#امام_حسین_(ع)
بالانشینی درمقام عزت توست
دنیاومافیهابه زیرمنت توست
وقتی شفای دردها،ازتربت توست
عرش خداهم تکیه ای ازهیئت توست
آقامرا،درزمرة عُشاق جا دِه
هرجابه روضه آمدم،ازرخصت توست
والاترین تسبیح درجمع ملائک
باشدفقط ذکرحسین،این عزت توست
فطرس شفا بگرفته ازقنداقه ات بود
اوبال وپردارداگر،ازمنّت توست
توانتخابم کرده ای درروضه هایت
اینجا بهادارم اگر،ازعزّت توست
دستان من خالی بُوَددرروزمحشر
چشم امیدم یاحسین ،بررحمتِ توست
مجنون هوای گریه داردنیمة شب
این دیدة بارانیش درخدمتِ توست
شعر..آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی)
@majnon1396
کانال جدید اشعار ناب
#امام_حسین_ع_مناجات
#شب_جمعه #
یارب ازعشق حسین توعز وجاهم داده ای
دربهشتت منزلی وبارگاهم داده ای
سرخوشم از روز اول من حسینی مذهبم
فخرم این بس تا ابدآقاپناهم داده ای
من گدایی را بلد هرگز نبودم آمدی
کردیم عبدحسین وتوسپاهم داده ای
سرزمین کربلا را کرده ای قبله گهم
درکنارش خانه ای درخیمه گاهم داده ای
کرده ای مارا اسیر صحن شش گوش حسین
همچو اربابم حسین توقبله گاهم داده ای
همچو عباسی که شیر ازترس او درلرزه است
سرخوشم بایاد او پشت وپناهم داده ای
یارب این (مجنون) تورا حمد وثناخوانی کند
درعزای شاه خوبان اشگ وآهم داده ای
_آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی)
@majnon1396
#اشعار
#شب_جمعه_شب_زیارتی_ارباب
#امام_حسین #مناجات_با_امام_حسین
مجسم شريعت و جلالي
عصاره فضيلت و كمالي
تو تك سوار عرصه ي قيامي
نموده اي براي دين قتالي
مكتب تو مكتب حقانيت
ندارد اين جهان به تو مثالي
نويسد اين قلم ز شانت حسين
ندارد از حركتش انفعالي
بگويم از چهار حرف مدحش
ز جمله هاي حرفم انفصالي
ميم حروف من بود محبت
حروف حرف (ح) بود حلاوت
الف ادب ، لام شده منتخب
بگويمت آن مثال بي مثالي
حسين كليم ، حسين كلام حقي
حسين كليد كن فكان حقي
خليل عشق و يوسف ممالك
تو اصوه قشنگي و جمالي
حسين شكور، حسين صبور عشقي
به قلب شيعيان تو نور عشقي
بيمي نداري از شغال عالم
به آسمان عشق من غزالي
ز كودكي شدم اسير كويت
شدم اسير گيسوي كمندت
به جان مادرت بيا نظر كن
مرنج يا حسين تو از مقالي
منم گداي درگهت حسين جان
منم سگي به محضرت حسين جان
به ديدن روضه ي تو بيايم
بر من (مجنون ) بنما مجالي
***
شعر.آرمین غلامی(مجنون)
…………………………………………………
︽︽︽سبک وشعرمولودی︽︽︽
پــایــگــاهــ نـــشــرآثــارشـاعــراهـلـبـیـــتـ
حاج آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی)
@majnon1396
.📞09189262650
.
⇪⇪⇪⇪⇪⇪⇪⇪
#اشعار
#شب_جمعه
شاها چه شود دست ز افتاده بگیری
این خسته زره رازسرجاده بگیری
با رنج و مشقت به مقام تورسیدم
جزعشق هرآنچه به کفم داده بگیری
از فیض سحرگاه تو من فیض نبردم
شاید که شبی گوشه سجاده بگیری
داغ غم توارث شده نسل به نسلم
غم را نتوان از دل غمزاده بگیری
مستی کنم از نام خوشت ای شه بی سر
خواهم که صبو از من افتاده بگیری
ازلطف و کرم بردر کوی تو گدایم
ازمانشود مهر خداداده بگیری
مجنون به خدا کرده هوای سر کویت
برگرد که جان من دلداده بگیری
***
شعر.آرمین غلامی(مجنون)
--------------------------------------------------
︽︽︽سبک وشعر︽︽︽
پــایــگــاهــ نـــشــرآثــارشـاعــراهـلـبـیـــتـ
حاج آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی)
@majnon1396
کانال جدید اشعار ناب
#شب_جمعه_شب_زیارتی_ارباب
#امام_حسین #مناجات_با_امام_حسین
@majnon1396
#اشعار
#شب_جمعه_شب_زیارتی_ارباب
#امام_حسین #مناجات_با_امام_حسین
❤️ #حـــــسینجان_مقتل
👋 #زیارتےاربابــــ
به یقین میرسم از باده ی احسان حسین
نخورم رزق کسی مگرمن از نان حسین
به نخ چادر زهرا گره ای خورد دلم
بین این دَهرشدم عبد پریشان حسین
دست ما را به خداوند رسانده کرمش
لطف ارباب نگر شدم مسلمان حسین
باوجودحرمش هرچه حرم زنده از اوست
زائر صحن نجف هم شده مهمان حسین
مدد حضرت حیدر همه رامست نمود
سرخوش آن لحظه نشینم سر ایوان حسین
سر در عرش خدا نام حسین است فقط
کاش مارابنویسند به رضوان حسین
بعد یک عمر فقط دم زدن از اوعشق است
همه جاسوختم از شعله ی سوزان حسین
غصه راه مخور، راه اگر دشوار است
میرسدتابخدا نقطه ی پایان حسین
بودم از روز ازل گوش به فرمان حسین
کاش(مجنون )سحری شوی تومهمان حسین
_آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی)
@majnon1396
#اشعار
#شب_جمعه_شب_زیارتی_ارباب
#امام_حسین #مناجات_با_امام_حسین
شده ام برتوگرفتاراباعبدالله
روم ازعشق توبر داراباعبدالله
ناظر کارمن ازروز ازل بودی تو
بوده ام برتوهواداراباعبدالل
ه
همه ی عمر حواست به دلم بوده وبس
نشدم آلوده رفتاراباعبدالله
میکنم توبه به درگاه تو ای شاه کرم
شده ام خسته ز تکراراباعبدالله
گربدم اماتو آقامهربانی میکنی
گشته ام برتو بدهکاراباعبدالله
من خجالت زده ام کارنکردم به درت
بودم عمری به تو سرباراباعبدالله
کاش (مجنون)به در میکده ات جان بدهد
بر درت ناله کنم زاراباعبدالله
_آرمین غلامی(مجنون )
#شهادت_امام_حسین_ع
باسر ه زلفت حسین جان زندگانی کرده ام
من بیادت عمرخودرا جاودانی کرده ام
گرچه شدعمرم همه صرف گناه ومعصیت
لیک دلشادم که با عشقت جوانی کرده ام
شدهمه سرمایه ام این اشک واین پیراهنم
کی خیال سود یا فکر زیانی کرده ام
درمیان سینه ام گنج غمت دارم حسین
سرخوشم در خیمه ی دل نوحه خوانی کرده ام
هرکجابزم عزایت بوده در هفت آسمان
درهوایت کی غم بی خانمانی کرده ام
دیده ام ازبهر دیدن نیست بلکه در غمت
با دودیده .کار ابر آسمانی کرده ام
اشک و آهم را به قصد کربلایت روز وشب
ازمیان شهر دل ها کاروانی کرد ه ام
باسره کشکول فقر و احتیاجاتم حسین
من گدا یی درت باهر زبانی کرده ام
درغریبی هستم و شهر ی پر از نا آشنا
عشق تو بر سر نباشد نا توانی کرده ام
این سگت را از دره این خانه باسنگی مران
روز وشب عوعو برای استخوانی کرده ام
گرشدم (مجنون)کویت همه الطاف توبود
یاحسین باعشق رویت حکمرانی کرده ام
شعر..آرمین غلامی(مجنون کرماشاهی)
@majnon1396
کانال جدید اشعار ناب
#امام_حسین_ع_مناجات
#شب_جمعه #
یارب ازعشق حسین توعز وجاهم داده ای
دربهشتت منزلی وبارگاهم داده ای
سرخوشم از روز اول من حسینی مذهبم
فخرم این بس تا ابدآقاپناهم داده ای
من گدایی را بلد هرگز نبودم آمدی
کردیم عبدحسین وتوسپاهم داده ای
سرزمین کربلا را کرده ای قبله گهم
درکنارش خانه ای درخیمه گاهم داده ای
کرده ای مارا اسیر صحن شش گوش حسین
همچو اربابم حسین توقبله گاهم داده ای
همچو عباسی که شیر ازترس او درلرزه است
سرخوشم بایاد او پشت وپناهم داده ای
یارب این (مجنون) تورا حمد وثناخوانی کند
درعزای شاه خوبان اشگ وآهم داده ای
_آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی)
بسم الله الرحمن الرحیم
اشعارکردی -
(چوب خیزران)
قافله سالاره گی له خوین نشانم، هاله کو
بوشه سالاره سپاهه آسمانم ، هاله کو
رشته ی دلبستگیم له تنه، سربی جیا
با صفا چو حالت آو ه روانم، هاله کو
سینه ی مواج اقیانوس م چیه، له دس
برق آسا همچو صدتیر کمانم ، هاله کو
یه سره، پر خوین له ،بینه طشت زر له کوفه بی
تشنه لب له ژیره چوب خیزرانم، هاله کو
چو حسین بن علی له شاهراه بندگی
وه لب تشنه بدون سایبانم هاله کو
جوره سالار شهیدان له نبرد ه خصم دون
او علی ی اصغره شیرین زوانم، هاله کو
روژه عاشورا پی فرمان سلطان ازل
کشته یاره. خنجر و تیر و سنانم هاله کو
گر ژن و آیلیله زاره، کردیه یارب وداع
بوش علی ی اکبر له خوین تپانم هاله کو
داغ غربت وه دل اهل حرم نایه ارا
یارب، او مانگ شویله بی نشانم هاله کو
طعنه گانه ظالم غدار ه زارم کردیه
له ره کرببلا نامه رسانم هاله کو
طفل زیبا چو علی اصغر، له دسم چی خدا
بهر قربانی، علیه بی نشانم هاله کو
گردن خوی ژیر تیغ اشقیا بردی ارا
اومقام و منصب و نام و کیانم هاله کو
وای بردی حرمله دردانه .له دس رباب
کوشتیه.ای بی حیا تنیانیشانم هاله کو
چو کبوتر له فضا باید له سمته پر بیم
طفلکی م.اصغر شیرین زوانم هاله کو
چی ودس م حسین واصغر وعباس برام
صد نشان و نام و نان و آشیانم هاله کو
دام دنیای دنی باید له یک پاشیده بو
قافله سالاره گی تنیامکانم هاله کو
گر وصال حضرت حق له خدا کردی طلب
بوشه ماه هاشمی له آسمانم هاله کو
ننگ ذلت تو نباید هیچ له گردن بنی
م اسیر کوفیانم .آو و نانم هاله کو
"آرمین غلامی
(مجنون کرمانشاهی)"
اشعارشهادت امام سجاد.ع🔷
عمری شدم غلام غلامان ساجدین
هستم چو دشت تشنهی باران ساجدین
حیرت زده بپای غم تونشسته ایم
یعقوب شد مفسر ایمان ساجدین
عمری برای نام توگریان ومضطرم
افلاکیان اسیر نمکدان ساجدین
مارا اسیر ناز نگاهت نموده ای
چندین امام گشته نگهبان ساجدین
مضمون عشق عالم هستی فقط تویی
شدعرشیان محقق دیوان ساجدین
(مجنون)هوای مستی پیمانه کرده است
شد معتکف به آیهی قرآن ساجدین
📕.شعر..آرمین غلامی
(مجنون کرمانشاهی)..
🍀🌹سالار زینب...
آه ای سالار زینب...لشگرت پاشیده شد
پیکره عون و زهیر و جعفرت پاشیده شد
آه ای سالار زینب .بی سر افتادی چرا
دربره توپیکره آب آورت پاشیده شد
شدتنت آمال ضرب نیزه ها وتیرها
قامت آن دلربای اکبرت پاشیده شد
خیز ازجا وببین تنهابه کوفه میروم
قامت مانند سرو خواهرت پاشیده شد
کشتگان کربلا رایک به یک کردم نظر
بی تو دیگر ناز روی دخترت... پاشیده شد
ای رباب خسته دیگر پیش ما گریه مکن
ای عروس مادر من اصغرت پاشیده شد
زینب کبری به جسمت پیرهن پوشانده بود
دستباف یادگار مادرت پاشیده شد
یاد داری باسرشکم بدرقه کردم تو را
رفتی ودیدی که ناز خواهرت پاشیده شد
مثل جدم بودی وتنهاامید م یاحسین
وای من عمامه ی پیغمبرت پاشیده شد
آه(مجنون)درهوای کربلا دلها گرفت
دیدی ای ارباب غم .انگشترت... پاشیده شد
📕شاعر..آرمین غلامی
(مجنون کرمانشاهی)
..
ورود اسرا به شام
نبودی روزگارم تنگ کردند
پذیرایی زمن باسنگ کردند
رخم رامثل خون پیکره تو
به ضرب تازیان همرنگ کردند
📝شعرآرمین غلامی.
(مجنون کرمانشاهی).
🔴اشعار ناب ..
سربریده و راهب مسیحی..
راهبا من زاده ی پیغمبرم
من حسینم نور چشم حیدرم
من کیم عشق خدای عالمم
راهبا کوی خدارامظهرم
بوده هرجا بر سرم تاج شرف
راهبامن عرش حق رالنگرم
ایکه تمجیدیم به قرآن آمده
راهبامن ماسوا رامفخرم
من که خودقدرت به هستی داده ام
راهبا من خود ولی داورم....
درکتاب آسمانی آمده
راهبا برماسوا من سرورم
جدمن احمدبود بابم علی
راهبا زهرای اطهر مادرم
من حسینم رحمت بی واسطه
راهبامن برخلایق سرورم
کوفیان مهمان نوازی کرده اند
راهبا کردند غمگین خاطرم
کوفیان یاران ماراکشته اند
راهبامن بی کس وبی یاورم
بعدمن شداهلبیتم خار وزار
راهبارفته اسیری خواهرم
راهبا(مجنونم)ازاین واقعه
شاعرم امابه کویش ذاکرم.
.
📝شعر.آرمین غلامی
(مجنون کرمانشاهی)...
.
🔷🔷یازینب س ...🔶🔶
میان گرگهادرگیر بودی/ چومرغی درقفس زنجیر بودی/
تورادرکوفه خولی تازیان زد / گمانم از زمانه سیر بودی
سره یارت به روی نیزه هابود /توازآن نیزه دار دلگیر بودی
. .
📝 .شعر..آرمین غلامی
(مجنون کرمانشاهی)
🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴...
..یعقوب کربلا
یوسف بی سر برایت دیده ام یعقوب گشت/
چشمای من ز دوریت پدر مرطوب گشت/
آتشی افتاد بر امامه. ناگه سربسوخت /
سنگها برسر زدن برشامیان محبوب گشت/
خوردچوبی برلبت .دندانت ای باباشکست/
وای لبهایت پدر بر چوبهامرغوب گشت
..
الهم عجل لولیک الفرج
📕شعر..آرمین غلامی
(مجنون کرمانشاهی)
اشعارجانسوز شهادت امام سجاد
من به زیر ضربت شلاقهاخوردم زمین
بین این هلهله و سوز و نوا .خوردم زمین
میکند زنجیرها با این سر وگردن چه ها
هرکجابا گریه های بیصدا خوردم زمین
بارها آمد نمازم را شکست آن بی حیا
نیمه شب اندر قنوت یک دعا خوردم زمین
پهلویم بشکسته و لاغر شده دربین راه
بین آن کوچه به پیش عمه ها خوردم زمین
بین کوفه عده ی از ما به زندان برده اند
ناتوان بودم که بین کوچه ها خوردم زمین
ضربه ها خوردم ز نامردان این شام بلا
پیش آن مرد یهودی. بی هوا خوردم زمین
کاش (مجنون)لحظه ای بودی ومیدیدی چرا
من زسنگ شامیان بی حیا خوردم زمین....
📕.شعر..آرمین غلامی
(مجنون کرمانشاهی)
ابالفضل (ع)
ای امیر کربلا دستم بگیر
تا که برخیزم ز جا دستم بگیر
سر نهادم بر در کویت حسین
بین که افتادم ز پا دستم بگیر
ای حسین جان دوست می دارم تو را
سر خوشم هستم گدا دستم بگیر
در دم مردن بیا بالین من
چشم بر راهم بیا دستم بگیر
در میان وحشت برزخ حسین
یاریم کن از وفا دستم بگیر
چون که مجنون مستمند و مضطر است
گوید ای مشکل گشا دستم بگیر
_آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی)
زلف یار.
سر زلفت به روی نیزه رهابود حسین
گاه راست هدف سنگ بلابود حسین
سر تو بر سره. سرنیزه به هرسومیرفت
حنجره پاره ی تو چه بی صدابودحسین
کاش هرگز سرت ازنیزه نیفتدبه زمین
لیک دیدم سر توبه زیرپابودحسین
جای سنگی به لب وآن دهنت پیدابود
خواهرت ازغم توغرق نوابودحسین
باز بانیزه عدو بر سروپشتم زده است
ضرب شلاق عدو برتن مابود حسین
درمیان دشت گویا دخترت گم شده بود
دخترسه ساله ات بگوکجابودحسین
دل(مجنون)همه شب به اضطراب غم توست
به هوای تو دلم غرق بلا بود حسین
📝شعر .آرمین غلامی
(مجنون کرمانشاهی).
🔴اشعارناب حسینی..
تنورخولی...
تو در تنور افتاده ای تنها حسینم
گردد به دورت مادرت زهراحسینم
درپای عقدخودنوشتم باتوهستم
داری به همره زینب کبراحسینم
باورنمیکردم سرت درطشت بینم
یادرتنور خانه ی اعداحسینم
هرقدرهم خاکستری روی توباشد
من میشناسم روی ماهت راحسینم
میشویم ای خونین دهن باچادرخود
خون لبان وریشهایت راحسینم
ازپشت سر ذبحت نموده شمرملعون
افتاده ای بی سر دراین صحراحسینم
شیب الخضیبت کرده این قوم جفاکار
ازخون حناشدآن رخ زیباحسینم
خنده به حرفت میزد وآبت نداده
این نامسلمانان دراین صحراحسینم
گویا زن خولی برایت گریه میکرد
چیزی به اوهم کرده ای اعطاحسینم
📝.شعر.آرمین غلامی
(مجنون کرمانشاهی).
..
..
🔴اشعارناب حسینی..
تنورخولی...
تو در تنور افتاده ای تنها حسینم
گردد به دورت مادرت زهراحسینم
درپای عقدخودنوشتم باتوهستم
داری به همره زینب کبراحسینم
باورنمیکردم سرت درطشت بینم
یادرتنور خانه ی اعداحسینم
هرقدرهم خاکستری روی توباشد
من میشناسم روی ماهت راحسینم
میشویم ای خونین دهن باچادرخود
خون لبان وریشهایت راحسینم
ازپشت سر ذبحت نموده شمرملعون
افتاده ای بی سر دراین صحراحسینم
شیب الخضیبت کرده این قوم جفاکار
ازخون حناشدآن رخ زیباحسینم
خنده به حرفت میزد وآبت نداده
این نامسلمانان دراین صحراحسینم
گویا زن خولی برایت گریه میکرد
چیزی به اوهم کرده ای اعطاحسینم
📝.شعر.آرمین غلامی
(مجنون کرمانشاهی).
..
..
ارباب
آیه ی والطور روی نیزه ای
قاری مشهور روی نیزه ای
قاریا آن منبر ورحلت کجاست
سوره ی مستور روی نیزه ای
دیده ی این شهر مبهوتت حسین
نور رب النور روی نیزه ای
نیزه ازخون گلویت مست شد
خوشه ی انگور روی نیزه ای
زینبم موسی صحرای غمت
شمس کوه طور روی نیزه ای
📝..شعر.آرمین غلامی
(مجنون کرمانشاهی)
حسین جان..
تو رفتی و دل من بیقرار است
گل من ازچه رو دور توخار است
زبعدکشتنت دیدم سره تو
گهی کنج تنور گه روی دار است
📝شعر.آرمین غلامی
(مجنون کرمانشاهی)..
.
اشعار ..زینب وکوفه.
شدکوفه از رسیدن زینب چو باخبر
شدخیره دیده ی چشمان خیره سر
در ازدحام بردن ناموس اهلبیت
نامحرمان کوچه نشین بوده درده سر
ای سر زگیسوان تو آید بوی تنور
زیرامحاسنت شده . ای یار شعله ور
ازنیمه روسری تو زینب باخبرم
موهای دختران توشدکوتاه تر
(مجنون )به کوفیان اگرم یک نظرکنی
بینی تو زینب وهمه طفلان دربه در
📝شعر.آرمین غلامی
(مجنون کرمانشاهی)..
بسم الله الرحمن الرحیم
#امام_سجاد_ع_مصائب
#اشعارکردی
ساجدینی وخم کرب و بلا ، دیده وه چاو
تو وداع حرم خوین خدا ، دیده وه چاو
قاتل و مقتل کلِّ شهدا ، دیده وه چاو
عصر آو. واقعه قحط حیا ، دیده وه چاو
هر چه م روضه شنفتم تو.تمامه دیده
آگر و سوختن اهل خیامم توتمامه دیده
دیده پاگانه مغیلان دویت ودلبره گان
درد شرمندگی له سوختن معجره گان
خنده گی شمر و سنان زجر وه یکدیگر مان
ساربان و دس یار.قصه ی انگشترمان
کاش له کرب و بلا ای همه نیرنگ نیا
کاش انگشتر و انگشت له توتنگ نیا
روز تشییع حسین تیر سه پر پیرد کرد
قوره بیچک،تن سقا،چنی پیرد کرد
سره نیزه بی ینت. له خمه چه سیرد کرد
خیزران و لب و دندان حسین پیرد کرد
ژیره زنجیر تمام بدنت زخمی بی
تا چهل سال دلت جوره. تنت زخمی بی
شام له روح و تنت تیغه ی تکفیر نیا
آگره بام که کفتیه. سرت تیر نیا
درد جانسوز تره خنجر و شمشیر نیا
وه م.او قهقهه ی حرمله تحقیر نیا
مرد تنیای اسیران ،تو یا زین العباد
شاهدی له صدقه نان تویا زین العباد
-آرمین غلامی
(مجنون کرمانشاهی)
🌌سربریده
.
عدوی بی حیای توشرور است
تنت در زیر آن سم ستور است
سرت را درمیان کیسه بردند
گهی بر نی .گهی کنج تنور است..
.📝شعر آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی)