-مناجات -رمضان..
خالقا اي كه تويي دواي من
اي نواي دل بي نواي من
به درت هديه ي ناقابل من
شده ذكر ناله و دعاي من
تو و آن كرامت و بزرگيت
اين منو معصيت و خطاي من
شده متصل به هم هر گنهم
بسته در سلسه دست پاي من
يا عبادي الذين اسرفو
ربنا اغفرلنا نواي من
به علي مرتضا كن نظرم
كه بود رهبر و مقتداي من
@majnon1396
کانال جدید اشعار ناب مجنون کرمانشاهی
#مناجات_باخدا #ماه_رمضان
آمدم با کوله باری از گناهم رمضان
بر حریم امن خود دادی پناهم رمضان
بر دره توجرم و عصیان و خطا آورده ام
معصیت های فراوان ای خدا آورده ام
برسرایت باز اظهار پشیمانی کنم
نفس خود در لحظه ی افطار قربانی کنم
هرچه دارم خوب میدانم تمامش مال توست
یارب اینگونه اگر دورم دلم دنبال توست
درصیام خود برای بندگی رخصت بده
درصیام خود مرا قدری دگر فرصت بده
خواهم ازتو نیمه شب حال مناجاتم دهی
بارالها بر درت اذن ملاقاتم دهی
گشته شرمنده زتو روی سیاهم رمضان
یا حسین میگویم و بخشاگناهم رمضان
-آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی)
@majnon1396
کانال جدید اشعار ناب مجنون کرمانشاهی
#امام_حسین_ع_مناجات
#شب_جمعه #ماه_رمضان
افتاده دست مردک پستی سرت حسین
خس خس فتاده دروسط حنجرت حسین
درزیرخنجرش بدنت فحش میخورد
مشتی زدو همه دهنت مُش میخورد
نامرده پست موی سرت راکشیده است
ملعون مست بال وپرت رابریده است
کشتار چلچله چقَدرباب شدحسین
ازسوزتشنگی جگرت آب شدحسین
اینگونه پیش دیده ی من دست و پا مزن
اینگونه چنگ بر روی این خاک ها مزن
گریم برای وسعت دریای تشنه ات
خواهر فدایی توو لب های تشنه ات
آبی نبود درکف ودر نای تشنه ات
عالم فدای آن لب عطشان و تشنه ات
خونابه ی سر از دهنت ریخت یاحسین
آلاله روی پیرهنت ریخت یاحسین
دیدم که روی لعل لبت خیزران نشست
دیدم حسین روی گلویت سنان نشست
چکمه به روی پیکر تو بی امان زدند
سر نیزه وحشیانه به روی دهان زدند
جزخاک وخس دگر کفنت نیست تشنه لب
بر جسم خویش پیرهنت نیست تشنه لب
شعر.آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی)