.
و گریستم به یادِ تمام رویاهایی که تا
میخواستیم نوازششان کنیم پژمردند..
قصهٔ پیراهنش یاد آور کربُبلاست
گوشهای از شهر ما شد کربلایِ آرمان (:
چه گويم؟ از كه گويم؟ با كه گويم؟
كه اين ديوانه را از خود خبر نيست .