eitaa logo
، اشعارمجنون کرمانشاهی(حاج آرمین غلامی)
609 دنبال‌کننده
8هزار عکس
4.7هزار ویدیو
936 فایل
اشعار ناب آیینی اثرشاعر ومداح اهل بیت (ع)حاج آرمین غلامی متخلص به (مجنون کرمانشاهی) شاعر۱۱/کتاب شعرآیینی،عاشقانه(فارسی،کردی)
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحیم به سیرت جلوه‌ی پروردگار است همه داراییش یک ذوالفقار است دوچشم دشمنانش کور بادا علی امشب به زهرا خواستگار است غلامی (مجنون) @majnon1396
بسم الله الرحمن الرحیم 🥀امام_جواد /اشعارکردی   جگر سوخته له،خنده مداوا نیوید گره بی کسی تو وه خدا وا ،نیوید   نیه ،یه خویشکه، غمدیده پرستاره، خمت هیچ کس همقدم زینب کبری نیوید   وه لب تشنه ی تو آب گوارا نرسی هیچ کس جوره،تو مظلوم، وه دنیا نیوید   کوره گی،ضامن آهو، تو جوانمرگ غمی جوره، تو هیچ کسی وارث زهرا نیوید   جگر سوخته وه زهر ،دره،طعنه کوته غربت هیچ کسی جور تو مولا ،نیوید   قدرت زهر چنی،بی،که وه پایت خست،تنت وت بزانید،که دی،ابن رضا پا نیوید    گیان فدای کوره گد، حضرت هادی که سه روز دیه تشییع تن خسته، مهیا نیوید غلامی(مجنون کرمانشاهی) ----------------
اشعار شهادت جوادالائمه.. ✏شاعر..آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی) 📴📴📴📴📴📴📴📴📴 بر زمین ای زاده ی زهرا چرا افتاده ای روی خاک هجره از زهره جفا افتاده ای آن زن قاتل به اشک دیدگانت خنده کرد بس که نالیدی تو از صوت ونوا افتاده ای دست وپا درپیش قاتل میزدی .اوخنده کرد درمیان هجره ات بی کس زپا افتاده ای ماند جسم تو سه روزی زیر نور آفتاب بر روی خاشاک وخاک بام ها افتاد ه ای همچوجدت استخوانهایت همه بشکسته شد نیمه شب از پشت بام خانه ها. افتاده ای مردم این شهر گویابی خبر ازتوشدند درمیان کوچه ها ابن الرضا افتاد ه ای بهر دیدار پسر چشم انتظاری میکند تابیاید هادی از در.ازنوا افتاده ای کاش (مجنون )جان سپاری درعزای دلبرت چون گل باغ رضا ع بی همنوا افتاده ای ✅✅✅✅✅✅ اشعار شهادت جوادالائمه.. ✏شاعر..آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی) 📴📴📴📴📴📴📴📴📴 ظرف شکسته را به بهایی نمیخرند غیراز دلی که میشکند ازغم جواد اشکم به دیده از غم ابن الرضاچکید درسینه ماتمی شده ازماتم رضا مرغ دلم. بسوی جوادالائمه است لحظه به لحظه گشته دلم محرم جواد محرم کجاست تاکه کند یاری تورا زهرجفا به خانه شده محرم جواد ✅✅✅✅✅✅ اشعار شهادت جوادالائمه.. ✏شاعر..آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی) 📴📴📴📴📴📴📴📴📴 ببین شهنشه عالم به خاک هجره نشست ولی دگر سره او ازقفا بریده نگشت اگرچه پاره جگرشدجواد.ابا الهادی ولی دگر سره او روی نیزه ها ننشست اگرچه بود پیکراو زیر آفتاب بلا ولی به زیرستور استخوان او نشکست اگرچه هلهله کردند دور او زنها ولی دگر به لبش چوب خیزران ننشست اگرچه ای دل (مجنون )جواد راکشتند ولی تنش به زیر ثم اسبها نشکست ✅✅✅✅✅✅
نوحه/کردی حضرت جواد الائمه علیه السلام ای جوادم رو ای، شهید کین وه ستم بیده تو فدای دین آه و واویلا (۴) کاظمین غوغاس بزم غم وپاس وه جنان یارب خوین جگر زهراس آه و واویلا بیه، باره، تر موسم ماتم دیده گی هادی دره،اشک غم آه و واویلا یه کیه امامه نهمین مظلوم له جفای ظالم بی، تقی مسموم آه و واویلا له جفای، ظالم یه ژنه ملعون له تمامه عمره دله، بیه خوین آه و واویلا وجفا وستم بیه خوین جگر وپا کفتیه وه دم آخر آه و واویلا آگره ، زهر کین کفتیسه،گیانم کردمه،م یاده دایه جوانم آه و واویلا وه،در حجره گد ظالم صف کوته خنده دره، وه،لب دره،کف کوته آه و واویلا ام فضل،کردیه. روزت،جوره،شام پیکر ه،پاک تو کفتیسه بام آه و واویلا غلامی_(مجنون کرمانشاهی)
بسم الله الرحمن الرحیم نوحه ی شهادت حضرت جوادالائمه (ع) سبک.شبانگاهان.. ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ الهی در حجره ی بغداد سـرو باغ تو، تشنـه لب جان داد شنیدم درکنج این هجره یوسف زهرا(س)برزمین افتاد شدخزانی،باغ مرادتو برزمین افتاده جوادتو آه و واویلا(۲) ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ شراره، زهر جفا،یارب نـــــازنین قلب مهربانش سوخت میان هجره ،به نامردی همسر قاتل،قلب وجانش سوخت شد خــــــزان باغ آسمان دل همسره نامردش شده قاتل آه و واویلا(۲) ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ چنان افتاده درآمد هجره، قامت هستی از غمش بشکست بنال ای دل تاسحرامشب بــر دل زهـــــــــــــرا داغ او بنشست سینه میســـــوزد در عزای او دیـــــده میگریـــد از برای او آه واویلا(۲) ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ جواد است ومیزندناله زهر دشمن زد بـــر دلش آتش بیا ای موسی الرضا،بنگر پاره ی قلبت پاره شد قلبش تشنه بود و شداو فـــــدا،امشب میکندیاده کربلا امشب آه و واویلا(۲) ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ درآن هجره،برزمین افتاد فتنـه ی قاتـل پیکــرش را سوخت بسوزایدل,ای دله(مجنون) زهر قاتل بال و پرش را سوخت عـــــــــــــــالـم آل مرتضا،افتاد یوسف آل مصطفی افتاد آه و واویلا(۲) ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ شاعر..آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی)
بسم الله الرحمن الرحیم 👌😭سبک..هرکسی کسی دارد •-----🖤═✾ا🌺ا✾═🖤-----• آه و واویلا،وای وای(۲) بین حجره افتاده محشرغمی بر پا نقش برزمین، باشد شدبه راهِ دین فدا دارد او آه و افَغان ناله هاداردایشان فاطمه درغمش امشب گشته زین ماتم گریان 😭 آه و واویلا،وای وای از جفای ام الفضل برزمین افتادی تو بین حجره ای آقا تشنه لب، جان دادی تو دختِ مأمونِ لعین وای و گردیده قاتل گو،که ای (مجنون)دیگر غم نمانده زیرگل 😭آه و واویلا،وای وای آه ودر، کودکیِ ازِ غم دیده گان او تر شد یاد ه،کوچه شد زنده زنده یاده مادر شد 😭آه و واویلا،وای وای •-----🖤═✾
‍ 🔳🍃❄️🔹❇️ 🍃❄️🔹 ❄️🔹❇️ ﷽ 🔹 ❇️ بسم الله الرحمن الرحیم #‍ سلامهای شروع روضه _مجالس_ روضه امام جواد(ع) سلام ما به جواد و به کاظمین جواد😭 سلام ما به نگاه وبه هردوعین جواد 😭 سلام ما به تنی که میان هجره نشست به آن تنی که چوآینه ای فتاده وشکست 😭 سلام ما به تنی که به روی با م افتاد سلام ما بکسی که،ز زهرکین جان داد 😭 سلام ما به تنی که به پشت بام افتاد به زیر سایه ی جمعی پرنده او،جان داد 😭 کسیکه دروسط هجره، ای،زمین میخورد به آن خرابه نشینی که نیمه شب ها مرده 😭 سلام ما به جگرهای پاره پاره تو😭 سلام مابه تن وناله ی دوباره تو😭 سلام ما به جواد به جان سوزانش سلام ما به نقی و به،چشم گریانش😭 غلامی(مجنون کرمانشاهی) ❇️
بسم الله الرحمن الرحیم سبک..همه جاکربلاست.. امام جواد(ع) همه اهل جهان، به عزاداری،است درعزای گل ،فاطمه،زاری است جسم بی جان تو ،ای عزیززهرا روی بام خانه ، مانده ازچه تنها آه و واویلتا۴/ روی بام خانه،برزمین فتاده این عزیز زهرا،پیکرجواده بر شراره ستم،مانده حاصل او خنده میزد به او،ازچه قاتل او آه و واویلتا۴/ بین غربت از او، چه پذیرایی است بین هجره غمش،چه تماشایی است روی خاک هجره جسم اطهر او گو یکی بنگرد، دیده ی تراو نور چشمان او،دیده ی،ترش کو مادرش کو دگر،گو که،خواهرش کو آه واویلا(۲) شمع جان جواد،قطره قطره آب است سه شبانه روزاست، بین آفتاب است سایه ی برجسم تو، کفتران رسیدن با پر خود روی، جسم تو کشیدن شعله بر جان تو،ازچه رو کشیده زنده شده دوباره،داغ،سر بریده آه واویلا(۲) غلامی(مجنون کرمانشاهی)
مثل جدّت، لحظه آخر تنت بی تاب شد... امام جواد عليه السلام كه بيش از بيست و پنج سال از عمر شريفش نگذشته بود چون ام الفضل به او زهر خورانيد، حال اضطرابي به او دست داد كه دل از سنگ سخت تر ام الفضل به حال او سوخت و شروع كرد به گريه كردن، ولي ديگر چاره اي نداشت. امام جواد عليه السلام ديد او گريه مي كند فرمود: مرا مي كشي و به حالم گريه مي كني. اميدوارم كه بعد از من در دنيا خير نبيني. آن ملعونه چون شنيد آن حضرت نفرينش مي كند خشمناك شد و درب منزل را به روي او بست. زهر در بدن شریف امام علیه السلام، تشنگی فراوانی را به بار آورد و حضرت تقاضای آب می نمود. اما امّ الفضل آبی به دست امام نمی رساند. کنیزکی دلش سوخت و آمد که ظرف آبی را به امام علیه السلام برساند اما ام الفضل ملعونه مانع او شد و ظرف آبش را ریخت. لذا آن حضرت مانند جدش سيدالشهدا عليه السلام با لب تشنه در سن بيست و پنج سالگي به شهادت رسيد. 📚منهاج البيان، ص ١٨٢. مثل جدّت، لحظه آخر تنت بی تاب شد تشنه بودی و لبت محتاج قدری آب شد آب هم در خانه ات چون کربلا نایاب شد...
◼️ وقتی که در حضور حجت خدا، دف و طنبور می زنند... محمد بن ریان می‌گوید: مامون به هر حیله ای متوسل می‌شد تا بر امام جواد علیه السلام نفوذ کند، اما ممکن نمی شد، تا اینکه این فرصت هنگام ازدواج دخترش با امام به دست آمد. وقتی می‌خواست دخترش،‌ام فضل را به خانه امام جواد علیه السلام بفرستد، دویست دختر از زیباترین کنیزکان خود را طلبید و به هر یک جامی که داخل آن گوهری بود، داد تا وقتی در جایگاه نشست، از او استقبال کنند، اما حضرت به هیچ یک توجهی نکرد. در آنجا مردی بود که "مخارق" نامیده می‌شد و صاحب صدا و طنبور و ضرب بود و ریشی دراز داشت. مامون او را طلبید. در گفتگوی مامون و مخارق، مخارق گفت: اگر به چیزی از امور دنیا مشغول باشد، من برای مقصود شما کفایت می‌کنم (یعنی او را به هر نحوی که باشد، به امور دنیوی متمایل می کنم) . آن گاه رو به روی امام نشست، مانند الاغ، عرعری کرد و وقتی توجه همه را جلب نمود، شروع به نواختن کرد. امام دقایقی بی توجهی کرد و ناگهان سر برداشت و فرمود: اتقِّ الله یا ذَا العُثْنُون ؛ 🔸ای ریش دراز از خدا بپرهیز. مخارق چنان از فریاد امام وحشت کرد که ساز و عود از دستش افتاد و تا لحظه مرگ دستش فلج ماند. وقتی مامون از دلیل آن حالت پرسید، گفت: از وقتی ابوجعفر محمد بن علی علیهما السلام آنگونه صدایش بلند کرد و مرا خطاب کرد ، وحشتی مرا فرا گرفت که هرگز از جانم بیرون نمی رود. 📚 الکافی ج١ص۴٩۴ ◼️یا جواد الائمه... ای کاش دف و طنبور از دست شامیان حرام‌ زاده‌ نیز می افتاد، در همان ساعتی که مقاتل نوشته‌ اند: أوقفوا أهل البيت عليهم السّلام على باب الشّام ثلاثة أيّام حتّى يزيّنوا البلدة ، فزيّنوها بكلّ حليّ و زينة و مرآة كانت فيها، فصارت بحيث لم ترعين مثلها، ثمّ استقبلتهم من أهل الشّام زهاء خمس مائة ألف من الرّجال و النّساء مع الدّفوف، و خرج أمراء النّاس مع الطّبول و الصّنوج و البوقات، و كان فيهم ألوف من الرّجال و الشّبّان و النّسوان يرقصون و يضربون بالدّفّ و الصّنج و الطّنبور، و قد تزيّن جميع أهل الشّام بألوان الثّياب و الكحل و الخضاب . ◾و بر در شهر شام سه روز اسرا آل الله را بازگرفتند تا شهر را بيارايند و هر حُلّى و زيورى و زينتى كه در آن بود، به آيين‌ها بستند به گونه ای كه كسى تابحال چنین نديده بود. قريب پانصد هزار مرد و زن با دف‌ها و اميران ايشان طبل‌ها و كوس‌ها و بوق‌ها و دهل‌ها بيرون آمدند و چند هزار مردان و جوانان و زنان رقص كنان با دف و چنگ و طبل زنان استقبال كردند. همه اهل شام دست و پاى خود را از خوشحالی خضاب كرده و سرمه در چشم كشيده و لباس‌های زیبا و رنگارنگ پوشيده بودند. 📚كامل بهايى،ج ۲/ ص۲۹۲- ۲۹۳ 📚نفس المهموم، /ص ۴۳۲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا