یا قاضی الحاجات
اشعارکردی
یا رب وه م،تو قدرت ترک خطا بیه * * *
توفیق بندگی بدون ریا بیه
له بحر بی کرانه تو الطاف خود،دمی * * *
وه هرچه لایقیم ،تو،وه م ای خدا بیه
وه، م بگرتو، کینه و کبر و حسد ولی * * *
وه م،صفای باطن و صدق و صفا بیه
م مجرم و تو مجری دیوان کیفری * * *
حکم برائت منه غرقه گنا، بیه
م بندتمو ،ذات تو بخشنده و رحیم * * *
وه خوان نعمتت، نعمتی و گیا بیه
خوین بی ،وه هجر کربُ و بلا قلب شیعه گان * * *
وه دس ،م، تو تذکره کربلا بیه
اوشن وه طعنه خصم که مهدیتان نیه* * *
لطفی بکه توو،دل ایمه جلا بیه
« مجنون » گدای صحن وسرای حسین بیه * * *
یا رب مریض عشق و صفا تو شفا بیه
آرمین غلامی
(مجنون کرمانشاهی)
🚩لبیک یاحسین علیه السلام🚩
شعرمناجات باخدا ـ ماه مبارک رمضان ـاشعارکردی
شعر. مجنون کرمانشاهی
خالق تو،م وه،سلسله انبیا بوخش
وه شاه اولیا، علی مرتضی بوخش
الله،گناه م، له ،کویلیش ،زیاتره
جرم م، تو وه فاطمه، خیرالنسا بوخش
هرکار وکردمه،، بیه بد یا ، غلط ولی
یارب م،تو،وه ،ای حسن مجتبی بوخش
الله،اگه، که جود وسخائی نیاشتمه
ایمه تو وه، سخاوت اهل سخا بوخش
الله ، تو،م وه رحمت بیمنتها بوخش
یعنی وه ساحت حرم کبریا بوخش
الله،گناهکار و ذلیل و محقّرم
عصیان م ،وه شوکت عزّ وعلا بوخش
الله،گناهکار و ذلیل و محقرم
عصیان م،وه شوکت عزّوجلا بوخش
یاب تو دم،وه جاه و جلالت قسم، دمی
جرم گذشته عفوبکه وو، ماجرا بوخش
الله م،تو بوخشه،وه اهل صلات و صوم
یعنی وه،نور صفوت اهل صفا بوخش
یارب تو، له، جمال وله نورت دیم قسم
م،وه ظلمتم رهان و وه نور هدا بوخش
یارب وه،نور ظلمت خاصان درگهت
ای، بنده تو،له ،ختم گل، انبیا بوخش
(مجنونم و) له،ای، معاصی بسیار بیشمار
مستوجب عقوبتم؛ اما،خدا بوخش
_آرمین غلامی
(مجنون کرمانشاهی)
******
یا قاسم بن الحسن علیه السلام
مستم ازآن لطف بی پایانتِ ای ابن الحسن
دست برسینه شدم مهمانت ، ای ابن الحسن
ساقی میخانهِ امشبِ شد کریم ابن کریم
بازگشتم، سائلِ احسانت ای ابن الحسن
شد دلِ ما تنگِ تو،یاحضرت ابن الکریم
گشته ام من، زائرِ چشمانت ای ابن الحسن
سینه چاکانِ توشدم ای یادگارمجتبی
پس دل زارم همه قربانِت ای ابن الحسن
کاش با سربندِ سبزِ یاحسن در روزفتح
من شوم، رزمندة گردانتِ ای ابن الحسن
کاش سازم دربقیع یک صحن وایوان طلا
من گدایم گوشة ایوانتِ ای ابن الحسن
کاشِّ بابُ القاسم کرببلا ،آیم شبی
تاشوم من، دست بر دامانتِ ای ابن الحسن
نغمه ی«الموت اهلی من عسل»ازآن توست
گشته ام،دلدادة ایمانتِ ای ابن الحسن
نوجوان کربلا ،نام تو درگرب وبلاست
گشت نجمه بی سروسامانتِ ای ابن الحسن
آن یل شیرجمل،تنهاتویی درکربلا
یادِ م آمداز،تنِ بی جانِت ای ابن الحسن
چاره سازِ عالمی ،ای نازنین یارحسین
ای یل شیرحنین،قاسم تویی نوردوعین
شاعر،
آرمین غلامی
(مجنون کرمانشاهی)
#مدح_قاسم_بن_الحسن💞
رباعی #ماه_رمضان
زیباپسرحضرت احساس توهستی
توقاسمی ،تیربه خناس توهستی
ابن الحسنی آمده درآل محمد
اینجاست بگویند؟که عباس توهستی
----------------------
به لبها معنی نجوا رسیده
میان مجلسم آقا رسیده
حسن امشب پدر،شداهل عالم
امیدحضرت سقا رسیده
----------------------
به رزم لشگری، مردی توقاسم
به قومی دلبری کردی توقاسم
تنت مث گل یاس وسفیداست
به دلها سر،درآوردی توقاسم
شاعر،
آرمین غلامی
(مجنون کرمانشاهی)
#میلادحضرت قاسم..🍃
..💔 یاحضرت قاسم، گلِ رُخسارِ توعشق است
جان کندن دائم پیِ دیدار تو عشق است
ماییم و طبیبی که دَوا یَش زِعسل بود
یاحضرت قاسم غم ،بیمار توعشق است
_شعر..آرمین غلامی
(مجنون کرمانشاهی)
#میلادحضرت قاسم..🍃
..💔
تاابد دل را غزلخوان میکنم
قبله ام را کوی جانان میکنم
مستی ما،چشم مستِ قاسم است
می پرستی بهرمستان میکنم
_شعر..آرمین غلامی
(مجنون کرمانشاهی)
#میلادحضرت قاسم..🍃
..💔
بنویس گدایم به در خانه ی قاسم
مجنونم و دیوانه ی دیوانه ی قاسم
#قاسم_بن_الحسن
_شعر..آرمین غلامی
(مجنون کرمانشاهی)
#میلادحضرت قاسم..🍃
پایان آهوغصہوغم،ای یل حسن
دلتنگموبہیادحرم ،ای یل حسن
شایستہزیارتششگوشھنیستم
اینروزهابھحالخودم ،ای یل حسن ..💔
_شعر..آرمین غلامی
(مجنون کرمانشاهی)
#میشہبطلبیارباب؟!😔🖐🏼
#میلادحضرت قاسم
بهرقاسم،پدرش بنده نوازی کرده
سفره اش باز شده خانه پر از مهمان است
خوب و بد ریزه خور حضرت قاسم هستیم
پای باباست فقط!طفل اگر نادان است...
#شعر،
آرمین غلامی
(مجنون کرمانشاهی)
#میلادحضرت قاسم
شده دل مست و پابست توقاسم
حسن گردیده سرمست توقاسم
به یکتایی قسم،قاسم تویی عشق
بسوی آسمان دست توقاسم
شعر،آرمین غلامی
(مجنون کرمانشاهی)
#میلادحضرت قاسم
ای عشق زلال، روح دریا قاسم
دلداده محض،ای دلارا قاسم
الحق که تویی شیر یل،حضرت ارباب
ای ماه ترین عزیز دنیا قاسم🌴
شعر.
آرمین غلامی
(مجنون کرمانشاهی)
💞قاسم ابن الحسن💞
تاابداهل جهان من ،به خدا،قاسمی ام
من گداهستم و بی چون و چرا،قاسمی ام
عشق یعنی همه جا نام شما را ببرم
گفته ام من به همه، در همه جا ،قاسمی ام
شعر،
آرمین غلامی
(مجنون کرمانشاهی)