eitaa logo
، اشعارمجنون کرمانشاهی(حاج آرمین غلامی)
626 دنبال‌کننده
7.3هزار عکس
3.9هزار ویدیو
934 فایل
اشعار ناب آیینی اثرشاعر ومداح اهل بیت (ع)حاج آرمین غلامی متخلص به (مجنون کرمانشاهی) شاعر۱۱/کتاب شعرآیینی،عاشقانه(فارسی،کردی)
مشاهده در ایتا
دانلود
روضه شهادت امام حسن المجتبی(ع) هفتم صفر/کرمانشاه
۲نوحه رقیه.س..mp3
8.34M
نوحه ی شب شهادت حضرت رقیه س در خرابه شد بپا ناله ی واغربتا دختری ذکر لبش ای پدر یا ابتا بیقراری می کند از غم هجران او تا بگیرد در بغل راس خونین از وفا یابن زهرا ای پدر ، ای پدرجان ای پدر اشک او جاری بود ،بسکه بابایی بود غصه اش از غربت و ، هجر و تنهایی بود شکوه از دلتنگی و ، ناشکیبایی بود می کند بابا طلب ، تا شود دردش دوا یابن زهرا ای پدر ، ای پدرجان ای پدر بهر او آورده اند ، راس پر خون پدر با پدر در گفتگو ، گشته با سوز جگر دربغل چون جان گرفت، آن سر خونین به بر ای پدر نازم بخر ، یابن زهرا لب گشا یابن زهرا ای پدر ، ای پدرجان ای پدر ای پدرجان آمدی ، ای عزیز مهربان یا مرا با خود ببر، یا به پیش من بمان جای سیلی را ببین ،بر رخم باشد عیان هم عزیزی بر من و ،هم عزیز مصطفا یابن زهرا ای پدر، ای پدرجان ای پدر طاقتم رفته ز کف ، ازجفای شامیان در اسیری قامتم ، از غمت گشته کمان بی تو بابا چون کنم ، الامان و الامان نوحه گو دانا شده ،با دوچشم پر بکا یابن زهرا ای پدر، ای پدرجان ای پدر ### *آی بخداجان حسین نزنیدرقیه را۲* *اوزاده پیغمبراست نزنید رقیه را* *ای بخداجان حسین نزنید رقیه را* *سربریده دیده است نزنید رقیه را* *آی بخدا جان حسین نزنیدرقیه را* *شام وخرابه دیده است نزنیدرقیه را* *پاهای اوتاول زده نزنیدرقیه را* *اوتازیانه خورده است نزنیدرقیه را* *ای شامیان بی حیا نزنیدرقیه را* *خارمغیلان دیده است نزنیدرقیه را* *داغ پدررادیده است نزنیدرقیه را* *داغ برادردیده است نزنید رقیه را* *رقیه بی باباشده نزنید رقیه را* ..حاج آرمین غلامی
± الحمدلله الذی خلق الحسین♥️_ #تصویرعزاداری شام شهادت رقیه خاتون #کرمانشاه #شهرک پرواز،بیت مرادی #شام سه شنبه۳۱مردادماه #مداح..حاج آرمین غلامی
7 صفر شهادت امام مجتبی علیه السلام در این روز در سال 50 هـ قمری امام مجتبی علیه السلام در سن 47 سالگی در مدینه به شهادت رسیدند (1) ولی اشهر بین علمای امامیّه شهادت حضرت در 28 ماه صفر است. رسول خدا صلّی الله علیه و آله درباره ی حضرت مجتبی علیه السلام فرموده اند : کسی که بر او بگرید کور نمی شود روزی که چشم ها نمی بینند، و کسی که بر آن حضرت محزون باشد دلش محزون نمی شود روزی که دل ها محزون است، و کسی که آن حضرت را در بقیعش زیارت کند قدمش بر صراط ثابت می ماند روزی که قدم ها بر صراط می لغزد ... . (2) ← نسب شریف آن حضرت علیه السلام از طرف مادر، جدّشان خاتم الأنبیاء و المرسلین محمّد بن عبدالله صلّی الله علیه و آله، جدّه شان جناب خدیجه بنت خویلد ام المؤمنین علیها السلام است. از طرف پدر جدّشان سیّد بطحاء حضرت ابو طالب علیه السلام، جدّه شان جناب فاطمه بنت أسد علیها السلام است. پدر : مولی الموالی امیر المؤمنین علی بن ابی طالب علیهما السلام. مادر : سیدة النساء فاطمه زهراء علیها السلام. برادرانی مانند حضرت سیّدالشهدا علیه السلام و ابا الفضل العبّاس علیه السلام، و خواهرانی همچون زینب کبری و امّ کلثوم علیهما السلام. ← بعضی از صفات آن حضرت علیه السلام در جود و سخاوت زبانزد همگان بود، به حدّی که در طول عمر شریف سه بار مالشان را _ حتّی کفش خود را _ در راه خدا تقسیم کردند. حلم و صبر آن حضرت تعجّب همگان را بر انگیخته بود. مروان با آن بغض و عنادی که داشت بعد از تیر باران شدن جنازه می آید و تابوت آن حضرت را به دوش می کشد. هنگامی که امام حسین علیه السلام از او سؤال می کند : تا دیروز غیظ و کینه ی او را داشتی و امروز تابوت او را حمل می کنی ؟ در پاسخ می گوید : با کسی این کارها را کردم که حلمش با کوه ها برابر بود. (3) ← عمر شریف آن حضرت علیه السلام مشهور طبق روایت حضرت باقر و حضرت صادق علیهما السلام عمر شریف آن حضرت 47 سال و چند ماه بوده است. (4) ← شهادت آن حضرت علیه السلام بعد از آتش بس بین حضرت و معاویه، امام علیه السلام به مدینه باز گشتند و ده سال در آنجا بودند تا اینکه معاویه توسط جعدة دختر اشعث کندی آن حضرت را مسموم کرد. مدّت مسمومیّت حضرت چهل روز طول کشید. هنگامی که ارتحال حضرت نزدیک شد، امام حسین علیه السلام را با دیگر فرزندان امیر المؤمنین علیه السلام طلبیدند، و ودایع امامت و کتب رسول خدا صلّی الله علیه و آله و امیر المؤمنین علیه السلام و سلاح آن حضرت را به امام حسین علیه السلام سپردند و به آنچه امیر المؤمنین علیه السلام به آن حضرت وصیّت فرموده بودند اهل بیت و شیعیانش را وصیت فرمود که امام بعد از من برادرم امام حسین علیه السلام است، دستوراتش را اطاعت کنید و از مخالفت با او بپرهیزید. سپس فرمود : شما را به خدا می سپارم و او خلیفه ی من بر شماست، چشمان مبارک خود را بست و دو دست و پا را دراز کرد و از دنیا رفت در حالی که می فرمود : لا اله الّا الله. صدای گریه و ناله از منزل آن حضرت بلند شد، و مدینه از ناله و ضجّه مانند روزی شده بود که رسول خدا صلّی الله علیه و آله از دنیا رفت. برادران، اولاد، شیعیان صدا به نوحه و ناله بلند کرده، امام حسین علیه السلام در حالتی که اشک می ریخت متوجّه غسل و حنوط کفن برادر شدند، سپس بر آن مظلوم نماز خواندند و جنازه را برای تجدید عهد با رسول خدا صلّی الله علیه و آله به طرف روضه منوّره نبویّه بردند و آن وقایع اتّفاق افتاد. بدن را به بقیع آوردند، امام حسین علیه السلام داخل قبر شد و بدن برادر را دفن کرد و هنگام خروج از قبر در حالت گریه می فرمود : ءأدهن رأسی أم أطیب محاسنی و رأسک معفور و أنت سلیب ؟ بکائی طویل و الدموع غزیرة و أنت بعید و المزار قریب 📚 منابع : 1. توضیح المقاصد : ص 6. و ... . 2. امالی صدوق : ص 177. و ... . 3. بحار الأنوار : ج 44، ص 145. و ... . 4. مناقب آل ابی طالب علیهم السلام : ج 4، ص 34. و ... .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🖕🖕بسم الله الرحمن الرحیم ملاقات خانم خانه دار با امام زمان ارواحنافداه در ماه محرم بنفس..حاج آرمین غلامی(مجنون) 🔰 ایام عزاداری سید الشهدا علیه السلام نزدیک بود،هر سال یک دهه عزاداری داشتند در حسینیه،امسال اما شور و اشتیاق عجیبی از امام زمان ارواحنافداه در دلش افتاده بود، ‌قبل از شروع عزاداری ها نشست روبه قبله و با آقایش خلوتي کرد،با خواهش و تمنا از مولا خواست بخاطر جد غریبش هم که شده امسال به مجلس آنها هم بیاید، به دلش الهام شد خبری در راه است... 🌀شب اول عزاداری رسید، قبل از شروع مراسم، بالای مجلس پتوی نویی را چهارلا کرد و یک پشتی استفاده نشده روی آن گذاشت، به شوهرش سفارش کرد کسی اینجا نشیند، شوهرش پرسید چرا؟ جواب داد، این، جای آقایم است... شوهر تبسمی کرد و گفت:چشم... 🔰شبهای عزاداری یکی یکی سپری میشد، هر شبی که می رسید در طول مراسم همه ی حواسش به همان جای خالی بود، مدام پرده را کنار میزدو قسمت مردانه را وارسی میکرد، چشم میدوخت به همان جای خالی... شب آخر هم آمد، خبری نشد، عزاداری هم تمام شد، خبری نشد،موقع صرف غذا شد، رفت به آشپزخانه، بغض گلویش را فشار میداد، دلش داشت میترکید، اشکش سرازیر شد، گفت برای بار آخر بروم آن جای خالی را ببینم، پرده را کنار زد،سید معمم جلیل القدری را دید، همان جا نشسته بود،او جمعیت را میدید اما انگار هیچکس او را نمیدید، همه مشغول صحبت کردن بودند، توجهی نداشتند به او، روضه خوان دعای آخر مراسم را میخواند، جوان خوش سیما دستانش را به سمت آسمان بلند کرده بود و بعد از هر دعایی با لحن ملیحی آمین میگفت، غذارا آوردند، چند لقمه ای از غذا به آرامی در دهان گذاشت،چندین بار با مهربانی به سمت آشپزخانه نگاه میکرد و تبسم... بوی عطر عجیبی حسینه را پرکرده بود... 💎 یکی از خانم ها که در آشپزخانه مشغول بود گفت چه بوی عطر فوق‌العاده ای در فضا پیچیده، دوباره پرده را کنار زد،نگاهش را به جای همیشگی انداخت اما کسی را ندید، از درب خروج هم هیچکس خارج نشده بود، شوهرش را سریع صدا زد، تو کسی را با این مشخصات ندیدی در قسمت مردانه، نشسته بود همان جایی که آماده کرده بودم، شوهرش جواب داد نه ولی عطر بسیار خوشی در قسمت مردانه پیچیده بود که همه متوجه شدند، این صحبت را که از شوهرش شنید خیلی منقلب شد، صحبت حضور مولا در مراسم دهن به دهن در حسینیه پیچید،جمعیت منقلب شده بود، صدای ناله ی یا صاحب الزمان تا ساعت‌ها بعد شنیده میشد... صفائی بود دیشب با خیالت خلوت ما را ولی من باز پنهانی تو را هم آرزو کردم 📙 برداشتی آزاد از تشرف خانم محمدی_پایگاه اطلاع رسانی مهدیه تهران
      رجز امام حسن ع..        گریان شدم به آه ونوا درغم حسن       ماتم گرفته ام به عزا درغم حسن دلهای شیعه غرق ملال و عزاشده       پوشید کعبه رخت عزادرغم حسن       دست اجل گرفته چو تیشه به ریشه ات       از پا فتاد نخل رسادرغم حسن       ازپانشست سرو رسابین حجره ای       در برگرفت خاک، صفادرغم حسن       از زهرکینه ماه مدینه به خون نشست       باران گرفته ابر عزا درغم حسن       از آب زهرکوزه چو نوشید جان سپرد       گریدبه ناله ارض و سمادرغم حسن       زینب گریست درغم تو ایهاالکریم داردبه لب دوباره نوادرغم حسن       جسم حسن به پای بقیع تیرخورده است گریان شده حسین به نوادرغم حسن             زهرجفای همسرقاتل چه کرده است       نالیده عالمی به خدا درغم حسن       تشتی زخون برابر زینب چه میکند       افتاده خواهری به بلادرغم حسن      مجنون گرفته شد، دل زهرا در این عزا       دنیاببین که گشته عزادرغم حسن. 📓📓شاعر.آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی) 📛📛📛📛📛📛📛📛📛📛..
بسم الله الرحمن الرحیم 📢رجزشهادت امام حسن.. سبک ..۱دشتی. سبک..۲(قلندرمسلک ودرویش ومستم). سبک..۳واحد(توشیرشاه مردانی ابالفضل ع) 🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴 حسن هستم گواه کوچه هایم تمام عمر در. آه و نوایم بدید م من به کوچه مادرم بود گواه غربتش اشک ترم بود دلم خوش بود بودی در بر من زمین خوردی به کوچه مادر من بهار زندگانی ات خزان شد قد چون سروبالایت کمان شد ز ماه و از ستاره رو گرفتی به آه وغصه وغم خو گرفتی فدای غصه هایت ، نازنینم الهی داغ تو هرگز ببینم توو یک کوه غم با بی قراری نشدباور که تنهایم گذاری شدم پاره جگر ، ای چاره سازم ندانم باغم وغصه چه سازم مرابازهرکینه همسرم کشت تداعی شدبرایم کوچه ومشت یتیمی شد نصیب نوگلانم زکوچه مانده براین دل نشانم عزادار م شده طفلان زارم کسی دیگر در این هجره ندارم دگر حال دلم زار و حزین است تمام قامتم نقش زمین است چهل بی بند وبار از ره رسیدند درمیخانه را آتش کشیدند که قنفذ از عداوت حرف بد زد دراین خانه را اوبا لگد زد میان آن در و دیوار افتاد خودم دیدم که آن شش ماهه جان داد فتاده مادرم پهلو شکسته درون سینه اش میخی نشسته خودم دیدم که زینب جیغ میزد که قنفذ با غلاف تیغ میزد من از درد کمر دیگرنگویم زروی نیلی مادر نگویم گرفته دردشانه مادرمن فتاده بین کوچه در بر من نمردم من ازآن زهر هلائل غم کوچه مراگردیده قاتل الا(مجنون)حسن شدتیرباران به نزدفاطمه گردیده مهمان 📕شاعر.آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی). 🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴. .
بسم الله الرحمن الرحیم 🌴🌴اشعارشهادت کریم اهل بیت حضرت ارباب حسن بن علی (ع)  خودم دیدم وجودت شعله ور بود  حسن جان ناله ی تو بی اثر بود   نکش آه ومکن سرفه حسن جان که خون لخته بر لب بیشتر بود   خودم آورده ام تشتی برایت  دو چشمم شاهد خون جگر بود   ز آه وناله زینب هل کرده    خودم دیدم که شاهدپشت در بود  ز تابوت و زدفن تو دو صد آه هجوم تیر و تن باچشم تر بود به دفنت بود عباس وحسینت  که تیرازبهره تشیع .دردسر بود تن وتابوت  یکجاغرق خون است  که دوران غمت آقابه سر بود 📓شعر..آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی). 🚧🚧🚧🚧🚧🚧🚧🚧🚧🚧. 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
✒✒اشعار روضه فوق العاده ی امام حسن ع.. 🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴 تیر ی نشسته بر بدنت .ایهالغریب شد دوخته کفن به تنت ایهالغریب پاره جگر چرابه تنت تیرخورده است خونی شده تن وکفنت ایهاالغریب. _____________ 🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴 در هجره چارچوب تنت خون شده حسن آقازگوش تا دهنت خون شده حسن اینگونه سوی این درخانه نگه مکن دیدم چگونه این بدنت خون شده حسن دیگرسکوت محض خودت راشکسته ای دیدم که قلب در محنت خون شده حسن گویادگر ردیف غزلهای غربتی حتی ردیف تَن تَ تَنَت خون شده حسن شد کاره گر دگربه تنت زهره قاتلت ازآب کوزه ای دهنت خون شده حسن گشته نظاره گر.به لبان توخواهرت با هر نفس نفس ، بدنت خون شده حسن زینب کناره تشت پرازخون نشسته بود آن دیدگان سینه زنت خون شده حسن (مجنون)بیاده کرببلا مجتبا گریست بایاده این عزا کفنت خون شده حسن. 📕📕شاعر..آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی) ♻♻♻♻♻♻♻♻.
بسم الله الرحمن الرحیم 🌴🌴اشعار شهادت امام حسن المجتبی ع.. تنهاترین سردار. آخر. بر زمین خورد درهجره اش بایاده مادر.بر زمین خورد شدآب از زهرجفا .پاتاسر او درهجره ی دربسته باسر .برزمین خورد دل شوره ی زینب برای مجتبابود دیده چگونه پشت آن در .برزمین خورد پشت و پناه زینب کبرا حسن بود تنها امیدخانه آخر. برزمین خورد ای شاهده مظلومی زهرای اطهر تو دیده ای درکوچه مادر.بر زمین خورد 📕شاعر.آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی).. 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷.
بسم الله الرحمن الرحیم اشعارهفتم صفر 🌴🌴رجزفوق العاده ی امام حسن 🔘🔘🔘🔘◾◾◾◾◾🔘🔘 قلندرم که نمودم هوای کوی حسن زنم به سینه وبر سر به عشق روی حسن به یک کرشمه رُبودی توازحَریفان دل شدم اسیر کمندی چو زُلف و موی حسن گشادری توبروی گدای خانه ی خود که مست ِ می شدم ازباده ی سَبوی حسن به سوی خاک مزارت شبانه پر زده ام که گشته نرگس مَستانه مَست روی حسن ز فِیض آب زلالت که آبی ازدریاست کرم شده که شده قطره ایی ز جُوی حسن گدای صحن بقیع تو ام تمامی عمر نَفس نفس زدن من در آرزوی حسن هوایی توشدم چون مقیم کوی توام به اذن ِ ِحق بنشینم به. روبِروی حسن مراجنون توآقا گرفته تا دم مرگ گشوده مرغ دل من دوباره سوی حسن سلام مابرسان ای صبا به حضرت او شدم چو. زنده واِحیا زعطرو بوی حسن گدای درگه عشقم شدم اگر(مجنون) شدم چو مرغ سحرخوان به گفت و گوی حسن ✏✏شاعر..آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی) 🌐🌐🌐🌐🌐🌐🌐🌐🌐 ...
🌹اشعارشهادت کریم اهلبیت امام حسن مجتبی ع. .🍀 🍀🌹🍀🌹🍀🌹🍀🌹🌹🍀 دعوت شدم به بزم عزای تویاحسن پرمیزند دلم به هوای تویاحسن عمری بپای بزم عزایت نشسته ام گریه گنم برای رضای تویاحسن من مجتباییم همه جا جارمیزنم سرزنده ام به فیض دعای تویاحسن ازکودکی به ذکر حسن خو گرفته ام هستم همیشه مرغ هوای تویاحسن میخانه بهشت من آن تربت بقیع است هستم همیشه مست ولای تویاحسن آقامنم غلام غلام سیاه تو هستم گدای کوی گدای تویاحسن از محرمت توزخم زبانها شنیده ای گریان شدم دوباره برای تویاحسن سجاده زیر پای تودشمن کشیده است (مجنون) فدای لطف وعطای تویاحسن. 📕.شاعر..آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی)
زیارتنامه امام حسن مجتبی ع 💠بسم الله الرحمن الرحیم 💠 اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَا بْنَ رَسُولِ رَبِّ الْعالَمینَ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَا بْنَ اَمیرِ الْمُؤْمِنینَ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَا بْنَ فاطِمَةَ الزَّهْراَّءِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا حَبیبَ اللّهِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا صِفْوَةَ اللّهِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَمینَ اللّهِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا حُجَّةَ اللّهِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا نُورَ اللّهِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا صِراطَ اللّهِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا بَیانَ حُکْمِ اللّهِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا ناصِرَ دینِ اللّهِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا السَّیِدُ الزَّکِىُّ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الْبَرُّ الْوَفِىُّ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الْقاَّئِمُ الاْمینُ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الْعالِمُ بِالتَّأویلِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الْهادِى الْمَهْدِىُّ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الطّاهِرُ الزَّکِىُّ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا التَّقِِیُّ النَّقِىُّ السَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الْحَقُّ الْحَقیق ُ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الشَّهیدُ الصِّدّیق اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَبا مُحَمَّدٍ الْحَسَنَ بْنَ عَلِی وَ رَحْمَةُ اللّهِ وَ بَرَکاتُهُ
🖤 .......🖤 روی تن نازنین برادرش لحد چید و اشک‌ریزان اینگونه سرود: فلَیسَ حَریبًا مَن اُصیبَ بِمالِهِ و لکنَّ مَن واریٰ أخاهُ حَریبو غارت‌زده آن نیست که مالش را برده باشند؛ غارت‌زده کسی است که برادری چون تو را به خاک می‌سپارد *اشعار سیدالشهدا در رثای برادرش امام حسن مجتبی المناقب، ج۳، ص۲۰۵.
اشعارشهادت کریم اهلبیت امام حسن مجتبی ع. .🍀 🍀🌹🍀🌹🍀🌹🍀🌹🌹🍀 حسنی هستم وشرمنده ی روی حسنم حسنی هستم ومن بسته به موی حسنم حسنی هستم وباروی سیه آمده ام حسنی هستم وباموی سیه آمده ام گرگنهکارم وبد.آقا خریدارم تویی مقتدای این دل زار ودل افکارم تویی حسنی هستم وهستی تو صفای سینه ام غم مرگ توحسن گشته غم دیرینه ام حسنی هستم و(مجنون )درخانه ی عشق باده تنها گیرم ازساقی میخانه ی عشق . 📕.شاعر..آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی) ✴✴✴✴✴✴✴✴✴✴.
بنوشت به دل نام تورا حضرت منان در حد قلم نیست که آیی توبه قرآن سلطانی و دست همه سوی تو دراز است نام توحسن زمزمه ی وقت نماز است گردیده به میخانه دلم باز روانه بر تیر نگاهت دل عشاق نشانه توجود وکرم به سینه ها داده ای امشب آقابه من خسته بهاداده ای امشب تو حج منی طوف حرم فقط نشانه است «مقصود تویی کعبه و بتخانه بهانه است» برعاشق دلخسته حسن قبله نمایی سلطان دلی وتو نشانی ز خدایی ای شیرجمل ای پسر ارشدحیدر ای عشق نبی ،دلبر ودلدارپیمبر بی تو همه بیراهه روند و پی بن بست «تا بوده حسن(ع) بوده و تا هست حسن(ع) هست» ای شیرجمل باتوقیامت شده بر پا دشمن به فرار است ازین قدرت مولا جنگ جمل وفتنه او راتو سرانجام دادی توبه لطف دم تیغت پی اسلام ای شیرحنین ذکرتو«یا فاتح» و «یا هو» نازم به تو و هیبت و این قدرت بازو... مقصودمن ازشیرحنین نام حسن بود آن یکه جوانمرد دلارام حسن بود ...درجنگ ز دستان عدویش سپر افتاد «درپیش حسن(ع) هرکه در افتاد ور افتاد» درهرنفس مانفسی غیر حسن(ع) نیست در دست علی دست کسی غیر حسن(ع)نیست شیرحرم حیدر کرار (ع)حسن بود حقّ است علی وحقدارحسن بود غلامی(مجنون کرمانشاهی) ________________ اشعار مجنون کرمانشاهی (آرمین غلامی):
بسم الله الرحمن الرحیم اشعارهفت صفر مجتبی یعنی حسن ـــــــــــــــــــــــــــ هم نوا باحضرت زهراشدم یاحسن باعشق‌‌تومعنا شدم صدقِ رفتار و ڪلامت دلنشین من چومجنون عاشق لیلا شدم در سُلوکِ معرفت نام توبود ساکن شخصیّتِ شاهاشدم قطره‌ای دلدادگی درباده ریز با هوای روی تودریا شدم در عزای مجتبی بر سر زدم با دَمِ جان‌پَروَرَت إحیا شدم درمیان روضہ‌ها جا یم بده مُنقَلب از بانگ واویلا شدم تاهوای صحن خاکی کرده ام در میان زائرانت جا شدم اربعین ماراببر کربو بلا هم قدم با زینب کبرا شدم عاشقانه مستم وعبدحسن نوکر دربست این آقا شدم روز وشب با همّت و شایستگی در مقام نوکری إبقا شدم خوش منم در سایۂ صحن بقیع فارغ از دنیای وانَفسا شدم هیچ(مجنون) عالَم فانی مجوی باحسن من طالب عُقبا شدم -آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی)
بسم الله الرحیم الرحیم واحد امام مجتبی (ع).7صفر بنداول سبک..یامولا دلم تنگ اومده..شیشه ی دلم آقاجون زیرخاک اومده... درده دل من نداره دیگه هیچ دوا بمیرم برات که توی غربتی آقا //یاحسن عزیزفاطمه روی لبهای عالم شداسمت زمزمه 🌹🍀🌹🍀🌹🍀🌹🍀 وجودم شده برات دوباره غرق غم واسه بقیعت.پر زده آقاجون دلم //یاحسن دلم بارونیه توی هر دلی واسه تو روضه خونیه 🍀🌹🍀🌹🍀🌹🍀🌹 عمریه آقا.منت توبر سرم داری. توی قلب من.فقط خودت خونه داری یاحسن تویی ایمان من یاحسن فقط تویی تویی جانان من.. 🍀🌹🍀🌹🍀🌹🍀🌹🍀 .طعنه بشنیدی توازهمه امام حسن.. به پیش چشات مادرت وهی میزدن /یاحسن.شدی مسموم زهر یاحسن آقاهستی امیره ملک دهر 📕سبک وشعر..آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی) 🍀🌹🍀🌹🍀🌹🍀🌹🍀
_____________ بسم الله الرحمن الرحیم اشعارشهادت امام حسن المجتبی-7صفر ___ یا امام حسن ع. حسن ای میوه جان پیمبر حسن ای لاله گلزار حیدر نمودی جلوه تا در کوی جانان شگفت از خنده ات یک باغ ریحان حسن ای غنچه بستان زهرا خریدار لبت گردیده مولا شده مست نگاهت جمله عالم خریدار دو چشمت گشته خاتم نبی گردیده مشتاق نگاهت بگیرد بوسه ها از روی ماهت لب ناز محمد باده نوشت اذان می خواند او در بین گوشت خدا فرموده با آن یار دیرین حسن نام ترا بنموده تعیین بود در تو تمام حسن رخسار علی بر روی تو گشته گرفتار بر آن سرو قدت خم گشته املاک به حسن روی تو تحسین افلاک جهان را بهر رویت آفریدند به شوق تار مویت آفریدند به محراب دو ابروی تو سوگند به آن زلف و به گیسوی تو سوگند خدا احسن به خود گوید به هر جا فتاده روی پایت عرش اعلا سخاوت عبد تو مات تو احسان کریم آل زهرایی حسن جان دهد خال لبت جان دوباره درون سینه ام هستی ستاره ز نورت می رسد انوار خورشید نگاهت چشمه پر نور امید گدای نور تو انوار مهتاب شده دنیا ز هجران تو بی تاب حسن هستی تو پور مرتضایی کریم اهل بیت تو مجتبایی *** 📕📕شعر.آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی)