eitaa logo
، اشعارمجنون کرمانشاهی(حاج آرمین غلامی)
626 دنبال‌کننده
7.3هزار عکس
3.9هزار ویدیو
934 فایل
اشعار ناب آیینی اثرشاعر ومداح اهل بیت (ع)حاج آرمین غلامی متخلص به (مجنون کرمانشاهی) شاعر۱۱/کتاب شعرآیینی،عاشقانه(فارسی،کردی)
مشاهده در ایتا
دانلود
اشعارولادت حضرت اباعبدالله(ع) شاعر.‌آرمین غلامی(مجنون) شده حك بر دل ما اسم نكويت يا حسين كسب آبرو كنم از آبرويت يا حسين اي كه باشد تربتت دواي درد بي دوا آب زمزم بود از آن سر جويت يا حسين به دل شيعان بود عشق تو اي سلطان دين مرغ جانم زده پر بر سر كويت يا حسين غرق در معصيت و غرق گناهم شب و روز روز وانفسا بود چشمم به سويت يا حسين اي كه در محشر تويي شافع اعمال بدم با تن غرق گنه آيم به سويت يا حسين ⏫⏫⏫⏫⏫⏫ حسين (ع) در بين خوب رويان شاه لقا حسين است در بين هيئتي هافرمانروا حسين است با گردش نگاهش ، عالم به سجده افتد بر ديدگان كورم نور و ضياء حسين است محبوب ذات سرمد آرامش محمد عشق دل علي و خيرالنساء حسين است جان داده عاشقانه ، تا دين حق بماند آنكس كه خفته جسمش در نينوا حسين است از مكتب شهادت كرده قيام خونين داده به اهل عالم درس وفا حسين است گر حق نمي پرستيد آزاده باش ديگر آن مقتدا كه گفته اين نكته را حسين است گر پيروي نمائي اي شيعه از مرامش سلطان هر دو عالم ، نورالهدي حسين است (مجنون ) راه مولا با خط خون نوشته در آسمان قلبم ،شمس الضحي حسين است *⏫⏫⏫⏫⏫⏫ اشعارولادت حضرت اباعبدالله(ع) شاعر.‌آرمین غلامی(مجنون) من جانثار كوي ميخانه ي حسينم مست و خمار جام و پيمانه ي حسينم نام تو همچو گنجي مخفي درون سينه نام تو شمع و من هم پروانه حسينم سستي نمي پذيرد، ايمان محكم ما مست شراب جام پيمانه ي حسينم او يك تنه ميان ، ميدان به كار زار است من خاكسار عزم مردانه ي حسينم * ⏫⏫⏫⏫⏫ اشعارولادت حضرت اباعبدالله(ع) شاعر.‌آرمین غلامی(مجنون) به وقت مرگم اي مولا ،بيا اندر كنار من به حق مادرت بنگر دو چشم انتظار من منم عبد و غلام تو شدم سرمست جام تو بيا بالينم اي مولا به وقت احتضار من به جان مادرت زهرا مرانم از درت مولا بيا و كن شفاعت از من اي تنها نگار من بياو ده جواب اين ،سوال و پرسش قبرم كه باشم بي كس و تنها ،توئي تو غمگسار من ⏫⏫⏫⏫⏫⏫ اشعارولادت حضرت اباعبدالله(ع) شاعر.‌آرمین غلامی(مجنون) اي پناه مردم عالم حسين اي كه هستي وارث آدم حسين يا حسين اي كشتي و باب نجات نام تو باشد مرا روح حيات يا حسين اي كوي تو ميقات نور شد مزارت يا حسين وادي طور يا حسين اي پادشاه سر جدا درد ما از تربتت گيرد شفا تا شدي كشته از آن شمشيرها آمده بر طوف جانت تيرها يا حسين اي كشته ي در خون طپان در عزايت گريه دارد آسمان گريه دارد ديده ام بر غربتت عالم هستي، دخيل تربتت ⏫⏫⏫⏫⏫⏫ ***اشعارولادت حضرت اباعبدالله(ع) شاعر.‌آرمین غلامی(مجنون) توئي بر خالقت بنده توئي آن نور تابنده تو هستي تا ابد زنده توئي خورشيد تابانم حسين جانم حسين جانم الا اي اسوه ايمان تويي آن ناطق قرآن توهستي آيت يزدان ، ز نامت مست و حيرانم حسين جانم حسين جانم توئي آب حيات من توئي شط فرات من توئي باب نجات من توئي ارباب عطشانم حسين جانم حسين جانم الهي در صف محشر ندارم مونس و دلبر من و لطف گل حيدر بود سوي تو چشمانم حسين جانم حسين جانم به درگاه تو گريانم ميان شعله سوزانم كه گريان بهر طفلانم بريزد اشك چشمانم حسين جانم حسين جانم شاعر..آرمین غلامی
اشعارولادت حضرت عباس(ع) یاابالفضل بود چشم همه برکرمت دیده ی اهل دوعالم همگی برنعمت خم آگاهی تو مست کند اهل نظر کعبه ی عشق بود جمله در ابروی خمت بیرق توست که باشد پرچم اسلامیان پرچم سرخ قیامت همه زیرالمت قسم راست همه حرف تو باشد همه جا جان به قربان تو ووعده و حرف و سخنت صحن بین الحرمینت که پراز نخل شده می شود گفت که باشد همه با غ حرمت گردتاگردمزارت چشمه ای جوشان است خوش بحال دل او گشته گرفتار غمت شافع روزجزاحضرت زهراست ولی آری اسباب شفاعت بوده دست قلمت روزگاریست که مجنون به درت بسته دخیل یا ابالفضل بود دیده من برکرمت شاعر..آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی) == دلهاشده پیوسته پریشان ابالفضل عمری است شدم بی سرو سامان ابالفضل درباغ و چمن میل ندارم که بمانم این دل شده سرگشته و حیران ابالفضل آن روز علی روضه ی دستان تو می خواند شدام بنین واله و گریان ابالفضل د رروز جزا برهمه کس فخرفروشند گویم که گدایم به مریدان ابالفضل اندرصف محشر که همه محو خدایند هستم ز پی گردش چشمان ابالفضل رجنت حق تهی شود از همه عشاق غم نیست شدم ساکن روضوان ابالفضل عمری است که با شد سراین سفره دودستم دارایی من باد به قربان ابالفضل مجنون به هوای دیدنش مست و هوایی است هستم همه جا دست به دامان ابالفضل == شاعر..آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی)
اشعار ولادت حضرت اباعبدالله شاعر. آرمین غلامی(مجنون) یا حسین شد درگهت قبله راز آمدم بر درت از روی نیاز هر كه دارد قبله گاهي بهر خود بر من، هستي يا حسين قبله راز * دو عالم گشته مبهوت دو دستت تمام آبها ، گردیده مستت به هنگام نبردت گفته خالق ابوفاضل بنازم نازشستت * فراز قلعه کوهم حسین است صفای این دل و روحم حسین است کنم وصف و دهم شرح نگارم بدانید عزم نستو هم حسین است * شدم دیوانه رویت حسین جان خمار زلف خوشبویت حسین جان شدم مست نگاهت تا قیامت اسیر طاق ابرویت حسین جان * حسین ای معنی راه خداوند رئیس قصر و درگاه خداوند لبي دارم بگویم تا قيامت توهستی یاحسین راه خداوند * بگویم دلبر نازم حسین است پناه خلوت رازم حسین است درون سینه پر رمز و رازم نوای ذکر آوازم حسین است * توئی تنها توئی، یار دل آرا جمالت عکس حسن حق تعالی توئی ناز آفرین ، ماه دل آرا حسین جان عبدم و، هستی تو مولا * حسین ای عضو دانشگاه زهرا معلم در عموم لا و الا تو هستی از اساتید کلاس دروس رازهای حق تعالا * الا ای ساقی میخانه ارباب سبو ئي جامی و پیمانه ارباب کلید میکده ، در دست نازت خدا شمع و تویی پروانه ارباب * جهانی ملک شخصیت حسین جان به دستان تو ملکیت حسین جان سندهای فلک در دست زينب تویی مالک به ملکیت حسین جان * قیامت ناله های اشک و آه است تجلی گاه خون بی گناه است چو گردد دادگاه عدل برپا حسین سر قاضی اين دادگاه است * خدا عشق حسین در کام ما داد به نازش ، می درون جام ما داد میان عاشقانش من گدایم خوشم این منصبش برنام ما داد * اي حسین جان ای عمود مكتبم نام تو شد پایه ریز مذهبم هیچ میدانی که ای سلطان من تا قیامت ریزه خوار زینبم * جمله عالم زیر پایت یا حسین (ع) هر شفایی در دوایت یا حسین (ع) شد اباالفضل آن یل ام بنین دکتر دارالشفایت یا حسین *** بردن ذکر حسین هر دم کم است روی خاکش گر ،فتد عالم کم است در بیان ذکر اوصاف حسین گفتن خورشید و انجمن هم، کم است. «««««::::::::
اشعارولادت حضرت امام حسین شاعر.آرمین غلامی(مجنون) سلطان سلاطين جهاني ارباب تاج سر اهل آسماني ارباب گويم ز مقام و شانت اي اشرف خلق اسطوره ي خونين كفناني ارباب ###### شده خون از غم زهرا دل من ز داغش سوزد اين آب و گل من مزارش را نجوئيد در مدينه كه باشد قبر زهرا در دل من #### به عرش حق تعالي پاگذارم بر آن ذكري كه در كام حسين است اگر بالاترين منصب خدائي است به زيردست حق نام حسين است بود شاه شجاعت اكبر او شجاعت سركش رام حسين است مزن اي مدعي، طعنه به گريه كه گريه خود ، مي جام حسين است بگويم مرد و مردانه به عالم دو عالم در كف نام حسين است به روز وعده جانم در كف حق. ولی دربست در دام حسین است ،شاعر.آرمین غلامی(مجنون)
اشعارولادت امام حسین شاعر.آرمین غلامی(مجنون) بي تو مولا ، تلخ و زهرآگين شوم با تو مولا ،چون شكر شيرين شوم بي تو پوچم، بي تو يكسر هيچ هيچ با تو مولا آشناي دين شوم * پادشاه عشقي و شاه مني من شب ، تاريك تو ماه مني اي كه سردار بريده سر توئي روز و شب ، تو نغمه ي آه مني * اي دوست بي تو حقير گشته ام شاها ببين بي تو فقير گشته ام جز ولايت خاطري نبود مرا تو كبيري ، بي تو صغير گشته ام * به ديدنت اي يار، شكسته پرهآيم به درت اي دوست، به چشم تر آيم قابلي نيست كه جان، فداي تو كنم اگر سرم تو بخواهي، بدون سر آيم * حسين بن علي، مالك به قلب است دلم بر درگه مولا، چو كلب است الا اي اهل عالم او شهنشاست همين بس نام او بر لوح قلب است * حسين ابن علي، باشد چو قرآن منم مور و حسين همچون سليمان به درگاهش گدائي افتخار است به عالم اين حسين گرديده سلطان * كند جبرئيل سرداري كويت كند سرمستي از جام صبويت به ملك دل سليماني حسين جان خدا شد واله آن خال رويت * بي سر و سامان شده ام تا تو شدي كشته آخا گشته ام آواره تو در پي آن راس جدا كوه و بيابان زپيت يكسره من آمده ام خيمه گه تو را عدو برده به غارت و فنا * تا زنده ام نروم از در حسين چونكه منم گداي نمك پرور حسين نظري اي شه و سلطان ملك زمين به غلام حلقه بر گوش در حسين * تو حسيني ،كه عالم از تو تاب گرفت ز گل جمال تو ،مي توان گلاب گرفت اگر بسوي كربلا، آمدي اي شاه ولا زينب به پاي اسب ، تو را ركاب گرفت * شمس دو جهان، پرتو جمال حسين است آب بقا جرعه اي ، ز خصال حسين است توئي كه زبانزد شدي به كشور عشق سرچشمه ي عنايت حق ،كمال حسين است * اي زاهد صوفي ، تو مزن طعنه به حالم چون من سگ درگاه شه كربلايم بر كس ندهند جرعه اي از اشك عزايش اين فخر مرا، بر در او عبدو گدايم * به يادت اي حسين، من بي قرارم برايت تا هميشه سوگوارم بگويم از كدامين درد سينه كه تاب گفتن حرفي ندارم * غم عشقت به قلبم خانه كرده ميان خانه ي دل ، لانه كرده خدا از روز اول كافريدم مرا بر گرد تو پروانه كرده. شاعر.آرمین غلامی(مجنون)
اشعارولادت امام حسین شاعر.آرمین غلامی(مجنون) به قلب ما محبت مي كني تو بر اين سائل عنايت مي كني تو ندارم غم ، ز درد و ناله زيرا زبيماران عيادت مي كني تو بر اين دردم ، تو مرحم مي گذاري كه بر غمها كفايت مي كني تو اگر در روز محشر خيزي از جا قيامت را قيامت مي كني تو درون هر دلي ياد از تو باشد در آن محشر شفاعت مي كني تو هر آن قلبي ارادت بر تو دارد به حكم خود نظارت مي كني تو * خم ابروي مستت بين چه ها كرد از آن تيري كه بر اين دل رها كرد اگر آشفته حالم اين گنه نيست كه يادت اين دلم را مبتلا كرد * اي حسين جان خاك كويت آرزوست بي قرارم خال رويت آرزوست دم زنم از زور بازويت حسين شانه بر آن تار مويت آرزوست * آنكه باشد صاحب ارض و سما خالق لوح و قلم يعني خدا حاضر و ناظر، نشانش در جهان او بود آگه بر اعمال نهان بين كوهها گل به سختي سر زند ذكر او باشد هو الله و احد تو كه باشي بي دليل و انتها در دو عالم انتهايت منتها گر ببيني هر بزرگي اي بشر نام او مخلوق باشد در گذر اكبر من كل شي نام او تا ابد، الله و اكبر را بگو كي بگنجد آب دريا در سبو او خدا، مافوق ادراكست او جلوه اي بنمود شده عالم پديد با نگاهش قوم آدم آفريد از خدا دلسوزتر نبود يقين بر درش بنهاده ام شبها جبين نيمه شب اشكم بود سرمايه ام بر در درگاه او بي مايه ام كرده اي عفوم پناهم داده اي برگ عفوي بر گناهم داده اي اي كريم و اي رحيم و اي غفور كي ز درگاهت شوم يك لحظه دور گر گنهكارم بدم منكر نيم كرده ام بر جان و بر دينم ستم بر در كوي تو مولا بنده ام من ز اعمالم ، ببين شرمنده ام پيري آمد بر سرم پروا گرفت بر سر عاجز ببين معوا گرفت. به قلب ما محبت مي كني تو بر اين سائل عنايت مي كني تو ندارم غم ، ز درد و ناله زيرا زبيماران عيادت مي كني تو بر اين دردم ، تو مرحم مي گذاري كه بر غمها كفايت مي كني تو اگر در روز محشر خيزي از جا قيامت را قيامت مي كني تو درون هر دلي ياد از تو باشد در آن محشر شفاعت مي كني تو هر آن قلبي ارادت بر تو دارد به حكم خود نظارت مي كني تو * خم ابروي مستت بين چه ها كرد از آن تيري كه بر اين دل رها كرد اگر آشفته حالم اين گنه نيست كه يادت اين دلم را مبتلا كرد * اي حسين جان خاك كويت آرزوست بي قرارم خال رويت آرزوست دم زنم از زور بازويت حسين شانه بر آن تار مويت آرزوست *
اشعارولادت امام حسين (ع) شاعر..آرمین غلامی(مجنون) مجسم شريعت و جلالي عصاره فضيلت و كمالي تو تك سوار عرصه ي قيامي نموده اي براي دين قتالي مكتب تو مكتب حقانيت ندارد اين جهان به تو مثالي نويسد اين قلم ز شانت حسين ندارد از حركتش انفعالي بگويم از چهار حرف مدحش ز جمله هاي حرفم انفصالي ميم حروف من بود محبت حروف حرف (ح) بود حلاوت الف ادب ، لام شده منتخب بگويمت آن مثال بي مثالي حسين كليم ، حسين كلام حقي حسين كليد كن فكان حقي خليل عشق و يوسف ممالك تو اصوه قشنگي و جمالي حسين شكور، حسين صبور عشقي به قلب شيعيان تو نور عشقي بيمي نداري از شغال عالم به آسمان عشق من غزالي ز كودكي شدم اسير كويت شدم اسير گيسوي كمندت به جان مادرت بيا نظر كن مرنج يا حسين تو از مقالي منم گداي درگهت حسين جان منم سگي به محضرت حسين جان به ديدن روضه ي تو بيايم بر من (مجنون ) بنما مجالي شاعراشعار آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی)
رجز ولادت امام حسین شاعر..آرمین غلامی(مجنون) مستی از روی توپیداست : دمت گرم حسین پرچمت فوق علمهاست .دمت گرم حسین همه جاسلطنت از آنه تو واولادت ﺫﮐﺮ تو نیاز دلهاست دمت گرم حسین شه شاهان جهان برکرمت میﻧﺎﺯﺩ ﺷﻮﺭ ﺩﺭ صحن توپیداست دمت گرم حسین نه فقط ذکرلب زینب کبرایی تو ﺭﺟﺰ ﺣﻀﺮﺕ ﺳﻘﺎﺳﺖ دمت گرم حسین روبرو باتوحسین جان.ﺟﮕﺮ ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﺪ پرچمت همیشه بالاست دمت گرم حسین شب میلادتورا،میطلبم حضرت عشق بی کسی درتوهویداست دمت گرم حسین. نفس خسته ی (مجنون) به تومحتاج شده روز وشب گرم تمناست دمت گرم حسین.. شاعر.‌آرمین غلامی(مجنون)
اشعارولادت امام حسین(ع) شاعر.‌آرمین غلامی(مجنون) سلطان کربلا ﺣﺮﻣت چیز ه دیگریست آقاﻋﻨﺎﯾﺖ ﻭﮐﺮﻣت چیز ه دیگریست ....................................... ذکرحسین ‌حسین همه جا ﯾﮏ ﻋﺒﺎﺩﺕ ﺍﺳﺖ آقاهمیشه ﺫﮐﺮ ﻭﺩﻣت چیزه دیگریست ....................................... اینجاشبی قدم به سره دیده ام بنه ﺩﺭ ﻫﺮ ﻗﺪﻡ ﺯﺩﻥ ﻗﺪﻣت چیزه دیگریست ....................................... خود وعده کرده ای که بگیری دست مرا ای شافع جنان ﻗﺴﻤت چیزه دیگریست ....................................... سلطان عشق شافع فردای محشری شاهاﺩﺭ ﺁﻥ ﺳﺮﺍ ﻋلمت چیزه دیگریست ..................................... ..(مجنون ) به جزشمابه کسی رونمیزند ارباب نزدحق ﻗﻠﻤت چیزه دیگریست. شاعر.‌آرمین غلامی(مجنون)
اشعارولادت امام حسین(ع) شاعر.‌آرمین غلامی(مجنون) ای خلائق بنویسید روی سنگ طلا ازنجف پای پیاده بسوی کربوبلا بنویسد روی سنگ مزار منه زار که شدم کربوبلایی. به سر ه کوی نگار ای جماعت بنویسد به سنگ لحدم که فقط لطمه زدن به کربلا رابلدم بنویسید که باشدمرجع ما زینب بنویسیدبود صاحب دلها زینب من مرید حیدرم گرچه ندارم آبرو لیک دارم صحن اربابم حسین را آرزو سوی بین الحرمین زائرسقاهستم ازنجف تا حرم کرببلا سرمستم بچه ام نذرجمال علی اصغر بشود و جوانم به فدای علی اکبر بشود گرکه مردم بنویسید به روی کفنم شده حک نام حسین برهمه اعضای تنم روی قبرم بنویسید که (مجنون)بوده دست در دست حسین دارد وشد آسوده شاعر.‌آرمین غلامی(مجنون)
میلادابالفضل(ع) شاعر.‌آرمین غلامی(مجنون) گل گلزار ابالفضل علیست دل ودلدار ابالفضل علیست یوسفی را که حسین مشتری است سر بازار ابالفضل علیست دل معشوق بدست آوردم همه جا یار ابالفضل علیست نکنم روی به باغ هرکسی چونکه گلزار ابالفضل علیست گل که چینند کنارش خار است گل بی خار ابالفضل علیست نفروشم به دوعالم اشکم ک خریدار ابالفضل علیست ب جهان خیل گنهکاران را یاروغمخوار ابالفضل علیست یل دشت کربلا دیدنی است میر وسردار ابالفضل علیست کاروان طی طریقت دارد یل وسالار ابالفضل علیست منه (مجنون )همه جا می گویم دل ودلدار ابالفضل علیست شاعر.‌آرمین غلامی(مجنون)
اشعارولادت حضرت اباعبدالله (ع) شاعر.آرمین غلامی(مجنون) رزق عالم میرسدبا یک نوایت یاحسین بازآقاکرده ام حال وهوایت یاحسین وصف وشانت باید از پیغمبر و حیدر شنید ما کجا و گفتن از حال و هوایت یاحسین دربهشت جاودان بردرب آن حک کرده اند اولویت هست اینجا با گدایت یاحسین در اذان خود بگویم اشهد ان حسین می شوم وارد به جمع بچه هایت یاحسین گفت مجنون نعمت لیلی فراوان میرسد هرچه دارد این جماعت از دعایت یاحسین شاعر.‌آرمین غلامی(مجنون) شب عید است و بود ،دیده به زیرعلمش مسجد ودیر جهانی شده خا‌ک قدمش سرزمین کر بلا گرکه که بود مزار او این حسین کیست که باشدهمه عالم حرمش همه ی زندگی ام وقف عزاداری اوست جودوبخشش به جهان است کمی از کرمش شرف وعزت ما مکتب شاه کربلاست همه ی زندگی ما شده مرهون دمش شادی کل جهان بادبرای دگران این حسین کیست که باشد دل ما وقف غمش میخورم قسم به یکتا یی ارب جهان این حسین کیست که باشدگریه ی خلق کمش شدزیارتگه ارواح تمام انبیا بخداتا به قیامت حرم محترمش شدسرافرازی دین تا به قیامت همه جا شده برپاهمه ازقامت چون کوه خمش چه کنم هرچه کنم باز به تو (مجنونم) این حسین است شدم واله به زیرعلمش شاعر.‌آرمین غلامی(مجنون)
اشعارولادت حضرت اباعبدالله(ع) شاعر.‌آرمین غلامی(مجنون) دست توسلی ب ولای تومیزنم من روز وشب سخن زثنای تومیزنم سرلوحه ی وفا وشرف از وفای توست عمری بود که دم زوفای تومیزنم عباسی وسخا ومروت ازآن توست من دست حاجتی به هوای تومیزنم باب الحوائجی وتو شیر شجاعتی عمری بود که بوسه بپای تومیزنم شاهان عالمین همه خاک سرای تو هستم گدا ودل به عطای تومیزنم امشب بیا و درحرمت دعوتم نما همواره چنگ دل به لوای تومیزنم دستم نمیرسد به درت شاه علقمه نامه به اشگددیده برای تو میزنم دیدارکربلاشده صدعقده در دلم (مجنون) صفت به سینه نوای تومیزنم شاعر.‌آرمین غلامی(مجنون) ########### تاقیامت ای جماعت من گداي اين درم تابه صبح روزمحشرمن گدای اصغرم... بر دره کوی تو یا باب الحوائج سائلم نيست حاجت غیر اصغربر سراي ديگرم هرچه هستم آبرويم از در اين خانه بود سرخوشم زين آبرو از خلق عالم برترم این همه طفل آمده با یادآن طفل رباب من بیاد ه گاهواره میزنم روی سرم روضه‌هاي حنجر وآن تیر های حرمله یادآنهامي‌زند بر سينه و دل آزرم حرمله دیگر بس است تیرت هدف خورده میا کشتیش بایدبه برگيرم مزار دلبرم این رباب است وپریشان خاطری اصغرش روزگاری شور عشقي بود دائم در سرم آرزویم بود همچون اکبرم گردد بزرگ لیک حالامي‌نمایم رخت ماتم در برم طفل بی شیرحسین چون مرغکی زد دست وپا من فدای گريه‌هاي بي صداي اصغرم آه (مجنون) اصغرش باشور و شين گفت هستم جان فداي کام عطشان حسين (ع)... شاعر.‌آرمین غلامی(مجنون) ########## زیرپرچم هستم و این قصه را باور کنم.. درفراق کربلا یت دیده ام راتر کنم.. زیرپرچم هستم واندرشکفتم! لاجرم شدمحرم زندگی را باتوآقا سرکنم شدمحرم کاروان گریه می آیدز راه هروله سینه زنی را دردلم باور کنم بارگاه شاه شاهان شدسیه پوش عزا آمدم تا بار دیگر چشم خودرا تر کنم چایی این روضه ها یت برده عقل از این سرم زیرپرچم مستی چایی توباورکنم می کشد «مجنون »فراق کربلایت را یاحسین خواهم آقا این محرم حال خود بهتر کنم. شاعر.‌آرمین غلامی(مجنون)
حضرت عشق ببین خانه خرابت شده ام می نخورده بخدامست شرابت شده ام کلب زنجیریه قلاده به گردن بودم روزگاریست حسین عبد ربابت شده ام شاعر.آرمین غلامی(مجنون)
اشعارولادت حضرت عباس(ع) یاابالفضل بود چشم همه برکرمت دیده ی اهل دوعالم همگی برنعمت خم آگاهی تو مست کند اهل نظر کعبه ی عشق بود جمله در ابروی خمت بیرق توست که باشد پرچم اسلامیان پرچم سرخ قیامت همه زیرالمت قسم راست همه حرف تو باشد همه جا جان به قربان تو ووعده و حرف و سخنت صحن بین الحرمینت که پراز نخل شده می شود گفت که باشد همه با غ حرمت گردتاگردمزارت چشمه ای جوشان است خوش بحال دل او گشته گرفتار غمت شافع روزجزاحضرت زهراست ولی آری اسباب شفاعت بوده دست قلمت روزگاریست که مجنون به درت بسته دخیل یا ابالفضل بود دیده من برکرمت شاعر..آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی) == سلطان سخاهست پریشان ابالفضل عمری است شده بی سرو سامان ابالفضل درباغ و چمن میل ندارم که بمانم این دل شده سرگشته و حیران ابالفضل آن روز علی روضه ی دستان تو می خواند شد،ام بنین واله و گریان ابالفضل د رروز جزا برهمه کس فخرفروشند گویم که گدایم به مریدان ابالفضل اندرصف محشر که همه محو خدایند هستم ز پی گردش چشمان ابالفضل رجنت حق تهی شود از همه عشاق غم نیست شدم ساکن روضوان ابالفضل عمری است که با شد سراین سفره دودستم دارایی من باد به قربان ابالفضل مجنون به هوای دیدنش مست و هوایی است هستم همه جا دست به دامان ابالفضل == شاعر..آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی)
اشعار مناجات باخدا شاعر.ارمین غلامی آنكه باشد صاحب ارض و سما خالق لوح و قلم يعني خدا حاضر و ناظر، نشانش در جهان او بود آگه بر اعمال نهان بين كوهها گل به سختي سر زند ذكر او باشد هو الله و احد تو كه باشي بي دليل و انتها در دو عالم انتهايت منتها گر ببيني هر بزرگي اي بشر نام او مخلوق باشد در گذر اكبر من كل شي نام او تا ابد، الله و اكبر را بگو كي بگنجد آب دريا در سبو او خدا، مافوق ادراكست او جلوه اي بنمود شده عالم پديد با نگاهش قوم آدم آفريد از خدا دلسوزتر نبود يقين بر درش بنهاده ام شبها جبين نيمه شب اشكم بود سرمايه ام بر در درگاه او بي مايه ام كرده اي عفوم پناهم داده اي برگ عفوي بر گناهم داده اي اي كريم و اي رحيم و اي غفور كي ز درگاهت شوم يك لحظه دور گر گنهكارم بدم منكر نيم كرده ام بر جان و بر دينم ستم بر در كوي تو مولا بنده ام من ز اعمالم ، ببين شرمنده ام پيري آمد بر سرم پروا گرفت بر سر عاجز ببين معوا گرفت. شاعر.آرمین غلامی(مجنون)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۲۰۲۳_۰۲_۲۳_۲۳_۲۵_۲۰__بیت شاملو.۷.mp3
3.62M
مولودی بسیار زیبا /ولادت ابالفضل /مداح.حاج آرمین غلامی شاه شمشادقدان خسرو شیرین دهنان جانم ابالفضل که به مژگان شکند قلب همه صف شکنان جانم ابالفضل کاشف الکرب حسین مالک کل عالمین جانم ابالفضل بطلب تا که بشم زائر بین الحرمین جانم ابالفضل توبه ها را بشکنید! توبه ها را بشکنید! ●♪♫ میخانه ها را وا کنید؛ ای باده خواران! پیمانه را احیا کنید؛ ای مُل گساران…●♪♫ باده در ساغر کنید… توبه ای دیگر کنید…●♪♫ خرقه از تن، برکَنید…●♪♫ توبه ها را بشکنید! توبه ها را بشکنید! آمد بهــاران…●♪♫ توبه ها را بشکنید! توبه ها را بشکنید! آمد بهـاران…●♪♫ یادی از آیینِ مستانی کنید… مستِ پنهانی کنید…●♪♫ تا سحر؛ پیمانه گردانی کنید… مستِ پنهانی کنید…●♪♫ روز و شب؛ معشوقه بازیهای عرفانی کنید●♪♫ مستِ پنهانی کنید…●♪♫ مستِ پنهانی کنید؛ همچون خماران●♪♫ توبه ها را بشکنید! توبه ها را بشکنید! آمد بهـاران…●♪♫ توبه ها را بشکنید! توبه ها را بشکنید! آمد بهــاران…●♪♫ عاشقان غوغا کنید! بر دلِ شیدا کنید… شیدا کنید…●♪♫ دل و دلدار اومده سید و سالار اومده یوسف فاطمه و حیدر کرار اومده نور چشم حسن و روح و تنِ پیغمبر عشق همه عاشق ها شافع روز محشر جان آقا سنه قربان آقا خسرو خوبان آقا جان آقا 🌹🌹🌹🌹🌹 مداح .حاج آرمین غلامی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۲۰۲۳_۰۲_۲۳_۲۳_۲۴_۵۶__بیت شاملو.۵.mp3
9.09M
مولودی ولادت حضرت ابالفضل(ع) مداح..حاج آرمین غلامی به خدا دنیا رو نمی خوام بی ابالفضل به خدا دنیا رو نمی خوام بی ابالفضل جنت الاعلا رو نمی خوام بی ابالفضل بر سر زلفش اسیرم من غلام و او امیرم چه خوش روزی هزار بار من ابالفضلی بمیرم به خدا دنیا رو نمی خوام بی ابالفضل جنت الاعلا رو نمی خوام بی ابالفضل کسی همتاشو ندیده نه ندیده نه شنیده چون خدا تنها تو عالم یه ابالفضل آفریده به خدا دنیا رو نمی خوام بی ابالفضل جنت الاعلا رو نمی خوام بی ابالفضل به خدا دنیا رو نمی خوام بی عمو جون جنت الاعلا رو نمی خوام بی عمو جون