eitaa logo
، اشعارمجنون کرمانشاهی(حاج آرمین غلامی)
629 دنبال‌کننده
7.4هزار عکس
4.1هزار ویدیو
934 فایل
اشعار ناب آیینی اثرشاعر ومداح اهل بیت (ع)حاج آرمین غلامی متخلص به (مجنون کرمانشاهی) شاعر۱۱/کتاب شعرآیینی،عاشقانه(فارسی،کردی)
مشاهده در ایتا
دانلود
@majnon1396 سجده بر آستان همایت سعادت است آقاگدایی ِ حرمت بس لیاقت است صحن تو گوشه ای زبهشت خدابود هرکس گداشودبه درت با لیاقت است یا سیّدالکریم هوای تو کرده ام بخشش به گوشه گوشه صحن تو عادت است دراین عزابرای ارادت رسیده ام زهرای مرضیه به تو گرم زیارت است لطف وکرم همیشه وزد از رواق تو این صحن و بارگاه تولطف ولایت است تفسیر نام توهمه شب کرده ام به دل قران بخوان که موقع بزم قرائت است سرها به روی نی هدف سنگ شامیان این قافله مسافر بزم جسارت است ناموس حق به کنج خرابه چه میکند مجنون به لب نوای حسین تا قیامت است -آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی)
🗣رسم ساخت تسبیح از خاک قبر حضرت علیه السلام قبل از شهادت حسین بن علی علیه السلام حضرت صادق علیه السلام فرمود: حضرت فاطمه علیهاالسلام، دختر رسول خدا صلّی الله علیه و آله، نخ پشمین بافته شده را به تعداد تکبیرات گره زده بود و آن را در دست می ‌گرداند و تکبیر و تسبیح می ‌گفت تا آن که بن عبدالمطلب شهید شد و تربت او را به کار گرفت و از آن تسبیح ساخت و مردم هم تبعیّت کردند. امّا وقتی حسین بن علی علیه السلام شهید شد، امر تسبیح به تربت او برگشت و به خاطر فضیلت و مزیّتی که داشت، تربت او برای تسبیح به کار گرفته شد. 🌹 (مستدرك الوسائل، ج‏4، ص12- 13 به نقل از المزار الکبیر) ✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
کَـــلْـبُهُم بَاســِطٌ ذِرَاعَیــْهِ بِــالْوَصـِیدِ: ✅ . صد منقبت مخصوص امیرالمومنین صلوات الله علیه که ابن بابویه سال ۳۶۱ از رسول خدا صلی اللّه علیه وآله نقل کرده: -------------------------- اول خدا او را از نور عظمت خود آفرید که فرمود من و علی صلوات الله علیه از نور واحد هستیم. ۲:او جواب خدا را داد درباره ی ذریه اش. ۳:خدا از بندگان از ولایت او عهد گرفت. ۴:خدا امر کرده به لعن دشمنان او و برائت از آنها. ۵:کسی جلوی او ادعای امامت کند مثل کسی است که جلوی خدا ادعای ربوبیت کرده. ۶:از اولین و آخرین کسی جز او امیرالمومنین نیست. ۷:از زمان آدم در رحم مادرانش و صلب پدرانش عبادت خدا می کرد. ۸:از صلب های پاک به رحم های پاک آمد. ۹:در کعبه به دنیا آمد. ۱۰:وقت ولادت او نوری ظاهر شد در آسمان و بت های کعبه ریخت و ابلیس فریاد زد وای بر این مولود که بت ها عبادت او می کنند. ۱۱:همیشه با رسول خدا صلی اللّه علیه وآله بود تا به نبوت مبعوث شد. ۱۲:اولین کسی است که به رسول خدا صلی اللّه علیه وآله اقرار کرد. ۱۳:هفت سال قبل مردم با رسول خدا صلی اللّه علیه وآله نماز خواند. ۱۴:احادیث رسول خدا صلی اللّه علیه وآله را تفسیر می کرد و از هر نبی ای حدیث می گفت. ۱۵:از اصحاب کسا و اصحاب مباهله است. ۱۶:برادر رسول خدا صلی اللّه علیه وآله که مامور بود به برادری او. ۱۷:خلیفه خدا در زمین است. ۱۸:خلیفه رسول خدا صلی اللّه علیه وآله در حیات و ممات رسول خدا صلی اللّه علیه وآله بود. ۱۹:وصی رسول خدا صلی اللّه علیه وآله است. ۲۰:همسر سرور زنان عالم صلوات الله علیها. ۲۱:پدر فرزندان پیامبر صلی اللّه علیه وآله دو سید شباب اهل بهشت. ۲۲:باب مدینه علم. ۲۳:برادر جعفر طیار صلوات الله علیه در بهشت. ۲۴:پسر برادر حمزه سیدالشهداء صلوات الله علیه. ۲۵:با پیامبر صلی اللّه علیه وآله بود مثل هارون با موسی. ۲۶:در هر جا با رسول خدا صلی اللّه علیه وآله بود. ۲۷:معدن علم رسول خدا صلی اللّه علیه وآله بود. ۲۸:صاحب حوض رسول خدا صلی اللّه علیه وآله است در روز قیامت. ۲۹:امام متقین و سرور پیامبران است. ۳۰:صاحب شفاعت. ۳۱:صاحب اعراف که همه را می شناسد. ۳۲:مردم را در صراط نگه می دارد و از ولایتش می پرسد. ۳۳:تقسیم کننده بهشت و جهنم است. ۳۴:همه ی درها بسته شد غیر در خانه ی او به مسجد. ۳۵:او غم را از رسول خدا صلی اللّه علیه وآله برطرف می کرد. ۳۶:صاحب لوای حمد در روز قیامت. ۳۷:شریک رسول خدا صلی اللّه علیه وآله در هدیه. ۳۸:بالای شانه ی پیامبر صلی اللّه علیه وآله رفت و اصنام را شکست. ۳۹:شبیه عیسی بن مریم در دلالت. ۴۰:در حلم شبیه یحیی. ۴۱:در زیبایی شبیه یوسف. ۴۲:در صبر شبیه ایوب. ۴۳:در سخا شبیه ابراهیم. ۴۴:در صوت و قوت شبیه داود. ۴۵:در بهجت و ملک شبیه سلیمان. ۴۶:در حکمت شبیه لقمان در صدق و تسلیم شبیه اسماعیل. ۴۷:شبیه نوح در اجابت دعا. ۴۸:شبیه ذی النون در امر. ۴۹:شبیه رسول خدا صلی اللّه علیه وآله در قضاوت. ۵۰:فرمود من از شما هستم. ۵۱:جبرئیل روز احد ندا داد لافتی الا علی لا سیف الا ذوالفقار. ۵۲:وقت جنگ جبرئیل سمت راست او و میکائیل سمت چپ او و عزرائیل مقابل او بود و همیشه با پیروری برمی گشت. ۵۳:سید مومنین است. ۵۴:امام متقین است. ۵۵:پیشوای روسفیدان است. ۵۶:جز مومن او را دوست ندارد و جز منافق بغض او را ندارد. ۵۷:هر که او را دوست ندارد نمی خواهد وارد بهشت شود. ۵۸:اولین کس که بعد رسول خدا صلی اللّه علیه وآله زمین برایش شکافته می شود. ۵۹:اولین کسی که روز قیامت او را بخوانند. ۶۰:اولین کسی که بعد پیامبر صلی اللّه علیه وآله روز قیامت در کسا است،رکاب رسول خدا صلی اللّه علیه وآله را روز قیامت بگیرد. ۶۱:کسی جز با ولایت او از صراط نگذرد. ۶۲:اطاعت او اطاعت خدا و معصیت او معصیت خداست. ۶۳:امر او امر خدا ونهی او نهی خداست. ۶۴:ملائک با ولایت او تقرب می جویند. ۶۵:خدا دستور داده به اطاعت او و اطاعت فرزندان او و حدیث هام بن هیم بن لاقیس بن ابلیس شاهد است. ۶۶:با زمان کم مسافت طولانی برود که به مدائن رفت برای غسل سلمان علیه السلام که بعد بیست شب خبر وفت او رسید. ۶۷:او حجت آسمان و زمین است و فرزندان او هم چنین اند. ۶۸:مثل او مثل کشتی نوح است. ۶۹:مثل شیعیان او مثل ملائکه ای هستند که به آدم سجده کردند و ترک ولایت او مثل ابلیس است. ۷۰:کننده در خیبر که چهل ذراع پشت سر انداخت و پل قرار داد برای سپاه و همه رد شدند. ۷۱:کشنده ی عبدود که برابر هزار سوار بود. ۷۲:هرزبان و لغتی را می شناخت. ۷۳:سخن پرنده و وحوش می دانست. ۷۴:بر زمین ولایت او عرضه شد هر جا قبول کرد طیب شد و هر جا قبول نکرد شوره زار گشت. ۷۵:بر آب ها ولایت او عرضه شد هر جا قبول کرد شیرین و آنکه قبول نکرد شور شد. ۷۶:بر گیاهان ولایت او عرضه شد هر گیاه نفع دار شد از ولایت اوست و آنکه قبول نکرد سمّی شد. ۷۷:انکار ولایت او انکار نبوت است. ۷۸:بیعت با او مثل حواریون با عیسی است. ۷۹:خو
متن مقاتل:مقتل حمزه سیدالشهدا نام: حمزة بن عبدالمطلب کنیه: ابویعلی لقب: سیدالشهدا،اسدالله زادروز: دو تا چهار سال پیش از عام الفیل زادگاه: مکه محل زندگی: مکه،مدینه مهاجر/انصار: مهاجر نسب/قبیله: بنی‌هاشم،قریش خویشاوندان سرشناس: پیامبر(ص)،عبدالمطلب،ابوطالب شهادت: شنبه ۷ شوال ۳ قمری،منطقه احد نحوه شهادت: شهادت در جنگ احد به دست وحشی، غلام جبیر بن مطعم مدفن: منطقه احد زمان اسلام آوردن: سال دوم یا ششم بعثت حضور در جنگ‌ها: در تمامی غزوات تا زمان شهادت در احد هجرت به: مدینه نقش‌های برجسته: عموی پیامبر(ص) غزوه احد در شنبه ۷ شوال (یا ۱۵ شوال)سال سوم قمری اتفاق افتاد. در این غزوه،حمزه به دست وحشی بن حرب غلام حَبَشی دختر حارث بن عامر بن نَوْفَل یا غلامِ جُبَیر بن مُطْعِم،به شهادت رسید. طبق روایتی،دختر حارث با وعده آزادی وحشی از او خواست به انتقام پدرش که در غزوه بدر کشته شده بود، محمد(ص)،حمزه یا علی(ع) را بکشد. بنابر روایت دیگر،جبیر بن مطعم در برابر گرفتن انتقام عمویش،طُعَیمة بن عَدی که در بدر کشته شده بوددبه وحشی وعده آزادی داد. اما گفته شده است که انگیزه هِند دختر عُتبه و زن ابوسفیاندبرای انتقام گرفتن به دلیل کشته شدن پدر،برادر و عمویش در جنگ بدر بیشتر از جبیر یا دختر حارث بود. طبق برخی نقل‌ها از ابتدا هند با وعده مال وحشی را به این کار ترغیب کرد. 📚تاریخ الطبری،‌ج۲،ص۵۳۴ 📚واقدی،المغازی،ج۱،ص۱۹۹،۲۸۵ 📚الطبقات الکبری،ج۳،ص۱۰ 📚ابن هشام،السیرة النبویة،قسم ۲،ص۷۰،۷۲ 📚بلاذری،انساب الاشراف،ج۳،ص۲۸۶،۲۸۷ به روایتی،هند برای خوردن جگر حمزه نذر کرده بود. وحشی ابتدا قول کشتن علی(ع)را داد، اما در میدان حمزه را به شهادت رساند و جگر او را نزد هند برد.هند لباس و زیور خود را به وحشی داد و به او وعده ده دینار در مکه داد. سپس کنار بدن حمزه آمد و او را مُثْله کرد و از اعضای بریده او برای خود گوشواره،دست بند و خلخال درست کرد و آنها را با جگر حمزه به مکه برد. گفته شده است معاویة بن مُغیره و ابوسفیان هم بدن حمزه را مثله یا زخمی کردند. از شدت ناگواری آنچه بر پیکر حمزه رفته بود بعضی اصحاب سوگند خوردند در مقابل،۳۰ تن یا بیشتر از قریش را مثله کنند، اما آیه ۱۲۶ سوره نحل نازل شد که "گرچه به ایشان اجازه مقابله به مثل می‌داد،لیکن صبر را عملی بهتر می‌دانست". برخی منابع تفسیری اهل سنت،این قسم را به پیامبر(ص)نسبت داده‌اند. 📚ابن سعد،الطبقات الکبری،ج۳،ص۱۲ 📚واقدی،المغازی،ج۱،ص۲۸۵،۲۸۶ 📚بلاذری،انساب الاشراف،ج۱،ص۳۳۸ 📚علی بن ابراهیم قمی،تفسیر القمی و طوسی،التبیان،ج۶،ص۴۳۹،ذیل سوره نحل ۱۲۶ 📚ابن اسحاق،السیر و المغازی،ص۳۳۵ 📚طبری، جامع البیان،ج۱۴،ص۱۳۱ 📚ابن کثیر،تفسیر القرآن العظیم،ج۴،ص۵۲۷ زنان قریش پس از پیروزی در جنگ احد،پیش از آنکه مسلمانان به دفن کشتگان برسند برای انتقام بیشتر،اعضاء و گوش و بینی مسلمانانی که روی بستر خاک افتاده بودند،بریدند در حالیکه در میان تمام ملل جهان،کشته دشمن که بی دفاع و بی پناه است احترام دارد. همسر ابوسفیان از اعضاء بدن مسلمانان گردن بند و گوشواره درست نمود. شکم حضرت حمزه(ع)را پاره و جگر او را در آورد و آنرا به دندان گرفته هرچه خواست بخورد نتوانست.این عمل به قدری ننگین و زشت بود که ابوسفیان گفت: من از این عمل تبرّی می جویم و چنین دستوری نداده بودم ولی خیلی هم ناراحت نیستم. این کردار زشت باعث شد که این زن میان مسلمانان به "هند آکله الاکباد"یعنی هند جگر خوار معروف گردد و در آینده فرزندان هند به فرزندان زن جگرخوار معروف شدند. 📚فروغ ابدیت،ج۲،ص۷۱ روضه قتلگاه سیدالشهداء(ع) و جملات جانسوز حضرت زینب(س)خطاب به رسول مکرم اسلام (ص)که: "هذا حسین مرمل بالدماء،مقطع الاعضاء" پس از پایان نبرد،رسول خدا(ص)سراغ حمزه را گرفت.اصحاب از شهادت حمزه به پیامبر خبر دادند.پیامبر(ص)شخصى را فرستاد تا پیکر او را شناسایى کند. او رفت و جنازه ی حمزه را یافت اما وقتى دید بدن وى را تکه تکه کرده اند،نتوانست این خبر را به پیامبر برساند.درنتیجه،نزد پیامبر نیامد. پس از مدتى انتظار،رسول خدا(ص) حضرت على (ع)را فرستاد.على(ع) نیز با دیدن آن صحنه ی دل خراش نتوانست خبر را به پیامبر بدهد. پس رسول خدا(ص) خود به جست و جوى بدن عمویش حمزه پرداخت.وقتى بالاى سر وى رسید و آن منظره را دید،اشک از چشمانش فرو ریخت و در سوگ او بسیار اندوهگین شد. آن گاه با یک دنیا غم فرمود: "هرگز در موقعیتى نبوده ام که به اندازه ی امروز مرا به خشم آورده باشد.پس چنانچه خداوند مرا بر قریش چیره کند،[به جاى حمزه] هفتاد تن از مردان آنان را خواهم کشت". ناگاه جبرئیل از سوی خداوند چنین وحى آورد: "وَإِنْ عَاقَبْتُمْ فَعَاقِبُواْ بِمِثْلِ مَا عُوقِبْتُم بِهِ وَلَئِن صَبَرْتُمْ لَهُوَ خَیْرٌ لِّلصَّابِرینَ. اگر به مجازات مى رسانید،درست همان گونه با
شد که مجازات شده اید و اگر صبر کنید این براى صبرکنندگان بهتر است". و پیامبر که رحمةٌ للعالمین است بى درنگ فرمود: "اى پروردگارم،صبر مى کنم". سپس به پیکر مثله شده ی حضرت حمزه روى کرد و چنین فرمود: "اى حمزه،ای عموى رسول خدا،اى شیر خدا و شیر رسولش،کارت نیکو بود و سختى ها را برطرف ساخت،تو از حریم رسول خدا حمایت و دفاع مى کردی تا آنجا که جانت را براى اسلام فدا ساختى.اینک در بهشت برین،در جوار رحمت حق قرار داری.اینک به خشنودى خدا دست یافته و جاودانه سعادتمند شده اى". آن گاه ردایى را که بر دوش داشت روى جسد حمزه افکند.آن ردا بر قامت حمزه کوتاه بود به گونه اى که اگر سرش را مى پوشاند پاهایش بیرون مى ماند و اگر پاها را می پوشاند،سر مبارکش نمایان مى شد.پس به ناچار ردا را بر سر حمزه کشید و پاهایش را با گیاهان بیابان پوشاند.سپس فرمود: "اگر نه آن بود که صفیه(خواهر حمزه) محزون مى شد یا این عمل پس از من سنت مى شد همانا جسد حمزه را میان صحرا مى گذاشتم که درندگان و مرغان هوا او را بخورند تا در روز قیامت از شکم آنان محشور شود زیرا مصیبت هر چه بزرگ تر باشد ثوابش بیشتر است". 📚تفسیر نمونه،ج۱۱،ص۴۹۴ به نقل از تفسیر عیاشی و در المنثور ذیل آیه ی ۱۲۶ سوره نحل 📚تفسیر نور الثقلین،ج۳،ص۹۵،ح۲۶۸ 📚سیدمحسن الأمین العاملی،اعیان الشیعه،ج۶،ص۲۴۶ 📚الإحتجاج علی اهل اللجاج،ج۱، ص۴۶۹ این فاجعه به اندازه اى بزرگ بود که پیامبر (ص)عمه ی بزرگوار خویش صفیه را از دیدن جنازه ی برادرش که زنان مشرک آن را بازیچه ی هوس هاى خود قرار داده و مثله کرده بودند، بازداشت. وقتى صفیه دختر عبدالمطلب به میدان نبرد آمد تا جنازه ی برادرش را ببیند،رسول خدا(ص)به پسرش،زبیربن عوام فرمود: "به سراغش برو و او را برگردان تا آنچه بر سر برادرش آمده است،نبیند". وى سراغ مادر رفت و گفت:مادرم!رسول خدا (ص) به تو فرمان مى دهد که بازگردى. او گفت:چرا مرا بازگرداند در حالى که خود مى دانم که برادرم مثله شده و این در راه خداست و ما چه بسیار بر این امر خشنود و بردباریم و ان شاءالله صبر و خویشتن داری نشان خواهم داد. پس زبیر نزد رسول خدا(ص)بازگشت و آن حضرت را از آنچه مادرش گفته بود آگاه ساخت. رسول خدا(ص)فرمود: "راه او را باز بگذارید". بدین ترتیب صفیه کنار جسد برادر آمد،بدان نِگریست و گریست،بر آن نماز گزارد،کلمه ی استرجاع بر زبان آورد و برایش آمرزش طلبید. پیامبر نیز دردمندانه گریست.سپس برای حمزه مغفرت طلب کرد و فرمود: "اى حمزه،هرگز چنین مصیبت زده نخواهم شد و داغ مصیبت هیچ کس چون مصیبت تو نیست". سپس پیامبر به صفیه رو کرد و فرمود: "شاد باش که جبرئیل مرا خبر داده حمزه را در هفت آسمان،اسدالله و اسد رسوله خواندند". 📚ابن کثیر الحنبلی،البدایه والنهایه، ج۴،ص۴۲ 📚اعیان الشیعه،ج۶،ص۲۴۶ 📚الواقدی،المغازی،ج۱،ص۲۹۰ رسول خدا(ص)وقتى پیکر غرقه به خون حضرت حمزه را در میدان احد دید،عباى خویش را بر روى وی افکند و براى آخرین بار با پیکر حمزه سیدالشهدا وداع کرد. قرار بر آن شد که شهدا را در همان محل نبرد در دامنه ی کوه أحد به خاک سپارند. پیامبر اسلام،نخست بر پیکر حمزه نماز خواند سپس پیکر پاک دیگر شهیدان را یک به یک کنار جسد حمزه گذاشت و بر آنان نماز خواند. بنابراین،بر پیکر مبارک حضرت حمزه به اندازه ی شهداى احد،هفتاد نماز خوانده شد و این افتخار بزرگ براى حمزه سیدالشهدا بود. هنگام دفن شهدا،پیامبر خدا حمزه را با پیکر پاره پاره در همان لباس هاى خون آلودش به خاک سپرد و پیش از دفن رداى خویش را بر او پیچید.به توصیه ی پیامبر،شهیدانى را که با هم دوست بودند در یک قبر دفن کردند.حضرت حمزه را نیز با عبدالله بن جحش،خواهرزاده ی حمزه که به یکدیگر بسیار محبت داشتند در یک قبر گذاشت. 📚تاریخ الطبری،ج۲،ص۲۰۸ بعد از جنگ احد، پیغمبر اکرم صلّی الله علیه و آله و سلّم امر فرمودند کشتگان را جمع کردند، حضرت بر آنها نماز خواندند و شهدا را با همان جامه های خون آلود به خاک سپردند، اما حضرت حمزه علیه السلام را کفن نمودند برای آنکه او را برهنه کرده بودند. پیغمبر صلّی الله علیه و آله و سلّم هفتاد تکبیر بر حمزه علیه السلام خواندند و او را با خواهر زاده اش عبدالله بن جَحش در یک قبر نهادند و به همین ترتیب هرکسی را با کسی که مأنوس بود در یک لحد می گذاشتند و آنکه قرآن بیشتر قرائت کرده بود را به لحد نزدیکتر می نهاد. 📚روضه الشهداء،ص۸۸ سه شبانه روز بدن امام حسین علیه السلام بدون غسل وکفن…. وقتى که جنگ احد پایان یافت،وحشى،قاتل حمزه بنابر قرار آزاد شد و در مکه بود تا آن گاه که رسول اکرم(ص)مکه را فتح کرد. دراین هنگام وحشى از ترس جانش به طایف گریخت.وقتى طایف نیز به دست مسلمانان فتح شد،وحشى در پى آن بود که به شام برود و از دریا گذشته به مکان هاى دورى برود که دیگر آوازه ی لشکر اسلام را نشنود. یکى از دوستانش گفت:نمى توانى از چنگ سپاهیان محمد
(ص)بگریزى،راه نجات تو این است که مسلمان شوى.او نیز ناگزیر نزد پیامبر (ص)آمد و شهادتین بر زبان جارى کرد. حضرت فرمود:"تو وحشى نیستى؟" عرض کرد: چرا،من وحشى هستم فرمود:"چگونه حمزه را کشتى؟" وحشى عین جریان را بازگفت. پیامبر متأثر شد و فرمود: "تا زنده ای روی تو را نبینم،زیرا مصیبت جان گداز عمویم حمزه به دست تو انجام شده است". وحشى تا زمان ابوبکر ظاهر نشد و در حکومت او هنگام جنگ با"مسیلمه ی کذاب"حربه اى به سوی او پراند و وى را کشت،مسلمانان از قتل مسیلمه خوش حال شدند.وحشى مى گفت: بهترین خلق را من کشتم و بدترین خلق را نیز من کشتم. شرکت وحشى در نبرد مسیلمه مطلبى است که خودش ادعا مى کند ولى ابن هشام مى گوید: وحشى در پایان عمر به سان زاغ سیاهى بود که براثر شراب خوارىِ پیوسته،مسلمانان از او متنفر بودند،در زمان خلافت عمر،چندین بار شراب خورد و او را حد زدند.سرانجام نیز از ترس مجازات متوارى شد.براثر عمل هاى ناشایست نامش را در دفتر ارتش خط زدند و عمر خطاب مى گفت:قاتل حمزه نباید در سراى دیگر رستگار شود. او در زمان خلافت معاویه پیرى خرفت و کودن شده بود و به سبب شراب خوارى،مسلمانان از او متنفر بودند. 📚اسد الغابه فی معرفه الصحابه،ج۵، ص۸۳ 📚ابن هشام،السیره النبویه،تحقیق مصطفی السقاء،ج۲،ص۶۹،۷۲ 📚ابن کثیر الحنبلی،البدایه والنهایه،ج۴،ص۲۵ پس از پایان نبرد اُحد،وقتى رسول خدا(ص)از کوچه هاى مدینه مى گذشت،مردم را دید که براى عزیزان شهید خود سوگوارى مى کنند. قلب پیامبر از دو غم مى سوخت،نخست شهادت مجاهدان اُحد و سپس غربت حمزه سیدالشهدا و این غم زمانى که دید کسى براى حمزه عزادارى نمى کند بیشتر شد. وقتى انصار به ناراحتى رسول خدا پى بردند خانواده هاى خود را به خانه ی حمزه فرستادند تا براى او عزادارى کنند. ازآن پس،میان عرب رسم شد که وقتى مصیبتى بر آنان وارد مى شد،نخست بر جناب حمزه نوحه مى خواندند،سپس بر مصیبت خویش مى گریستند. 📚سیدمحسن الأمین العاملی،اعیان الشیعه ج۶،ص۲۴۶
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُونَ روح بلند عالم ربانی حضرت آیت‌الله فاطمی‌نیا به ملکوت اعلی پیوست. این ضایعه بزرگ را به محضر نورانی قطب عالم امکان حضرت بقیه الله الاعظم اروحنا فداه و حضرت امام خامنه ای مدظله العالی و عموم مردم و دوستداران آن فقید سعید تسلیت عرض مینماییم.
نوشتہ‌اند‌ کہ‌‌ جبریل‌، هم‌ دلش‌ میخواست‌بہ‌ جای‌ این‌همہ‌ منصب فقـط‌گدای‌تو‌بود!:)💔 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌