در ایتا https://eitaa.com/joinchat/1045954758C3e5a03eeff لینک کانالمون در بله https://ble.ir/mokeb_hazrat_javad لینک کانالمون در روبیکا https://rubika.ir/mokeb_hazrat_javad
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨مـــــــــــــــــاج✨ (موکب امام جواد علیه السلام)
#غیبت پرش به قسمت اول #قیامت_حق‌الناس 🟢ترک غیبت قسمت سوم سوره ی مبارکه معارج آیه ی ۱۰ تا ۱۵
پرش به قسمت اول 🟢ترک غیبت قسمت چهارم سوالات پر تکرار ⇣⇣ ◽️سوال اول↵ اگر قرار باشه وقتی کنار هم هستیم یا وقتی با تلفن صحبت می کنیم غیبت نکنیم حرفی برای گفتن نمیمونه. هرچی میگیم غیبته. پس برای صحبت کردن چی بگیم؟ 🔅 •در روز محشر نحوه حسابرسی به اعمال ما حتی روی ثانیه های عمرمون هم از ما بازخواست میشه. به عنوان مثال👈🏻 من یه استوری بى محتوا یا بد بگذارم، یا جمله ای که پشتش هدفی نیست، استوری کنم به اندازه ی وقتی که افراد صرف میکنن وچیزی گیرشون نمیاد باید جواب پس بدم. تو میخوای حال خواهرت یا دوستت ... رو بپرسی؟ زنگ بزن حالشو بپرس بدون غیبت و زود قطع کن. اگر مواظب باشیم غیبت نکنیم مکالمات ما کوتاه میشه. خیلی از مسائلی رو که قبلا بهش می پرداختیم دیگه نمی پردازیم. 💫 اهل بهشت حرف لغو نمیزنن.حرفهایی میزنن که پشتش معناست. خداوند در قرآن میفرماید: «لایظلمون فتیلا؛ به اندازه ی نخ لای هسته ی خرما به کسی ظلم نمیشه»💭 •💭🌸• اگر من در مجلس یا پای تلفن یا ... رفتاری داشته باشم که طرفم مشتاق به ادامه ی غیبت بشه، همکاری در غیبتِ. یعنی اینکه طرف ما حرف میزنه و ما با حرکات صورت طرف را تشویق میکنیم بگه. ما باید طوری رفتار کنیم که کسی که داره غیبت ميكنه، از بی تفاوتی ما، اکراه ما رو بفهمه. به این فکر نباشیم به ما بگن بی جنبه و طردمون کنن. {ولایخافون لومه لائم، ازسرزنش سرزنش کنندگان نترس}🌷 _🌾🍃_______ ◾️سوال دوم ↵ شخصی با شخص سومی راجع به کسی که خودشون میشناسن غیبت میکنن در اینصورت ما شریک غیبت اونا میشیم؟ •بله، هم شنونده غیبت محسوب می شیم و هم شریک در شنیدن غیبت.🌿 _🌝🥀_____ ◽️سوال سوم ↵ دو نفر در حال غیبت کردن بودند و من ناخودآگاه شنیدم. آیا این عمل غیبته؟🌷 • این قضیه مثل نگاهه، گاهی اوقات چشم ما غیر ارادی به عکسی میخوره یا گوشمون غیر ارادی غیبتی رو میشنوه، اینها موردی نداره، زمانی شریک در غیبت محسوب می شیم که ما در برابر غیبت کننده رفتاری نشون بدیم که فرد تشویق به ادامه دادن غیبت بشه.🌷 _🌿🌸______ ◾️سوال چهارم↵ اگر عکس کسی رو نشون بدیم که نمیدونیم اون شخص راضیه یا نه، آیا غيبت محسوب ميشه؟ •یک وقت هست پروفایل جاریتو نشون میدی میگی این جاری جدیدمه خیلی خانومِ، این غیبت نیست. ولی گاهی، بعد نشون دادن عکس میگی خیلی گند دماغه، زمان خواستگاری اینارو چلوند، این غیبته. یکی هست دوست داره عکسشو نشون بدن یکی دوست نداره. اونی که دوست داره به شرط اینکه پشتش حرف نباشه موردی نیست، ولی کسی که دوست نداره جایز نیستیم.⛔️ ‌‌________✨🌻________ ◽️سوال پنجم ↵کسی رو میشناسم اهل غیبت نبود، چون نمیخواست غیبت کنه هر جا وارد میشد خودشو مشغول کاری میکرد که غیبت نکنه و نشنوه، دیگران میگفتن اون هیچ کسى رو تحویل نمیگیره؟ •ما باید یک خط و مشی مشخص تو زندگیمون داشته باشیم و اون خط مشخص توسط قرآن ارائه شده زمانی که فهمیدی کار درسته چیه، لایخافون، نترس ... °•🌗🌙•° •انسان‌های درستکار انسانهایی هستن که از سرزنش سرزنش کنندگان نمی هراسند. باید خلاف جهت آب حرکت کرد. اگر موافق جریان آب حرکت کنیم باعث فساد و تباهی ما میشه. کسانی که از سرزنش نمیترسن تایید الهی پشت سرشونه. مومن هم جاذبه داره، هم کشش. باید سعی کنیم هم غیبت نکنیم، هم اگر جایی از کسی غیبت می شود از غیبت شونده دفاع کنیم. 🆔https://eitaa.com/joinchat/1045954758C3e5a03eeff
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تیزر رونمایی از نماهنگ سلام فرمانده ✌️ جمعه ساعت 20 از شبکه سوم سیما ✨خبری در راه است ... 🔰کانال رسمۍ ماح( ملت امام‌حسین‌) http://eitaa.com/j_mah_ir ماح استان فارس https://eitaa.com/joinchat/3110994235Ccc252e5106