eitaa logo
✨مـــــــــــــــــاج✨ (موکب امام جواد علیه السلام)
551 دنبال‌کننده
2.8هزار عکس
3.8هزار ویدیو
41 فایل
✨اصلا یه جور دیگه‌یی حالم خوب میشه وقتی میفهمم همه‌ش کار خدا بوده :)💞 (مــــــــــــــــــــاج) هیئت فرهنگی مذهبی و موکب امام جواد علیه السلام شهرستان مرودشت لینک ناشناس مون https://harfeto.timefriend.net/17295714423851 ارتباط با ادمین @admin_maj
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
8.75M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
| ترس از فرزندآوری نشانه‌ی ضعف توحید و خیانت بزرگ والدین در حق خانواده و جامعه‌ی شیعی است!@ostad_shojae I montazer.ir
6.06M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 شرط ظهور امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف و صلوات الله علیه چیست؟ عزیزان این مطلب بسیار مهم و حیاتی است و باید به گوش تمام شیعیان برسد!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
♥️🕊..!' شھدا‌،مانند‌من‌و‌تو‌در‌این‌دُنیا‌ زندگی‌کردند؛ولی‌اهلِ‌دنیا‌نشدند:)..!'
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❥فرق‌بین‌امام‌حسین(؏)وباقی‌ائمه‌دراین‌است‌که ✿وقتی‌ازائمه‌آدرس‌خدارامیپرسی‌راه‌رانشانت‌ می‌دهند، ❀اما‌وقتی‌ازامام‌حسین‌(ع)آدرس‌خدارا میپرسی‌، دستت‌را میگیره و تو دست‌خدامی‌گذارد..🤍 -استادپناهیان🌱 https://eitaa.com/majmedia_ir ✦‎࿐჻ᭂ❤️჻ᭂ࿐✦ https://chat.whatsapp.com/GvNHz7AQJAi270D8WfzGAa
🌨❄️🌨❄️🌨❄️🌨❄️ ❄️🌨❄️🌨❄️🌨 🌨❄️🌨❄️ ❄️🌨 🌨 و پنجم یکشنبه بود که زنگ زد 🙁😓 بهش گفتم : « اگه قرار نیست بیای ، راست و پوست کنده بگو ، برمی گردم ایران!» گفت : « نه هرطور شده تا یکشنبه هفته بعد خودم رو میرسونم!»☺️☺️ نمیدانم قبل از نماز ظهر بود یا بعد از نماز ، شنبه هفته بعد ، چشمم به در و گوشم به زنگ بود .. با اطمینانی که به من داده بود ، باورم نمیشد بدقولی کند 😢 یک روز دیگر وقت داشت . . ۲۸ روز به امید دیدنش ، در غربت چشمم به در سفید شد 😕😕 حاج آقا آمد . داخل اتاق راه می رفت . تا نگاهش می کردم چشمش را از من میدزدید .. نشست روی مبل ، فشارش را گرفت .. رفتارش طبیعی نبود 🤦🏻‍♀ حرف نمیزد ، دور و بر امیرحسین هم آفتابی نشد.. مانده بودم چه اتفاقی افتاده 😶 قرآن روی عسلی را برداشتم که حاج آقا ناگهان برگشت و گفت : « پاشو جمع کن بریم دمشق ! » 😶🙄 مکث کرد ، نفس به سختی از سینه اش بالا آمد ، خودش را راحت کرد: « حسین زخمی شده ! » 😔😭 ناگهان حاج خانم داد زد : « نه ، شهید شده به همه اول می گن زخمی شده »😭 سرم روی صفحه قرآن خشک شد😶💔 داغ شدم ، لبم را گاز گرفتم ، پلکم افتاد . انگار بدنم شده بود پر کاه و وسط هوا و زمین می چرخید .. نمیدانستم قرآن را ببندم یا سوره را تمام کنم 😔😞 یک لحظه هم فکر نکردم ممکن است شهید شده باشد . . سریع رفتم وضو گرفتم ایستادم به نماز .. نفسم بند آمده بود! فکر می کردم زخمی شده و دارد از بدنش خون می رود .. تابه حال مجروح نشده بود که آمادگی اش را داشته باشم 😞😭😓 ادامـہ‌دارد . . . بہ‌قـلم‌⁦✍🏻⁩«محمدعلۍمحمدۍ🌿» 🌨 ❄️🌨 🌨❄️🌨❄️ ❄️🌨❄️🌨❄️🌨 🌨❄️🌨❄️🌨❄️🌨❄️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا