6.86M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بسم الله الرحمن الرحيم #یامهـــدے(؏ج)
السلام علیک یا جواد ابن الرضا ( ع)
8.52M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بسم الله الرحمن الرحيم #یامهـــدے(؏ج)
🔳 شهادت_امام_جواد(ع)
🌴لب تشنه بود تشنهی یک جرعه آب بود
🌴مردی که دردهای دلش بی حساب بود
بسم الله الرحمن الرحيم #یامهـــدے(؏ج)
عقدعلی وفاطمه، الحق تماشایی شده
جبریل مأمورست و فکر مجلس آرایی شده
از عرش میکاییل بین،گرم پذیرایی شده
هرکوکبی خیره گر از آن چرخ مینایی شده
در وادی یثرب،چنین ،محوهم آر ایی شده
اینجا مَلک از عرش حق بر فرش، فرش آورده اند
درزیرپای انبیا پَرهای خود گسترده اند
لطف نهان حق شده ،امشب هویدا ،ازدوگل
کرده تفاخر فرش بر، آن عرش اعلاازدوگل
جفت هم اند، از صنع،هم ،گوشکر یکتاازدوگل
دامادی حیدرنگر،امشب تماشا ازدوگل
زهراعروس است ونگررخساریکتا ازدوگل
دامادگشته خاکیان، آن حیدر،ای افلاکیان
رقصان وخندان شد جهان؛ اهل زمین،اهل زمان
دنیابه کام حیدراست خرد و کلان و جزء و کل
بنگر به اسرافیل بین، صورش شده ساز و دُهُل
امشب به دعوتنامه ای ،شدنور هادیِّ سُبُل
ختم رسل امضاکند،گیرنده اش، خیل رُسل
آید کسی گرهمرهش ،آردبه بر؛ یک باغ گل
این کیست،شاه اولیا، مهمان اوشدانبیا
ازدل غم وغصه ببر،گوییدای شادی بیا
هرلحظه،هر ساعت زمان، لحظه شماری میکند
اهل زمین بروصلتت، نابردباری میکند
شب تا سحر خیل ملک،اخترشماری میکند
از شوق امشب،،دیده ی ما، بی قراری میکند
زیرا علی، زهرای خود را خواستگاری میکند
به به که عدل کل علی، بر عقل کل داماد شد
شاگرد ختم المرسلین، داماد بر استاد شد
مخلوق ازخوان کرم همواره مهمان میشود
صد نعمت از لطف خدا بر خلق ارزان میشود
وز طور موسی آمده ،بنگرکه دربان میشود
آید خلیل، آرد ذبیحِ ،زیراکه قربان میشود
یوسف به دستش مِجمر و اسپند گردان میشود
کرّوبیان و، قدوسیان باشند ،اندرهلهله
ختم رسل دست علی بنهاد، دست فاطمه
در ملک اهل دل نگر، مولی الموالی، والی ست
بر غصه دست رد بزن، زیرا شب خوشحالی ست
رفت ازبرم شام سیه، روز همایون فالی ست
امشب شب خوشحالی،، حیدرعلیّ عالی ست
زهرا عروسی کرده و، جای خدیجه خالی ست
بر روی لبهای علی، وفاطمه صد خنده بود
ایکاش درپیش تو،ای زهرا،خدیجه زنده بود
به به دراین شادی ملک،جام مکیّف می زند
حوری چنین پا کوبد و اهل زمین دف می زند
چون مشتری رنگین کمان،خود را در این صف می زند
به به چه خوش لبخند وصل کوثر به مصحف می زند
امشب نه تنهاخاکیان، چون آسمان کف می زند
ایدل غمین هرگزمباش، شوروشعف کن برملا
امشب مِس جان کن طلا، آیینه ات را دِه جلا
بسته شده عقد علی ،و فاطمه در آسمان
سته شده عقد علی ،و فاطمه درکهکشان
زین نرگس و سوسن ببین ،شاداست چشم وهر زبان
راه یقین ها باز شد، بسته شده پای گمان
بازاریانِ حُسن را ،گویید،بندیداین دکان
خورشید و ماه و آسمان، آیینه گردان دوگل
اندر،زمین خورشید و ماه،شد نورافشان دوگل
امشب ز شادی هر وجودی خویش را گم دیدنی است
گردون تماشای کردنش با چشم اَنجُم دیدنی است
الطاف لطف سرمدی، اندر تلاطم دیدنی است
اهل زمین وآسمان غرق تَنَعُّم دیدنی است
هر غنچه بهر وا شدن ،اندر تبسم دیدنی است
بنگر زمان شادی بی حدّ و بی اندازه است
بر دست جانان دفتر عشق علی، شیرازه است
زیبا صدف، بر گوهری، شد بحر، گوهر ،این دوگل
زیباگوهر اندر دو عالم پر بهاتر این دوگل
صرّاف کل، دردانه ای بهرپیمبراین دوگل
دارد به عالم دلبری،بالازاختر، این دوگل
نی نی، فلک خورشیدشد بر ماه انور این دوگل
تبریک گو یدبرنبی، جبریل از دادار خود
زهرا امانت باشد و حیدر امانتدار خود
در خانه ی خودمرتضی،بین شمع محفل آورد
کشتی عصمت، ناخدا را سوی ساحل آورد
آن مرشدروح الامین حل مسائل آورد
انسان کامل را نگر، با خود مکمل آورد
هم آن به این دل می دهد؛ هم مرتضی دل آورد
با نغمه ی جادویی اش، حیدر ز زهرا دل برد
مشگل گشای عالمی،جان رابه ساحل می برد
امشب کنار خودعلی،زیبا بهشتی رو نگر
قامت قیامت فاطمه است،طوبا ببین مینو نگر
زین پس هلال خویش را در آن خَم ابرو نگر
در چهره اش هم روز را، هم شب در آن گیسو نگر
هم لاله زار رو نگر، هم نافه بارِ مو نگر
به به،که ماهِ رُخ عیان امشب به تو آسان شود
کز چشم توروزی رسد، رُخسار او،پنهان شود
ا ندر زمین و هر زمان چشمی ندید،مانندشان
تبریک گو خیل ملک، بر وصلت و پیوندشان
پیداست شادی و شعف همواره از لبخندشان
(مجنون) مبارک گو، شده،بر یازده فرزندشان
جانا، تو، دست افشان بشو ،تبریک بر دل ها بگو
بر پای خیز و تهنیت بر مهدی زهرا بگو
#_حاج آرمین_غلامی(مجنون کرمانشاهی)
#سالروز_ازدواج_امام_علی_ع_با_حضرت_زهرا_س
بسم الله الرحمن الرحيم #یامهـــدے(؏ج)
عقدعلی وفاطمه، الحق تماشایی شده
جبریل مأمورست و فکر مجلس آرایی شده
از عرش میکاییل بین،گرم پذیرایی شده
هرکوکبی خیره گر از آن چرخ مینایی شده
در وادی یثرب،چنین ،محوهم آر ایی شده
اینجا مَلک از عرش حق بر فرش، فرش آورده اند
درزیرپای انبیا پَرهای خود گسترده اند
لطف نهان حق شده ،امشب هویدا ،ازدوگل
کرده تفاخر فرش بر، آن عرش اعلاازدوگل
جفت هم اند، از صنع،هم ،گوشکر یکتاازدوگل
دامادی حیدرنگر،امشب تماشا ازدوگل
زهراعروس است ونگررخساریکتا ازدوگل
دامادگشته خاکیان، آن حیدر،ای افلاکیان
رقصان وخندان شد جهان؛ اهل زمین،اهل زمان
دنیابه کام حیدراست خرد و کلان و جزء و کل
بنگر به اسرافیل بین، صورش شده ساز و دُهُل
امشب به دعوتنامه ای ،شدنور هادیِّ سُبُل
ختم رسل امضاکند،گیرنده اش، خیل رُسل
آید کسی گرهمرهش ،آردبه بر؛ یک باغ گل
این کیست،شاه اولیا، مهمان اوشدانبیا
ازدل غم وغصه ببر،گوییدای شادی بیا
هرلحظه،هر ساعت زمان، لحظه شماری میکند
اهل زمین بروصلتت، نابردباری میکند
شب تا سحر خیل ملک،اخترشماری میکند
از شوق امشب،،دیده ی ما، بی قراری میکند
زیرا علی، زهرای خود را خواستگاری میکند
به به که عدل کل علی، بر عقل کل داماد شد
شاگرد ختم المرسلین، داماد بر استاد شد
مخلوق ازخوان کرم همواره مهمان میشود
صد نعمت از لطف خدا بر خلق ارزان میشود
وز طور موسی آمده ،بنگرکه دربان میشود
آید خلیل، آرد ذبیحِ ،زیراکه قربان میشود
یوسف به دستش مِجمر و اسپند گردان میشود
کرّوبیان و، قدوسیان باشند ،اندرهلهله
ختم رسل دست علی بنهاد، دست فاطمه
در ملک اهل دل نگر، مولی الموالی، والی ست
بر غصه دست رد بزن، زیرا شب خوشحالی ست
رفت ازبرم شام سیه، روز همایون فالی ست
امشب شب خوشحالی،، حیدرعلیّ عالی ست
زهرا عروسی کرده و، جای خدیجه خالی ست
بر روی لبهای علی، وفاطمه صد خنده بود
ایکاش درپیش تو،ای زهرا،خدیجه زنده بود
به به دراین شادی ملک،جام مکیّف می زند
حوری چنین پا کوبد و اهل زمین دف می زند
چون مشتری رنگین کمان،خود را در این صف می زند
به به چه خوش لبخند وصل کوثر به مصحف می زند
امشب نه تنهاخاکیان، چون آسمان کف می زند
ایدل غمین هرگزمباش، شوروشعف کن برملا
امشب مِس جان کن طلا، آیینه ات را دِه جلا
بسته شده عقد علی ،و فاطمه در آسمان
سته شده عقد علی ،و فاطمه درکهکشان
زین نرگس و سوسن ببین ،شاداست چشم وهر زبان
راه یقین ها باز شد، بسته شده پای گمان
بازاریانِ حُسن را ،گویید،بندیداین دکان
خورشید و ماه و آسمان، آیینه گردان دوگل
اندر،زمین خورشید و ماه،شد نورافشان دوگل
امشب ز شادی هر وجودی خویش را گم دیدنی است
گردون تماشای کردنش با چشم اَنجُم دیدنی است
الطاف لطف سرمدی، اندر تلاطم دیدنی است
اهل زمین وآسمان غرق تَنَعُّم دیدنی است
هر غنچه بهر وا شدن ،اندر تبسم دیدنی است
بنگر زمان شادی بی حدّ و بی اندازه است
بر دست جانان دفتر عشق علی، شیرازه است
زیبا صدف، بر گوهری، شد بحر، گوهر ،این دوگل
زیباگوهر اندر دو عالم پر بهاتر این دوگل
صرّاف کل، دردانه ای بهرپیمبراین دوگل
دارد به عالم دلبری،بالازاختر، این دوگل
نی نی، فلک خورشیدشد بر ماه انور این دوگل
تبریک گو یدبرنبی، جبریل از دادار خود
زهرا امانت باشد و حیدر امانتدار خود
در خانه ی خودمرتضی،بین شمع محفل آورد
کشتی عصمت، ناخدا را سوی ساحل آورد
آن مرشدروح الامین حل مسائل آورد
انسان کامل را نگر، با خود مکمل آورد
هم آن به این دل می دهد؛ هم مرتضی دل آورد
با نغمه ی جادویی اش، حیدر ز زهرا دل برد
مشگل گشای عالمی،جان رابه ساحل می برد
امشب کنار خودعلی،زیبا بهشتی رو نگر
قامت قیامت فاطمه است،طوبا ببین مینو نگر
زین پس هلال خویش را در آن خَم ابرو نگر
در چهره اش هم روز را، هم شب در آن گیسو نگر
هم لاله زار رو نگر، هم نافه بارِ مو نگر
به به،که ماهِ رُخ عیان امشب به تو آسان شود
کز چشم توروزی رسد، رُخسار او،پنهان شود
ا ندر زمین و هر زمان چشمی ندید،مانندشان
تبریک گو خیل ملک، بر وصلت و پیوندشان
پیداست شادی و شعف همواره از لبخندشان
(مجنون) مبارک گو، شده،بر یازده فرزندشان
جانا، تو، دست افشان بشو ،تبریک بر دل ها بگو
بر پای خیز و تهنیت بر مهدی زهرا بگو
#_حاج آرمین_غلامی(مجنون کرمانشاهی)
#سالروز_ازدواج_امام_علی_ع_با_حضرت_زهرا_س
بسم الله الرحمن الرحيم
#یامهـــدے(؏ج)
#امام_خمینی_ره_ارتحال
#شاعر..آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی)
شب عزای خمینی، دلم بهانه گرفت
دوباره ازغم هجران توبهانه گرفت
عزای مرجع عشق است و عقل مبهم شد
ادب نمود وسرش روی شعر من خم شد
شب عزای خمینی رسیده وبه شبی
هوای گریه نمودم که تر نکرد لبی
شبی عزای خمینی و بیشه در خون ماند
به روی اهل زمان داغ این شبیخون ماند
عزابپا وشغالان به زوزه خندیدند
امیر قافله رابین باغ ها چیدند
زمرگ پیرخمین، پشت آسمان خم شد
مهی که سایه خورشید از سرش کم شد
خسوف شد، رخ تبدار ماه غایب شد
صلات وحشت و،بر قوم خفته واجب شد
زمین ضیافت جوش و دمل به جان بگرفت
که ماه زانوی غم در بغل به جان بگرفت
دوباره بستر جنگل مچاله ازغم شد
ببین که ترشی غم هفت ساله ازغم شد
شغالها ز افقهای دور آمده اند
به سمت شب رژه رفتند کور آمده اند
نگارشرقی ما بین سایه ها گم بود
ببین که قریه اشراق غرق کژدم بود
دوباره غم فوران کرد و بر لبان کویر
ز هرم حادثه رویید تاول تقدیر
رسوب میزنداین رود و از خودش جا ماند
صدای یار نیامد و دلم تنها ماند
امید رفت و یقین دود شد به یکباره
و هر چه زخم نمک سود شد به یکباره
بگو خبرز غم پشت کوه طور م کو
حریم اسم شب و حرمت عبورم کو
رسید ه یک خبراز سوی دخمه های سیاه
که در تسلسل خفاش حجم نورم کو
به پشت این شب تیره سحر ندارد جا
دمید و قفل در بسته است ،زور م کو
نوای شیحه اسبان بی سوار آید
بگونوای سربی این صبح کور م کو
دهان تیره مرداب موج را بلعید
و بغض سنگی سیاره های دور م کو
ز ضرب صاعقه ها کهکشان پرازغوغاست
بگوکه آبی دریای پرغرور م کو
کجاست ابر،پراز بغض بی باران
قیام کرد به خونخواهی سیاووشان
همان که لحظه ای از عاشقی عدول نکرد
ولی ز رفتنش اندیشه ها افول نکرد
همانکه گفت خریدار چوبه دار است
مریض دیده غمباره، یار بیمار است
خمینی است وبه آیینه ها ارادت داشت
گمان کنم به ستاره که باز نسبت داشت"
خمینی است و،بره لاله ها قدم می زد
که در مجله عشق خدا قلم می زد
همیشه تابه سحر با فرشته ها خو کرد
شکوه باور او دست مرگ را رو کرد
امیر بودوبه امت امام کم دارد
سفینه گرچه مهیاست نوح(ع) کم دارد
بگوکه دل به چه دل خوش کند پس از تو امام؟
که از قلم چه تراوش کند پس از تو امام
نهالهای جوانت ببین که پا بگرفت
امام! روح تو در خاک جا بگرفت
پس از تو در همه آفاق زیستن نشود
به هر کجا برویم آسمان همین نشود
در آستانه خردادجای تو خالی است
امام کل جهان سرزمین اشغالی است
تودیده ای جگر تشنه فلسطین سوخت
سرای مسجد القصی و دیر یاسین سوخت
دوباره اهل جماران سیاه پوشیدند
دوباره اهل زمین جام زهر نوشیدند
غمت دوباره در اعماق سینه اردو زد
که روح زخمی ما پیش درد زانو زد
دوباره دیده (مجنون)به گریه افتاده
زداغ مرگ خمینی به آه وفریاده
ـــــــــــــــــــ
«کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم»
بسم الله الرحمن الرحيم
#یامهـــدے(؏ج)
#اشعار سالگرد رحلت امام خمینی(ره)
#شاعر:آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی)
السلام علیک یا روح الله الموسوی الخمینی(ره)
برای پیر جماران ،غمی به دل داریم
زدرد دوری او ما،به غم گرفتاریم
هوای دلبری او،همیشه درسر ماست
گدای حضرت عشق و، مرید آن یاریم
زاقتدار خمینی ست ،اگرکه عزتی هست
تصدق سر اوبوده،آ برو داریم
بیا ببین همه جا، سردر حسینیه ها
میان هیبت خود،عکس یار بگذاریم
نگربه سینه چه عهدیست تا ابد باقی
مریدپیرخمینیم وآبروداریم
برای حفظ ولایت دهم اگرسروجان
خوش است همچو شهیدان همه به دیداریم
نمانده روی زمین یک کلام سیدعلی
همه مرید علی ، از تبار عماریم
بگو سقیفه تباران اگرچه کور وکرند
که مابه یاری رهبر ،همیشه بیداریم
قسم به چادرخاکی فاطمه ،عمری
شهید کوچه ودیوار وخون مسماریم
مگوزصلح حسن بامن،حرف کر ب و بلاست
بلای شاه زمان را به جان خریداریم
___________
بسم الله الرحمن الرحيم
#یامهـــدے(؏ج)
#اشعار سالگرد رحلت امام خمینی(ره)
#شاعر:آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی)
🏴سوگ پیر جماران
🖤🖤🖤🖤🖤
ای جماران کو امیرویار ما
کوخمینی رهبر ودلدارما
ای جماران بانگ ماتم می زنی
ازچه برگوش جهان غم می زنی
پر شده ازداغ او اشک بصر
دیده ی مردم ز غم گردیده تر
شدجهان غرق غم و اندوه و درد
شده عزاداری زمرگ راد مرد
بانگ غم می آیداز خرداد ماه
بر دل پیر و جوان بنشست آه
از جماران میرود روح خدا
باعروجش کرده مارا درنوا
کشورم شدکربلا از داغ و درد
سوگ روح الله مرا دیوانه کرد
نیمه ی خرداد ،بعدازآن به پا
قد خمیده گشته سروه لاله ها
اِرْجِعی رَبُّکْ می آید به جان
در غم او گشته هرپیر و جوان
بین چه شوری گشته در ارض و سما
عالمی شدنوحه گرواویلتا
بازشعر محتشم روی عَلَمْ
باز (مجنون ) قامتش غرق الَم
---------------------------
بسم الله الرحمن الرحيم
#یامهـــدے(؏ج)
#اشعار سالگرد رحلت امام خمینی(ره)
#شاعر:آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی)
- رسیده اشکم ازدیده به دامن
غم وغصه زده آتش به خرمن
بیابرآتشم آبی بیفشان
چو خشکیدی بیابر دیده ی من
خمینی رفت ازدنیا،دریغا
نمانده سایه اش براین سر ما
به چه عشق تو را سودا کند دل
که همتای تو را پیدا کند دل
گلی با رنگ و بوی تو نبیند
اگر صد چشم خود را وا کند دل
خمینی رفت از دنیا دریغا
نمانده سایه اش براین سر ما
امام مهربان رفت از بر ما
چوروحی پر کشید از پیکر ما
زخیل عاشقان آیدنوایی
که پر زدآرزو از دفتر ما
خمینی رفت ازدنیادریغا
نمانده سایه اش براین سر ما🖤
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️