eitaa logo
، اشعارمجنون کرمانشاهی(حاج آرمین غلامی)
626 دنبال‌کننده
7.3هزار عکس
4هزار ویدیو
934 فایل
اشعار ناب آیینی اثرشاعر ومداح اهل بیت (ع)حاج آرمین غلامی متخلص به (مجنون کرمانشاهی) شاعر۱۱/کتاب شعرآیینی،عاشقانه(فارسی،کردی)
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نوحه ابالفضل،ع۱.mp3
1.41M
۱۴۰۳ .حاج آرمین غلامی ▪️نوحه تاسوعا ای علمدارم بودی غمخوارم رفتی ای یارم یا ابالفضل یا ابوفاضل(۳) یا ابالفضل بی تو غم دارم ناله شد كارم ای سپهدارم یا ابالفضل یا ابوفاضل(۳) یا ابالفضل از حرم آید ناله ی طفلان بر لبِ آنان ای عمو جان یا ابوفاضل(۳) یا اباالفضل اصغر زارم با چشمِ گریان گشته پژمرده کامِ عطشان یا ابوفاضل(۳) یا اباالفضل
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نوحه ابالفضل۴.mp3
1.24M
۱۴۰۳ .حاج آرمین غلامی ▪️نوحه تاسوعا 🎙 ای آشنا ابالفضل درد و دوا ابالفضل شور و نوا ابالفضل شاه وفا ابالفضل سیدنا ابالفضل(۴) آقا به حقِ چشمی كه غرقِ خون ز تیره هر ساله تو تاسوعا دلم برات می گیره پر می زنه دلِ من به علقمه دمادم لحظه ی جون دادنت آقا میاد به یادم سیدنا ابالفضل(۴) وقتی می آد به یادم كه مرغ دل رها شد لحظه ای كه آقاجون دستِ شما جدا شد وقتی می آد به یادم كه ناله سر می دادی از روی زینِ اسبت سر رو زمین نهادی سیدنا ابالفضل(۴) وقتی می آد به یادم که مشک آب زمین ریخت میون خیمه ی غم اشک رباب زمین ریخت وقتی می آد به یادم كه با نوای خسته نقش زمین شدی و فرقِ سرت شكسته سیدنا ابالفضل(۴) وقتی می آد به یادم علقمه بسترت بود ناله ای رو شنیدی كه آه مادرت بود می گفت منم فاطمه مادر تو یاسِ من قربون قد و بالات حضرتِ عباسِ من سیدنا ابالفضل(۴) چرا قدت شكسته همچو قدِ كمونم قصه ی مشك پاره از تو چشات بخوونم بعد تو روز حرم تیره و تاره چون شب وای از حسین تنها وای از نگاه زینب سیدنا ابالفضل(۴)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نوحه ابالفضل۳.mp3
1.66M
ابالفضلی/تاسوعا۱۴۰۳ .حاج آرمین غلامی تو شهریاری، فاطمه تباری، مانند حیدر همتا نداری ای روح احساس، رنگ و بویت از یاس، یا کاشف الکرب اکشف کربی عباس * تو نور عینی، ماه عالمینی، تنهای تنها، ارتش حسینی گل کردی عباس، کوه دردی عباس، ساده بگویم خیلی مردی عباس * زهرا سرشتی، رمز سرنوشتی، جنت نمی خوام تو خود بهشتی دل خانه ی تو، دیوانه ی تو، مهد رقیه، روی شانه ی تو * قد تو رعنا، نفست مسیحا، بر بازوی تو، حک شده یا زهرا * تو با وفائی، آخر صفائی، عشق دمشقی، یل کربلائی جانانی عباس، بیکرانی عباس، کشتی حسین و بادبانی عباس * سقای بی دست، دل با تو پیوست، دستم بگیر ای دستگیر بی دست ای بهتر از ماه، مرد دل آگاه، کوه بازویت دید، گفتا ماشا ا...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۱۴۰۳ .حاج آرمین غلامی شیر سرخ عربستان و وزیر شه خوبان، پسر مظهر یزدان ، که بدی صاحب طبل و علم و بیرق و سیف و حشم و با رقم و با رمق اندر لب او ماه بنی هاشم وعباس علمدار و سپهدار و جهانگیر و جهان بخش و دگر نایب و سقا شه باوفا اباالفضل صاحب لوا اباالفضل معدن سخا اباالفضل نور هل اتی اباالفضل * * * دید کاندر حرم خسرو خوبان، شده بس ناله و افغان و پر از شیون طفلان، همه شان سینه زنان، نوحه کنان، موی پریشان، دل بریان، سوی عباس شتابان، که عمو جان چه شود جرعه ی آبی برسانی به لب سوختگان، کز عطش آتش بگرفته گلوی ما. شه باوفا اباالفضل صاحب لوا اباالفضل معدن سخا اباالفضل نور هل اتی اباالفضل * * * غضب آلود ز غیرت شد و عباس بشد موی تنش راست، زجا خواست، بخود گفت که عباس، تو اشجع به همه ناس، عجب از تو است که با این همه مردی و شجاعت، شود از صولت تو زهره ی شیر فلکی آب، عجب آسوده نشستی و روان شو بنما آب مهیا. شه باوفا اباالفضل صاحب لوا اباالفضل معدن سخا اباالفضل نور هل اتی اباالفضل * * * پس علم کرد قد سرو دل آرا، به سرش تاج زمِغفِر که زدی طعنه به قیصر، به تنش کرده زره چشمه ی او تنگتر از چشم حسودان بد اختر، به کمر بست یکی تیغ مهندس به میان سرو، دو پیکر، به سردوش یک اسپر به مثل گنبد مینا شه باوفا اباالفضل صاحب لوا اباالفضل معدن سخا اباالفضل نور هل اتی اباالفضل * * * پس ز اصطبل برون کرد، یکی توسن صرصر تک و ، فرخ رخ و طاووس دم و یال پر انبوه به پیکر چو یکی کوه، خط و خال چو آهو، که از شیهه ی اوگوش فلک کر شد و رفتی به ثریا. شه باوفا اباالفضل صاحب لوا اباالفضل معدن سخا اباالفضل نور هل اتی اباالفضل * * * پس بیاویخت بدوش دگر خویش، یکی مشک چو مشکی که بدی خشک تر از لعل لب ماه مدینه، گل گلزار سکینه، به فغان گفت که یا بنت اخا، ناله مکن، ضجّه مزن، ز آنکه عموی تو نمرده روم الحال کنم بهر تو من آب مهیا شه باوفا اباالفضل صاحب لوا اباالفضل معدن سخا اباالفضل نور هل اتی اباالفضل * * * پور حیدر چو یکی مرغ سبک روح، مکان کرد روی عرشه ی زین، روح الامین، گفت که ای احسنت از آن مادر فرزانه، که آورد چو تو شیر دل و ناموری را که دو زانوش گذشتی ز سرو گوش فرس یکسره هی هی به تکاور زدی همچون علی عالی اعلی شه باوفا اباالفضل صاحب لوا اباالفضل معدن سخا اباالفضل نور هل اتی اباالفضل * * * پس به تعجیل سوی شط فرات آمده، مانند سکندر، زپی آب حیات آمده، آن شیر غضنفر، نظری کرد بر آن آب، که چون اشکم ماهی بزدی موج بفرمود که ای آب، عجب موج زنی، لیک نداری خبر از تشنگی عترت طاها شه باوفا اباالفضل صاحب لوا اباالفضل معدن سخا اباالفضل نور هل اتی اباالفضل * * * پس به تکبیر بزد نعره، همان شیر به جولان شد و در صحنه ی میدان شد و پاشید زهم لشکر کفار، یکی گفت که ای قوم گریزید که این است ابوالغزه تُهَمتَن، لقبش ماه بنی هاشم و باشد پسر حیدر صفدر، شده منسوب به سقا شه باوفا اباالفضل صاحب لوا اباالفضل معدن سخا اباالفضل نور هل اتی اباالفضل * * * از چه ای آب، عجب می روی، اما خبرت نیست، سکینه، گل گلزار مدینه، رخ مهش بفسرده، زعطش غش بنموده، آخر ای آب تویی مهریه فاطمه اما پسرش شد ز تو محروم، همان سید مظلوم، الهی که گل آلود شوی، تا به ابد (شوقی) غمدیده از این غم شده دیوانه و شیدا شه باوفا اباالفضل صاحب لوا اباالفضل معدن سخا اباالفضل نور هل اتی اباالفضل
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نوحه ابالفضل۱»».mp3
1.81M
📽بشنویم | از‌جلسات «روضه ونوحه حضرت عباس,ع, » ◼️ روزهشتم محرم 🕌حسینیه کرم"  کرمانشاه .حاج آرمین غلامی۱۴۰۳ 🏷روضه ی‌ابالفضل"ع"👇👇
نوحه ابالفضل(ع) .حاج آرمین غلامی شیرمرد دو جهان عزت دادار منم گل زهرا نوه ی احمد مختار منم همدم و هم قسم زینب کبری هستم پسر شیر خدا حیدر کرار منم پرورش یافته ی دامن عصمت هستم در دل شیفتگان نور محبت هستم از کرامات خدای احد جل جلال بر دو عالم سبب و مایه ی رحمت هستم مادرم ام ابیهاست خدا می داند خواهرم زینب کبراست خدا می داند تا صف حشر الا سوختگان غم عشق غم من ماتم عظماست خدا می داند دین حق تا به ابد زنده از این خون من است عشق و ایثار و جوانمردی مرهون من است زین همه لطف و عطا و کرم و ایثارم شیعه ام تا به صف حشر، مدیون من است نوربخش همه ی عالم امکانم من پسر فاطمه و مظهر یزدانم من این سؤال است مرا از همه ی اهل ولا من که خود آب بقایم زِ چه عطشانم من دستگیر همه ی اهل ولایم تا حشر جنت شیعه بود کرب و بلایم تا حشر این بود فخر من و جد و اب مظلومم سید جمع شهیدان خدایم تا حشر عبد درگاه خداوند مبینم مردم اهل دل را دو جهان حبل متینم مردم همره اهل و عیال و همه ی اصحابم با نثار سر و جان فدای دینم مردم پاره پاره شده از کینه تن اکبر من شد شهید از ستم دشمن دین در بر من در کنار من دلخون ز ره مهر و وفا آمده بهر تسلای دلم خواهر من شد بریده به سه شعبه گلوی اصغر من شد پر از خون گلوی غنچه گل پرپر من دید تا خون گلو و جگر سوخته ام شد خریدار من و اصغر من داور من من همیشه به گل ام بنین حساسم ریزد از دیده ی من اشک چنان الماسم پیش چشم من و زینب، همه ی اهل حرم فرق بشکافته، بی دست شده عباسم سوخت از کینه ی دشمن همه ی حاصل من مانده داغ گل پرپر شده ها بر دل من این همه داغ بدیدم دم رفتن چه کنم؟ گریه ی خواهر غمدیده شده مشکل من ذکر من در دم آخر شده یارب یارب در وداع من و زینب شده جانم بر لب در دم رفتن و هنگام وصال معبود بوسه زد بر گلویم به جای مادر زینب پاره پاره شده غلتیده به خون پیکر من شمر در قتلگه از کینه بریده سر من دید این صحنه ی جانسوز مرا زینب من خون شد از این غم عظمی جگر خواهر من شده ام نقش زمین با گلوی ببریده پیکر پاره و صد چاک به خون غلتیده این مصیبت به جهان قادر یکتاست گواه غیر زینب نه کسی دیده نه کس بشنیده بعد من آتش کینه به همه خیمه زدند تازیانه، کعب نیزه به زن و بچه زدند پیش چشمان همه اهل حرم از کینه سر پاک و اطهرم را به سر نیزه زدند فخر دارد که (رضا) نوکر دربار من است شعر او ساده ولی با سخنش یار من است دستگیرش شوم از لطف و کرم روز جزا با وجودی که به بستان ولا خار من است
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مراسمات عزاداری صبح تاسوعا /ویژه خواهران