فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کاش میشد نصیب ما...
ازمشهدالرضا
باهم بریم به قم
از قم به کربلا... ✨❤️
به خراسان ببری یا نبری حرفی نیست..
تو نگیر از من ِدلخسته، رضا گفتن را :)!
-شاعرانهـ-
زنگ محبوبمان بود. نشسته بودیم و با معلم سر باورها و مشکلات درسیامان صحبت میکردیم.🙃
او هم مادرانه گوش میداد✨❤️
بچهها مینالیدند از بعضی آدمها، از اینکه بعضی شرایط خیلی سخت است،از...💔
حرف قشنگی زد حرفی که تماممان را به سکوت وا داشت(:🥲💙
_اینکه اطرافیان خوب باشن،
همه چی خوب و محیا باشه و تو اون آدمی بشی که محترمه و موفق میشه،
هنر نیست!
هنر اینه که با وجود تمام بدی ها
تو تلاش کنی بسازیش(:
اونوقته که هنر کردی!
[خدا به تلاش نمره میده]
-واگویههاےبینکلاسی😜-
هدایت شده از حس آرامش :)
سلامم🌱
یکی از اقوام به تازگی فوت کردن 🥲
میشه برای شادیِ روحِ ایشون و همه امواتِ
شیعه لطفا یه حمد و سوره،
یا آیت الکرسی بخونید؟ (:
ممنونم ..
صد مرده زنده میشود از ذکر
《یا حسن ع♡》
#دوشنبه_های_امام_حسنی
#مجنون_واژه_ها
#امام_حسنی_ام
امام حسن سلام الله علیه :
• ما نَقَصَتْ زكاةٌ مِن مالٍ قَطُّ .
زكات ، هرگز چيزى را از ثروت كم نمى كند .
بحارالانوار : ۹۶ / ۲۳ / ۵۶
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تامیاداسمت،دلمآرومه✨❤️
زنگ او که رنگ خدا داشت:)💕
بچه ها یه چیزی از من به یادگار داشته باشین:
مومن قوی رو خدا بیشتر دوست داره تمام تلاشتون رو بکنین تا قوی باشین💙✨️
۱۴۰۳/۰۲/۰۲
-واگویههاےبینکلاسی❤️🩹-
اندر آیینهِیِ دل، عکس شَهی میطلبم
به حریمِ حرمِ دوست، رَهی میطلبم❤️🩹
٭
روز و شب نالهزنان، ندبهکنان، اشکفشان
از خدا دیدنِ رخسارِ مَهی میطلبم(:🤍🌙
-شاعرانهـ-
مَجْنونِواژهها
بارون...❤️🩹🌧 الحمدالله(:
نماز آیات لازمم شدم کهـ🙃
شکرت(:
رفته بودم دنبالش. هروقت میرفتم دنبالش، یه حس بزرگ بودن بهم دست میداد. انگار، انگار تازه میفهمیدم، بزرگتر بودن یعنی چی.
دم در مدرسه همیشه پر بود از مادر و پدرهای منتظر. امروزم پر بود؛ منتها هرکس یه گوشه پناه گرفته بود(:
هر قدم که سمت مدرسه برمیداشتم پسر بچههای خندون سمتم میدویدن. با دستای روی سر گرفته، با کاپشتن های کلاه دار، با موهای خیس....
چتر دستم از همون اولش برام مزاحم بود. من عاشق خیس شدن زیر بارون بودم. فقط حس بزرگتر بودنه باعث شد برش دارم و بگم:
شاید سرما بخوره....
توی مدرسه یکم معطلش شدم تا بلاخره اومد. همینکه منو دید؛ چشماش برق زد و سمتم دوید. آخ که چقدر این با دو بغل کردناش شیرین بود.
تا برسیم چتر مثل آدم تو دستامون نموند.
آخه قدش خیلی کوتاه بود.
چترو خودش میگرفت، میزد به ملت و ماشین. من میگرفتم، کج و معوج میشد. اما بلاخره یه چیزی شد.
توی کوچهها بودیم که یهو گفت:
+بیا دعا کنیم دعا زیر بارون مستجاب میشه.
لبخند زدم.چقدر گاهی دلبری میکرد...
_خب تو،دعا کن. من آمین بگم.
+خدایا امام زمان و زودتر برسون !
چقدر دعاش قشنگ بود. اولین دعای بچههشت ساله باید خیلی پیش خدا عزیز میبود.
از ته دلگفتم:
_الهی آمین....انشاءالله....
خب...بازم دعاکن.
+خدایا همیشه بارون بباره!!
گفتم خداکنه قشنگ و به موقع بباره و کلی براش توضیح دادم که هر فصل چه چیزایی خوبه باشه و فلسفه بارندگی تو چه فصلایی خوبه و اینا .
اونموقع خندیدم.
الانم به بارون نگاه میکنم و میخندم.
خدا چقدر قشنگ هوای دعاهای بچهها رو داره !(:
فقط دعای اولش رو حواست هست دیگه خداجان؟
اللهم عجل لولیک الفرج🌱
-اَن٘دَراَح٘والاتِامروز-
هدایت شده از دلدادهبهحسینبنعلی:)🇵🇸
به مادر قول داده بود برمیگردد...
چشم مادر که به استخوانهای بیجمجمه افتاد
لبخند تلخی زد و گفت:
بچهم سرش میرفت ولی قولش نمیرفت...
#فور
🍃🌸رسول الله (صلّی الله علیه و آله و سلم)🌸🍃
ای مردم شما از آدم هستید و آدم هم از خاک خلق شد، بهترین شما امروز کسانی هستند که پرهیزگار باشند و از خداوند اطاعت کنند آگاه باشید که عربیت تولد یافتن از یک پدر عرب نیست، بلکه عربیت زبان گویائی ست که شما به آن سخن میگویید، هر که در عمل کوتاهی کند بزرگی و نژاد او را به رضوان خداوند نخواهد رسانید.
بحار الانوار، ج ۷۰، ص: ۲۹۳
#حدیث_امروز🌸🍃