eitaa logo
، اشعارمجنون کرمانشاهی(حاج آرمین غلامی)
626 دنبال‌کننده
7.3هزار عکس
3.9هزار ویدیو
934 فایل
اشعار ناب آیینی اثرشاعر ومداح اهل بیت (ع)حاج آرمین غلامی متخلص به (مجنون کرمانشاهی) شاعر۱۱/کتاب شعرآیینی،عاشقانه(فارسی،کردی)
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃🌺به نیت تعجیل در فرج امام زمان عج 🌺🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔘 مقایسه بلایِ امام حسین علیه‌السلام با بلای انبیاء و اولیاء از لسان مبارک خود آن حضرت... در نَقلی آمده است: در وداع آخر امام حسین علیه‌السلام، زینب کبری علیهاالسلام چون برادرش را تشنه و غریب و تنها دید، عرض کرد: ➖ای برادر، بلای تو شدیدتر است یا بلای انبیاء؟ امام حسین علیه‌السلام فرمودند: ای خواهر! از این سوال درگذر. زینب کبری سلام‌اللّه‌علیها اصرار نمود(به تعبیری آن حضرت، سوالِ استفساری نمود تا امام حسین علیه‌السلام این مطلب را تشریح بفرمایند) در این هنگام سیدالشهداء علیه‌السلام گریه کرد و فرمود: ▪️ای خواهر! آدم صفیُّ الله بعد از خروج از بهشت از فراق حوّا گریست، در حالی که حوّا را اَلَمی نبود (درد و رنجی نداشت)؛ اما عیال مرا بعد از کشته شدن من از خیمه‌ها بیرون می‌آورند و به اسیری می‌برند. ▪️نوح نجیُّ‌الله، بدنش را سنگ باران کردند،جبرئیل پر و بال خود را به بدن او مالید که اثر سنگ معلوم نباشد؛ اما بدن مرا بنی امیه تیرباران می‌کنند و به همین اکتفا نمی‌کنند، بلکه اسب بر بدن من می‌تازند. ▪️ابراهیم خلیل‌الله را وقتی در آتش انداختند، آتش بر او گلستان شد؛ اما در همین روز با آتش تیر و نیزه و شمشیرهای بنی امیه بدن برادرت را پاره پاره می‌کنند. ▪️یونس پیغمبر را وقتی از شکم ماهی بیرون آوردند، درخت کدویی لب دریا سبز شد و به روی بدن او سایه انداخت و آفتاب بدن او را اذیت نکرد؛ اما بدن مرا بعد از شهادت، سه روز برهنه زیر آفتاب می‌اندازند و کسی مرا کفن نمی‌کند. ▪️یعقوب نبی، بعد از فراق یوسف و نابینا شدن، به وصال یوسف رسید و دیده‌اش روشن شد و به تاج و تخت فرزندش رسید؛ اما من پسر جوانم علی اکبر را با بدن پاره پاره روی خاک گرم کربلا دیدم. ▪️قوم صالح پیغمبر وقتی خواستند ناقه را پِی کنند، گذاشتند که با طفلش آب بیاشامد و بعد او را پی کردند؛ اما مرا و طفل شیرخوارم علی اصغر را تشنه شهید کردند. ▪️اسماعیل ذبیح الله را برایش از بهشت گوسفندی جهت قربانی کردن فرستادند و او را ذبیح الله نامیدند؛ اما کسی برای من قربانی نمی‌آورد. ▪️جدم رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله در جنگ اُحد، کُفار قریش یک دندان او را شکستند؛ اما روزی می آید که یزید، چوب بر این لب و دندان  می‌زند. ▪️پدرم علی علیه‌السلام را یک ضربت زدند؛ و مرا یک‌هزار و اندی زخم می‌زنند. ▪️برادرم حسن علیه‌السلام هنگام شهادت، سرش در دامن من بود؛ اما سرِ من گاهی بر روی خاک، گاهی بر سر نیزه، گاهی بر روی درخت خرما آویخته می‌شود. 🔻زینب کبری سلام‌اللّه‌علیها عرضه داشت: با این همه بلا ما را به که می‌سپاری؟ حضرت فرمود: به خدا که "نعم الوکیل" است. پس زینب کبری سلا‌م‌اللّه‌علیها ناله‌ای زد و بر زمین افتاد و می‌فرمود: لیتَ الموتُ اَعدَمَنِی الحیاةُ قَبلَک ▪️ای‌کاش زینب پیش از تو مرده بود و این احوال را مشاهده نمی‌کرد. 📚انوار الشهادة ص۸۲ 📚مُحرق الفُؤاد(نسخه خطی)
تصویر عزاداری آخرین شب جمعه ماه رمضان خاکسار کرمانشاه # مداح..حاج آرمین غلامی
💠شرح دعای هر روز ماه مبارک رمضان بيست‌ونهم أللَّهُمَّ غَشِّنی فیهِ بِالرَحمَةِ وَ ارزُقنی فیهِ التَّوفیقَ وَ العِصمَةَ وَ طَهِّر قَلبی مِن غَیاهِبِ التُّهمَةِ یا رَحیماً بِعِبادِهِ المُؤمِنین خدايا! در اين روز مرا به رحمت خود بپوشان، توفيق وعصمت (طاعت) روزی‌ام کن و قلبم را از تیرگی‌های تهمت پاک ساز. ای مهربان بر بندگان مؤمن! 🔸پیام‌های دعا 1- درخواست رحمت الهی 2- درخواست توفيق ترک گناه 3- پاکی قلب از تاريكی‌های تهمت 4- شمول رحمت خاص خدا بر مؤمنان 🔸پیام منتخب تهمت‌هایی که ظلمت و تاریکی می‌آورد، 2 نوع است: 1) تهمت به خداوند ظلمت و تاريكی تهمت، گاهی ممكن است ـ العیاذ بالله ـ به سبب اتهام‌زدن به خداوند ايجاد شود كه درواقع، نتيجۀ نارضايتی به تقدير و مشيت الهی است. در روايت آمده كه خداوند خطاب به موسی(ع) فرمود: «دشمن‌ترين افراد به من، كسی است كه به من تهمت می‌زند! حضرت موسی(ع) گفت: پروردگارا چه كسی بر تو تهمت می‌زند؟ خداوند فرمود: آن كسی كه به مصلحتش، اموری را تقدير كرده‌ام و گمان می‌كند كه اگر چنين نبود، بهتر بود و راضی به تقدير من نيست.» 📖مجلسی، بحار الأنوار، ج 68، ص 142 2) تهمت به مردم گاهی ظلمت و تاريكی قلب، به سبب اتهام واردكردن به بندگان خدا ايجاد می‌شود كه در زمرۀ گناهان كبيره است. تهمت به مردم، خود بر دو نوع است که شامل عمومی و شخصی می‌شود. تهمت به مردم از حیث عمومی، آن است که انسان قوم، نژاد، ملیت یا باورمندان دینی را متهم کند و از حیث شخصی، این است که شخص خاص در نظر گرفته شود. همۀ این تهمت‌ها (تهمت به خداوند و مردم) باعث تیرگی قلب می‌شود. 📖ميزان الحكمه، ج 1، ص 538
اعمال_روز_عید_فطر روز اوّل ماه شوال:  روز عید فطر است و اعمال آن چند چیز است  : ✅اوّل آنکه بخوانى بعد از نماز صبح و نماز عید آن تکبیراتى را که در شبش بعد از نماز فریضه مى خواندى: َللّهُ اَکْبَرُ اَللّهُ اَکْبَرُ لا اِلهَ اِلاّ اللّهُ وَاللّهُ اَکْبَرُ اَللّهُ اَکْبَرُ وَلِلّهِ الْحَمْدُ اَلْحَمْدُ لِلّهِ عَلى ما هَدینا وَلَهُ الشُّکْرُ على ما اَوْلینا. ✅دوّم آنکه بخوانى بعد از نماز صبح دعائى را که سیّد روایت کرده اَللّهُمَّ اِنّى تَوَجَّهْتُ اِلَیْکَ بِمُحَمَّدٍ اِمامى الخ و شیخ این دعا را بعد از نماز عید ذکر فرموده ✅سوّم بیرون کردن زکوة فطره است از هر سرى صاعى پیش از نماز عید به تفصیلى که در کتب فقهیّه است و بدانکه زکوة فطره واجب مؤ کّد است و شرط قبولى روزه ماه رمضان و سبب حفظ تا سال دیگر است و حق تعالى آن را مقدّم بر نماز ذکر فرموده در این آیه شریفه قَدْ اَفْلَحَ مَنْ تَزَکّى وَ ذَکَرَاسْمَ رَبِّهِ فَصَلّى ✅چهارم غسل است و بهتر آن است که اگر ممکن شود از نهر غسل کنى و وقت آن بعد از طلوع فجر است تا زمان بجا آوردن نماز عید چنانچه شیخ فرموده و در جزء روایتى است که غسل را در زیر سقفى بکن و چون خواستى غسل کنى بگو : اَللّهُمَّ ایمانا بِکَ وَتَصْدیقا بِکِتابِکَ وَاتِّباعُ سُنَّةِ نَبیِّکَ مُحَمَّدٍ صَلّى اللّهُ عَلَیْهِ وَ الِهِ پس بسم اللّه بگو و غسل کن و چون از غسل فارغ شدى بگو: اَللّهُمَّ اجْعَلْهُ کَفّارَةً لِذُنُوبى وَطَهِّرْ دینى اَللّهُمَّ اَذْهِبْ عَنِّى الدَّنَسَ ✅پنجم: : پوشیدن جامه نیکو و به کار بردن بوى خوش و رفتن به صحرا در غیر مکّه براى نماز کردن در زیر آسمان ✅ششم: پیش از نماز عید در اوّل روز افطار کنى و بهتر آنست که به خرما یا به شیرینى باشد و شیخ مفید فرموده مستحب است تناول کردن مقدار کمى از تربت سیّدالشهداء علیه السلام که شفا است از براى هر دردى. ✅هفتم: آنکه چون مهیّا شدى از براى رفتن به نماز عید بیرون نروى مگر بعد از طلوع آفتاب و آنکه بخوانى دعاهائى را که سیّد در اقبال نقل کرده از جمله از ابوحمزه ثمالى روایت کرده از حضرت امام محمّد باقرعلیه السلام که فرمود بخوان در عید فطر و قربان و جمعه وقتى که مهیّا شدى به جهت بیرون رفتن به نماز این دعا را: اَللّهُمَّ مَنْ تَهَیَّاءَ فى هذَا الْیَوْمِ اَوْ تَعَبَّاءَ اَوْ اَعَدَّ وَاسْتَعَدَّ لِوِفادَةٍ اِلى مَخْلُوقٍ رَجاَّءَ رِفْدِهِ وَنَوافِلِهِ وَفَواضِلِهِ وَعَطایاهُ فَاِنَّ اِلَیْکَ یا سَیِّدى تَهْیِئَتى وَتَعْبِئَتى وَاِعْدادى وَاسْتِعْدادى رَجاَّءَ رِفْدِکَ وَجَوائِزِکَ وَنَوافِلِکَ وَفَواضِلِکَ وَفَضاَّئِلِکَ وَعَطایاکَ وَقَدْ غَدَوْتُ اِلى عیدٍ مِنْ اَعْیادِ اُمَّةِ نَبیِّکَ مُحَمَّدٍ صَلَواتُ اللّهِ عَلَیْهِ وَعَلى الِهِ وَلَمْ اَفِدْ اِلَیْکَ الْیَوْمَ بِعَمَلٍ صالِحٍ اَثِقُ بِهِ قَدَّمْتُهُ وَلا تَوَجَّهْتُ بِمَخْلُوقٍ اَمَّلْتُهُ وَلکِنْ اَتَیْتُکَ خاضِعاً مُقِرّاً بِذُنُوبى وَاِساَّئَتى اِلى نَفْسى فَیا عَظیمُ یا عَظیمُ یا عَظیمُ اِغْفِرْ لِىَ الْعَظیمَ مِنْ ذُنُوبى فَاِنَّهُ لا یَغْفِرُ الذُّنُوبَ الْعِظامَ اِلاّ اَنْتَ یا لا اِلهَ اِلاّ اَنْتَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمین اللهم‌صل‌علی‌محمد‌آل‌محمد‌وعجل‌فرجهم
فرازهایی از دعای ۴۵ صحیفه سجادیه اجرا شده شب ۲۹ رمضان ۱۴۰۰ «اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ و َآلِ مُحَمَّدٍوَعَجِّل فَرَجَهُم» لا حَوْلَ وَلا قُوَّهَ اِلا بِالله اَلعَلِیِّ العَظیمِ ، أَسْتَغْفِرُاللهَ الَّذی لا إِلهَ إِلاّ هُو ، الحیُ القَیوم الرَحمانُ الرَّحیمُ ، ذُوالجَلالِ وَ الإِکْرامِ بَدیعُ السَّماواتِ وَ الأَرْضِ ، مِنْ جِمیعِ ظُلْمی وَ جُرْمی و إِسْرافی عَلی نَفْسی وَ أَتُوبُ إِلَیْهِ اللَّهُمَّ هَذَا شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِي أَنْزَلْتَ فِيهِ الْقُرْآنَ و قد تسرم * تموم شد .. گذشت این ماهِ زیبایی ها ..* أَعُوذُ بِجَلاَلِ وَجْهِكَ الْكَرِيمِ أَنْ يَنْقَضِيَ عَنِّي شَهْرُ رَمَضَانَ أَوْ يَطْلُعَ الْفَجْرُ مِنْ لَيْلَتِي هَذِهِ وَ لَكَ قِبَلِي تَبِعَةٌ أَوْ ذَنْبٌ تُعَذِّبُنِي عَلَيْهِ «اَللّـهُمَّ رَبَّ شَهْرِ رَمَضانَ الَّذي اَنْزَلْتَ فيهِ الْقُرْآنَ، وَافْتَرَضْتَ على عِبادِكَ فيهِ الصِّيامَ، صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد، وَارْزُقْني حَجَّ بَيْتِكَ الْحَرامِ في عامي هذا وَفي كُلِّ عام، وَاغْفِرْ لي تِلْكَ الذُّنُوبَ الْعِظامَ، فَاِنَّهُ لا يَغْفِرُها غَيْرُكَ يا رَحْمنُ یاعَلاّم» اِلٰهی العفو .. الهی العفو، یا رَبَّنا .. خدانگهدار ماهِ خدا خدانگهدار اشک و دعا خدانگهدار ای روضه ها الهی العفو، یا رَبَّنا .. دو دیدۀ ما گریان شده دگر زمانِ هجران شده نما حلالم ای میزبان به تو جفا از مهمان شده الهی العفو، یا رَبَّنا .. مرا بغل کن ای مهربان پرم بده تا هفت آسمان تو لااقل از من دل نکن دلم گرفته از این و آن الهی العفو، یا رَبَّنا .. به دستِ زهراست پرونده‌ام علی امیر و من بنده ام شبیه طفلی بی آبرو زِ رویِ مادر شرمنده‌ام الهی العفو، یا رَبَّنا .. به سفره دارم نانِ حسین مرا مَرانم جانِ حسین تمام ما را با هم نما در عرفه مهمان حسین غریبِ مادر جانم حسین .. خدانگهدار ای همسفر برو زِ خیمه آهسته تر یک زنِ تنها با یک سپاه بگو چه خاکی ریزم به سر ببوسم آرام زیرِ گلو چه بر سر تو آید بگو خدا کند گر بی سر شدی نگردی عریان با آبرو غریبِ مادر جانم حسین .. الهی العفو، یا ربنا .. وَ كَانَ مِنْ دُعَائِهِ عَلَيْهِ السَّلَامُ فِي وِدَاعِ شَهْرِ رَمَضَانَ ﴿1﴾ اللَّهُمَّ يَا مَنْ لَا يَرْغَبُ فِي الْجَزَاءِ ﴿2﴾ وَ يَا مَنْ لَا يَنْدَمُ عَلَى الْعَطَاءِ ﴿3﴾ وَ يَا مَنْ لَا يُكَافِىُ عَبْدَهُ عَلَى السَّوَاءِ . ﴿4﴾ مِنَّتُكَ ابْتِدَا ، وَ عَفْوُكَ تَفَضُّلٌ ، وَ عُقُوبَتُكَ عَدْلٌ ، وَ قَضَاّْؤُك خِيَرَةٌ ﴿5﴾ إِنْ أَعْطَيْتَ لَمْ تَشُبْ عَطَاءَكَ بِمَنٍّ ، وَ إِنْ مَنَعْتَ لَمْ يَكُنْ مَنْعُكَ تَعَدِّياً . ﴿6﴾ تَشْكُرُ مَنْ شَكَرَكَ وَ أَنْتَ أَلْهَمْتَهُ شُكْرَكَ . ﴿7﴾ وَ تُكَافِىُ مَنْ حَمِدَكَ وَ أَنْتَ عَلَّمْتَهُ حَمْدَكَ . ﴿8﴾ تَسْتُرُ عَلَى مَنْ لَوْ شِئْتَ فَضَحْتَهُ ، وَ تَجُودُ عَلَى مَنْ لَوْ شِئْتَ مَنَعْتَهُ ، وَ كِلَاهُمَا أَهْلٌ مِنْكَ لِلْفَضِيحَةِ وَ الْمَنْعِ غَيْرَ أَنَّكَ بَنَيْتَ أَفْعَالَكَ عَلَى التَّفَضُّلِ ، وَ أَجْرَيْتَ قُدْرَتَكَ عَلَى التَّجَاوُزِ .﴿9﴾ وَ تَلَقَّيْتَ مَنْ عَصَاكَ بِالْحِلْمِ ، وَ أَمْهَلْتَ مَنْ قَصَدَ لِنَفْسِهِ بِالظُّلْمِ ، *چقدر به من مهلت دادی و محبت کردی ..* تَسْتَنْظِرُهُمْ بِأَنَاتِكَ إِلَى الْإِنَابَةِ ، وَ تَتْرُكُ مُعَاجَلَتَهُمْ إِلَى التَّوْبَةِ لِكَيْلَا يَهْلِكَ عَلَيْكَ هَالِكُهُمْ، وَ لَا يَشْقَى بِنِعْمَتِكَ شَقِيُّهُمْ إِلَّا عَنْ طُولِ الْإِعْذَارِ إِلَيْهِ ، وَ بَعْدَ تَرَادُفِ الْحُجَّةِ عَلَيْهِ ، كَرَماً مِنْ عَفْوِكَ يَا كَرِيمُ ، وَ عَائِدَةً مِنْ عَطْفِكَ يَا حَلِيمُ .﴿10﴾ أَنْتَ الَّذِي فَتَحْتَ لِعِبَادِكَ بَاباً إِلَى عَفْوِكَ، وَ سَمَّيْتَهُ التَّوْبَةَ، وَ جَعَلْتَ عَلَى ذَلِكَ الْبَابِ دَلِيلًا مِنْ وَحْيِكَ لِئَلَّا يَضِلُّوا عَنْهُ، فَقُلْتَ تَبَارَكَ اسْمُكَ ﴿تُوبُوا إِلَى اللَّهِ تَوْبَةً نَصُوحاً عَسَى رَبُّكُمْ أَنْ يُكَفِّرَ عَنْكُمْ سَيِّئَاتِكُمْ وَ يُدْخِلَكُمْ جَنَاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ﴾.
‍ 👆فرازهایی از دعای ۴۵ صحیفه سجادیه اجرا شده شب ۲۹ رمضان ۱۴۰۰ ﴿11﴾ ﴿يَوْمَ لَا يُخْزِي اللَّهُ النَّبِيَّ وَ الَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ ، نُورُهُمْ يَسْعَى بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَ بِأَيْمَانِهِمْ ، يَقُولُونَ رَبَّنَا أَتْمِمْ لَنَا نُورَنَا ، وَ اغْفِرْ لَنَا ، إِنَّكَ عَلَى كُلِّ شَيْ‌ءٍ قَدِيرٌ﴾. فَمَا عُذْرُ مَنْ أَغْفَلَ دُخُولَ ذَلِكَ الْمَنْزِلِ بَعْدَ فَتْحِ الْبَابِ وَ إِقَامَةِ الدَّلِيلِ﴿12﴾ وَ أَنْتَ الَّذِي زِدْتَ فِي السَّوْمِ عَلَى نَفْسِكَ لِعِبَادِكَ ، تُرِيدُ رِبْحَهُمْ فِي مُتَاجَرَتِهِمْ لَكَ ، وَ فَوْزَهُمْ بِالْوِفَادَةِ عَلَيْكَ ، وَ الزِّيَادَةِ مِنْكَ ، فَقُلْتَ تَبَارَكَ اسْمُكَ وَ تَعَالَيْتَ ﴿مَنْ جَاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثَالِهَا ، وَ مَنْ جَاءَ بِالسَّيِّئَةِ فَلَا يُجْزَى إِلَّا مِثْلَهَا﴾. ﴿13﴾ وَ قُلْتَ ﴿مَثَلُ الَّذِينَ يُنْفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ كَمَثَلِ حَبَّةٍ أَنْبَتَتْ سَبْعَ سَنَابِلَ فِي كُلِّ سُنْبُلَةٍ مِائَةُ حَبَّةٍ ، وَ اللَّهُ يُضَاعِفُ لِمَنْ يَشَاءُ﴾ وَ قُلْتَ ﴿مَنْ ذَا الَّذِي يُقْرِضُ اللَّهَ قَرْضاً حَسَناً فَيُضَاعِفَهُ لَهُ أَضْعَافاً كَثِيرَةً﴾ وَ مَا أَنْزَلْتَ مِنْ نَظَائِرِهِنَّ فِي الْقُرْآنِ مِنْ تَضَاعِيفِ الْحَسَنَاتِ.﴿14﴾ وَ أَنْتَ الَّذِي دَلَلْتَهُمْ بِقَوْلِكَ مِنْ غَيْبِكَ وَ تَرْغِيبِكَ الَّذِي فِيهِ حَظُّهُمْ عَلَى مَا لَوْ سَتَرْتَهُ عَنْهُمْ لَمْ تُدْرِكْهُ أَبْصَارُهُمْ ، وَ لَمْ تَعِهِ أَسْمَاعُهُمْ ، وَ لَمْ تَلْحَقْهُ أَوْهَامُهُمْ ، فَقُلْتَ ﴿اذْكُرُونِي أَذْكُرْكُمْ ، وَ اشْكُرُوا لِي وَ لَا تَكْفُرُونِ﴾ وَ قُلْتَ ﴿لئن شَكَرْتُمْ لَأَزِيدَنَّكُمْ ، وَ لَئِنْ كَفَرْتُمْ إِنَّ عَذَابِي لَشَدِيدٌ﴾. ﴿15﴾ وَ قُلْتَ ﴿ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ، إِنَّ الَّذِينَ يَسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبَادَتِي سَيَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ دَاخِرِينَ﴾، فَسَمَّيْتَ دُعَاءَكَ عِبَادَةً، وَ تَرْكَهُ اسْتِكْبَاراً، وَ تَوَعَّدْتَ عَلَى تََرْكِهِ دُخُولَ جَهَنَّمَ دَاخِرِينَ .﴿16﴾ فَذَكَرُوكَ بِمَنِّكَ، وَ شَكَرُوكَ بِفَضْلِكَ، وَ دَعَوْكَ بِأَمْرِكَ، وَ تَصَدَّقُوا لَكَ طَلَباً لِمَزِيدِكَ، وَ فِيهَا كَانَتْ نَجَاتُهُمْ مِنْ غَضَبِكَ، وَ فَوْزُهُمْ بِرِضَاكَ .﴿17﴾ وَ لَوْ دَلَّ مَخْلُوقٌ مَخْلُوقاً مِنْ نَفْسِهِ عَلَى مِثْلِ الَّذِي دَلَلْتَ عَلَيْهِ عِبَادَكَ مِنْكَ كَانَ مَوْصُوفاً بِالْإِحْسَانِ، وَ مَنْعُوتاً بِالِامْتِنَانِ، وَ مَحْمُوداً بِكُلِّ لِسَانٍ، فَلَكَ الْحَمْدُ مَا وُجِدَ فِي حَمْدِكَ مَذْهَبٌ، وَ مَا بَقِيَ لِلْحَمْدِ لَفْظٌ تُحْمَدُ بِهِ، وَ مَعْنًى يَنْصَرِفُ إِلَيْهِ . ﴿18﴾ يَا مَنْ تَحَمَّدَ إِلَى عِبَادِهِ بِالْإِحْسَانِ وَ الْفَضْلِ، وَ غَمَرَهُمْ بِالْمَنِّ وَ الطَّوْلِ، مَا أَفْشَى فِينَا نِعْمَتَكَ، وَ أَسْبَغَ عَلَيْنَا مِنَّتَكَ، وَ أَخَصَّنَا بِبِرِّكَ﴿19﴾ هَدَيْتَنَا لِدِينِكَ الَّذِي اصْطَفَيْتَ، وَ مِلَّتِكَ الَّتِي ارْتَضَيْتَ، وَ سَبِيلِكَ الَّذِي سَهَّلْتَ، وَ بَصَّرْتَنَا الزُّلْفَةَ لَدَيْكَ، وَ الْوُصُولَ إِلَى كَرَامَتِكَ﴿20﴾ اللَّهُمَّ وَ أَنْتَ جَعَلْتَ مِنْ صَفَايَا تِلْكَ الْوَظَائِفِ، وَ خَصَائِصِ تِلْكَ الْفُرُوضِ شَهْرَ رَمَضَانَ الَّذِي اخْتَصَصْتَهُ مِنْ سَائِرِ الشُّهُورِ، وَ تَخَيَّرْتَهُ مِنْ جَمِيعِ الْأَزْمِنَةِ وَ الدُّهُورِ، وَ آثَرْتَهُ عَلَى كُلِّ أَوْقَاتِ السَّنَةِ بِمَا أَنْزَلْتَ فِيهِ مِنَ الْقُرْآنِ وَ النُّورِ، وَ ضَاعَفْتَ فِيهِ مِنَ الْإِيمَانِ، وَ فَرَضْتَ فِيهِ مِنَ الصِّيَامِ، وَ رَغَّبْتَ فِيهِ مِنَ الْقِيَامِ، وَ أَجْلَلْتَ فِيهِ مِنْ لَيْلَةِ الْقَدْرِ الَّتِي هِيَ خَيْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ. مناجات_دعا ماه_مبارک_رمضان
داستان پیر مرد قفل ساز و امام زمان (عج) مردی سالها در آرزوی دیدن امام زمان(عج) بود و از اینکه توفیق پیدا نمی کرد امام را ببیند، رنج می برد. مدّت ها ریاضت کشید. شبها بیدار می ماند و دعا و راز و نیاز می کرد. معروف است، هرکس بدون وقفه، چهل شبِ چهارشنبه به مسجد سهله (کوفه) برود و نماز مغرب و عشاء خود را آنجا بخواند، سعادت تشرّف به محضر امام زمان(عج) را خواهد یافت. این مرد عابد مدّت ها این کار را هم کرد، ولی باز هم اثری ندید. (ولی به خاطر این عبادتها و شب زنده داری ها و… صفا و نورانیت خاصّی پیدا کرده بود). تا اینکه روزی، به او الهام شد: «الان حضرت بقیة الله(عج)، در بازار آهنگران، در مغازه پیرمردی قفل ساز نشسته است. اگر می خواهی او را ببینی، به آنجا برو!» او حرکت کرد، و وقتی به آن مغازه رسید، دید حضرت مهدی(عج) آن جا نشسته و با آن پیرمرد گرم گفت و گو هستند. اینک ادامه داستان از زبان آن دانشمند: به امام(عج) سلام دادم. حضرت جواب سلامم را داد و به من اشاره کرد که اکنون ساکت باش و تماشا کن! در این حال دیدم پیرزنی که ناتوان بود، عصا به دست و با قد خمیده وارد مغازه شد، و قفلی را نشان داد و گفت: آیا ممکن است برای رضای خدا، این قفل را سه ریال از من بخرید؟ من به این سه ریال پول احتیاج دارم. پیرمرد قفل ساز، قفل را نگاه کرد و دید قفل، بی عیب و سالم است. گفت: مادر، چرا مال مسلمانی را ارزان بخرم و حق کسی را ضایع کنم؟ این قفل تو اکنون هشت ریال ارزش دارد. من اگر بخواهم سود کنم، به هفت ریال می خرم. زیرا در این معامله، بیش از یک ریال سود بردن، بی انصافی است. اگر می خواهی بفروشی، من هفت ریال می خرم، و باز تکرار می کنم که قیمت واقعی آن هشت ریال است، من چون کاسب هستم و باید نفع ببرم، یک ریال ارزان تر خریداری می کنم. پیرزن ابتدا باور نکرد و گفت: هیچکس این قفل را سه ریال از من نخرید. تو اکنون میخواهی هفت ریال از من بخری..؟! به هرحال پیرمرد قفل ساز، هفت ریال به آن زن داد و قفل را خرید. وقتی پیرزن رفت، امام زمان(عج) خطاب به من فرمودند: مشاهده کردی؟! این گونه باشید تا من به سراغ شما بیایم. ریاضت و سیر و سلوک لازم نیست. مسلمانی را در عمل نشان دهید تا من شما را یاری کنم. از بین همه افراد این شهر، من این پیرمرد را انتخاب کردم. چون او دین دارد و خدا را می شناسد. از اول بازار، این پیرزن برای فروش قفلش، تقاضای سه ریال کرد، امّا چون او را محتاج و نیازمند دیدند، همه سعی کردند از او ارزان بخرند و هیچکس حاضر نشد حتی سه ریال از او بخرد. درحالی که این پیرمرد به هفت ریال خرید. به خاطر همین انسانیت و انصافِ این پیرمرد، هر هفته به سراغش می آیم و با هم گفت و گو میکنیم. امیر مؤمنان علی (ع): «هر کس با مردم به انصاف رفتار کند خداوند بر عزتش بیفزاید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠هفت حرف خطرناک: ث، ج، خ، ز، ش، ظ، ف💠 🔳قیصر روم برای یکی از خلفای بنی عباس، در ضمن نامه ای نوشت: 💢 ما در کتاب انجیل دیده‌ایم که هرکس از روی حقیقت سوره‌ای بخواند که خالی از هفت حرف ث، ج، خ، ز، ش، ظ، ف باشد، خداوند جسدش را بر آتش دوزخ حرام میکند. ما هر چه بررسی کردیم، چنین سوره‌ای را در کتاب‌های تورات و زبور و انجیل نیافتیم، آیا شما در کتاب آسمانی خود، چنین سوره‌ای را دیده‌اید؟ خلیفه عباسی دانشمندان را جمع کرد و این مساله را با آنها در میان گذاشت، آنها از جواب آن درماندند، سرانجام این سوال را از امام هادی (ع) پرسیدند آن حضرت در پاسخ فرمودند: آن سوره، سوره حمد است، که این حروف هفتگانه در آن نیست. پرسیدند: فلسفه ی نبودن این هفت حرف، در این سوره چیست؟ ⭕️فرمودند: حرف ث اشاره به ثبور(هلاکت) ⭕️حرف ج اشاره به جحیم (نام یکی از درکات دوزخ) ⭕️ حرف خ اشاره به خبیث (ناپاک) ⭕️ حرف ز اشاره به زقوم (غذای بسیار تلخ دوزخ) ⭕️حرف ش اشاره به شقاوت(بدبختی) ⭕️حرف ظ اشاره به ظلمت (تاریکی) ⭕️حرف ف اشاره به آفت است. ❇️خلیفه، این پاسخ را برای قیصر روم نوشت، قیصر پس از دریافت نامه، بسیار خوشحال شد، و به اسلام گروید و در حالی که مسلمان بود از دنیا رفت. 📕 شرح شافیه ابی فراس، مطابق نقل منتخب التواریخ، ص 795 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻سخت قضاوت خواهیم شد! در دنیایی زندگی میکنیم که یک نفر در فکر خریدن خانه ی بیستم هست و یک نفر روی کارتن میخوابد یک نفر دنبال بلوکه کردن پول هست و دیگری پول داروی دردهای خود را ندارد آن یکی در رستورانهای مختلف برای تنوع غذا میخورد و در کنارش شخصی هست که شب را گرسنه میخوابد ! در مجموع حسابهایی پر از پول و افرادی ثروتمند و همنوعانشان از مقدماتی ترین امکانات زندگی برخوردار نیستند اگر حق انتخاب داشتم قطعا این دنیا را برای زندگی انتخاب نمیکردم دنیا زیباست به شرطی که ما زیبا فکر کنیم و زیبا زندگی کنیم چقدر ما حقیریم که حال همنوع ما برای ما مهم نیست ... •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🟢 مُدّعی گوید که با یک گُل نمی‌آید بهار من گُلی دارم که عالم را گلستان می‌کند... اميرمومنان علی علیه‌السلام بر فراز منبر بودند که فرمودند: از فرزندان من در آخرالزّمان فرزندى ظهور كند كه رنگش سفيد متمايل به سرخى و سينه‏اش فراخ و ران‌هايش سطبر و شانه‏هايش قوى است و در پشتش دو خال است،يكى به رنگ پوستش و ديگرى مشابه خال پيامبر خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله و دو نام دارد؛ يكى نهان و ديگرى آشكار؛ امّا نام نهان «احمد» و نام آشكار «محمّد» است. إِذَا هَزَّ رَايَتَهُ أَضَاءَ لَهَا مَا بَيْنَ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ وَ وَضَعَ يَدَهُ عَلَى رُءُوسِ الْعِبَادِ 🔻و چون پرچمش به اهتزاز درآيد از مشرق تا مغرب را روشن می‌كند و دستش را بر سَر بندگان می‌نهد. فَلَا يَبْقَى مُؤْمِنٌ إِلَّا صَارَ قَلْبُهُ أَشَدَّ مِنْ زُبَرِ الْحَدِيدِ وَ أَعْطَاهُ اللَّهُ تَعَالَى قُوَّةَ أَرْبَعِينَ رَجُلًا 🔻و دل مؤمنان از بركت او چون پارهٔ آهن استوار گردد و خداوند توانايى چهل‏ مرد به وى دهد. وَ لَا يَبْقَى مَيِّتٌ إِلَّا دَخَلَتْ عَلَيْهِ تِلْكَ الْفَرْحَةُ فِي قَلْبِهِ‏ وَ هُوَ فِي قَبْرِهِ وَ هُمْ يَتَزَاوَرُونَ فِي قُبُورِهِمْ وَ يَتَبَاشَرُونَ بِقِيَامِ الْقَائِمِ 🔻 هر مؤمنى گر چه در گور باشد، از ظهور او خوشحال می‌شود و به ديدار هم می‌روند و مژده ظهور قائم "صلوات‌الله‌علیه" را به يك ديگر می‌دهند. 📚کمال الدین ج۲ ص۶۵۳
مژده آمدعیدفطر وغم به پایان آمده لحظه‌ی دیدار ماباحی سبحان آمده چشم های عاشقان بنگرکه ابری گشته است ماه غفران رفت وگویا بوی باران آمده عیدفطراست ودل عشاق غرق شادی است امشب ازاین عید والا روی لب جان آمده سفره بزم خدا افتاده دراین عیدفطر طرفة العینی جهان، مهمان براین خوان آمده با ابو حمزه دلم حال وهوایی داشته باز امشب افتتاح ما به پایان آمده بی سر و پا بوده ام، حالا سراپا ثروتم عیدفطر است و فقیران لطف سلطان آمده باز هم بی آبرویی را به کویش راه داد چون فقط از خلق نیکوی کریمان آمده آنقَدَر بخشید از خیل گنه درعیدفطر بنگر آوای فغان از بند شیطان آمده یارب امشب ذره ای مژگان من نمناک شد باز از دریای رحمت موج غفران آمده "بالحسین،العفو" ،گفتم دست من را اوگرفت جود او بر ما پس از ذکر "حسین جان" آمده عیدفطراست وخدا امشب مرابخشیده است ناله ی بخشیدنم از عرش رحمان آمده ** در میان نهری ازتوبه شدم پاک وخجل پرده پوشی گنه ازسوی سبحان آمده خالق ازبالای عرش دارد تماشا می کند هرملک بردیدنم باحال خندان آمده کاش می شد زودتر عید تو رابینم خدا باز از صحرا صدای اهل ایمان آمده عطر سیب کربلا امشب مرادیوانه کرد دیدن رخسار یوسف سوی کنعان آمده اربعین ، پای پیاده از نجف تاکربلا یاحسین آغوش خود بگشا که مهمان آمده 🔸شاعر: غلامی (مجنون کرمانشاهی) 👇 اشعار مجنون کرمانشاهی (آرمین غلامی):
امشب شب عیداست و پری باز نمودیم درکوچه ی عشاق توپرواز نمودیم جامی زمی فطرتو آغاز نمودیم ما پُست غلامیِ ز تو احراز نمودیم امشب بده جامی که تو را درک نمایم خواهم که دگر میکده را ترک نمایم مالایق مهمانی ات ای یاربه فطریم عمریست که ما واله وبیمار به فطریم ما تشنه لبان رخ دلداربه فطریم بر روی توماجمله خریدار به فطریم عمریست دگر خسته و تنها شده ام من شرمنده ا ت، ای یوسف زهرا شده ام من آوای مناجات و دعا این شب فطر است فیض سحر ذکر خدا این شب فطر است یک شب ونه یک عمر صفا این شب فطر است همسفرگیِ با شهدا این شب فطر است جامانده ترین رهروِ این جاده عشقم یارب ز نفس بین ره افتاده عشقم آمدبه کف ازعشق تواین حاصلم امشب دیوانه نمودم به چه سرعت دلم امشب افسوس که بایادتومن غافلم امشب بنما تو به درک عرفه شاملم امشب یارب نگهی ،گرچه گنهکار و حقیرم یاحضرت سبحان تویی آن شاه وامیرم عیدآمدومن غیرتوکس را نستایم صدشکر که عمری به درت مثل گدایم با عشق تو عمری به درت رفته و آیم خواهم بزنی در حرمت قفل به پایم خواهم سحرعید به یاد تو بمانم دروقت سحرناله ی العفو بخوانم عیداست و نمازش به صف خسته دلان شد چون مهدی زهرا نفس سینه زنان شد عیداست ودلم مشتری اهل جنان شد امشب چه براتی ز تو گیریم عیان شد امشب دل هرخسته زدلدار رضا بود داریم یقین روزیِ ما کرب و بلا شد ایکاش که دست کرمت دست بگیرد گربی توشود زار و گنهکار بمیرد خوش بخت شودآنکه دلت را بپذیرد دراین شب فطر ازکرمت عید بگیرد عیداست و فقیران ره تزکیه هستیم عیدی بده چون مستحق فطریه هستیم مهدی توفقط نور دل اهل زمانی هرجاتوعیانی به خدا ،باز نهانی اسطوره ای وضامن عشاق جهانی ایکاش نماز عیداین فطر بخوانی (مجنونم)ودل رابه تولیلا بسپارم خواهم که سرم بر سره پای توگذارم آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی)
امشب شب عیداست و پری باز نمودیم درکوچه ی عشاق توپرواز نمودیم جامی زمی فطرتو آغاز نمودیم ما پُست غلامیِ ز تو احراز نمودیم امشب بده جامی که تو را درک نمایم خواهم که دگر میکده را ترک نمایم مالایق مهمانی ات ای یاربه فطریم عمریست که ما واله وبیمار به فطریم ما تشنه لبان رخ دلداربه فطریم بر روی توماجمله خریدار به فطریم عمریست دگر خسته و تنها شده ام من شرمنده ا ت، ای یوسف زهرا شده ام من آوای مناجات و دعا این شب فطر است فیض سحر ذکر خدا این شب فطر است یک شب ونه یک عمر صفا این شب فطر است همسفرگیِ با شهدا این شب فطر است جامانده ترین رهروِ این جاده عشقم یارب ز نفس بین ره افتاده عشقم آمدبه کف ازعشق تواین حاصلم امشب دیوانه نمودم به چه سرعت دلم امشب افسوس که بایادتومن غافلم امشب بنما تو به درک عرفه شاملم امشب یارب نگهی ،گرچه گنهکار و حقیرم یاحضرت سبحان تویی آن شاه وامیرم عیدآمدومن غیرتوکس را نستایم صدشکر که عمری به درت مثل گدایم با عشق تو عمری به درت رفته و آیم خواهم بزنی در حرمت قفل به پایم خواهم سحرعید به یاد تو بمانم دروقت سحرناله ی العفو بخوانم عیداست و نمازش به صف خسته دلان شد چون مهدی زهرا نفس سینه زنان شد عیداست ودلم مشتری اهل جنان شد امشب چه براتی ز تو گیریم عیان شد امشب دل هرخسته زدلدار رضا بود داریم یقین روزیِ ما کرب و بلا شد ایکاش که دست کرمت دست بگیرد گربی توشود زار و گنهکار بمیرد خوش بخت شودآنکه دلت را بپذیرد دراین شب فطر ازکرمت عید بگیرد عیداست و فقیران ره تزکیه هستیم عیدی بده چون مستحق فطریه هستیم مهدی توفقط نور دل اهل زمانی هرجاتوعیانی به خدا ،باز نهانی اسطوره ای وضامن عشاق جهانی ایکاش نماز عیداین فطر بخوانی (مجنونم)ودل رابه تولیلا بسپارم خواهم که سرم بر سره پای توگذارم آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی)
ماه رمضان رفت مرا روی سیاه است از این رمضان حاصل من باره گناه است ماه رمضان رفت ولی جاماندم گویا که گنه ماحصل عمر تباه است ازباره گنه ذوق مناجات ندارم این ماحصل عمر از این دست گناه است دیدی رمضان زودتر از هر رمضان رفت من هیچ ندانم که شب چندم ماه است این آخر خط است که درپیشِِِ رخ ماست ديدي رمضان رفت که این آخر راه است جرم وگنه آورده ام ای حضرت معبود دریای گنه در بر عفوت پر کاه است همواره به هرجا کرم وعفو توپیداست حاجات دلم در گرو نیمه نگاه است حاجت به دره خانه ات آورده ام ای شاه این دا بخداباز به دنبال پناه است ازعشق حسین است که (مجنون)شده لیلا در روزقیامت فقط این اشک گواه است _آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی) کانال جدید اشعار ناب
رمضان رفت.... خبرآمد روزه داران رمضان رفت دگر ماه غفران ودعا ماه امان رفت دگر یک زمان گریه کن نیمه ی شبهابودیم دگرازبهره من این اشک روان رفت دگر عقب افتاده ام ازقافله ی خوبانت شرم از راه رسیده است توان رفت دگر گر به دنیا و ظواهرسر ما گرم شده غم این ماه به اسرار نهان رفت دگر آشتی کردن من با همه بود الا تو سود این دوستی ام غیر زیان رفت دگر غیره روز عرفه نیست زمانی باقی وامصیبت شب قدره رمضان رفت دگر تا رفیق دل من هست حسین ابن علی(ع) میل باخوب رخان.بادگران رفت دگر بنویسیدحسین باره دگر بر دلها یاحسین برلب این سینه زنان رفت دگر جز حرم میل ندارد دل(مجنون )بخدا دل عشاق سوی قبله ی جان رفت دگر _آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی) نــوكــــــــر نــوشـــت: بودم از روز ازل دست به دامان حسین خوشم ازاینکه شدم بی سروسامان حسین تا ابد دل به هوای حرمش خواهم داد بوده ام مشتری شیوه ی احسان حسین _مجنون کرمانشاهی کانال جدید اشعار ناب
عیدفطراست وهمه راه ونشانم ازتوست هدیه از جنس دعای رمضانم ازتوست عیدفطراست به گرداب گنه افتادم حال در این شب عید خط امانم ازتوست عیدماه آمدومن غرق نمازفطرم لطف وجود وکرم وصل به جانم ازتوست درنمازعیدامسال ازخداکردم طلب لطف و احسان خودت، جا و مکانم ازتوست درسرم هست هوای حرم امن اله شاکرلطف توام، باز توانم ازتوست خواهشم بوده خدایا که شوم یک اربعین پابرهنه درنجف وقت اذانم ازتوست از تو ممنون مرا در نظرت آوردی سره این خوان کرم سفره ی نانم ازتوست کربلایی شدنم را زتو دارم یارب لطف کردی به گدا، شوق جنانم ازتوست -آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی)