، اشعارمجنون کرمانشاهی(حاج آرمین غلامی)
#حضرت_ام_البنین_سلام_الله_علیها دو دیده ام شده ابری برای ام بنین نشسته در دل زارم هوای ام بنین ق
اشعار وفات ام البنین(ع)
ازسمت چپ بالا ضربه بزنید👆👆
، اشعارمجنون کرمانشاهی(حاج آرمین غلامی)
اشعارولادت حضرت زهرا ( س ) دلم شبها بهانه پیشه کرده میان خاک یثرب ریشه کرده منم عاشق ولیک
جدیدترین اشعار زیبای ولادت حضرت زهرا(س)
ازسمت چپ ضربه بزنید👆👆👆👆👆
، اشعارمجنون کرمانشاهی(حاج آرمین غلامی)
❤ولادت❤ ❤حــضـرت❤ ❤زهرا(س)❤ ❤مبــــارک باد❤ ❤ولادت❤ ❤حــضـرت❤ ❤زهرا(س)❤
جدیدترین اشعار زیبای ولادت حضرت زهرا(س)
ازسمت چپ ضربه بزنید👆👆👆👆👆
، اشعارمجنون کرمانشاهی(حاج آرمین غلامی)
#حضرت_زهرا_س_ولادت تاقیامت اهل عالم عزت من فاطمی است من علی رادوستدارم طینت من فاطمی است دست من خو
جدیدترین اشعار زیبای ولادت حضرت زهرا(س)
ازسمت چپ ضربه بزنید👆👆👆👆👆
#تقویم_مراسمات
شب جمعه۲۲ آذرماه۱۴۰۳
#کرمانشاه
#مسجدرشیدی
💠کانال آثار
#حاج_آرمین_غلامی
(مجنون کرمانشاهی)
28.69M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
صدایت میزنم..
#حاح آرمین غلامی
24.48M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
...روضه ام البنین
#حاج آرمین غلامی
5.52M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سیده زینب .. روی ما هم حساب کن..❤️✨
شهادت جانسوز مادری با دلسوز ؛ مادر قمر عالم ؛ ام بنی هاشم ؛ حضرت ام البنین را تسلیت عرض مینماییم 🖤 .
وضه ام البنین.ع.mp3
4.79M
#صوت. روضه ام البنین
شب جمعه۲۲ آذرماه۱۴۰۳
#کرمانشاه
#مسجدرشیدی
💠کانال آثار
#حاج_آرمین_غلامی
(مجنون کرمانشاهی)👇
❃﷽❃🤞
#متن روضه
#شهادت_حضرت_ام_البنین_علیها_سلام
#مداح.حاج آرمین غلامی۱۴۰۳
─┅═════༅࿇༅═════┅─
دلی دارم پر از احســاس ،امشب
به چشمم اشکی از الماس ،امشب
گرفتــه آســمان هم مثـل من ، در
عــــزای مــــادر عبـــــاس ، امشب
شادم گدای حضرت ام البنین شدم
عمری غلام همسرسلطان دین شدم
بانو گدای حضرت عباس توشدم
شادم فقیر جلوه احساس توشدم
اُم البنین تازه عروسِ،تازه عروس رو با رسم و رسوم میارن،وقتی هم قبیله ای هاش،طایفه کلابیه،با سر و صدا داشتن عروس رو میآورن،نزدیکا که رسیدن گفت:دیگه برید،از این جا به بعد نمیخوام کسی بیاد...چی شده فاطمه؟ گفت:این کوچه حرمت داره،این همون کوچه ای است که فاطمه رو زدن...لحظه ی وارد شدنش به خونه ی امیرالمؤمنین چارچوب خونه رو بوسه زد...
رسید دم در خانه،چرا تو نمیای؟ گفت: بگید خانوم خونه بیاد...خانم خونه کیه؟ بگید زینب بیاد... دوبار با زینب اینجور رو برو شد،یه بار اینجا روبرو شد،منتظر شد زینب رسید،یه بار دیگه هم دم دروازه ی مدینه،هی دنبال حسین می گشت،چرا مرد تو این کاروان نیست،پس جوونا کوشن؟
یکی اومد گفت:ام البنین! پسرات رو کشتن...حسین کجاست؟ یه وقت دید یه پیرتر ازخودش.. مگه پیر زن میدوه؟دید یه پیرتر از خودش داره میدوه،نزدیک شد،ای وای زینبِ،بغلش رو باز کرد،افتاد تو بغل ام البنین،مادر!مادر!...کتکم زدن...گفت:مادر امونم رو بریدن،بغض کرده بود،ام البنین می زد به کمرش،گریه کن دخترم، چی شده؟ گفت: نامحرم.....پرده ی محملم رو....
ام البنین یه فریادی زد،مگه بچه ام مرده بود؟ صدا زد نه اتفاقاً داشت می دید،رباب دوید صدا زد:خوب شد نبودی اُم البنین،آره نگاه می کرد،اما از رو نیزه...
صدا زد رباب:ام البنین! دوتا سر رو نیزه وانمی ایستاد،یکی شیر خوار.....یکی سر علمدار... گفت: رباب!سر شیرخوار،سر علمدار.... گفت: مگه خبر نداری؟ عباس عمود تو سرش اومد،سر واشد شد،هر کار کردن سر رو نیزه وانمی ایستادبا روسری سر رو.... سر بچه ی من هم که از نوک نی کوچک تر بود، با هر سنگ می افتاد.حسین....
#صوت. روضه ام البنین
شب جمعه۲۲ آذرماه۱۴۰۳
#کرمانشاه
#مسجدرشیدی
💠کانال آثار
#حاج_آرمین_غلامی
(مجنون کرمانشاهی)