eitaa logo
نوڪࢪحســینیم ¹²⁸
1.2هزار دنبال‌کننده
5.7هزار عکس
2.8هزار ویدیو
22 فایل
『بسم‌اللھ‌ِ الذی‌خَلقَ‌الحُسَیۡن؏ :)!』 مولـودِ ۱۵-۶-۱۴۰۱ - خوشبخت ماییم ز کل ِجهان ك نوکر حسینیم:)! +محلِ‌اجتماعِ‌عاشقای‌امام‌حسین❤️‍🩹! کپی؟ التماس‌دعای‌فرج! اگه حرفی بود:) @HHanaanehh «ناشناسمون» @harfnashenass
مشاهده در ایتا
دانلود
تـٰامَسیر‌َم‌بِہ‌درِ‌خـٰانِہ‌اَت‌اُفتـٰاد‌حُسِین خـٰانِہ‌آبـٰاد‌شُدَم،خـٰانِہ‌اَت‌آبـٰاد‌حُسِین''!
خبـردهیـدبہ‌دزدان‌ڪوردریـٰایۍ هـنۅزڪشتۍ‌این‌قـۅم‌نـٰاخدادارد:)
میشودبیاییـد ؟ به‌خُـداکه‌بیایید‌خون‌دررگ‌ نـرگس‌ها‌میدود،چمن‌هاطراوٺ‌ بیشترۍخواهندداشت‌وجمڪران‌ به‌حتم‌منورترخواهدبود:)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📚حکایت‌های پندآموز 🔴درویش و کریم خان 🏷درویشی تهی‌‌ دست از کنار باغ کریم خان زند عبور می‌کرد . چشمش به شاه افتاد و با دست اشاره‌ای به او کرد. کریم خان دستور داد درویش را به داخل باغ آوردند . کریم خان گفت : این اشاره‌ های تو برای چه بود ؟ درویش گفت : نام من کریم است و نام تو هم کریم و خدا هم کریم .آن کریم به تو چقدر داده است و به من چی داده ؟ کریم خان در حال کشیدن قلیان بود ؛ گفت چه می‌خواهی ؟ درویش گفت : همین قلیان ، مرا بس است !چند روز بعد درویش قلیان را به بازار برد و قلیان بفروخت . خریدار قلیان کسی نبود جز کسی که می‌ خواست نزد کریم خان رفته و تحفه برای خان ببرد ! پس جیب درویش پر از سکه کرد و قلیان نزد کریم خان برد ! روزگاری سپری شد. درویش جهت تشکر نزد خان رفت . ناگه چشمش به قلیان افتاد و با دست اشاره‌ای به کریم خان زند کرد و گفت :《 نه من کریمم نه تو ؛ کریم فقط خداست ، که جیب مرا پر از پول کرد و قلیان تو هم سر جایش هست .》 📚 مجموعه شهر حکایات https://eitaa.com/joinchat/4012245048C42ddbe23a3
جهت تبادل به آیدی زیر مراجعه فرمایید:)🌱✨ @gomnam7831
36814828384290.mp3
3.39M
خطر احتمال شکستن قلب . . با احتیاط گوش بدید (:
هر وقت هرجا به مشکلی برخوردید دنبال مقصر نگردید، مقصرش منم! بگردید دنبالِ راه حل :)