eitaa logo
، اشعارمجنون کرمانشاهی(حاج آرمین غلامی)
611 دنبال‌کننده
7.8هزار عکس
4.4هزار ویدیو
934 فایل
اشعار ناب آیینی اثرشاعر ومداح اهل بیت (ع)حاج آرمین غلامی متخلص به (مجنون کرمانشاهی) شاعر۱۱/کتاب شعرآیینی،عاشقانه(فارسی،کردی)
مشاهده در ایتا
دانلود
💛 این پی دی اف رو مطالعه کنید @majnon1396
❤️ ۲۷ذی الحجه ، غدیر ثانی بر همه مبارک 🎉🎊 @majnon1396
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
روضه دهه اول محرم تاجمعه ،ویژه خواهران
رجز خوانی_حضرت عباس_ من گدایم به دره صحن وسرای عباس درسرم هست فقط حال وهوای عباس سر ما وقدمت ای گل گلزار علی شده ام نوکرقابل به دعای عباس عرض قدرت نتوان کرد.در این کوی وفا مات ومبهوتم ازاین شرم و حیای عباس ای مراد دل ما سلطنت ازآن شماست نوکری بی سر و پا یم به سرای عباس هر که شد نوکر این خانه پشیمان نشود سله اش تذکره‌ی کرب و بلای عباس _آرمین غلامی(مجنو ن کرمانشاهی) درگاه اشعارناب آئینی ومقاتل __________________________ _کانال رسمی اشعاروسروده های آیینی آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی) https://t.me/joinchat/AAAAAEPGDacfp95omCB0vA
(ع) هست وبودم همه ازلطف شما بوده حسین توزمجنون بگذرياد تو كم بوده حسین میکندیاد رخت تا که از او در گذری پی حسنت همه جا دست به قلم بوده حسین همه ازلطف کم مادرتان بوده اگر سائل خانه ات ارباب كرم بوده حسین همه شب بر در این خانه مرا آوردی تانگهدار بر این حفظ علم بوده حسین آنقدر میزنم از عشق بر اين سينه وسر چون فقط صاحب این وادی غم بوده حسین تا دم مرگ فقط دم زتوارباب زدم به هوای نوکرخود.هم قدم بوده حسین توعنایت کرده ای تاکه نيفتم از پا چون فقط صاحب این چشم ترم بوده حسین گفت(مجنون)که حسین روي كمر دست گذاشت در غم ساقی خود. با قد خم بوده حسین 📝شاعر.آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی) .. @majnon1396 کانال جدید اشعار ناب
_بنت الحسین_علیها_السلام 🌹 خاتون سویی نداشت چشم ترت ، ای سه ساله جان خالی شده دور و برت ، ای سه ساله جان خون گریه کرده بر تو و بر حال و روز تو چشم ملائک و پدرت ، ای سه ساله جان زجرابن قیس کرده تنت را،سیه چرا خون می‌چکدچرا زسرت ، ای سه ساله جان یک تن نبود حامیِ توغیره عمه ات تا شد ز غربتت کمرت ، ای سه ساله جان از آن لگد که زجر به جسم وتنت زده شد ارغوان بال و پرت ، ای سه ساله جان شاهد به جان سپردن توبوده عمه ات آتش گرفت برگ و برت ، ای سه ساله جان اندرخرابه هاتوشبت رابه سرمکن این سان گذشت هر سحرت ، ای سه ساله جان افتاده ای میان خرابه،به گوشه ای بود ه همیشه در نظرت ، ای سه ساله جان ازکربلابه کوفه وشامات میروی خولی شده همسفرت ، ای سه ساله جان بانو رقیه نیزه شد ه مرکب سرت بر رویخاک مانده سرت ، ای سه ساله جان عمه رسید تا که ببیند غم تو را از زخم هم نبود اثرت ، ای سه ساله جان اندرخرابه ای که توبودی حصیر بود باب تو بینِ نیزه و شمشیر اسیر بود غلامی(مجنون کرمانشاهی) کانال تخصصی اشعار آرمین غلامی