eitaa logo
، اشعارمجنون کرمانشاهی(حاج آرمین غلامی)
614 دنبال‌کننده
8هزار عکس
4.6هزار ویدیو
936 فایل
اشعار ناب آیینی اثرشاعر ومداح اهل بیت (ع)حاج آرمین غلامی متخلص به (مجنون کرمانشاهی) شاعر۱۱/کتاب شعرآیینی،عاشقانه(فارسی،کردی)
مشاهده در ایتا
دانلود
📱 عکسهای مراسم شهادت امیرالمومنین(ع) ،تکیه خاکسار
7.92M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
می روی با فرق خونین پیش بازوی کبود شهر بی زهرا که مولا! قابل ماندن نبود با وضو آمد به قصد لیله الفرقت، علی! ابن ملجم در شب احیاء چه قرآنی گشود
اشعار امیرالمومنین(ع).... خوشا دمی بنویسم برای شاه نجف که طی شود همه عمرم بپای شاه نجف شبی که صحن علی رانظاره میکردم رسیدشعروَسرودم، رَثای شاه نجف اگر چه وصف علی درزبان نمیگنجد چوقطره ای شده ام درسرای شاه نجف نشسته ام بنویسم، من ازجهاد علی که کُنجِ گَنج نمانَد صدای شاه نجف چه گُلشنی که در آن، باغبان بود حیدر تمام زندگی ما فدای شاه نجف روایت است حیدر.بودشه دوسرا منم گدای حریم سَرای شاه نجف گدای حلقه بگوش دره سرای توام نشسته مردم این شهر، پای شاه نجف نیامده به جهان مثل او کسی دیگر نیامده دگرهمتابه، جای شاه نجف علیست آنکه کند در زقلعه ی خیبر وپس گرفت زدشمن خدای شاه نجف دعای شیرخدا بود و همّتِ مولا که فتح گشته جهان درهوای شاه نجف هزارها یَلِ میدان، چُنان جهان آرا شدند فاتحِ این، نینوای شاه نجف اگرکه طالب فیضی.علیست صاحب فیض چه مؤمنی که نخواهد بقای شاه نجف ولایت شه مردان نصیب ما گشته خوشاکسی که شوداوگدای شاه نجف أذانِ مسجد جامع، صدای نام علیست رسد ز مأذنه اَش رَبّنای شاه نجف ببین که اشهدوان علی ولی الله رسدزماذنه هاماجرای شاه نجف بگو که صحن وسرای علی اگر..اینجاست مدافع حرم است، جای جای شاه نجف فدای قاضریه.زینبیه، عسگریّه، هر آنکه هست هماره، فدای شاه نجف مراهوای علی کرده اینچنین(مجنون) که هست سینه ی من مبتلای شاه نجف _آرمین غلامی(مجنون) _______________________________ _کانال رسمی اشعاروسروده های آیینی آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی) @majnon1396
رفتی وخانه دگر باب پریشان شدن است دل به عشق توپی پاره گریبان شدن است چونکه کنعان دلم، بی توندارد شادی رفتی و دیده به سودای پریشان شدن است منتظر برتو وبرآمدنت بود دلم دل مقیم توبر آن کلبه ی احزان شدن است رفتی و ،اشگ فراقم چکد از دیده پدر کار زینب پی تواین همه گریان شدن است توسره موی سپید ،بخت سیاهم بنگر رفتی وکوفه پی، بی سر و سامان شدن است تا به کی ناله کنم ازغم دوری پدر درغمت دیده پی لذّت گریان شدن است شده ام خسته از این حالت حیرانی خود ازغم تو دل من درپی ویران شدن است بستر خانه هنوز جمع نگردیده پدر کوفیان بازهنوز درپی مهمان شدن است خون لخت سره تو گوشه ی در مانده هنوز کار من بازهنوز دست به دامان شدن است رفتی وبارفتنت عشق وصفارفت پدر بعده تو کوفه دگر خار گلستان شدن است رفتی وماندن مانیست دراین کوفه صلاح حال ما درپی این شهرگریزان شدن است مردم کوفه تلافی تورا دادبه ما کربلا خیمه ی ما درپی ویران شدن است سر بشکافه ات شیرخدابود گواه خیمه ها از آتشکین درپی سوزان شدن است 🔸شاعر: غلامی (مجنون کرمانشاهی) @majnon1396
رفتی وزینب ازغم توناله سر دهد یک گوشه ای به وقت سحرسینه می زنم مادر نبودتاکه تسلادهد مرا رفتی ومن برای پدرسینه می زنم رفتی ویاد داده ای بابا به دخترت این زخم پرعمیق و مداوا نمی شود شمشیرآمدوسره بابا دریده شد چشمان بسته ی تو دگروا نمی شود باباتو گفته ای که شود زینبم اسیر می خواهم از بیان خودت گوییم سخن بابا تو گفته ای که حسینم رود ز دست می خواهم از زبان خودت گوییم سخن رفتی وگفته ای سر بازار می روم باباتوگفته ای که گرفتار می شوم رفتی وگفته ای به سرم سنگ می زنند درکربلا بدون علمدار می شوم 🔸شاعر: غلامی (مجنون کرمانشاهی) @majnon1396 _________________