دنیا اگه دنیای خوبی بود دوای سرما خوردگی شلغم نبود،سیب زمینی سرخ کرده با سس بود،والا..
وقت باران شــــد و آنقدر خـــرابم که دگر
نکند لشکــــری از واژه مـــــرا تفسیرم..
آسمــــان یاد مرا زنده نگــــه دار که من
وارث دردم و بـا خـــاطره هـــــا درگیرم : )
هیچوقت نخواستم کسی تو زندگیم من رو کامل بشناسه،خواستم،فقط فکر کنن که میشناسن این طوری اونا پیشم،راحتترن. ")